نرخ دلار تا كجا صعود مي‌كند؟

۱۴۰۲/۱۱/۰۸ - ۰۰:۴۰:۱۴
کد خبر: ۳۰۵۴۷۲

 در روزهايي كه نرخ ارز دوباره در دالان صعودي قرار گرفته و به محدوده 56هزار تومان رسيده است، بحثي در محافل اقتصادي در خصوص«ايجاد ثبات» يا «رها‌سازي» نرخ ارز درگرفته كه لازم است درباره ابعاد گوناگون آن روشنگري شود. به‌طور كلي نرخ ارز يك متغير معلول بوده و مانند تب است.

وحید شقاقی شهری

 در روزهايي كه نرخ ارز دوباره در دالان صعودي قرار گرفته و به محدوده 56هزار تومان رسيده است، بحثي در محافل اقتصادي در خصوص«ايجاد ثبات» يا «رها‌سازي» نرخ ارز درگرفته كه لازم است درباره ابعاد گوناگون آن روشنگري شود. به‌طور كلي نرخ ارز يك متغير معلول بوده و مانند تب است. مجموعه‌اي رخدادها و فعل و انفعالات در درون بدن انسان رخ مي‌دهد كه باعث ايجاد تب مي‌شود. براي كنترل تب هم بايد عامل يا ريشه ايجاد تب را از بين برد. ايراد كار برخي اقتصاددان‌ها آن است كه تصور مي‌كنند نرخ ارز را با دستور و بخشنامه مي‌توان كنترل كرد. همانطور كه نمي‌توان به صورت تصنعي، تب را كنترل كرد، كنترل نرخ ارز هم با بخشنامه ممكن نيست. بلكه بايد ريشه اصلي و عامل عفونت كه در بدن تب ايجاد كرده را از ميان برد. در مورد نرخ ارز هم همين وضعيت حاكم است.  برخي تحليلگران و سياست‌گذاران تصور مي‌كنند نرخ ارز را به هر طريقي مي‌توان كنترل كرد. اما گزاره‌اي با عنوان كنترل نرخ ارز وجود ندارد. اساسا نظام ارزي كشور، نظام ارزي شناور و مديريت شده است. هدف از نظام ارزي شناور و مديريت شده آن است كه نرخ ارز در بازار تعيين شود اما بانك مركزي از كانال‌هايي بتواند اين مساله و ضرورت را مديريت كند. يعني در شرايطي بتواند مداخله كرده و در كانالي آن را مديريت كند. بنابراين وقتي مي‌خواهيم درباره نرخ ارز  صحبت كنيم بايد درباره ريشه‌ها و عوامل اثرگذار بر نرخ ارز صحبت كرد. مهم‌ترين عوامل اثرگذار بر نوسانات ارزي موارد ذيل هستند: 
1) تجارت خارجي ايران، كسري‌هاي تجاري و ناترازي بخش تجاري ايران.
2) حساب سرمايه و ناترازي حساب سرمايه در ايران. 
3) انتظارات و عوامل ايجاد‌كننده نااطميناني در آينده اقتصاد ايران. 
4) تفاوت تورم ايران با شركاي تجاري در جهان. يعني اختلاف نرخ تورم ايران با امريكا يا شركاي تجاري‌اش.
اين گزاره‌ها عوامل اصلي ايجاد‌كننده نوسانات ارزي هستند. ممكن است مخاطبان بپرسند، مگر چه اتفاقي رخ داده كه طي روزهاي اخير نرخ ارز در ايران 5 الي 6هزار تومان بالا رفته است؟ واقع آن است كه بحث نااطميناني‌ها در اقتصاد ايران تشديد شده است و اين نااطميناني‌ها بر نوسانات ارزي، تاثير گذاشته است. مهم‌ترين نااطميناني بحث انتخابات امريكا و پيامد آن بحث تشديد  تحريم‌هاست. طي هفته‌هاي اخير، ترامپ در دومين ايالت امريكا هم در انتخابات درون‌حزبي پيروز شد. ترامپ در آيووا، 51درصد آرا را به دست آورد. نفر دوم ديسانتيس بود كه 19درصد و نيكي هيلي 18درصد و نفر چهارم هم 8درصد آرا را به دست آورد. پس از آيووا در انتخابات روز جمعه ايالت همپشاير، ديسانتيس و يك نامزد ديگر به نفع ترامپ استعفا دادند. در ادامه انتخابات همپشاير بين ترامپ و نيكي هيلي برگزار شد و براي نخستين‌بار ترامپ در اين ايالت هم بر هيلي غلبه كرد. با اين اعداد و ارقام مي‌توان پيش‌بيني كرد اگر اتفاق خاصي در ديوان عالي امريكا رخ ندهد و مصونيت ترامپ حفظ شود، احتمال اينكه ترامپ به نامزد اصلي جمهوري‌خواهان بدل شود، بالاست. بنابراين جدال انتخاباتي بين ترامپ يا بايدن شكل مي‌گيرد. از سوي ديگر بايد توجه داشت كه ترامپ در مناظره‌هاي اخير خود بر تشديد تحريم‌ها عليه ايران تاكيد دارد، ايران ذهنيتي نسبت به فشار بزرگ تحريم‌ها در سال 97 خورشيدي دارد. دوره‌اي كه در آن راهبرد فشار بزرگ بر اقتصاد ايران آغاز شد. مهم‌ترين گزاره‌هاي اين فشار اين بود كه واردات نفت ايران به زير 300هزار بشكه در روز رسيد. ايران يك چنين ذهنيتي از راهبرد تحريمي ترامپ دارد. همين مساله به تنهايي مي‌تواند باعث افزايش انتظارات تورمي در ايران شود. ايران اخيرا در حوزه صادرات نفت خود به ركورد صادرات نفتي خود طي 5سال اخير رسيده است. ايران حدود 1.5ميليون بشكه نفت در هر روز مي‌فروشد. اما در عين حال در خاطر ايرانيان كمپين فشار بزرگ تحريمي باقي مانده  است. اين رخداد موتور انتظارات تورمي را در ايران روشن كرده است. انتخابات امريكا آبان سال 1403 است. هر اندازه ايران به اين تاريخ نزديك شده و احتمال پيروزي ترامپ بيشتر شود، احتمال شعله‌ور شدن انتظارات تورمي در اقتصاد ايران بيشتر مي‌شود.

 بنابراين يكي از دلايل افزايش نرخ ازر، بحث روشن شدن موتور انتظارات تورمي در اقتصاد ايران به واسطه بحث حضور ترامپ و پيروزي او در انتخابات امريكاست. البته اين يك عامل است؛ عوامل ديگري هم وجود دارند. در سال جاري كسري تجاري غير نفتي ايران به منهاي 10ميليارد دلار رسيد. يعني اقتصاد ايران در سال 1402 داراي كسري تجاري غيرنفتي به ميزان 10ميليارد دلار شد. حتي مشخص شد امكان استفاده از منابع ارزي ايران در قطر وجود ندارد.در واقع كسري  تجاري غير نفتي هم فشاري بر بازارسازهاي ارزي كشور وارد مي‌كند. موضوع مهم بعدي بحث خروج سرمايه از كشور است. خروج سرمايه موجب تشديد ناترازي ارزي در كشور مي‌شود و فشار مضاعفي بر بازارساز ارز وارد مي‌سازد. مي‌خواهم بگويم نرخ ارز (يا نرخ دلار) يك متغير معلول است و عوامل ذكر شده در بروز آن نقش‌آفرين هستند. امكان كنترل دستوري هم وجود ندارد؛ تا زماني كه اين عوامل كنترل نشده و بهبودي مشاهده نشود، امكان رشد ممكن نيست. بين تورم و نرخ ارز هم رابطه‌اي دوسويه وجود دارد. ايران در سال 1403 احتمالا تورمي حدودا 40درصدي را تجربه مي‌كند. در حالي كه تورم امريكا 3درصد، تورم جهاني 5درصد و تورم شركاي ايران 4 الي 5درصد است.اين اعداد و ارقام نشان مي‌دهند، بين تورم داخل با تورم امريكا و شركاي تجاري ايران تفاوتي 30 الي 35درصدي وجود دارد. هر اندازه اين تفاوت بيشتر باشد، فشار افزونتري بر قيمت دلار وارد مي‌شود. در كنار بحث ناترازي تجاري، ناترازي حساب سرمايه و نااطميناني‌ها و انتظارات تورمي آينده، خود تورم هم يكي از ريشه‌هاي ديگر نوسان در نرخ ارز است. بنابراين مجموعه عواملي وجود دارند كه دست به دست هم مي‌دهند و قيمت دلار را صعودي مي‌كنند. هر اندازه اين نرخ سركوب شده يا دستكاري شود، نهايتا زماني اين فنر آزاد مي‌شود. در دهه 80 امكان نگه داشتن اين فنر وجود داشت. در آن دهه، ايران درآمدهاي ارزي بالايي داشت و با تزريق اين منابع فنر نگه داشته مي‌شد. هرچند اين فنر در دهه 90 آزاد شد. اما امروز درآمدهاي ارزي ايران كافي نيست و بدون كنترل ريشه‌هاي بروز نوسانات ارزي، روند فزوني نرخ ارز، سرعت بيشتري مي‌گيرد.