بورس و محركهاي آن
در برهه زماني حاضر شاهد سردرگمي بسياري در نظر سرمايهگذاران در اكثريت بازارها هستيم كه عملا اگر كار خاصي انجام ندهند خود را عقبتر از جريانات اقتصادي ميبينند و اگر هم كار خاصي انجام دهند جلوتر متوجه ميشوند كه اگر كاري انجام نداده بودند حداقل از عقبماندگي حاضر خود اندكي جلوتر بودند كه عملا به دو دليل اصلي دانش كم اكثريت جامعه و پس از آن ثبات ضعيف اقتصادي و تصميمات متعدد ناپايدار ناشي ميشود.
در برهه زماني حاضر شاهد سردرگمي بسياري در نظر سرمايهگذاران در اكثريت بازارها هستيم كه عملا اگر كار خاصي انجام ندهند خود را عقبتر از جريانات اقتصادي ميبينند و اگر هم كار خاصي انجام دهند جلوتر متوجه ميشوند كه اگر كاري انجام نداده بودند حداقل از عقبماندگي حاضر خود اندكي جلوتر بودند كه عملا به دو دليل اصلي دانش كم اكثريت جامعه و پس از آن ثبات ضعيف اقتصادي و تصميمات متعدد ناپايدار ناشي ميشود.
حال براي رفع ابهام بازارها خصوصا بازار سرمايه بايد به اين موضوع اشاره نمود كه هرچند افراد با توجه به رشد نرخ دلار ديدگاه مثبتي را هم براي بازار سرمايه در نظر داشتند ولي متوجه شدند اين ديدگاه آنچنان هم قابل قبول و صحيح نيست زيرا با توجه به رشد نرخ دلار شاهد رشد بازار سرمايه نبوديم ولي اگر بخواهيم ريزتر و جزييتر به آن نگاه كنيم متوجه ميشويم كه ما در بازار دلاري كه عليرغم ميل باطني بسياري از فعالان رشد آن ميتواند تأثير مثبتي بر بازار سرمايه داشته باشد شاهد تثبيت در ناحيههاي بالاتر قيمتي نبوديم و با توجه به اينكه بازار سرمايه در اين مواقع هميشه مقداري هوشمندتر عمل نموده است قيمتهاي بالاتر اين محرك را با ثبات در نظر نگرفته و شاهد تغيير محسوسي در عرضه و تقاضاي اين بازار نبوديم كه پس از آن شاهد چرخش قیمت دلار پس از لمس محدودههاي 60 هزارتوماني بوديم. بايد گفت هرچند با توجه به وضعيت اقتصادي حاضر در بلندمدت در بازاري مانند دلار اعداد بالاتر دور از دسترس نيست و به احتمال بالايي محقق خواهد شد ولي در بازه زماني كوچكتر و كوتاهمدتي اعداد بالاتر به همان ميزان احتمال در بلندمدت اعداد و بازدهيهاي قابل توجهي را تجربه نخواهد كرد. در آخر هم پيشبيني كه ميتوان براي بازار سرمايه در نظر گرفت كه مدتي است از ديد تقاضاكنندگان به دور مانده ولي به نظر خيلي از افراد جاماندگي بسياري را تجربه ميكنند اين است رفتهرفته پس از آرام شدن نسبي ديگر بازارها ميتواند عملا در محدوده زماني اوايل اسفندماه (براي بازدهي و چرخش حركتي در كوتاهمدت) رخ دهد ميتوانيم به احتمال نسبتا بالايي شاهد اولين چرخش مساعد و قدرت گرفتن نسبي تقاضاكنندگان پس از شروع مسير افتي بازار از اوايل دي ماه باشيم.
براي تكمیل موارد بايد گفت در صورت شكلگيري اين چرخش مهمترين نكته ميزان كيفيت و قدرت تقاضاكنندگان است زيرا اين ميزان قدرت ميتواند تعيينكننده براي توانايي يا عدم توانايي عبور سلامت كليت و شاخصهاي بازار از محدوده دو ميليون و دويست هزار واحد باشد تا بتواند در جمعبندي سال جاري بازار سرمايه را حتي با توجه به ريسكهاي وارده بسيار زياد در جمع بهترين بازدههاي سال جاري با توجه به سياست واضح انقباضي قدرتمند دولت قرار دهد.
در پايان هم بايد اشاره كرد در صورتي كه بازار سرمايه در بازدهي سالانه خود بتواند جزو بهترينها باشد نشان از اين ندارد كه تمامي بازار سرمايه يكپارچه شاهد بازدهي مثبت بوده باشند و اين ديدگاه به دليل وجود برخي از سالهاي بسيار پررونق بورس شكل گرفته كه ضعيفترين شركتها هم بازدهي مثبت و بالايي را ثبت كردهاند ولي با توجه به وضعيت اقتصادي و سياستگذاري سال جاري عملا ميتوان در بازار نمادهايي با بازدهيهاي نجومي مثبت در كنار نمادهايي با بازدهيهاي منفي را مشاهده نمود كه عملا نشاندهنده اين است كه بايد در بازههاي زميني مختلف و شرايط مختلف تصميمات متفاوتي را براي بازدهي مناسب لحاظ نمود.