فرشاد مومني در نشست «فساد و فروپاشي بازخواني ريشه‌هاي سقوط رژيم پهلوي» مطرح كرد

شفافيت، ستون فقرات پيشگيري از فساد

۱۴۰۲/۱۱/۲۳ - ۰۰:۴۳:۵۱
کد خبر: ۳۰۶۳۳۹
شفافيت، ستون فقرات پيشگيري از فساد

به گفته فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي، برخورد پسيني و انفعالي با فساد مطلقا چاره‌ساز نيست، بلكه راه نجات مبارزه با فساد اين است كه ريشه‌ها شناسايي شوند و يك برنامه مبتني بر پيشگيري از فساد طراحي شود. خيلي جالب است كه وقتي بحث برنامه پيشگيري از فساد مطرح مي‌شود. تمام متون و تجربه‌هاي موفق اعلام مي‌كنند كه ستون فقرات پيشگيري از فساد، شفافيت و ميدان باز كردن براي مشاركت و نظارت فراگير اجتماعي است.

به گفته فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي، برخورد پسيني و انفعالي با فساد مطلقا چاره‌ساز نيست، بلكه راه نجات مبارزه با فساد اين است كه ريشه‌ها شناسايي شوند و يك برنامه مبتني بر پيشگيري از فساد طراحي شود. خيلي جالب است كه وقتي بحث برنامه پيشگيري از فساد مطرح مي‌شود. تمام متون و تجربه‌هاي موفق اعلام مي‌كنند كه ستون فقرات پيشگيري از فساد، شفافيت و ميدان باز كردن براي مشاركت و نظارت فراگير اجتماعي است. حالا در چنين شرايطي هر چقدر روزمره آمارها دستكاري و پنهان شود، فايده ندارد. به گزارش جماران، در سالگرد پيروزي انقلاب موسسه دين و اقتصاد در نشستي تحت عنوان «فساد و فروپاشي؛ بازخواني ريشه‌هاي سقوط رژيم پهلوي» موضوع فساد گسترده را در دوره پهلوي مورد ارزيابي قرار داد و تبعات چشم‌پوشي از اين فساد گسترده را مورد بازخواني قرار داد. فرشاد مومني استاد اقتصاد دانشگاه علامه بر ضرورت عبرت‌گرفتن از تجارب تاريخي تاكيد كرد و خواستار همدلي و همراهي و گفت‌وگو براي نجات ايران از شرايط نامطلوب فساد شد.  فرشاد مومني گفت: فسادهايي كه در ساختار قدرت وجود دارد، مطلقا با هيچ معيار و شاخصي قابل مقايسه با دله‌دزدي‌ها و قابلمه‌دزدي‌ها نيست. تا زماني‌كه ساختار قدرت از تصلب و نابرابري ناموجه از نظر توزيع قدرت برخوردار است، امكان ندارد كه بتوان با فساد مقابله كرد. شما به صورت‌بندي نظري خارق‌العاده و بديع داگلاس نورث در اين زمينه توجه كنيد كه ايشان با جزييات توضيح مي‌دهد كه چطور اين فساد ريشه‌هاي توليد فناورانه را مي‌سوزاند و چگونه نابرابري ناموجه را گسترش و تعميق مي‌دهد.  وي در ادامه افزود: در سطح نظري گفته مي‌شود كه فساد عريان‌ترين شيوه تعرض به حقوق مالكيت عامه است. در تعاريفي كه از فساد صورت مي‌گيرد يكي از جذاب‌ترين قسمت‌هاي ماجرا اين است‌ كه بازارگراها در تمام دنيا به صورت ايدئولوژي‌زده و مبتذلي تلاش مي‌كردند كه نشان بدهند كه فساد منحصرا يك منشأ دارد و آن هم مداخله دولت در اقتصاد است. ولي اين بازارگراها هرگز توضيح ندادند كه در حالي كه بالاترين سطح مداخله دولت در اقتصاد، در كشورهاي پيشرفته صنعتي است. پس چرا به نسبت فساد در آن كشورها كمتر است.  مومني تصريح كرد: اين فريب‌ها را به روش علمي زير ذره‌بين قرار دهيد تا متوجه شويد با چه شيوه‌هايي آدرس‌هاي غلط داده مي‌شود. در نتيجه اگر در ساختار قدرت، افرادي صادقانه هم بناي مبارزه با فساد داشته باشد، آنچنان آنها را گيج و سردرگم مي‌كنند كه سوراخ دعا را گم مي‌كنند. رييس موسسه دين و اقتصاد گفت: در چارچوب فاسد و در ساختار قدرت تمام كساني كه بخواهند صادقانه و عالمانه با فساد مبارزه كنند، با ده‌ها شكل مخاطره روبرو مي‌شوند. ولي حتي اگر اينها بخواهند تا اين كار را انجام دهند، به خاطرآدرس‌هاي غلط داده شده گيج مي‌شوند.  فرشاد مومني گفت: مداخله دولت در اقتصاد به عنوان بزرگ‌ترين نيروي محركه فساد، يك دروغ بزرگ است. روايت داگلاس نورث با همكاري واليس و وينگاست را مشاهده كنيد كه تصريح دارد دولت بزرگ به گواه شواهد تاريخي غيرقابل انكاريكي از پيامدهاي توسعه‌يافتگي است. وي در ادامه افزود: در اين مطالعه آمده است كه اگر داده‌هاي ربع اول قرن بيست و يكم را نگاه كنيد و ميزان دخالت دولت در اقتصاد با ميزان تعهد حكومت به امور حاكميتي را در نظر بگيريد كه در اقتصاد نسبت G به GDP است (هزينه عمومي دولت به توليد ناخالص داخلي) در واقع مشروع‌ترين و توسعه‌آفرين‌ترين عرصه مداخله دولت در اقتصاد است. در حول و حوش سال ۲۰۱۰ كشورهايي كه درآمد سرانه بالاي 20 هزار دلار دارند، اندازه مداخله‌هاي حاكميتي در اقتصاد بالغ بر ۵۳ درصد به‌طور متوسط است. وقتي به‌طور متوسط گفته مي‌شود يعني نمونه‌هايي كه از اين ميزان هم بيشتر مداخله انجام دادند، رويت شده و وجود دارد كه بعد از ميانگين‌گيري به نسبت ۵۳ درصد رسيده است. نويسنده كتاب اقتصاد سياسي توسعه در ايران امروز تصريح كرد: كشورهايي كه درآمد سرانه آنها بين پنج تا هزار دلار است يعني بين يك‌چهارم تا يك دوم گروه اول، درآمد سرانه دارند، اندازه مداخله دولت از متوسط ۵۳ درصد به متوسط ۳۳ درصد فرو مي‌افتد. يعني هرجا كه فقر و عقب ماندگي بيشتر باشد، اتفاقا مداخله‌هاي اصولي دولت كاهش پيدا مي‌كند. نكته سومي كه در صفحه ۲۰۶ كتاب خشونت و نظم‌هاي اجتماعي آمده است اين است كه كشورهايي با درآمد سرانه بين دو تا پنج هزار دلار است، اندازه مداخله‌هاي حاكميتي آنها به‌طور متوسط ۲۷ درصد است. شما براي اينكه متوجه شويد برنامه تعديل ساختاري چه بر سر ايران آورده است، بهتر است بدانيد كه اندازه مداخله‌هاي حاكميتي در اقتصاد ايران كمتر از نصف ميانگين مداخله دولت‌هايي است كه درآمد سرانه بين دو تا پنج هزار دلار دارند.  استاد اقتصاد دانشگاه علامه افزود: اقتصاددانان توسعه تلاش كردند اين فريب بزرگ را به شكل‌هاي مختلف رمزگشايي كنند. در گزارش توسعه جهاني ۱۹۹۷ آمده است كه يكي از فريب‌هاي بزرگ اين است كه فقط در مورد كميت حرف مي‌زنند و در مورد كيفيت حرف نمي‌زنند. در حالي كه در مداخله دولت اصل بر كيفيت است. اندازه يك مساله كاملا فرعي است. در آنجا توضيح داده مي‌شود كه مساله كيفيت مداخله دولت در اين افراط فرماليستي روي اندازه، به حاشيه رانده مي‌شود و توجهات را از آن دور مي‌كند.  مومني تصريح كرد: موضوع مهم ديگر اين است كه جاهايي كه فساد بالاتر است، جاهايي است كه شفافيت كمتر بوده و فقر و نابرابري بيشتر است. براي همين اگر قرار باشد فردي عالمانه و آگاهانه و صادقانه بخواهد‌ تا فساد را برطرف كند، بايد سراغ فقر و نابرابري برود. بدون استثنا جاهايي كه با دو بيماري يعني بحران پنهانكاري و عدم شفافيت و بحران نابرابري ناموجه مواجه شده است، عموما جاهايي هستند كه بنيه توليد فناورانه در اولويت قاعده‌گذاري‌ها و تخصيص منابع حكومت نيست و سرمنشا اصلي آنجا هست. رييس موسسه دين و اقتصاد تاكيد كرد: كليد بحث اين است كه وقتي شفافيت وجود نداشته باشد، مشاركت و نظارت مردم در سرنوشت خودشان بي‌معنا مي‌شود. در نتيجه محصول آن وابستگي ذلت‌آور به دنياي خارج، فقر و نابرابري گسترده وعميق و ناپايداري‌هاي دايمي سياسي و اجتماعي مي‌شود.  فرشاد مومني تصريح كرد: واقعا اگر مملكت بخواهد روي مدار علم و خرد بچرخد، فقط كافي است كه از اين زاويه گزارش‌هاي وضعيت اجتماعي ايران و گزارش‌هاي سنجش ارزش‌ها و نگرش‌هاي ايرانيان را نگاه كنيد تا متوجه شويد كه چه خبر است. در اين دو سه سال اخير حدود پنج نوع كتاب با الهام از نخستين موج گزارش سنجش ارزش‌ها و نگرش‌هاي ايرانيان كه دو جامعه‌شناس و متخصصان بزرگ ارتباطات ايران زنده‌يادان علي اسدي و مجيد تهرانيان كه روي آن قبل از انقلاب كار كردند، به فارسي منتشر شده است. دكتر هادي خانيكي و دكتر محسن گودرزي و ساير دوستان آن تجربه را بازخواني كرده و نشان دادند كه خيلي عريان مسائلي كه مطرح شده، وجود داشته و حكومت وقت مي‌خواست خودش را به نفهمي بزند يا به تعبيري پادشاه مي‌گفت: «بگذار كه كارشناسان كار خودشان را انجام دهند ولي شما هرچه آنها گفتند خلافش عمل كنيد!» وي افزود: اوضاع را به جايي رساندند كه دودش به چشم مردم و كشور هم رفت.ولي آنها با رسوايي و خاك برسري سقوط هم كردند.من فكر مي‌كنم كه وقتي از اين دريچه به مساله نگاه مي‌شود، تمام نكاتي كه آقاي رييس‌جعفري شواهد آن را از زبان حكومتگران كليدي دوره پهلوي نقل كردند. همگي يك عنصر مشترك دارند كه همانا فساد مثل هر ضايعه و بيماري در تسخير علم قرار دارد و اگر شما باب گفت‌وگوهاي عالمانه و آزاد را در تمام سطوح باز بگذاريد و يك سطوح حداقلي از شرافت و پاي‌بندي عملي به آنها در ساختار قدرت پديد بياورد حل و فصل كردن آن اصلا مشكل نيست. 

 

اقدامات نمايشي براي مبارزه با فساد

نويسنده كتاب «نهادگرا پرچمدار اقتصاد ملي» گفت: تك‌تك نكات مطرح شده از زبان حكومتگران اين بود كه كل نظام قاعده‌گذاري و نظام توزيع منافع غيرشفاف و فاسد است. بعد براي ادا درآوردن به چند نفر بند مي‌كنيد. اينكه شما مي‌بينيد در سيستم فاسد به جاي مواجهه نهادي با مساله فساد آنها ترجيح مي‌دهند كه رويه‌هاي ظاهرسازانه مثل دستگيري و بردن آبروي افراد و جابه‌جايي كردن آنها از سمت‌هايشان را در دستور كار قرار بدهند، هيچ يك از اينها تصادفي نيست.همه اين اقدامات حساب و كتاب مشخص دارد. بسياري از انديشمندان با جزييات توضيح مي‌دهند كه چرا حكومت‌هاي فاسد و ضدتوليدي و ضد توسعه اينقدر تمايل دارند كه كارهاي نمايشي انجام دهند. وي افزود: چون بسترسازي نهادي براي ريشه‌كن كردن فساد را نمي‌توان با قيچي كردن روبان انجام دهيد و بعد از تلويزيون و عكاسان بخواهيد تا آن را نمايش دهند. اينها نمايش‌ دادني نيستند، بلكه عمل كردني هستند.

 

عبرت نگرفتن از دلايل سقوط حاكمان گذشته

استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: بايد به اين سوال پاسخ داد كه چرا در ايران با بحران سيستمي يادگيري هويت جمعي روبرو هستيم. هر حكومتي كه در ايران روي كار مي‌آيد، به خوبي مي‌داند كه حكومت قبلي به چه دليل ساقط شده است، اما پرسش اين است كه چرا عبرت نمي‌گيرد؟ وي افزود: حكيم طوس كه دوران اساطير را به تصوير كشيده، گفته است حكومتي كه تمايل دارد افراد سفله و متملق و بي‌كيفيت را بر مسند بنشاند، يقينا دچار فساد و فروپاشي خواهد شد. كما اينكه در شعري گفته

«سر تخت شاهي بپيچد سه كار/ نخستين ز بيدادگر شهريار»

منظور از بيدادگري ظلم سياسي و اجتماعي و اقتصادي است. به عبارتي بيرون راندن صالحان از عرصه‌هاي قدرت و منزلت و نشاندن ناصالحان و متملقان و چاپلوسان سفله و بي‌مقدار است. همين چند شب پيش يك استاد ارجمند و شريف علوم سياسي ايران مصاديقي را مطرح كرد و گفت افرادي را به مصادر كليدي منصوب كردند كه چه فارسي و چه انگليسي را از رو نمي‌توانند بخوانند. آن هم در زماني كه در ربع اول قرن بيست و يكم قرار داريم كه به عصر دانايي مشهور شده است. اين موضوع چقدر تلخ و غم‌انگيز است معلوم است كه از اين مناسبات فساد شكل مي‌گيرد. اين موضوعات نيازمند فرمول‌بندي پيچيده‌اي نيست. حكيم طوس گفته كه هر جا كه نابرابري ناموجه در عرصه قدرت و ثروت و منزلت به وجود بياید سيستم به فروپاشي دچار خواهد شد.  وي افزود: اگر قرار است تا راه نجاتي براي ايران پيدا كنيم، بايد قادر باشيم كه از گذشتگان و تجربه‌هاي پيشين درس بگيريم. حكومتگران گرامي بايد از خودشان بپرسند كه چطور اينقدر خوب بلدند كه ديگران را به تقوا دعوت كنند چطور اينقدر خوب بلدند كه راز و رمز فروپاشي فرعونيان و پادشاهان را از دوره پيشاتاريخ تا دوره محمدرضا شاه را توضيح بدهند چقدر عالي آنها را ريشه يابي مي‌كنند اما چرا اين دانسته‌ها در رفتار عملي‌ آنها انعكاس ندارد؟ دكتر رييس جعفري مثال‌هاي متعددي مطرح كردند كه بسيار تكان‌دهنده است. گفته مي‌شود كه محمدرضا شاه هم همينطور بود دوست داشت كه قانون‌هاي مترقي در كشور وضع و برنامه جاه‌طلبانه تدوين كند چون اينها همه قابليت نمايش دارد اما وقتي نوبت عمل فرامي‌رسيد، آن كار ديگر مي‌كرد و ديديد كه چه بر سر او آمد.  رييس موسسه دين و اقتصاد تصريح كرد: از سرنوشت خدمتگزاري مثل شاه بايد عبرت گرفت زيرا محمدرضا پهلوي در كل دست‌نشاندگان امريكا نظير نداشت، اما چه سرنوشتي پيدا كرد؟ ژنرال كائوكي كه از برجسته‌ترين رجال ويتنام جنوبي بود بعد از اينكه ويتنام جنوبي فروپاشيد امريكا به او اجازه داد كه در نيويورك شوفر تاكسي شود. در حالي كه حتي اين فرصت هم به محمدرضا پهلوي داده نشد افرادي كه تصور مي‌كنند، راه نجات ايران از طريق دست‌نشاندگي به خارجي‌هاست اين شواهد را ببينند و عبرت بگيرند. چطور مي‌شود كه حكومتگران گرامي اينقدر علمي از فروپاشي محمدرضا شاه رمزگشايي مي‌كنند، اما به خودشان كه مي‌رسد حساسيت‌هاي بايسته را در عمل نشان نمي‌دهند و در برخوردهاي ظاهري متوقف مي‌شوند.

 

تكرار غم‌انگيز گستردگي فساد

وي در ادامه افزود: توسعه به مثابه هنر هويت جمعي بخشيدن به دانايي‌ها است و دانايي‌هايي تاريخي از اين منظر اهميت دارد. هدف از ذكر روايت دلايل سراشيبي منتهي به سقوط پهلوي در دوره قبل از انقلاب ظرف ده روز، سرگرم كردن و داستان‌سرايي براي سرگرمي نيست. هدف اين نيست كه گفته شود اگر پهلوي بد بود ما خوبيم يا چون ما بد عمل كرديم پس لزوما پهلوي خوب بوده است. قصد اين كار را نداريم كه بگوييم اين ماجرا منحصر به پهلوي بوده است. مساله فساد دامنگير پيش از پهلوي هم بوده است.

 استاد اقتصاد دانشگاه علامه تصريح كرد: اگر كتاب «عصر بي‌خبري يا پنجاه سال استبداد در ايران: تاريخ امتيازات» ابراهيم تيموري را بخوانيد، متوجه مي‌شويد كه آقازاده‌هاي زمان قاجار چطور با يكديگر مسابقه برگزار كرده بودند براي فروختن تمام نواميس و مقدرات كشور. همين الان به حرف‌هاي مقامات كليدي كشور توجه كنيد كه همه آنها به وجود فساد گسترده و عميق اذعان دارند و شما توجه كنيد كه اندازه‌هايي از فساد رسانه‌اي مي‌شود كه مايه ننگ هر حكومتي است.درست است كه بنا بر ملاحظات باندي و جناحي مواردي را پنهان مي‌كنند. كمااينكه قبل از انقلاب مي‌گفتند اگر مواردي از فساد در اوقاف را برجسته كنيم خودمان نزد آخوندها زيرسوال مي‌بريم. همين الان هم ماجرا اينطور است شما اگر بخواهيد به چنين منطق‌هاي رفتاري گوش كنيد بيچاره خواهيد شد.

 

ضرورت برخورد سختگيرانه به جاي سهل‌گيرانه

مومني تاكيد كرد: اگر بخواهيد از دريچه دانش توسعه به اين موضوع نگاه كنيد لازم است كتاب اقتصاد ملي و اقتصاد جهاني «فردريك ليست» را بخوانيد.اين كتاب حول و حوش سال ۱۸۴۰ نوشته شده است. يعني بيش از ۱۸۰ سال پيش. ليست بر اين باور است كه هر كشوري كه مي‌خواهد تمدن‌سازي كند، بايد حواسش باشد كه فرق بگذارد بين مصلحت‌هاي حكومت با مصلحت‌هاي حكومتگران.بايد فرق بگذارد بين مصلحت‌هاي تجارت و منافع تاجران. شما الان جاي تجارت و تاجران، مصلحت‌هاي روحانيت و مصلحت‌هاي روحانيان بگذاريد. يك حكومتي كه بخواهد عالمانه بقا داشته باشد. با توجه به اينكه روحانيت نقش كليدي در اين حكومت دارند بايد سختگيرانه‌ترين قواعد را نسبت به روحانيان اعمال كند اگر مي‌خواهد تا آبرو براي روحانيت باقي بماند. اينها فرمول‌هايي است كه از قول معصومان تا متخصصان توسعه بر آن تاكيد دارند. عزيزان براي هر كدام از رشته‌هاي علمي اعتبار قائل هستند در همان حيطه كار كنند.

وي در ادامه افزود: آيا سختگيرانه‌تر و كوبنده‌تر از هشدارهايي كه در مورد فرصت‌طلبي متوليان دين داده شده است، در قرآن عبارتي وجود دارد؟ يا اينكه آثار شهيد مطهري و بهشتي و آثار امام خميني را مطالعه كنيد آنجايي كه امام خميني(ره) بحث آخوندهاي فاسد و درباري را مطرح مي‌كند اگر اين شرافت و شعور وجود نداشته باشد، حيثيتي براي روحانيت باقي نمي‌ماند. اگر مثلا هر خلافكاري كه در بين روحانيت وجود داشته باشد شما آن را به صورت غير تبعيض‌آميز بررسي نكنيد و آن را اعلام نكنيد. وقتي اين حرف زده مي‌شود به ما مي‌گويند كه دادگاه ويژه روحانيت وجود دارد اما دادگاهي كه براي غير روحانيون تشكيل مي‌شود در مورد مبحث فساد چقدر اطلاعات به مردم داده مي‌شود و محكوميتي كه در مورد روحانيون تشكيل مي‌شود چقدر اطلاعات داده مي‌شود. خرد توحيدي و خرد توسعه از اين منظر مثل هم هستند. اگر مي‌خواهيد آبرویی براي روحانيون يا تاجران يا حاكمان باقي بماند بايد با خلافكاران آنها سختگيرانه و نه سهل انگارانه برخورد كنيد.

 

از تجربه شكست شوروي در افغانستان  درس بگيريد!

استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: من در اين چند ماه اخير به مناسبت شهادت امير كبير و روز جهاني مبارزه با فساد، صميمانه و خاضعانه حكومتگران گرامي را دعوت كردم كه تجربه فروپاشي شوروي را مورد بررسي قرار دهند. در شوروي تصور اين بود كه اگر بخش اعظم منابع به سمت تقويت امنيتي‌ها و نظامي‌ها سوق داده شود، اين امكان فراهم مي‌شود كه قدرت سركوب خود را در برابر هر معارضي چه داخلي و چه خارجي حفظ خواهيم كرد.

رييس موسسه دين و اقتصاد افزود: اين موضوع از اين جهت بسيار قابل اعتنا است كه اتحاد جماهيرشوروي در شرايطي با خفت و خواري از افغانستان مجبور به خروج شد كه جايگاه بالايي داشت.جايگاه شوروي از نظر قدرت نظامي و امنيتي و تسليحاتي مطلقا با افغانستان قابل مقايسه نبود. كارهاي عميقي به زبان فارسي وجود دارد كه به صراحت تاكيد دارد كه نظاميان شوروي از فساد دروني خود شكست خوردند نه از مجاهدان افغاني.آنها بر اين باور بودند كه در شرايط درگيري، امكان حساب‌كشي وجود ندارد. نظاميان شوروي تسليحات را در بازار مي‌فروختند غذاهايي كه از اتحاد شوروي براي نظاميان ارسال مي‌شد توسط فرماندهان به فروش مي‌رسيد. حتي تانك مي‌فروختند بعد گزارش مي‌كردند كه تانك از بين رفته است. خدا شاهد است كه اين موارد اصلا پيچيده نيست. وقتي چنين سخناني مطرح مي‌شود، اين تصور شكل مي‌گيرد كه افرادي كه چنين تحقيقاتي را انجام داده و به نگارش درآوردند، از نبوغ خاصي برخوردارند؟ واقعيت اين است كه آنها نبوغ نداشتند بلكه هدف‌شان ذكر واقعيت است تا حكومتگران ما متذكر شوند.

 

تبعات لاپوشاني فساد

 وي تصريح كرد: بحران يادگيري جمعي از تجربه‌هاي قبلي و تجربه‌هاي همين حكومت با دو مانع بزرگ روبه‌رو است يكم مانعي كه در سازه‌هاي ذهني حكومتگران وجود دارد شما نمونه آن را ديديد كه براي فساد رخ داده در اوقاف زمان شاه، پنهانكاري و توجيه كردند. الان هم با همين توجيهات هزاران فساد لاپوشاني مي‌شود. اين همه كمپين درست شد و برجسته‌‌ترين متفكران كشور درخواست كردند كه يك مقام مسوول تخصيص چند ميليارد دلاري به چاي دبش را توضيح دهد. اصلا بحثي از زنده باد و مرده‌باد مطرح نشد. بلكه بارها تاكيد شد كه راه نجات كشور از مسير شفافيت مي‌گذرد. مگر مردم به عنوان صاحبان حق در مورد دلارهاي نفتي، نامحرم هستند و تنها شما محرم هستيد. اين يك تعرضي بوده كه به حقوق عمومي شده است چرا لاپوشاني مي‌كنيد؟چرا سكوت كرديد چرا مقامات رسمي به جاي اينكه شرمنده شوند و از ملت عذرخواهي كنند براي اينكه بي‌كفايتي‌ها و ناداني‌های آنها موجب شده كه چنين فساد عظيم و فاجعه‌آميزي شكل بگيرد، چنين فسادي را ناچيز جلوه دادند.

 

جاي خالي اصلاح رويه‌ها

مومني در ادامه افزود: يك چيز جدي‌اي را ياد گرفتند تا افتضاحي رو مي‌شود، اعلام مي‌كنند كه به ما ربطي ندارد از دولت قبلي شروع شده است. مگر دولت قبلي مال يك نظام ديگر است! دولت قبل هم از كانال‌هايي كه جمهوري اسلامي تعبيه كرده است، عبور كردند و به مسووليت رسيد. اين چه خاكي است كه بر سر شما ريخته شده است كه به جاي اصلاح رويه‌ها يا به گردن هم مي‌اندازيد يا بد و بيراه به هم مي‌گوييد يا افشاگري انجام مي‌دهيد اينكه شيوه حكومتداري نيست.

وي تاكيد كرد: واقعا شما درك نمي‌كنيد كه فرقي ندارد كه فساد در كدام دولت رخ داده است. اين دولت‌ها همه ذيل جمهوري اسلامي و از كانال طي شده رسمي به مسووليت رسيدند اگر شما متوجه بوديد كه چه چيزي داريد مي‌گوييد، اين شيوه را متوقف مي‌كرديد. وقتي اين شيوه را متوقف نمي‌كنيد، گفتار و كردار شما به مشروعيت‌سوزي تبديل مي‌شود. در اين زمينه هيچ فرقي بين اين دولت با آن دولت وجود ندارد. در عين حال كه همه دولت‌ها محترم هستند اما وقتي فساد و ناكارآمدي رخ مي‌دهد اين حق ملت است كه نسبت به آن آگاهي داشته باشد.

وي افزود: من در دوره احمدي‌نژاد خطاهاي سياست اقتصادي را مورد بررسي قرار دادم كه آخرين شوك افزايش قيمت نفت بود را با دوره ۵۳ تا ۵۷ كه اولين دوره شوك بزرگ نفت بود را مقايسه كردم. ديدم كه ۸۵ درصد خطاهايي كه در دوره محمدرضا شاه اتفاق افتاده است عينا در دوره احمدي‌نژاد و در مواردي بدتر تكرار شده است. مساله ظاهرسازي را دست‌كم نگيريد. ظاهرسازي خصلت سيستمي دارد. امكان شفافيت و دسترسي عالمان به داده‌ها وجود نداشته باشد.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: در گزارش‌هاي رسمي بانك‌ مركزي و مركز آمار آمده است كه ۸۵ درصد درآمدهاي حاصل از جهش قيمت نفت در دوره پهلوي، صرف واردات كالاي سرمايه‌اي و واسطه‌اي شده است. محمدرضا شاه مي‌گويد واردات كالاي سرمايه‌اي و واسطه‌اي بهانه‌ و محمل براي اين قضيه بود. خود محمدرضا تصريح دارد كه ما پول‌ها را آتش زديم و اگر ما بگوييم كه فساد بيداد مي‌كرد، افرادي كه كاسه داغ‌تر از‌آش هستند، مي‌گويند كه اينها بدترند. چه كسي گفته كه اينها بهترند. بايد با مستندات نشان داده شود كه اينها بدترند. تلاش ما ريشه‌يابي و حل مشكلات است. بحث بدتر بودن و بهتر بودن نيست. متاسفانه اين ظاهرسازي‌ها و دروغ گفتن‌ها هيچگاه گريبان ايران را رها نكرده است. از دريچه انديشه توسعه به گواه مطالعات 10 تن از نوبليست‌هاي برجسته، ريشه اين كارها به بحران شفافيت بحران مشاركت و بحران نابرابري ناموجه و فقر گسترده بازمي‌گردد.

وي در ادامه افزود: اگر شرافتي وجود دارد و شما واقعا با فساد مخالف هستيد، بايد همفكري كرد تا نارسايي‌ها در اين چهار حيطه برطرف شود، اما متاسفانه تا بحث فساد مطرح مي‌شود، يك دعواي حيدري و نعمتي درمي‌گيرد. اصل ماجراي فساد را كنار گذاشته يك عده مي‌گويند اين فساد سيستمي است و يك عده مي‌گويند كه فساد سيستمي نيست. اصل آن و فقرزايي و خانمان براندازي‌اش را كه قبول داريد.اين داستان در ماجراي بهار عربي هم تكرار شد. اصل اين موضوع كه اينها چه كار كردند كه كارد را به استخوان مردم رساندند، رها شد و بعد يك عده اسم آن را بيداري اسلامي گذاشتند.

 

بي‌فايده بودن برخورد پسيني با فساد

استاد اقتصاد دانشكاه علامه گفت: اگر مي‌خواهيد حكومت باقي بماند بايد فكري كنيد ملك با كفر باقي مي‌ماند اما با ظلم باقي نمي‌ماند و هيچ ظلمي به اندازه فساد خانمان‌برانداز نيست. چطور مي‌شود كه شما اينقدر به فساد غيرحساس هستيد. در جلسات هفتگي موسسه ما در اين بيست و چند سال، هر سال بيش از ده بار يعني بيش از دويست بار اعلام شده كه برخورد پسيني و انفعالي با فساد مطلقا چاره‌ساز نيست، بلكه راه نجات مبارزه با فساد اين است كه ريشه‌ها را شناسايي شوند و بايد يك برنامه مبتني بر پيشگيري از فساد طراحي شود. خيلي جالب است كه وقتي بحث برنامه پيشگيري از فساد مطرح مي‌شود ، تمام متون و تجربه‌هاي موفق اعلام مي‌كنند كه ستون فقرات پيشگيري از فساد، شفافيت و ميدان باز كردن براي مشاركت و نظارت فراگير اجتماعي است. حالا در چنين شرايطي هر چقدر روزمره آمارها دستكاري و پنهان شود، فايده ندارد.

 

اتلاف 20 تا 30 ميليارد دلار درآمد نفت با پنهانكاري

وي افزود: هرچيزي كه در ايران ضريب اهميتش بيشتر است، در داده‌هايي كه حق عمومي است شدت پنهانكاري افزايش مي‌يابد. مگر الان همه نمي‌گويند كه هر چقدر فرياد داريد بر سر نفت بكشيد، آيا ما بايد از زبان صندوق بين‌المللي پول بشنويم كه نزديك يك سوم درآمدهاي نفتي ايران صرف پديده‌اي به نام دور زدن تحريم‌ها مي‌شود.كه بعدا مركز پژوهش‌هاي مجلس به يكي از اين گزارش‌ها استناد كرده و با جرح و تعديل يك رقمي را اعلام كرده است. آيا شما مي‌دانيد كه اين چه معني دارد ؟ يعني از طريق پنهانكاري درباره مساله نفت، اين جامعه سالانه بين 20 تا 30 ميليارد دلار از دست مي‌دهد.خب افرادي كه از اين رقم نفع مي‌برند ، معلوم است كه مي‌توانند مافياي رسانه‌اي راه بيندازند و اين بساط را بر پا كنند تا هر وقت اراده كنند كم اهميت‌ترين مسائل را به عنوان با اهميت‌ترين جلوه داده و مهم‌ترين مسائل را به حاشيه رانده و حذف مي‌كنند.

 استاد دانشگاه علامه تصريح كرد: بيش از صد بار اعلام شد كه در دهه ۱۳۹۰ يكي از بي‌سابقه‌ترين سقوط‌ها در بنيه توليد ملي رخ داد. با شاخص پيچيدگي و شاخص رابطه مبادله اثبات شد، اما چرا وضعيت فوق‌العاده اعلام نمي‌كنيد؟ پس معلوم است كه يك سري از افراد از اينكه توليد در كشور ضربه بخورد و بعد وابستگي ذلت بار به خارج پيدا كند، نفع مي‌برند. يك كانون آسيب‌شناسي اين است كه چرا در حكومت ما يك يادگيري با هويت جمعي اتفاق نمي‌افتد. از آن تكان‌دهنده‌تر و تاسف‌بارتر اين است كه حتي در بين نخبگان انديشه‌اي هم اين بساط برپا است.