عيدي كه ديگر عيد نيست
اين روزهاي پاياني سال هميشه براي خيلي از مردم روزهايي بود همراه با اميد و شادي از راه رسيدن يك سال جديد و اتفاقات تازه و موفقيتهاي بيشتر و البته زندگي بهتر اما از دوران كرونا تاكنون ديگر عيدهايي كه آمدهاند و رفتهاند رنگ و بوي عيد و شادي نداشتند. ديگر فرا رسيدن يك سال جديد براي بسياري از مردم آغاز يك دوره تازه نيست بلكه ادامه همان راههاي پر نشيب و فرازي است كه ميروند و به مقصد نميرسند.
اين روزهاي پاياني سال هميشه براي خيلي از مردم روزهايي بود همراه با اميد و شادي از راه رسيدن يك سال جديد و اتفاقات تازه و موفقيتهاي بيشتر و البته زندگي بهتر اما از دوران كرونا تاكنون ديگر عيدهايي كه آمدهاند و رفتهاند رنگ و بوي عيد و شادي نداشتند. ديگر فرا رسيدن يك سال جديد براي بسياري از مردم آغاز يك دوره تازه نيست بلكه ادامه همان راههاي پر نشيب و فرازي است كه ميروند و به مقصد نميرسند. نگاهي به وضعيت اين روزها نشان ميدهد چقدر افراد درگير معيشت و زندگي خود هستند. اين روزها پرستاران از يك سو براي احقاق حقوق از دست رفته شان تلاش ميكنند دست به تجمع ميزنند و همه راههايي را كه ممكن است باعث شود تا مسوولان صداي آنها را بشنوند امتحان ميكنند. از سوي ديگر بازنشستگان چند هفتهاي ميشود كه دارند باخود حساب و كتاب ميكنند كه با عيدي ۲ميليون و ۵۰۰ هزار توماني كه قراراست به آنها داده شود چه كاري ميتوانند بكنند. از سوي ديگر كارگران به اين فكر ميكنند كه اگر در سال جديد حقوق آنها از ۸ ميليون به ۱۰ ميليون تومان برسد تورم قرار است چقدر افزايش پيدا كند و آنها چقدر امكان ادامه زندگي را خواهند داشت؟ از آن سالي كه كرونا آمد و مرگها به واسطه اين ويروس ناشناخته به روزي ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر رسيد و اكثر خانوادههاي ايراني را داغدار كرد و بسياري از مشاغل را از بين برد تا امروز كه تورم به بالاي ۴۵ درصد رسيده و ارزش پول ملي به ميزان باورنكردني كاهش پيدا كرده است تنها يك چيز براي مردم به دغدغهاي بزرگ بدل شده و آن هم معيشت آنهاست. حالا ديگر كمتر خانوادهاي را ميتوانيم پيدا كنيم كه اين روزها در تدارك شب عيد و خريد لباس و مايحتاج عيد باشد. نگاهي به خيابانها و مغازهها و چهرههاي گرفته مردم كه بيندازيم واقعيت ماجرا برايمان روشن ميشود و در اين بين حتي بيماران هم براي تامين داروي خود با مشكل مواجهاند. شيرخشك كافي براي نوزادان نيست. هزينههاي درمان به يكي از مشكلات لاينحل مردم تبديل شده است. اجرايي شده برنامه هفتم توسعه و دريافت ماليات از تمامي مشاغل حتي كمدرآمد هم به يكي از دغدغههايي تبديل شده كه رسيدن سال نو را براي مردم خوشايند نميكند. در سالي كه گذشت دولت نه تنها نتوانست به هيچ كدام از وعدههاي خود عمل كند كه دولتمردان تلاش كردند با اعلام آمارهاي غير واقعي مردم را به آينده اميدوار كنند اما ثمره آن بياعتمادي اجتماعي بود. سال ۱۴۰۲ براي خيلي ازمردم سالي پر از درد و فشار اقتصادي و كمبودهاي فراوان و محروم ماندن از حداقلهاي رفاه اجتماعي بود و آنچه از قوانين و مصوبات مجلس در اين سال براي سال آينده بر ميآيد هم نشان ميدهد قرار نيست اتفاق خوبي در زمينه اقتصادي و اجتماعي در سال ۱۴۰۳ رخ دهد. افزايش تورم، افزايش فقر و اجرايي شدن قوانيني مانند دريافت ماليات و افزايش سن بازنشستگي و... نشان ميدهد چندان ميتوان به اين آيندهاي روشن اميدوار بود و اين در حالي است كه مسوولان سعي دارند با ممانعتهاي پليسي تنها راه رسيدن به آيندهاي بهتر يعني مهاجرت را هم از جوانان دريغ كنند به همين دلايل است كه عيد ديگر براي خيلي از ما عيد نيست. سال جديدي است كه از راه ميرسد با مشكلاتي تازهتر كه بر انبوه مشكلات گذشته اضافه خواهد شد.