تبعات مقاومت نتانياهو در برابر آتش‌بس
در شرايطي كه افكار عمومي جهاني، نسبت به تداوم نسل‌كشي گسترده در فلسطين نگران است، نتانياهو و اسراييل در برابر طرح‌ها و پيشنهاداتي كه براي پايان دادن به جنگ و آتش‌بس ارايه مي‌شود مقاومت كرده و زير بار اجراي آن نمي‌روند.
در شرايطي كه افكار عمومي جهاني، نسبت به تداوم نسل‌كشي گسترده در فلسطين نگران است، نتانياهو و اسراييل در برابر طرح‌ها و پيشنهاداتي كه براي پايان دادن به جنگ و آتش‌بس ارايه مي‌شود مقاومت كرده و زير بار اجراي آن نمي‌روند. اين در حالي است كه تقريبا اكثريت قريب به اتفاق كشورهاي جهان خواستار پايان دادن به اين وضعيت نامناسب هستند.واقعيت آن است كه اسراييل (نتانياهو) هنوز هيچ طرح و ايده‌اي را براي آتش‌بس قبول نكرده است. پيشنهاداتي كه در پاريس براي آتش‌بس مطرح شد، اميدواري‌هاي بسياري را براي پايان بحران ايجاد كرده بود اما پاسخ منفي نتانياهو نشان داد كه مشكل از كجا نشات مي‌گيرد. علت مخالفت نتانياهو با اين پيشنهادات آن است كه سرنوشت و آينده نتانياهو با اين موضوع گره خورده است و او احساس مي‌كند پايان جنگ به معناي پايان عمر سياسي او خواهد بود. مشخص است بلافاصله پس از پايان بحران نتانياهو به دادگاه احضار شده و بايد پاسخگوي پرونده‌هاي عديده‌اي باشد كه او را نهايتا راهي زندان مي‌كند. او بايد هم در خصوص پرونده فساد خانوادگي‌اش و هم در خصوص فقدان كفايت در پرونده 7 اكتبر دادگاهي شود. اطلاعاتي منتشر شده كه نشان مي‌دهد، تيم‌هاي اطلاعاتي و امنيتي اسراييل از قبل احتمال وقوع برخي موضوعات را مطرح كرده بودند كه شخص نتانياهو نسبت به آنها بي‌توجهي كرده بود. از سوي ديگر نتانياهو با آغاز بحران اهدافي را تعيين و اعلام كرد تنها در صورت تحقق اين اهداف از نبرد دست خواهد كشيد! تا به امروز كه اين يادداشت نگاشته مي‌شود، هيچكدام از اهداف در نظر گرفته شده، محقق نشده‌اند. نه حماس از عرصه سياسي فلسطين و منطقه حذف شده، نه گروگان‌هاي اسراييل آزاد شده‌اند و نه امنيت مورد نظر نتانياهو محقق شده است. بنابراين نتانياهو به خوبي متوجه شده است كه اگر در اين مرحله آتش‌بس را اجرايي كند، اهدافي كه تعيين كرده بود، بدون عملي شدن به بايگاني مي‌پيوندند. در واقع نتانياهو بايد شكست خود را اعلام كند و از عرصه سياسي خارج شود. در ميان اهداف نتانياهو، آزادي گروگان‌ها براي جامعه اسراييل بسيار داراي اهميت است و افكار عمومي اسراييل آن را طلب مي‌كند. ضمن اينكه اقتصاد اسراييل هم در اين برهه زماني دچار مشكلات عديده‌اي شده است. در واقع نتانياهو هم در عرصه نظامي و هم در عرصه‌هاي اقتصادي و اجتماعي، نتوانسته است اهداف خود را محقق كند. در اين شرايط بعيد است كه اسراييل زير بار آتش‌بسي برود كه جهانيان آن را ارايه مي‌كنند. از سوي ديگر، هرچند امريكا به لحاظ تبليغاتي اعلام مي‌كند كه به اسراييل براي آتش‌بس فشار وارد مي‌كند اما در عمل اينگونه نيست و آمريكايي‌ها بيشتر گرفتار مسائل داخلي و انتخاباتي خود هستند. رقابتي كه ميان بايدن و ترامپ شكل گرفته، توجه دولت امريكا را يكسره معطوف مسائل داخلي كرده است. البته در ظاهر بايدن اعلام مي‌كند كه خواستار آتش‌بس است و تلاش مي‌كند به نتانياهو فشار وارد مي‌كند.فشاري كه اسراييل را ناچار به پذيرش آتش‌بس كند، هرگز از سوي امريكايي‌ها و اروپايي‌ها اعمال نشده است. مساله دوم آن است كه اسراييلي‌ها به هر حال 2 شهر اصلي را در شمال و مركز فلسطين ويران كرده‌اند. هم غزه و هم خان‌يونس در منطقه كاملا تخريب شده‌اند. تنها منطقه جنوب غزه باقي مانده كه هم مرز به مصر است. اكثر آوارگان فلسطيني در اين منطقه حضور دارند. تهديداتي كه اسراييل در خصوص حمله به رفح مطرح مي‌كنند در راستاي اين هدف طراحي شده كه عملا همه قلمروي فلسطين را تخريب سازد. البته اين روند ادامه‌دار نخواهد بود و اسراييل نهايتا ناچار به پذيرش آتش‌بس خواهد بود. امريكا هم مي‌داند كه ادامه مشكلات در منطقه منجر به بروز مشكلات عديده اقتصادي در منطقه و جهان خواهد بود. بروز بحران انرژي در منطقه نهايتا مشكلاتي را هم براي امريكا در حوزه گراني حامل‌هاي انرژي ايجاد مي‌كند. با يك چنين گزاره‌هايي بايد منتظر تحولات بعدي و رخدادهاي آينده بمانيم و ببينيم اين كلاف سردرگم نهايتا چه وضعيتي پيدا مي‌كند؟
