برخوردهاي پليسي؛ ناديده گرفتن حقوق شهروندي

۱۴۰۲/۱۲/۰۲ - ۰۱:۵۹:۴۶
کد خبر: ۳۰۶۹۹۰

قائم‌مقام بنياد نخبگان اعلام كرده كه با همكاري پليس مانع مهاجرت نخبگان خواهيم شد. در نگاه اول هر كسي اين خبر را بخواند ترجيح مي‌دهد كه يا خبر دروغ باشد يا با ايراد و اشكال به چاپ رسيده و مفهومي اشتباه از آن برداشت شده است.

مریم شاهسمندی

قائم‌مقام بنياد نخبگان اعلام كرده كه با همكاري پليس مانع مهاجرت نخبگان خواهيم شد. در نگاه اول هر كسي اين خبر را بخواند ترجيح مي‌دهد كه يا خبر دروغ باشد يا با ايراد و اشكال به چاپ رسيده و مفهومي اشتباه از آن برداشت شده است. اما متاسفانه خبر دقيق و درست است و هيچ شيطنتي هم در هنگام انتشار آن رخ نداده است. اينكه نمايندگان مجلس هم به دنبال راه‌حلي براي جلوگيري از مهاجرت نخبگان هستند و حالا تمامي مسوولان به اين نتيجه رسيده‌اند كه نبايد بگذارند نخبگان به همين راحتي از كشور بروند شايد در ظاهر اتفاق خوبي باشد اما وقتي پاي برخوردهاي پليسي به ميان مي‌آيد ماجرا شكل ديگري به خود مي‌گيرد. چه بسا اعلام همين خبر باعث شود تا اين مهاجرت‌ها سرعت بيشتري بگيرد. نكته اينجاست كه سال‌ها در اين كشور تجربه ثابت كرده برخوردهاي پليسي در هيچ زمينه‌اي نمي‌تواند موفق عمل كند اما باز هم مسوولان وقتي چاره ديگري ندارند و در واقع وقتي مي‌خواهند هزينه خود را كمتر كنند به برخوردهاي پليسي روي مي‌آورند. قطعا فراهم آوردن شرايطي در كشور كه باعث شود نخبگان بتوانند از رفاه نسبي برخوردار بوده و در جايگاه درست خود مشغول به كار شوند بسيار سخت‌تر از جلوگيري مهاجرت آنها با همكاري پليس گذرنامه است. اينكه مي‌گويند مي‌خواهيم مانع از مهاجرت‌هاي سازمان يافته شويم هم خود حكايت ديگري دارد. اين مدل سلب حقوق شهروندي از افراد تا كي و كجا قرار است ادامه پيدا كند. مردم حتي نبايد براي آينده و زندگي خود تصميم بگيرند چرا كه در اين كشور درس خوانده‌اند و از امكانات آن استفاده كرده‌اند. سوال اينجاست كه منظور مسوولان دقيقا از گفتن جمله استفاده از امكانات كشور براي درس خواندن چه چيزي است. اينكه دانشجويان دانشگاه آزاد با پرداخت هزينه‌هاي گزاف مي‌توانند تحصيلات خود را به پايان برسانند و دانشجويان دانشگاه‌هاي دولتي هم كه با گذراندن انواع و اقسام طرح‌ها و برنامه‌ها تلافي چند سال درس خواندن خود را حتما پس مي‌دهند. مساله مهم ديگر اين است كه مسوولان به جاي اينكه مشكل را در قوانين و شرايط حاكم بر كشور دنبال كنند ترجيح مي‌دهند چشم به روي واقعيت‌هاي جامعه بسته و همان برخوردهاي پليسي را در پيش بگيرند. اينكه نخبگان يك كشور سازمان يافته و سازمان نيافته تصميم به ترك وطن خود مي‌گيرند حتما دلايلي دارد كه بايد آن را در شرايط حاكم بر كشور جست‌وجو كرد. نمي‌توانيم آينده افراد جامعه را گروگان بگيريم و از آنها بخواهيم در شرايطي كه هيچ امكاناتي در اختيار ندارند و نمي‌توانند فرداي روشني را براي خود به تصوير بكشند در كشور باقي بمانند. اصلا علت اين حجم از مهاجرت در كشور طي چندسال گذشته چه چيزي مي‌تواند باشد جز نقص‌هايي كه در شرايط حاكم برجامعه وجود دارد. نخبگاني كه نمي‌توانند در مشاغل شايسته خود مشغول فعاليت شوند چون هيچ رانتي ندارند و آنهايي كه نه از امنيت شغلي برخوردارند و نه از رفاه نسبي چرا بايد مجبور به ماندن شوند در حالي كه بسياري از غيرنخبگان با استفاده از رانت‌هاي فاميلي مي‌توانند در كشورهاي پيشرفته دنيا به زندگي خود ادامه دهند و آينده خوب را براي خود و فرزندانشان متصور شوند.