تناقض‌هاي افزايش نرخ ارز

۱۴۰۲/۱۰/۲۵ - ۰۰:۵۴:۰۹
کد خبر: ۳۰۴۶۳۶

افزايش نرخ دلار در كانال 53هزار توماني و بالاتر همچنان ادامه دارد؛ رخدادي كه پس از دوره‌اي از ثبات نسبي در بازار ارز، نمايان شده و البته پرسش‌هاي بسياري را هم ايجاد كرده است. نوسان در بازار ارز كشور، رخداد تازه‌اي نيست و از ابتداي انقلاب تا به امروز هزاران برابر افزايش پيدا كرده است. نتيجه اين نوسانات براي سوداگران، سود بيشتر و براي مردم عادي، فقر و فشار فزاينده‌تر است.

آلبرت بغزیان

افزايش نرخ دلار در كانال 53هزار توماني و بالاتر همچنان ادامه دارد؛ رخدادي كه پس از دوره‌اي از ثبات نسبي در بازار ارز، نمايان شده و البته پرسش‌هاي بسياري را هم ايجاد كرده است. نوسان در بازار ارز كشور، رخداد تازه‌اي نيست و از ابتداي انقلاب تا به امروز هزاران برابر افزايش پيدا كرده است. نتيجه اين نوسانات براي سوداگران، سود بيشتر و براي مردم عادي، فقر و فشار فزاينده‌تر است. گوشت به كيلويي 800هزا تومان رسيده و قيمت ساير اقلام مصرفي هم رشد داشته است. اما بايد ديد چرا اين اندازه نوسان و تكانه در اقتصاد ايران رخ مي‌دهد؟ البته اين افزايش قيمت‌ها مختص بازار ارز نيست و بازارهايي چون بازار مسكن، بازار خودرو، طلا و...افزايش‌هايي به مراتب بيشتر از بازار ارز را تجربه كرده است. اما در اقتصاد ايران، نرخ ارز يك نرخ مرجع است و نوسان در بازار ارز باعث بروز نوسان در ساير بازارها مي‌شود. كافي است نرخ ارز با افزاش مواجه شود تا قيمت مجموعه كالاها و خدمات در ايران رو به گراني گذارد. شما يك كشور را پيدا كنيد كه دولت ناكارآمد داشته باشد، بانك مركزي آن توجهي به حفظ ارزش پول ملي نكرده باشد، انتظارات تورمي در آن بالا باشد، از طريق ارز براي دولت درآمد ايجاد شده باشد،  حوزه سياست خارجي‌اش پر از ابهام و ماجراجويي باشد و... و ارزش پول ملي‌اش دچار نوسان نشود. از ابتداي انقلاب، رخدادهايي در عرصه عمومي كشورمان رخ داده است كه همگي باعث تكانه‌هاي فزاينده در بازارهاي كشور شده است. در وهله نخست، صادرات نفت ايران از حدود 6ميليون بشكه به حدود 3ميليون بشكه رسيد و درآمدهاي نفتي كاهش يافت. از سوي ديگر امريكا و برخي كشورهاي غربي به دليل رخدادهاي سياسي، دارايي‌هاي ارزي ايران را بلوكه كرده و اجازه برداشت به ايران ندادند. در ادامه خروج سرمايه به صورت گسترده شكل گرفت و بسياري از ايرانيان و اتباع ساير كشورها، ارزهاي خود را از ايران خارج كردند. جداي از اين موارد، بانك مركزي هم بازار ارز را رها كرد و بسياري از افراد فرصت‌طلب از اين فضا بهره برده و بازار ارز را با تكانه مواجه ساختند و قيمت دلار بالا و بالاتر رفت. به همين نسبت بازارهاي ديگري چون مسكن، خودرو و... هم با رشد مواجه شدند. اين روند تا سال‌هاي پاياني جنگ ادامه داشت و هر زمان تكانه‌اي در اتمسفر سياسي و ديپلماسي رخ مي‌داد، بازار ارز هم با تكانه مواجه مي‌شد. تنها در دولت اصلاحات بود كه ثبات نسبي قابل قبولي در بازار ارز كشور هويدا شد و اقتصاد ايران به دليل تصميمات درست، وضعيت مناسبي را پيدا كرد. اين روند اما در دولت‌هاي نهم و دهم دچار تغيير شد به گونه‌اي كه در ابتداي دهه 90، نرخ ارز با جهش عجيبي مواجه شد و به محدوده بالاي 4هزار توماني رسيد. امضاي برجام اين روند را براي مدتي به تعويق انداخت تا اينكه باز هم با خروج ترامپ از برجام اين روند ثبات متوقف شد. اين چرخه تكراري كه از ابتداي انقلاب تا به امروز با فراز و فرودهاي فراوان ادامه داشته، يك واقعيت عريان را نمايان مي‌كند و آن اينكه بازار ارز ايران و ساير بازارها، به دليل مجموعه‌اي از سوءمديريت‌هاي داخلي و مشكلات خارجي با نوسان همراه بوده‌اند. اما مساله اصلي آن است كه نرخ ارز در ايران تنها بازار نوساني نيست. بسياري از بازارهاي كشورمان از جمله بازار كالا و خدمات، مسكن و... با نوساناتي پي‌درپي مواجه هستند.كافي است قيمت‌هاي اقلام خوراكي و مواد غذايي، بررسي شود. يا نگاهي به رشد قيمت مسكن انداخته شود تا مشخص شود كه بازار ارز بسيار كمتر از بسياري از بازارهاي كشورمان رشد داشته  است. از همين امروز مي‌توان پيش‌بيني كرد كه با افزايش قيمت ارز، دامنه وسيعي از كالاها و خدمات در ايران گران شوند. اما با كاهش نرخ ارز، هرگز قيمت‌ها به وضعيت سابق بازنمي‌گردد. جالب اينجاست كه افزايش نرخ ارز باعث خوشحالي گروهي از كسبه و صاحبان كسب و كار در ايران مي‌شود. وقتي با كسبه صحبت مي‌شود، مي‌گويند، «خدا رو شكر نرخ ارز بالا رفته و بازار يك رونق نسبي پيدا كرده است!» اين حيرت‌انگيزترين واكنشي است كه افكار عمومي ايراني نشان مي‌دهند. در اذهان عمومي ايرانيان اين فرضيه غلط رسوب كرده كه مسير رونق بازار كسب و كار از مسير گراني نرخ ارز مي‌گذرد. همين امروز با برخي فعالان صنفي در مشاغل گوناگون صحبت مي‌كردم، مي‌گفتند، چقدر عالي، امروز يك ماشين فروختيم يا زمين و ملك و... فروختيم! اين در حالي است كه اين وضعيت ارتباطي با رونق ندارد؛ افرادي كه مسكن يا خودرو يا هر كالاي ديگري را مي‌خرند، براي ايجاد رونق نيست، بلكه براي سود بيشتر در آينده است. بازنده بزرگ اين بازار مكاره اما مردمي هستند كه براي تامين اقلام مصرفي مورد نياز خود با گرفتاري‌هاي بسياري روبه‌رو هستند. مردمي كه سفره آنها هر روز كوچك‌تر مي‌شود و توصيه مسوولان به آنها اين است كه به جاي گوشت، ماهي بخورند!