دكتر محمود سريع‌القلم مباحث داووس ۲۰۲۴ را گزارش كرد

بحث داغ هوش مصنوعي در سرماي سويیس

۱۴۰۲/۱۱/۰۸ - ۰۱:۲۵:۰۴
کد خبر: ۳۰۵۴۸۷
بحث داغ هوش مصنوعي در سرماي سويیس

دكتر محمد سريع‌القلم، استاد روابط بين‌الملل دانشگاه شهيد بهشتي مهم‌ترين مباحث طرح شده در مجمع جهاني اقتصاد - كه هر ساله در داووس سويیس برگزار مي‌شود - را گزارش كرد. گزارش دكتر سريع‌القلم از داووس 2024 را پيش رو داريد.

دكتر محمد سريع‌القلم، استاد روابط بين‌الملل دانشگاه شهيد بهشتي مهم‌ترين مباحث طرح شده در مجمع جهاني اقتصاد - كه هر ساله در داووس سويیس برگزار مي‌شود - را گزارش كرد. گزارش دكتر سريع‌القلم از داووس 2024 را پيش رو داريد.

 

مقدمه

مجمع جهاني اقتصاد، اجلاس سالانه خود را براي پنجاه و چهارمين بار در شهر داووس سويیس طي روزهاي ۱۵ تا ۱۹ ژانويه (۲۵ – ۲۹ دي ‌ماه) برگزار كرد. در اين اجلاس، ۲۸۱۲ شركت‌كننده، ۸۹۹ سخنران، ۱۴۴۸ سازمان و بنگاه، ۳۵۰ مقام دولتي از ۱۲۵ كشور شركت كردند و ۴۵۰ جلسه/ ميزگرد برگزار شد. حدود ۷۵۰ نفر از شركت‌كنندگان از امريكا بودند. كشورهاي بعدي از نظر تعداد بالاي شركت‌كننده عبارت بودند از: انگلستان، سويیس، هند، عربستان، امارات، چين، آلمان و هلند. خارج از جهان غرب، هند و عربستان حضوري پررنگ داشتند و در سخنرانان آنها انرژي، اميد، حس تعلق قوي به كشور، تسلط بر موضوعات و اعتماد به نفس موج مي‌زد. با توجه به اقدامات دولت بايدن طي سال‌هاي ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ كه محدوديت‌هايي براي سرمايه‌گذاري بخش خصوصي امريكا در چين ايجاد كرده است، چيني‌ها در سخنراني‌ها و اظهارات خود تلاش مي‌كردند جهان را براي كار و فعاليت در كشور خود تشويق كنند. در اجلاس ۲۰۲۴، حتي يك نفر از داخل روسيه دعوت نشده بود و فضاي جلسات به ‌شدت ضد روسی بود. وقتي سخنراني زِلنسكي، رييس‌جمهور اوكراين پايان يافت حضار بالغ بر 2 هزار نفر براي ۶ دقيقه به ‌طور ايستاده براي او كه سخنان تندي عليه روسيه و رييس‌جمهور آن ايراد كرده بود، دست زده و تشويق كردند. در ميان رهبران جهان شايد سخنان عمومي و خصوصي نخست وزير ويتنام بسياري را تحت تاثير قرار داد. او گفت كه كشورش تاريخ سختي را با امريكا و چين تجربه كرده ولي در دهه ۱۹۹۰ هيات حاكمه آن كشور وضعيت زندگي، منافع ملي و ثروتمند شدن ويتنام را بر تسويه حساب تاريخي با قدرت‌هاي بزرگ ترجيح داد. ويتنام امروز با هيچ قدرتي توافق نظامي ندارد. به واسطه سياست‌هاي حمايت از بخش خصوصي و مشوق‌هاي سرمايه‌گذاري خارجي، يكي از Hub‌هاي فناوري و توليد در آسيا شده و عموم بنگاه‌هاي IT در اين كشور حضور فعال دارند.

 

IT

شايد نزديك به ۸۰ درصد مباحثِ ميزگردها و كارگاه‌هاي داوس ۲۰۲۴ حول محور IT و هوش مصنوعي بودند. فضاي تئوريك اين مباحث تحت تاثير يك تحقيق مجمع جهاني اقتصاد پيرامون مخاطرات اقتصاد جهاني دو سال آينده از يك طرف و ۱۰ سال آينده از طرف ديگر بود. در مخاطرات دو سال آينده، ليست به ترتيب اهميت به صورت زير ارائه شده است: ۱) اطلاعات نادرست در فضاي مجازي (Misinformation)، ۲) رخدادهاي شديد آب و هوايي (Extreme Weather Events)، ۳) دو قطبي‌هاي اجتماعي (Societal Polarization)، ۴) ناامني سايبري (Cyber Insecurity)، ۵) نزاع‌هاي مسلحانه بين دولت‌ها (Interstate Armed Conflict)، ۶) فقدان فرصت‌هاي اقتصادي (Lack of Economic Opportunities)، ۷) تورم (Inflation)، ۸) مهاجرت غيرداوطلبانه (Involuntary Migration)، ۹) نزول اقتصادي (Economic Downturn)، ۱۰) آلودگي هوا (Pollution) . مخاطرات 10 سال آينده به ترتيب زير هستند: ۱) رخدادهاي شديد آب و هوايي، ۲) تغييرات اساسي دراكوسيستم‌هاي كره زمين، ۳) از بين رفتن حيات وحش و تخريب اكوسيستم، ۴) كمبودهاي منابع طبيعي، ۵) اطلاعات نادرست در فضاي مجازي، ۶) خروجي‌هاي منفي فناوري‌هاي هوش مصنوعي، ۷) مهاجرت غيرداوطلبانه، ۸) ناامني سايبري، ۹) دو قطبي‌هاي اجتماعي و ۱۰) آلودگي هوا.

تفاوت ميان كشورها و بخش خصوصي آنها در سرعت دسترسي به فناوري‌هاي جديد براي مقابله با اين مخاطرات است. به تعبير يك وزير هوش مصنوعي، كشورهايي كه مجهز به هوش مصنوعي نيستند، در ميان ملل تمام شده تلقي خواهند شد. جوامعي كه در هوش مصنوعي آموزش نمي‌بينند، در عمل توانايي ايجاد اشتغال را از دست مي‌دهند. هوش مصنوعي به بهره‌وري، نوآوري، افزايش توليد، كسب سهم بازار بالاتر و رشد اقتصادي مي‌انجامد. به عنوان مثال شركت Qualcomm با BMW قرارداد بسته تا تمام امور يك خودرو از مسائل/ هشدارهاي فني، ايمني، دسترسي به تعميرگاه و حتي گرفتن وقت از تعميرگاه را داخل خودِ خودرو تعبيه كند. با توجه به گرم شدن درجه هوا در منطقه عربي خليج فارس طي دو دهه آينده، اين دولت‌ها با ايجاد رقابت ميان شركت‌ها به ارائه روش‌هاي مقابله با گرما از طريق هوش مصنوعي مبادرت ورزيده‌اند. اگر هوش مصنوعي در يك كشور رايج نشود، عملا حكمراني سنتي بوده و از كوران تحولات بين‌المللي عقب مي‌ماند. امارات، هم مقامات را در هوش مصنوعي آموزش داده و هم از كلاس پنجم دبستان بچه‌هاي مدارس را با اين فناوري‌ها آشنا مي‌كند. چين حدود ۴۰۰ هزار شركت خصوصي در فناوري‌هاي جديد دارد. اين مقياس از رشد بخش خصوصي در چين، يك طبقه متوسط حدود ۴۰۰ ميليون نفري ايجاد كرده كه پيش‌بيني مي‌شود تا سال ۲۰۳۰ به ۸۰۰ ميليون نفر برسد كه ثروت قابل توجهي مستقل از دولت و حاكميت چين خواهند داشت. چين براي تسهيل اين نظام نوآوري و فعاليت، ۶۰۰ كنوانسيون بين‌المللي را قبول كرده تا خود را بخشي از جامعه جهاني معرفي كند و از اين طريق توانسته ۹ درصد از سرمايه‌گذاري خارجي را در كل جهان جذب كند. سهم چين در توليد جهاني حدود ۳۰ درصد است كه طي ۱۴ سال گذشته به ‌طور مرتب رتبه اول را كسب كرده و در حال حاضر نرخ رشد ۵.۲ درصد را تجربه مي‌كند. يكي از چالش‌هاي بحث هوش مصنوعي اين است كه دقيقا كدام قسمت‌ها به اشتغال بيشتر خواهد انجاميد. اين به نحوه سرمايه‌گذاري دولت‌ها در اين عرصه ربط پيدا مي‌كند. به عنوان مثال لايحه كاهش تورم (Inflation Reduction Act) و لايحه تراشه و علم (The CHIPS and Science Act) در امريكا و سرمايه‌گذاري ۱۲۵ ميليارد دلاري هند در ساختار عمراني ديجيتال، محركه‌هاي رشد و توسعه هوش مصنوعي خواهند بود. پيش‌بيني مي‌شود بازار هوش مصنوعي در بهداشت و درمان در سال ۲۰۳۰ بالغ بر ۱۸۸ ميليارد دلار شود كه ۴۹ درصد آن در امريكاي شمالي، ۲۳ درصد در اروپا، ۶ درصد در ژاپن و ۹ درصد در چين صرف خواهد شد. نوآوري در هوش مصنوعي تا ۴۰ درصد در امريكا، ۲۷ درصد در چين و ۳۲ درصد در بقيه ۱۹۱ كشور جهان ثبت شده است. به‌ طور طبيعي به ميزاني كه درآمد سرانه در كشورها افزايش مي‌يابد، بهره‌برداري از نوآوري‌هاي هوش مصنوعي نيز ارتقا پيدا مي‌كند. هم‌اكنون ارزش بازار نيمه هادي‌ها به بالاي ۶۰۰ ميليارد دلار رسيده است. تا سال ۲۰۳۰ نقش توليدات مبتني بر هوش مصنوعي حدود ۱۵.۷ تريليون دلار خواهد بود. هوش مصنوعي چالش‌هاي امنيتي فراواني را نيز به همراه داشته است. بنگاه‌ها به تناسب درآمد و وسعت فعاليت و سهم بازار، هزينه‌هاي فراواني در مراقبت از Data بنگاه‌هاي خود اعمال مي‌كنند. هزينه‌هاي امنيت سايبري همچنان در حال افزايش است. يكي از جلسات مفيد در اين رابطه، تحقيقات خانم نيتا فراهاني (Nita Farahany) بود كه مسائل حقوقي و اخلاقي مرتبط با استفاده از هوش مصنوعي را در كتابي تحت عنوان The Battle for Your Brain به رشته تحرير درآورده است.

 

انرژي پاك

با توجه به رشد جمعيت جهان به ۱۰ ميليارد نفر تا سال ۲۰۵۰، موضوع انرژي و كارآمدي در استفاده از انرژي نه تنها در غرب بلكه در چين از موضوعات كلان حكمراني نوين است. ۱۰ سال پيش از هر ۲۵ خودرو يك خودرو الكتريكي بود كه هم‌اكنون به يك خودرو از هر ۵ خودرو رسيده است. چيني‌ها ۸۰ درصد باتري‌هاي خودروهاي الكتريكي در جهان را مي‌سازند كه از حدود ۲۰ سال پيش سرمايه‌گذاري بر روي آن را آغاز كرده‌اند. 4 هزار شركت در جهان اقدامات اساسي براي افزايش كارآمدي در استفاده از انرژي را در مجموعه بنگاه‌هاي خود از تأسيسات تا توليد آغاز كرده‌اند. ساخت نيروگاه هسته‌اي در جهان به ‌طور تصاعدي براي انرژي پاك و جلوگيري از افزايش گاز دي‌اكسيد كربن آغاز شده است. با اينكه ۷۰ درصد برق فرانسه از نيروگاه‌هاي هسته‌اي است، درعين حال از تابستان امسال ساخت ۸ نيروگاه هسته‌اي جديد آغاز خواهد شد. هوش مصنوعي در صرفه‌جويي انرژي نقش اساسي را در جهان ايفا خواهد كرد. ۸۵ درصد صنعت برق كانادا از انرژي‌هاي پاك توليد مي‌شود. آلمان در سال ۲۰۲۳ توانست 20 درصد در ساختار انرژي خود، كربن‌زدايي كند. كربن‌زدايي (Decarbonization) به عنوان يك نهضتِ جهاني به ويژه در كشورهاي غربي و به‌ طور فزاينده‌اي در كشورهاي در حال توسعه آسيايي رواج پيدا كرده است. وقتي يك كارآفرين ژاپني به اين نويسنده كارت شركت خود را داد، يادآور شد كه در توليد آن از فناوري تبديل دي‌اكسيد كربن به كاغذ استفاده شده است. همچنين در يك كارگاه تخصصي كربن‌زدايي، يك كارآفرين استراليايي جزييات فناوري‌هاي شركت خود در تبديل دي‌اكسيد كربن به مصالح ساختمان را توضيح داد. دبير سازمان انرژي تاكيد كرد دولت‌ها مسووليت سنگين تنظيم استاندارد براي مديريت رفتار بنگاه‌ها و خانوارها در استفاده بهينه از انرژي را بر عهده دارند. دبير اين سازمان خاطرنشان ساخت كه اين استانداردها در جوامعي قابليت اجراي دقيق و قانونمند را دارند كه در آنها ثبات اجتماعي -سياسي از يك طرف و نرخ فزاينده رشد اقتصادي وجود داشته باشد. اروپايي‌ها سرمايه‌گذاري گسترده‌اي را در صنعت حمل و نقل ريلي براي كاهش دی‌اكسيد كربن آغاز كرده‌اند، به‌ طوري كه فقط آلمان ۴۰ ميليارد يورو در اين راستا هزينه خواهد كرد. در ايالت يوتاي امريكا چندين پروژه توليد هيدروژن به عنوان سوخت و باتري با تخفيف‌هاي دولت فدرال امريكا آغاز شده است. بيشترين سرمايه‌گذاري و منبع سودآوري در هوش مصنوعي در بخش بهداشت و درمان خواهد بود. به‌طور كلي، هر ۱۰۰ دلار سرمايه‌گذاري در ساختار عمراني يك كشور ۳۶۰ دلار بهره‌وري توليد مي‌شود.

مدل جديد كسب و كار

در يكي از كارگاه‌هاي حكمراني، محققي به نام Andrew McAfee كتاب جديد خود را تحت عنوان The Geek Way معرفي كرد. در اين كتاب مدل‌هاي بنگاه‌داري مدرن مورد بررسي قرار گرفته است. اگر در گذشته از طريق مشخص كردن اهداف، جزیي كردن افق‌ها، عملياتي كردن اهداف / افق‌ها و گماشتن تيم‌هايي براي تشكيل جلسه جهت تحقق اهداف بنگاه‌ها طراحي و مديريت مي‌شد، هم‌اكنون بنگاه‌ها دو گروه عمده دارند و بسياري از گروه‌ها و جلسات و تشكيلات هرمي برچيده شده‌اند. آن دو گروه عبارتند از: گروه فناوري و گروه جذب مصرف‌كنندگان و مشتريان. شركت Netflix كه در سال ۱۹۹۷ با اجاره دادن ويديو آغاز به كار كرد، ولي اكنون خود به تهيه‌‌كننده فيلم تبديل شده و از اين طريق سرمايه‌گذاري و با استفاده از فناوري‌هاي جديد Market Capitalization آن به ۲۰۰ ميليارد دلار رسيده است و بالاتر از ۲۰ درصد فروش جهاني در فيلم ومحصولات هنري را به خود اختصاص داده است .در اين كارگاه گفته شد كه بنيان موفقيت بنگاه‌هايي مانند تسلا، VW، اپل و SpaceX استقلالي است كه به گروه‌هاي فناوري براي ابداع داده شده است. در بنگاه‌داري جديد، مديريت از راس هرم به سوي اعطاي مسووليت به گروه‌هاي كوچك فناوري و منبع ابداع و نوآوري حركت كرده است. از اين منظر دسترسي به اطلاعات مربوط به شهروندان، مشتريان و مصرف‌كنندگان، جنبه كانوني در رشدِ اقتصادي و توسعه مبتني بر فناوري به خود گرفته است. چيني‌ها از طريق مشاركت اقتصادي
(Joint Venture) با شركت‌هاي متوسط فناوري در ژاپن و امريكا و غرب اروپا تلاش مي‌كنند از ديتاهاي مصرف‌كنندگان و درخواست‌هاي آنان و بازارهاي مصرفي جديد مطلع شوند. اين تحولات باعث شده تا اقتصاد جهاني از مفهوم جهاني شدن (Globalization) به باز جهاني شدن
(Re-globalization) سِير كند، به‌ طوري كه مشاركت‌ها ديگر در درون غرب نيست، بلكه ميان صنعتي و نيمه‌صنعتي، توسعه يافته و در حال توسعه، جهان اول و جهان سوم ظهور پيدا كرده است. به عنوان مثال هند با ۱۰۰ كشور جهان مشاركت (Partnership) توليدي و فناوري دارد. در هيچ مقطعي جوامع و كشورها تا اين حد به اين درجه از وابستگي متقابل دست نيافته بودند. وابستگي متقابل شرق آسيا و امريكا باعث سخت‌‌تر شدن رقابت شده است. روساي بنگاه‌هاي بزرگ امريكايي مانند مايكروسافت، فيس‌بوك، شركت‌هاي بزرگ نفتي و بانك‌ها اظهار مي‌داشتند كه بعضي وقت‌ها بخش فناوري آنها به هيات‌مديره اطلاع مي‌دهد كه سه ماه در تراشه خاصي از بنگاه‌هاي مشابه چيني يا غيرچيني جلوتر هستند. بنابراين، موضوع زمان و سرعت توليد فناوري به سطح رقابت چند ماهه به جاي چند ساله رسيده است.

 

ماهيت قدرت در كشورهاي بزرگ

نقش دولت‌ها و حاكميت‌ها در مديريت منطقي اين فرآيند رقابتي تعيين‌كننده است. رييس شركت كوكاكولا كه مركزيتي در هند براي بازارهاي آسيايي خود ايجاد كرده و ۳۵۰ هزار نفر هندي را در استخدام خود دارد، حدود ۸۰۰ ميليون دلار در اين كشور سرمايه‌گذاري كرده است. او معتقد بود كه دولت هند به مراتب از جامعه و بخش خصوصي در استفاده از فناوري، تسهيل فرآيندهاي توليد، نظام آموزشي و سرعت در تصميم‌سازي جلوتر است. دولت هند در دوره كرونا براي ۵۱۰ ميليون نفر براي اولين ‌بار حساب بانكي باز كرد و براي ۹۵۰ ميليون نفر كارت شناسايي ديجيتال براي انتخابات صادر كرده است. نرخ تورم را بين ۴ تا ۶ درصد حفظ كرده و فضاي كسب و كار را نه تنها براي بخش خصوصي خود بلكه سرمايه‌گذاري خارجي از طريق رشد بي‌سابقه فناوري و ساختار ديجيتالي تسهيل كرده است. هند هم‌اكنون در عموم محافل بين‌المللي صداي جهان سوم خطاب مي‌شود و در اخذ حقوق و تسهيلات براي توسعه كشورهاي جنوب نهايت تلاش خود را در قالب سازمان‌هاي بين‌المللي اعمال مي‌كند و چهره مثبتي در غرب و شرق از خود به جاي گذاشته است. چيني‌ها، هندي‌ها و حتي ويتنامي‌ها عموما معتقدند خارج از قواعد نظام بين‌الملل موجود نمي‌توان ثروت توليد كرد و مشكلات اجتماعي - اقتصادي را حل كرد. اصل راضي نگه داشتن شهروندان از طريق شاخص‌هاي اقتصادي است و چون غرب به جنوب در تامين مواد اوليه، نيروي كار ماهر، بازار مصرفي، فرآيند توليد و بنگاه‌هاي پلتفرم كه بخش‌هايي از خط توليد را بر عهده مي‌گيرند نياز دارد، شرايط جهاني بهترين فرصت را براي ثروتمند شدن جنوب و در نتيجه حفظ استقلال سياسي فراهم آورده است. كشوري كه ثروت توليد نكند نمي‌تواند استقلال سياسي داشته باشد. وقتي كشوري در قالب مشاركت‌هاي اقتصادي و سازمان‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي به صورت دسته جمعي تصميم بگيرد و عمل كند، كمتر اشتباه مي‌كند .امنيت ملي از كانال‌هاي توليد ثروت عبور مي‌كند. روسيه كه امنيت را بر ثروت يابي ترجيح داد، در نهايت تمام ارتباطات فناوري خود را با اروپا و امريكا از دست داد و مشاركت‌هاي فناوري آن تعطيل شد و هم‌اكنون آينده اقتصادي روسيه در بيجينگ رقم مي‌خورد. اگر روسيه از ۱۹۹۱ كه شوروي از هم پاشيد، وارد شبكه فناوري جهاني شده بود و وابستگي متقابل با اروپا و امريكاي شمالي در زنجيره توليد ايجاد كرده بود، شايد ۱۰ كشور به عضويت جديد ناتو در مركز و شرق اروپا در نيامده بودند و موضوع به اوكراين و پيامدهاي آن نمي‌رسيد. اشتباه استراتژيك روسيه كه به واسطه ناتواني‌هاي تئوريك رهبران آن حاصل شد اين است كه امنيت را مي‌خواهد از طريق تسليحات به دست آورد و نه توليد ثروت و ورود در اقتصاد جهاني. روسيه كه هر نوع فلز و معدن قابل تصور در كره زمين را در خاك خود داراست، توانمندي‌هاي قابل توجهي در علوم مهندسي، كامپيوتر و فناوري دارد ولي به واسطه عدم درك صحيح از روندهاي جهاني، اين پتانسيل عظيم را به قدرت تبديل نكرده است. حدود 5 هزار نفر از بهترين‌هاي مهندسي و علوم پس از جنگ اوكراين از روسيه به امريكا و كانادا مهاجرت كرده‌اند در حالي كه روسيه مي‌توانست با سرمايه‌گذاري و ادراك عميق از روندهاي جهاني زودتر از چين قدرتمند شود. يكي از كتاب‌هايي كه در رابطه با توانمندي‌هاي امريكا در انتقال ديتا از طريق فيبر نوري، كه عمدتا از اين كشور عبور مي‌كند مورد توجه قرار گرفت، اين عنوان بود:

Underground Empire: How America Weaponized the World Economy, by Henry Farrell and Abraham Newman.

از اين منظر، روسيه حدود نيم قرن از فهم جديد قدرت عقب است. تمام كشورهايي كه به امريكا «نه» و «شايد» مي‌گويند آنهايي هستند كه توان فناوري و اقتصادي پيدا كرده‌اند. در سال ۲۰۲۳، امريكا ۲۶ ميليارد دلار سرمايه خارجي براي سرمايه‌گذاري در هوش مصنوعي جذب كرد كه اين رقم شش برابر تامين مالي چين در همين عرصه است. اگر توان فناوري امريكا نبود، نفت و گاز Shale توليد نمي‌شد و امريكا در كمتر از يك سال نمي‌توانست جايگزين صادرات انرژي روسيه به اروپا شود. دلار در 90 درصد تراكنش‌هاي جهاني مورد استفاده قرار مي‌گيرد و حتي چيني‌ها به‌رغم ۱۹ تريليون دلار توليد ناخالص داخلي راه طولاني دارند تا شاخص ارزي‌شان توان تبادل گسترده جهاني پيدا كند. قدرت اقتصادي چين هنوز يك متحد قدرتمند تمام عيار براي آنها در عرصه نظامي و امنيتي به ارمغان نياورده است. كره‌شمالي كشور نيابتي چين تلقي مي‌شود. در حالي كه امريكا ۵۴ متحد نظامي - امنيتي در سطح جهان دارد. اين معنا از قدرت كه ريشه در فناوري، آموزش و زنجيره توليد دارد، در ميان عموم ملت‌ها به جز كره‌شمالي، كوبا، بلاروس و روسيه تعميم پيدا كرده است.

 

انتخابات در سال ۲۰۲۴

در سال ۲۰۲۴، حدود 3 ميليارد نفر در 40 كشور، مقامات اجرايي خود را انتخاب خواهند كرد. اين جمعيت حدود ۶۵ درصد از توليد ناخالص جهان را توليد مي‌كنند. در هيچ سالي در تاريخ دموكراسي - كه امسال در سال ۲۰۲۴ يك قرنه شد - تا اين حد انتخابات اروپا و امريكا تعيين‌كننده نخواهد بود. با توجه به اينكه اروپايي‌ها نگران پيامدهاي جنگ اوكراين، كاهش نرخ رشد اقتصادي و مسائل زيست محيطي هستند، احتمال تمايل به احزاب دست راستي در اين قاره افزايش پيدا كرده است. در عين حال نتيجه انتخابات امريكا بر وضعيت هر كشوري در جهان اثر خواهد گذاشت. يكي از سخنراني‌هاي جنجالي داووس ۲۰۲۴، دفاع رييس‌جمهور جديد آرژانتين (Javier Milei) از نظام سرمايه‌داري و آزادي‌هاي اجتماعي، مدني و سياسي ناشي از سرمايه‌داري بود. او در سخنراني مبسوطي به اسپانيايي كه با هوش مصنوعي ترجمه شده بود، به ناكامي سياست‌هاي چپ در مديريت اقتصادي و سياسي، نه تنها در امريكاي لاتين بلكه در مناطق ديگر جهان پرداخت. هرچند سخنراني او از صورت‌بندي‌هاي دقيق آكادميك برخوردار نبود، اما هم با واقعيت‌هاي تاريخي و هم با پيامدهاي نظام سرمايه‌داري براي 

آگاهي، دانش، آموزش، تشكل و توليد ثروت در جامعه بشري تطابق داشت. هرچند سرمايه‌داري فراز و نشيب‌هاي فراواني داشته، ولي در انطباق با شرايط، تعديل و انعطاف‌پذيري‌هاي فراواني از خود نشان داده است. موضوعات و مفاهيمي مانند تشكل، تخصص، سيستم، كارآمدي، واقع‌بيني، دقت، آينده‌نگري، برنامه‌ريزي و تسلسل از سرمايه‌داري وارد عرصه‌هاي اجتماعي - سياسي شده است. در حالي كه سرمايه‌‌داري بيش از سه قرن سابقه تاريخي دارد ولي نتايج اجتماعي و مدني آن يعني نظام حزبي، گردش قدرت، انتخابات، تفكيك قوا، پاسخگويي، مشروعيت و مقبوليت تنها يك قرن است كه جنبه جهاني به خود گرفته و تسري پيدا كرده است. در بسياري از كشورهاي امريكاي لاتين كه سرمايه‌داري ناقص و انگلي (ParasiteCapitalism) را تجربه كرده‌اند و بخش خصوصي آنها دست در جيب حكومت داشته، نتيجه‌اي جز فساد، ناكارآمدي و اتلاف منابع در پي نداشته است. سخنراني رييس‌جمهور آرژانتين و سخنان بعضي كشورهاي كوچك امريكاي مركزي و جنوبي در داووس حاكي از اهميت پارادايم فكري - فلسفي رهبران، مالكيت خصوصي، محدود كردن دولت و اتصال به جهان براي شفافيت، قانون‌مداري و گردش قدرت بود.

 

چالش‌هاي تبادلات جهاني

يكي از افرادي كه در جلسات اقتصادي داووس حضور بسيار پررنگي داشت، خانم Ngozi Okonjo-Iweala دبير سازمان تجارت جهاني (WTO) بود. ايشان براي تشويق كشورهاي جنوب در پيوستن به نهضت انرژي‌هاي پاك اشاره داشت كه كربن‌زدايي (Decarbonization) به معناي صنعت‌زدايي (De-industrialization) نيست، بلكه افزايش بهره‌وري از انرژي در فرآيندهاي توليد است. در انتقاد از سياست‌هاي غربي، دبير سازمان تجارت جهاني معتقد بود كه غرب كمتر حاضر است بر اساس قواعد (Rule-based International System) عمل كند، بلكه بيشتر مبتني بر قدرت انباشته شده خود مديريت مي‌كند
(Power-based International System) و بر سرمايه‌‌داري رقابتي با اتكا بر توزيع امكانات در سازماني كه ۷۵ درصد تجارت جهاني را قاعده‌مند مي‌كند، تاكيد داشت. مقامات و دانشگاهي‌هاي هند، چيني‌ها و اروپايي‌ها بر چندجانبه‌گرايي با رهيافتي مساوات‌جويانه در مديريت اقتصاد جهاني اصرار مي‌ورزيدندMultilateralism) .) امريكا به واسطه قدرت منحصر به فردي كه در ميان كشورهاي بزرگ و مياني جهان دارد، نوعي از چندجانبه‌گرايي را ترويج مي‌دهد كه به‌ طور طبيعي منافع بخش خصوصي و افزايش ثروت و برتري فناوري خود را حفظ كند. اقتصادهايي كه حجم ۳۶ تريليون دلاري دارند، قاعدتا به دنبال چندجانبه‌گرايي هستند و امريكا با حدود ۲۶ تريليون دلار توليد ناخالص داخلي، جايگاه متفاوتي براي خود قائل است. رتبه‌بندي در جهان هم چنان بر اساس توليد ناخالص داخلي و سطح هزينه‌هاي R&D است. امريكا از دوره قبلي رياست‌جمهوري از سياست جداسازي (Decoupling) استفاده مي‌كرد ولي هم‌اكنون بيشتر بر اساس سياست ريسك‌زدايي
(De-risking) عمل مي‌كند و حداقل در حوزه فناوري‌هاي پيچيده در تراشه‌ها و نيمه‌هادي‌ها، از خود محافظت مي‌كند (Hedging) از مسائل غامض ميان تبادل كالا / خدمات، فناوري و توليد اين است كه چگونه بازارها باز نگه داشته شوند اما فناوري خاص كشورهاي قدرتمند در زنجيره توليد محصور بماند. جنگ تعرفه‌ها ميان امريكا و چين اين موضوع را چند بعدي كرده و حوزه سياستگذاري را با چالش‌هاي بيشتري روبه‌رو كرده است. به عنوان مثال شركتِ Nippon ژاپن كه علاقه‌مند به خريداري شركت فولاد امريكا US Steel بود به واسطه بعضي فعاليت‌هاي اين شركت در چين، تاييد وزارت خزانه‌‌داري امريكا را كسب نكرد علي رغم اينكه ژاپن به عنوان يك متحد استراتژيك امريكا قصد خريد اين شركت را داشت. امريكايي‌ها نگران بودند كه چين از طريق اين شركت ژاپني به فناوري‌هاي جديد امريكايي دسترسي پيدا كند .از منظر ديگري، اخيرا وزارت دادگستري امريكا مانع از ادغام (Merging & Acquisition) دو شركت هواپيمايي JetBlue و Spirit شد زيرا در دادگاه توانست اثبات كند ادغام اين دو شركت كه با رقم ۳.۸ ميليارد دلار توسطJetBlue قرار بود انجام شود به انحصار بازار و افزايش قيمت‌ها مي‌انجاميد. اين نوع موارد حاكي از يك تم (Theme) ثابت در عموم جلسات اقتصادي داوس بود كه تا چه اندازه حكومت (State) بر جريان‌هاي اقتصادي و اجراي قانون مسلط است. استانداردسازي حكومت در مديريت اقتصادي، توصيه مشترك سياستمداران، قانونگذاران و روساي سازمان‌هاي بين‌المللي بود. در اقتصاد جهاني آنقدر سهامداران و ذي‌نفعان (Stakeholders) فراوان شده‌اند كه فهم و ادراك متقابل و ايجاد اطمينان و اعتماد ميان دولت، حكومت، عامه مردم، بانك‌ها، توليدكنندگان و ارايه‌كنندگان خدمات در سياستگذاري منطقي و اجراي قانون از اهميت ويژه‌اي برخوردار شده، به ‌طوري كه تِم اجلاس داوس امسال، اعتمادسازي (Building Trust) بود. اين اعتماد در همكاري در شرايطي از برجستگي بيشتري حكايت مي‌كند كه بدهي در جهان 300 درصد توليد ناخالص جهاني است و بدون همكاري و هماهنگي، بسياري از چالش‌ها قابليت مديريت نخواهند داشت. عموم اقتصاددانان و سازمان‌هاي بين‌المللي باور داشتند درسال ۲۰۲۴ جهان رشد بالاتري خواهد داشت. يك علت افزايش جمعيت در آفريقا و آسيا است. در عين حال تقاضا براي مسافرت و حمل كالا نيز حاكي از بهبود وضعيت رشد است. فقط دو شركت هواپيمايي هندي ۷۵۰ هواپيما سفارش داده‌اند ( Air India & IndiGo) . ايرباس ۵۶۲۶ و بويينگ ۸۶۰۰ سفارش هواپيما در دستور كار خود دارند. در حال حاضر شركت‌هاي هواپيمايي ۲۷۴۰۰ هواپيماي مسافربري در اختيار دارند كه پيش‌بيني مي‌شود تا سال ۲۰۳۳ به ۳۶۰۰۰ فروند هواپيما ارتقا پيدا كند. دو شركت بزرگ جهاني حمل و نقل كالا (Maersk / Hapag-Llyod) كه روي هم رفته ۹۰۴ كشتي اقيانوس‌‌پيما دارند با همكاري‌هاي گسترده جديد و ادغام برنامه‌ها در پي آن هستند تا حمل كالا را ارزان‌تر و سريع‌تر انجام بدهند.

 

دور نگه داشتن اقتصاد از سياست

در داووس ۲۰۲۴، در ۴۵۰ جلسه و ميزگرد فقط در حدود ۱۰ جلسه به مسائل سياسي، امنيتي، منطقه‌اي و ژئوپليتيك پرداخته شد و عموما اين اعتقاد وجود داشت كه به‌رغم بحران/ جنگ در سه منطقه جهان (تايوان، اوكراين و غزه) اقتصاد جهاني در حال پيشرفت است. حتي ناامني‌هاي منطقه درياي سرخ و كانال سوئز باعث افزايش قيمت نفت نشده زيرا عرضه نفت از تقاضا بالاتر است و در كنار اين بحران‌هاي امنيتي و ژئوپليتيك، رشد و توسعه اقتصادي در حال تحقق است. منطقه عربي خليج فارس با صدها پروژه عمراني و صندوق ارزي بالغ بر دو تريليون دلار، يك منبع مهم سرمايه‌گذاري، كار مشترك و حتي رشد فناوري‌هاي جديد و Start-up‌ها هستند. 5 نخست‌وزير منطقه آسه‌آن (ASEAN) باور داشتند كه به موازات رقابت‌هاي نظامي - امنيتي امريكا - چين در منطقه درياي چينِ جنوبي و پاسيفيك، اقتصاد همه كشورها در حال رشد است، بازارهاي ASEAN مملو از كالاهاي چيني است و سرمايه‌گذاري‌هاي دوجانبه و چندجانبه بين آسيا، اروپا، كشورهاي عربي خليج فارس و اروپاي غربي رو به گسترش است. به عبارت ديگر، در جهاني زندگي مي‌كنيم كه حكومت‌ها اجازه نمي‌دهند ريل رشد اقتصادي با ريل بحران‌هاي سياسي - امنيتي تلاقي پيدا كند بلكه با ديپلماسي و حسن همجواري، خود را حتي‌المقدور از تنش‌ها و بحران‌ها دور نگه مي‌دارند.

 

چند نكته پاياني

داووس ۲۰۲۴، مثلث هوش مصنوعي، رقابت و فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري بود. حدس اين نويسنده از مشاهدات دور و نزديك در راهروهاي اجلاس اين است كه طي ۵ روز، نزديك به دو هزار ملاقات ميان دولت‌ها و شركت‌هاي مختلف جهان، جهت بهره‌برداري از فرصت‌هاي سياستگذاري و كار مشترك انجام گرفت. همه در پي همكاري، تعامل، كاهش تنش‌ها، رفع سوءتفاهم‌ها و افزايش ثروت ملي بودند. نخست‌وزير ويتنام مي‌گفت در كشور او ضرب‌المثلي مي‌گويد: اگر مي‌خواهي تند بروي، تنها برو ولي اگر مي‌خواهي به افق‌هاي دوردست برسي با هم و با ديگران حركت كن !او تاكيد كرد رشد و توسعه امري جمعي است و بدون تعامل و يادگيري با همسايه و غيرهمسايه، سعادت ملت‌ها به دست نمي‌آيد. يكي از شگفتي‌هاي داووس اين است كه پنج رييس بانك مركزي در ميزگردي شركت مي‌كنند و طي فقط ۴۵ دقيقه، پيچيده‌ترين، دقيق‌ترين، عميق‌ترين، دورانديشانه‌ترين واژگان، جمله‌بندي‌ها، فرمول‌بندي‌ها و تحليل‌هاي خود را در حداقل زمان، بيان مي‌كنند. با هم ديالوگ دارند. به هم گوش مي‌كنند. از يكديگر مي‌آموزند. بر هم اثر مي‌گذارند. از هم اثر مي‌پذيرند. آنها تمركز ذهن دارند و به 40 سال آينده مي‌انديشند.