همکاری مراکز درمانی با تامین اجتماعی پایان مییابد؟
به گفته دبیر شورای عالی نظام پزشکی کشور، وضعیت از حد تابآوریِ مراکز و موسسات پزشکی گذشته است؛ چراکه تامین اجتماعی اهتمامی در پرداخت بدهیهای خود به این مراکز ندارد.
اول اسفندماه، رسانهها خبری را روی خروجی خود منتشر کردند تحت عنوانِ « احتمال قطع همکاری مراکز درمانی طرف قرارداد تأمین اجتماعی». در ذیل این خبر، دبیر شورای عالی نظام پزشکی، از تاخیر سازمان تأمیناجتماعی در پرداخت مطالبات مؤسسات و مراکز درمانی طرف قرارداد، گلایه کرده است.
به گزارش ایلنا، محمدرضا جباری در این رابطه گفت: شورایعالی سازمان نظام پزشکی در نامهای به معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی اعلام کرده است با اشاره به عدم اجرای تعهدات تأمین اجتماعی در پرداخت مطالبات و فشار بیش از حد به مؤسسات و مراکز درمانی، به فوریت جلسهای با مسئولان سازمان تأمین اجتماعی، جهت رفع این مشکل برگزار و نتیجه را به شورایعالی اعلام کنند.
وی افزود: با توجه به اینکه این وضعیت از حد تاب آوری مراکز و مؤسسات پزشکی گذشته است، در صورت عدم پاسخگویی و عدم انجام اقدامات مؤثر از سوی این سازمان تأمیناجتماعی، شورایعالی نظام پزشکی، گزینه قطع همکاری با سازمان تأمین اجتماعی را به طور جدی پیگیری خواهد کرد.
به گفته دبیر شورای عالی نظام پزشکی کشور «وضعیت از حد تابآوریِ مراکز و موسسات پزشکی گذشته است چراکه تامین اجتماعی اهتمامی در پرداخت بدهیهای خود به این مراکز ندارد»؛ او هشدار داده است که اگر به نتیجه نرسیم، احتمال قطع همکاری مراکز درمانی با تامین اجتماعی، یک احتمال بسیار جدیست.
چطور تامین اجتماعی، سازمانی که ادعا میکند در دولت اخیر از ابرطلبکار بانکی به ابر بدهکار بانکی بدل شده و همه دیون خود را با یک برنامه مشخص پرداخته، رفتارش خارج از تابآوری مراکز درمانیست؛ چرا در عمل این بدهیها پرداخت نشده؟!
ادعاهای اخیر
در کنار این خبر، بد نیست سخنان اخیر مقامات سازمان تامین اجتماعی را یکبار دیگر بازخوانی کنیم؛ ۲۴ مهرماه، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از «عزم تأمین اجتماعی بر پرداخت بهروز مطالبات پزشکان و مراکز طرف قرارداد» خبر داد؛ میرهاشم موسوی گفت: « با توجه به اینکه وضعیت سازمان در این دولت بهبود نسبی پیدا کرده، نظام پرداختی ما به بخشهای طرف قرارداد هم نسبت به گذشته بهبود یافته از این رو تلاش برای بهروز رسانی پرداخت مطالبات بخش سلامت را با قوت ادامه میدهیم تا بخشی از مسائل مشکلات بخش درمان را کاهش دهیم».
او پیش از آن در ۸ شهریور ۱۴۰۲، معاون درمان سازمان تامین اجتماعی از « از پرداخت حدود ۳۰ هزار میلیارد ریال از مطالبات پزشکان، داروخانهها و مراکز دولتی و دانشگاهی و سایر مراکز غیردانشگاهی طرف قرارداد این سازمان در روز چهارشنبه هشتم شهریور ماه» خبر داد؛ مهدی اسلامی گفت: پرداخت بهموقع مطالبات مراکز طرف قرارداد، یکی از اولویتهای مهم حوزه درمان سازمان تأمیناجتماعی است و در تداوم پرداختهایی که در ایام اخیر در این زمینه صورت گفته است، امروز نیز حدود ۳۰ هزار میلیارد ریال دیگر از مطالبات پزشکان و مراکز طرف قرارداد این سازمان در سراسر کشور پرداخت شد.
این مقام مسئول جزئیات بیشتری از این پرداخت بدهی ارائه داد: « در این مرحله ۱۲ هزار میلیارد ریال از مطالبات مراکز دانشگاهی، ۹ هزار میلیارد ریال از مطالبات داروخانههای مستقل طرف قرارداد، هفت هزار میلیارد ریال از مطالبات مراکز غیردانشگاهی طرف قرارداد و ۷۷۰ میلیارد ریال نیز از مطالبات پزشکان طرف قرارداد پرداخت و تسویه شد» و افزود: « اکنون بیش از ۵۲ هزار پزشک و مرکز درمانی؛ تشخصیصی و دارویی در سراسر کشور طرف قرارداد این سازمان هستند و در ارائه خدمت سلامت به بیمهشدگان تأمیناجتماعی همکاری میکنند».
این دو گزاره را کنار هم میچینیم، از یک طرف نامهی دبیر شورای عالی نظام پزشکی کشور و از سوی دیگر، ادعاهای اخیر مقامات سازمان تامین اجتماعی مبنی بر بهبود اوضاع و توان پرداخت بدهیها و مطالبات؛ در این میان، باید پرسید اگر مطالبات مراکز طرف قرارداد، سر وقت و با زمانبندی مناسب پرداخت شده، چرا خطر قطع همکاری در کمینِ بیمهشدگان سازمان است؛ آیا قرار است در ارائهی همین میزان خدمات درمانی محدود با فرانشیز که در حال حاضر در مراکز درمانی علوم پزشکی به بیمهشدگان تامین اجتماعی ارائه میشود (البته کجدار و مریز و با فراز و نشیب) اختلال جدی به وجود بیاید؟
نگرانیهای کارگران
مروتی، بازنشسته کارگری، با ابراز نگرانی از اخبار اخیر میگوید: چرا ما بیمهشدگان که باید صاحب اختیارِ تام باشیم، هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت مالی تامین اجتماعی به صورت شفاف، دقیق و طبقهبندی شده نداریم؟ چرا به طور مداوم در بوق و کرنا میکنند که همه چیز خوب است، اما در عمل میبینیم که سازمان نتوانسته مطالبات مراکز درمانی کشور را بپردازد؛ سهم درمان ما بیمهشدگان کجا رفته، یا درستتر بپرسیم کجا میرود که حتی به دست مراکز بخش دولتی نمیرسد؟!
او با ابراز نگرانی از اینکه ممکن است در آینده، مراکز درمانی دولتی به بیمهشدگان تامین اجتماعی خدمات ارائه ندهند؛ اضافه کرد: یادمان نرفته که قرار بود صفر تا صد درمانِ ما در تمام بخشها از دولتی گرفته تا خصوصی رایگان باشد؛ حالا سازمان خود درگیر بحران شده و نمیتواند سهم بخش دولتی درمان را بپردازد.
تحقیق و تفحص از شستا و زیرمجموعههای آن، به نتیجهی روشنی نرسید و در میانهی راه در میان منازعات لفظی نمایندگان مجلس و تذکرات پیش از دستورِ فراوان، متوقف ماند؛ بیمهشدگان نفهمیدند سودآوری شرکتهای شستا چگونه است، حقوق نجومی مدیران و هیات مدیرههای آن، چقدر است و چرا سازمان در سراشیبیای اینچنین تند افتاده است!
از این گذشته، چرا دولت بدهیهای تاریخی خود را نمیپردازد؛ چرا مدیران دولتیِ سازمان از دولت مطالبه نمیکنند تا تعهدات خود را در مقابل کارگرانِ کمدرآمد به سرانجام برسانند و همهی اینها در کنار یک صورت مساله مشخص معنادارتر است: چرا واقعیتها را در مورد وضعیت بحرانی تامین اجتماعی نمیگویند؟!