انفعال و ضعف شديد در حوزه ديپلماسي آب
از سال ۱۴۰۰ ضعف و انفعال شديد در اين حوزه موجب شد تا برخي كشورها با مواضع غيرمرسوم درباره حقوق ايران اظهارنظر كنند. يك روز طالبان در ازاي طلب حقابه ايران از هيرمند، دبههاي زرد انتحاري به دست گرفت و يكبار عراق ايران را به پيگيري مساله «زاب كوچك» در دادگاه لاهه تهديد كرد.
از سال ۱۴۰۰ ضعف و انفعال شديد در اين حوزه موجب شد تا برخي كشورها با مواضع غيرمرسوم درباره حقوق ايران اظهارنظر كنند. يك روز طالبان در ازاي طلب حقابه ايران از هيرمند، دبههاي زرد انتحاري به دست گرفت و يكبار عراق ايران را به پيگيري مساله «زاب كوچك» در دادگاه لاهه تهديد كرد. موضوع اما به اين سطح محدود نماند و روسيه براي دوبار در يك سال گذشته تماميت ارضي كشور ما را براي تحكيم روابطش با جهان عرب، زير سوال برد. آنچه در دوسال گذشته از انفعال ديپلماسي نصيب شهروندان ايران شده است، پهنههاي مشترك آبي و رودخانههاي مرزي اينكه تالابهاي ايران يكي پس از ديگري خشك ميشوند و البته هيچ كس هم مسووليت آن را به عهده نميگيرد نشان از ديپلماسي شكست خورده آب در كشور دارد. از طرف ديگر هم به حراج گذاشتن سفرههاي آب زيرزميني طي سالهاي گذشته به خصوص در دوران رياست احمدينژاد بر دولت باعث شد تا كشور بيش از قبل با خشكسالي مواجه شود. خشكسالي كه حالا هر روز عيانتر خود را نشان ميدهد. حتي در شهرهاي شمالي كه بارش باران زياد بوده هم حالا با پديده كم بارشي و خشكسالي مواجهاند. اين تنشهاي آبي تا كجا ميتواند پيش برود و چه زماني قرار است مسوولان براي رفع آن تدبيري بينديشند. از يك سو كم بارشي در كشور هم مزيد بر علت شده است بماند كه برخي سعي ميكنند با مطرح كردن پروژه ابر دزدي دلايل اصلي اين اتفاق را از ديد مردم دور نگه دارند اما مساله اينجاست كه در نهايت اگر همين روش ادامه پيدا كند مشكلات آبي كشور روز به روز بيشتر ميشود. سالهاست كه بسياري از كارشناسان حوزه محيط زيست بر اين باور بوده و هستند كه بيش از ۹۰ درصد آب كشور در حوزه كشاورزي هدر ميرود و اگر سيستم كشاورزي از سالهاي پيش به جاي سنت به سيستم صنعتي تغيير ميكرد امروز با اين حجم از خشكسالي و كمبود آبهاي زير زميني در كشور مواجه نبوديم. وقتي كار به دست نابلدان ميافتد نبايد انتظار بهتر و بيشتري داشت. دولتهايي كه به جاي توجه به ذخاير آبي و حفظ و نگهداري آنها استفاده از آن را بلامانع دانستند و باعث شدند تا زمينهاي كشاورزي با همين ذخاير آبياري شود حالا ديگر حتي نشاني از خود به جا نگذاشتهاند كه كسي بتواند آنها را وادار به پاسخگويي كند. اين رويكرد اشتباه طي سالها باعث شد تا ايران از يك كشور معتدل با منابع آبي بسيار به كشوري خشك بدل شده و حتي تغييرات اقليمي در آن به صورت كاملا محسوسي ايجاد شود.
ضعف يا عقبماندگي
مهدي ذاكريان، كارشناس و پژوهشگر روابط بينالملل چالش اصلي را در «عقبماندگي» سياست خارجه كشور ميداند. او بزرگترين چالش دستگاه ديپلماسي كشور را ضعف علمي و عملي و دور ماندن از فضاي حقيقي نظام بينالملل بهجاي بسط واقعيت ميداند كه نهفقط در مورد آب و محيط زيست بلكه در ساير حوزهها هم مشكلساز شده است. او به «پيام ما» ميگويد: ضعف در سياست خارجه امري طبيعي است. همه كشورها در سياست خارجه با مشكلات و ضعفهايي روبرو هستند. شما نميتوانيد كشوري را پيدا كنيد كه سياست خارجي كاملي داشته باشد. اين مساله حتي در كشورهاي پيشرفته نيز وجود دارد. همه انديشمندان و متفكران اين كشورها نيز تلاش ميكنند تا با تشكيل اتاقهاي فكر و گروههاي فكري به مديران بخش ديپلماسي چه در مجالس قانونگذاري، چه در وزارت امور خارجه و حتي در دستگاههاي قضايي كمك فكري دهند تا ضعفها جبران شود و كاهش پيدا كند. اما آنچه در كشور ديده ميشود و برداشت علمي من است، ضعف نيست بلكه عقبماندگي در سياست خارجي ماست. ذاكريان ميافزايد: در موضوع آب، ما در برابر كشوري بهنام افغانستان با حكمراني بهنام طالبان نميتوانيم حقوق تصريحشده خودمان را احقاق كنيم. آنهم از كشوري با وضعيت بيثبات كه حكمرانان كنوني آن بهلحاظ سياسي، اقتصادي، حقوقي، انرژي و غيره نيازمند كشورهاي همسايه هستند. اين يك عبارت درست است كه طالبان حالا براي حكمراني و سامان دادن افغانستان دستش دراز است، اما ما نميتوانيم از اين نياز استفاده كنيم.
قهر با كشورهاي ديگر به ضرر ماست
مهدي ذاكريان در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: سياست خارجه متوازن سياست خارجياي است كه به همه كشورها توجه ميكند. ايران الان با بسياري از كشورها قهر است. به نوع رابطه ما با اتحاديه اروپا، ژاپن، كره جنوبي، نيوزیلند و استراليا نگاه كنيد. نوع رابطه ما با امريكا و كانادا و برخي كشورهاي آفريقايي را ببينید. برويد در سازمان ملل ببينيد اگر بخواهيد قطعنامهاي را پيشنهاد دهيد، چند كشور با شما همراهي ميكنند. ايران تنهاست. وقتي ايران تنهاست نتيجهاش اين ميشود كه روسيه بهراحتي از شما امتياز بگيرد؛ با متحدان يا كشورهاي اقماري خود بنشينند و تصميم بگيرند كه براي درياي كاسپين چه كنند. قسمتي از درياي ساحلي كه هميشه در اختيار ما بوده است را هم زياد بداند. در مورد جزاير سهگانه ايراني هم همين موضعي كه شاهد آن هستيم را اتخاذ كند.
براي مديريت بحران آب
به اعتبار نياز داريم
محسن براتي، كارشناس محيط زيست نيز در اين باره به «تعادل» ميگويد: براي اجراي هر فعاليت و تلاشي براي مديريت بحران آب، خاك و محيط زيست، نياز به منابع مالي و اعتباري فراوان، آزادسازي سرمايههاي بلوكه شده كشور و چه بسا سرمايهگذاريهاي گسترده خارجي است كه به دليل وجود تحريمها و عدم امكان تعامل با جهان در اين خصوص از وضعيت مناسبي برخوردار نيستيم. او ميافزايد: پيشبيني وقوع خشكسالي هيدرولوژيكي طولانيمدت در اوايل دهه 1390 توسط ناسا مورد پذيرش مسوولان ايران قرار نگرفت. علاوه بر آن هشدار چهار دهه سوءمديريت منابع آب توسط كارشناسان حوزه آب و محيط زيست نيز مورد بيتوجهي قرار گرفت، تا بالاخره تغييرات اقليمي و وقوع خشكساليهاي هواشناسي و اقليمي موجبات كاهش بارندگي و افزايش دما را فراهم كرده و آثار و تبعات سوءمديريت را تشديد و آشكار كرد.
چهار دهه سياست خودكفايي كشاورزي
چه بر سرمان آورد؟
براتي اظهار ميدارد: مهمترين و پرآسيبترين محور سوء مديريت منابع آب در ايران، سرمايهگذاري براي رسيدن به خودكفايي غذايي بود كه منجر به توسعه بيرويه و ناپايدار به كشاورزي شد. همين سياست نابخردانه موجب برداشت بيرويه از منابع آب سطحي و زيرزميني و توسعه پديده فرونشست زمين شده و نابودي بخش بزرگي از منابع آب تجديدپذير كشور را در پي داشته است. اين در حالي است كه بررسي آمار و اطلاعات رسمي كشور حاكي از آن است كه در سالهاي اخير نه تنها به خودكفايي غذايي و كشاورزي نرسيدهايم بلكه به دليل گسترش فقر و گراني، تورم و بيكاري، قدرت خريد مردم كاهش يافته و امنيت غذايي بهطور كامل به خطر افتاده است. زيرا آثار و تبعات ويرانگر به خطر افتادن امنيت غذايي در هر كشوري بسيار خطرناكتر و مصيبتبارتر از نبود خودكفايي غذايي است.
بحران آب در برابر بحران خاك
هيچ است
اين پژوهشگر حوزه آب و محيط زيست با بيان اينكه بحران كيفيت شيميايي و شور شدن منابع خاك بسيار وخيمتر و نگرانكنندهتر از بحران كمبود آب است كه آثار و تبعات بسيار ويرانگر آن هنوز آشكار نشده است، خاطرنشان كرد: بحران كمي و كيفي منابع آب هم در مقابل بحران كمي و كيفي منابع خاك تقريبا هيچ است. چراكه بحران كمي و كيفي آب را ميتوان با صرف هزينههاي گزاف و واردات آب يا شيرينسازي آب دريا و بسياري راهكارهاي ديگر برطرف كرد ولي منابع خاك بسيار ارزشمند كه در اثر سوءمديريت همه ساله در اثر فرسايش شديد در حوضههاي آبريز از دست ميرود و خاك باقيمانده نيز بهشدت در حال شور شدن است، تحت هيچ شرايطي قابل جبران نخواهد بود و در بلندمدت باعث نابودي سرزمين، تمدن و زندگي خواهد شد.
چه خبر از تالابها؟
وسعت تالابهاي كشور سه ميليون هكتار است كه نيمي از آن يعني حدود ۲ ميليون هكتار آن به كانونهاي انتشار گرد و غبار تبديل شدهاند كه به اعتقاد كارشناسان نتيجه استفاده نادرست و بيخردانه انسان از تالابهاست؛ در حالي شاهد از بين رفتن تعداد زيادي از تالابها در كشور هستيم كه ايران محل تولد نخستين و يكي از مهمترين پيمان نامههاي بينالمللي در راستاي حفاظت از زيست بومهاي تالابي و تالابها در دنيا است. ندادن حق آبه يكي از دلايل عمده از بين رفتن تالابها در كشور است. مديركل دفتر حفاظت و احياي تالابها سازمان حفاظت محيط زيست در اين باره به ايرنا گفت: تالابها اكوسيستمهايي هستند كه حتي امنيت غذايي و معيشتي انسانها به آنها وابسته است، تالابها روي بحث سازگاري با تغيير اقليم و پيشگيري از تغييرات اقليمي تاثيرات بسيار زيادي دارند، مهمترين اكوسيستم در جذب كربن هستند و در اين زمينه هم نقش مهمي در سلامت محيطزيست و انسانها ايفا ميكنند، حفاظت از آنها و ارتقاء دانش در اين خصوص بسيار مهم است به همين منظور در روز جهاني تالابها دور هم جمع ميشويم تا بر اهميت حفاظت از تالابها تاكيد كنيم و در كنار آنها بتوانيم بهرهبرداري خردمندانه از اين حوضههاي آبي را داشته باشيم. اشرفيزاده درباره تامين حقابه تالابها گفت: با وجود بارندگيهاي اخير برخي از تالابها در حال آبگيري هستند اما متاسفانه پاييز خشكي داشتيم و در سال آبي جاري يعني از پاييز تا اوايل زمستان وضعيت منابع آبي به لحاظ بارشها در حوضههاي آبخيز مناسب نبود و نتوانستيم حقابهاي را براي تالابها دريافت كنيم.