درآمدهای کاذب در خانوارهای فوق لیسانسه

۱۴۰۲/۱۱/۲۳ - ۲۱:۰۰:۰۱
کد خبر: ۳۰۶۳۹۲
درآمدهای کاذب در خانوارهای فوق لیسانسه

بررسی داده‌های مرکز آمار حاکی از آن است که در سال گذشته، منبع درآمدی عمده یک خانوار شهری با سرپرست فوق‌لیسانسه یا بالاتر «حقوق‌بگیری» و سپس «درآمدهای متفرقه» بوده است.

درآمد خانوارها از محل‌های مختلفی تامین می‌شود که می‌توان به صورت کلی این درآمدها را در سه گروه «حقوق‌بگیری»، «مشاغل آزاد» و «متفرقه» دسته‌بندی کرد.

به گزارش اکوایران، طبق آخرین داده‌های موجود در مرکز آمار، در سال گذشته هر خانواده شهری که سرپرست آن تحصیلات فوق لیسانس یا بالاتر داشته عمده درآمد خود را از حقوق‌بگیری و منابع متفرقه کسب کرده است. این الگو در یک خانوار شهری با سرپرست دیپلمه هم تکرار شده است اما نسبت‌های آن کمی تفاوت دارد. درآمدهای غیرشغلی چیستند و چرا در درآمدهای سالانه یک خانوار شهری سهم بالایی دارند؟

درآمدهای متفرقه و غیرشغلی در خانوارهای شهری

منبع درآمدی خانوارها عمدتا از سه طریق حقوق‌بگیری، مشاغل آزاد و درآمدهای غیرشغلی تامین می‌شود. حقوق‌بگیری شامل درآمدی است که از فعالیت کارمندی در شرکت‌های دولتی و خصوصی حاصل می‌شود. درآمدهای مشاغل آزاد نیز از فعالیت در صنف‌های مختلف به دست می‌آید.

درآمدهای متفرقه یا غیرشغلی به گروهی از درآمدها اطلاق می‌شود که حاصل کار کردن نبوده است. در این گروه، یارانه، حقوق بازنشستگی، اجاره منزل، اجاره محل کسب‌وکار، سود بانکی، دریافتی بیمه، کمک هزینه تحصیلی و موارد این چنینی قرار گرفته است. به بیان دیگر، درآمدهای غیرشغلی درآمدهای غیرمولد هستند که کار و ارزش افزوده‌ای متناظر با آن ایجاد نشده است.

درآمدهای کاذب در خانوارهای فوق لیسانسه

تامین 48 درصدی درآمد خانوارهای فوق لیسانسه از حقوق‌بگیری

آخرین داده‌های در دسترس مرکز آمار حاکی از آن است که در سال 1401، یک خانوار شهری که سرپرست آن تحصیلات فوق لیسانس یا بالاتر داشته 48.8 درصد از درآمد خود را از محل حقوق بگیری تامین کرده است. این رقم معادل با 149 میلیون و 265 هزار تومان است. همچنین، 40.9 درصد دیگر از درآمد این خانوار به واسطه درآمدهای غیرشغلی و متفرقه ایجاد شده که رقمی نزدیک به 125 میلیون تومان دارد. در نهایت، تنها 10.3 درصد از درآمد این خانوار حاصل از مشاغل آزاد بوده است.

بنابراین حقوق بگیری و درآمدهای متفرقه منابع اصلی درآمدی یک خانوار شهری با سرپرست خانوار فوق لیسانسه یا بالاتر در سال 1401 بوده است. البته باید توجه داشت که این نسبت‌ها و ارقام حاصل یک میانگین کشوری از خانوارهایی با این شرایط است و مختص به یک خانوار خاص نمی‌شود.

نتیجه بررسی این ارقام نشان می‌دهد که تقریبا نیمی از درآمد خانوارهای شهری با سرپرست تحصیل‌کرده در سطح فوق لیسانس یا حتی بالاتر، از فعالیت‌های غیرمولد نظیر حقوق بازنشستگی یا اجاره منزل اداره می‌شود.

این رفتار منحصر به خانوارهایی با این سطح تحصیلات نیست. برای مثال، در یک خانوار شهری با سرپرست دیپلمه نیز همین الگو مشاهده شده است و تنها نسبت‌های آن کمی تفاوت دارد. به بیان دقیق‌تر، یک خانوار شهری با سرپرست دارای دیپلم یا فوق دیپلم در سال گذشته 30 درصد از درآمد خود را از طریق حقوق بگیری، 19 درصد را از مشاغل آزاد و 51 درصد را از فعالیت های غیرشغلی کسب کرده است.