حقوقيها بر راه رشد ايستادهاند؟
در ماههاي اخير هرچند شوكهاي سياسي و مقررات اقتصادي براي نرخگذاريها، محدوديت صادرات و... منجر به رشد شاخص كل بورس شده اما نبايد ناديده گرفت كه حقوقيها مانع اصلي بازگشت شاخص به ريل صعودي هستند.
در ماههاي اخير هرچند شوكهاي سياسي و مقررات اقتصادي براي نرخگذاريها، محدوديت صادرات و... منجر به رشد شاخص كل بورس شده اما نبايد ناديده گرفت كه حقوقيها مانع اصلي بازگشت شاخص به ريل صعودي هستند.
بازار سرمايه بهمن ماه را با ترس و لرز آغاز كرده، هرچند روز دوشنبه قصد داشت هر طور شده اين فضا را كمي تغيير دهد و البته پالايشيها دست و پا شكسته كمي اوضاع را بهبود بخشيدند اما خبري از آرامش سياسي فعلا نيست و در حالي كه گزارشهاي فصلي ميتوانستند نقش عمده و بسزايي در تثبيت قيمتها داشته باشند با جو منفي خبرهاي سياسي و پالايشي همهچيز برهم ريخت و كل گزارشها را زير سوال برده است. البته ناشرين هم در اين موضوع مقصر بودند و بار ديگر شاهد بوديم كه گزارشها به موقع منتشر نشدند و اين مساله به منفيهاي بازار دامن زد.
بازارها در ايران به دليل عدم وجود رشد اقتصادي و رشد صرفاً تورمي در بلندمدت بهم ميرسند اما در كوتاهمدت اين حركت پول ميتواند در بورس تأثير منفي بگذارد و در ميان مدت مجدداً بازارها همتراز ميشوند. در واقع منشأ رشد فعلي در كالاهاي سرمايه فاكتور ترس نيست، بلكه فاكتور تورم باعث شده مردم در اين كالاها خريدار بشوند.
دو موضوع در ابتداي كار بعد از انتشار گزارشها وجود دارد؛ نخست اينكه كليت گزارشها نه خيلي خاص و نه خيلي منفي بود. موضوع دوم اينكه گزارشها را اگر با قيمتها كنار هم بگذاريم بايد گفت كه آنقدر قيمتها افت كرده و درجازده كه گزارشهاي فعلي كه معمولي هستند باعث جذابيت دوباره نمادها شده و P/E فعلي و فوروارد بازار را كاهش داده است.
با انتشار گزارشات اكثر شركتها، نسبت P/E ttm بازار به محدوده ۶. ۲ واحد رسيده كه كمترين P/E فصلي بازار از ابتداي ۱۳۹۸ رسيده است.
فردين آقابزرگي كارشناس بازار سرمايه با اشاره به اينكه با وجود جو منفي بازار به دليل افت پي برايي كاهش ريسكها بازار نيز به همراه داشته است، گفت: انتشار گزارشها نشان ميدهد كه بازار در قيمتهاي خوب و منطقي قرار داشته و اين نقاط فعلي ريسك آنچناني براي بازار ندارد، از همين رو نقش تثبيتكننده در قيمت را داشته و مانع از افت بيش از پيش قيمتها ميشود.
او افزود: در واقع گزارشات فعلي به خوبي نشاندهنده اين است كه چه چشماندازي از سود ميتواند براي سال آتي وجود داشته باشد و چه ميزان تقسيم سود در دل شركتهاست. از اين رو فضاي فعلي بازار قابليتهاي قوي براي جذب جريان پول و حركت را خواهد داشت و از گزارشات انتظار ايجاد يك موج عجيب و بلند نيست اما ميتواند ثبات نسبي را در بازار برقرار كرده و ريسك بازار را به حداقل ممكن خود برساند.
بازارها در ايران به دليل عدم وجود رشد اقتصادي و رشد صرفاً تورمي در بلندمدت بهم ميرسند اما در كوتاهمدت اين حركت پول ميتواند در بورس تأثير منفي بگذارد و در ميان مدت مجدداً بازارها همتراز ميشوند. در واقع منشأ رشد فعلي در كالاهاي سرمايه فاكتور ترس نيست، بلكه فاكتور تورم باعث شده مردم در اين كالاها خريدار بشوند. حالا ممكن است مثلاً در يك روز از ترس جنگ يا غيره شدت خريد افزايش پيدا كند. از طرف ديگر فعلا سهام محلي براي فروش شده تا منابع خريد كالاهاي سرمايهاي تأمين شود. به همين دليل در روزهايي هم كه ترس به وجود ميآيد صرفاً اين انتقال سرعت پيدا ميكند.
دلايل افت بيشتر نمادهاي كوچك
در حالي كه يك نماد پرتراكنش در گروه فلزي به دليل بازارگرداني بهتر صرفاً ۴ يا ۵ درصد افت قيمت داشته، نماد كوچك رها شده ۱۵ تا ۲۰ درصد اصلاح كردهاند. در حالي كه نمادهاي پرتراكنش مثل خودرو در اين چند روز حدود ۱۰ درصد اصلاح داشتهاند، نمادهاي قطعهسازي كوچك علي رغم سودده بودن و وضعيت بنيادي مناسب بيش از ۲۰ درصد اصلاح قيمت تجربه كردهاند. اگر بازار به حالت عادي برگردند، اين نمادهاي كوچك هستند كه با شرايط بنيادي خوب ميتوانند بازده سريع و خوب داشته باشند.
به گفته عليرضا سادات در حال حاضر اين سناريو در بازار وجود دارد كه حاشيه سود در اكثر شركتها افت داشته و اين پي بهايي گذشتهنگر است و اگر آينده را مد نظر قرار دهيم با توجه به چشمانداز كاهشي در سود، شاهده افت احتمالي سود شركتها در سال آتي و همچنين نرمال شدن شرايط پي بهايي خواهيم بود.
اين كارشناس بازار سرمايه با اشاره به اينكه بازار روز دوشنبه با مداخله صندوقهاي تثبيت و توسعه در يك ساعت آخر كمي جمع و جور شد، به بازار گفت: حتي گزارشها هم خيلي كمكي نكرد و بايد اذعان داشت در اين ميان فقط گزارشها با اخبار منفي سياسي و پالايشيها بياثر شدند.
او افزود: در حال حاضر دو سناريو در بازار وجود دارد؛ طيف فكري اول معتقد است حاشيه سود در اكثر شركتها افت داشته و اين پي بهايي گذشتهنگر است و اگر آينده را مد نظر قرار دهيم با توجه به چشمانداز كاهشي در سود، شاهده افت احتمالي سود شركتها در سال آتي و همچنين نرمال شدن شرايط پي بهايي خواهيم بود. از همين روست كه بسياري از آنها با توجه به نرخ سود فعلي و سياستهاي دولت در فشار بر شركتها و همچنين بالا ماندن جريان نرخ بهره فعلي قيمتها را نه صعودي و نه نزولي و بيشتر نوساني ميداند.
البته اگر قيمتهاي فعلي را با در نظر گرفتن سودهاي تورمي لحاظ كنيم حتي عدد پي بهايي كمتر از اين محدوده نيز خواهد بود. بر همين مبنا هرگاه نسبت پي بهايي در اين نقاط حداقلي قرار گرفته بازار با كمك اهرمهاي خبري يا اتفاقي خاص خود به خود وارد مسير اصلي ميشود. طرفداران ارزندگي بازار بعد از گزارشها ديدگاه كوتاهمدت و بلندمدتي را مطرح ميكنند كه تا حدودي ميتواند منطقي و درست باشد. ديدگاه اول مدعي است كه در دل شركتها در حال حاضر تقريباً سود محقق شده وجود دارد كه ۶ ماه ديگر تقسيم خواهد شد و از سوي ديگر حتي با در نظر گرفتن حاشيه سودهاي فعلي اعداد منطقي و مناسبي براي سود سال بعد شركتها به دست ميآيد كه اگر اتفاق خاصي رخ ندهد بعد از كسر قيمت از سود تقسيمي پي بهايي اكثر اين شركتها حوالي ۴ و ۵ خواهد بود و اين خود گواه مهمي براي ارزندگي بازار در شرايط فعلي است.
ديدگاه بلندمدتتر و كلان نگري ميگويد كه بيش از نيمي از قيمت فعلي سهمها قابليت تقسيم سود را دارند و اين خود نشان ميدهد كه نرخ بازدهي بازار در مقابل بازده بدون ريسك به اعداد منطقي و مناسبي رسيده كه ميتواند خريد بلندمدت بسياري از اين سهمها را توجيهپذير كند.
اين رويدادها با كوچكترين تغيير از سمت سياستگذار يعني دولت دستخوش تغييرات جدي ميشود و نكته منفي فعلي بازار كه بسياري را در اين مسير مردد كرده همين تصميمات و به نوعي دخالتهاست. با در نظر گرفتن وضعيت كنوني بازار حول دو محور حركت ميكند؛ محور اول حركت بر مدار نمادهاي كوچك و ارزنده است يعني رفتار اخير سياستگذار و بازي حقوقيها در عرضه بيامان سهام بزرگ و شاخصساز باعث ميشود در عين ارزندگي اين نمادها، جريان پول از آنها دوري جسته و سراغ گزينههايي بروند كه چابكي و كوچك بوده و به نوعي از فضاي عرضه آبشاري حقوقيها دور باشند و گزينه افزايش سرمايه از تجديد يا جريان سودآوري آينده هم در آنها ميتواند ارزندگي اين نمادها را تقويت كند.