تمام شاديهاي نيمهتمام ما
طي روزهاي گذشته اتفاقي خوش در كوچه پس كوچههاي بوشهر در جريان بود. فستيوال موسيقي كوچه كه يكي از شادترين و البته حرفهايترين فستيوالهاي موسيقي در ايران است. اينبار حتي هنرمندي هم از امريكاي لاتين مهمان اين فستيوال بود.
طي روزهاي گذشته اتفاقي خوش در كوچه پس كوچههاي بوشهر در جريان بود. فستيوال موسيقي كوچه كه يكي از شادترين و البته حرفهايترين فستيوالهاي موسيقي در ايران است. اينبار حتي هنرمندي هم از امريكاي لاتين مهمان اين فستيوال بود. مردم بوشهر و ديگر شهرهايي كه براي شركت در اين فستيوال آمده بودند توانستند براي لحظاتي هم كه شده انبوه مشكلات و كمبودهايشان را به دست فراموشي سپرده و با نواي روح بخش موسيقي جنوب طعم شيرين شادي را حس كنند. اما دريغ و درد كه اين شادي هم مانند بسياري ديگر از شاديهاي ما نيمه تمام ماند. جالب اينجاست اين فستيوال با مجوز كار خود را شروع كرد مجوزي كه از سوي وزارت ارشاد صادر شده بود. اصلا مگر ميشود فستيوالي در كشور بدون داشتن مجوز برگزار شود. اما باز هم مثل خيلي از كنسرتهايي كه با داشتن مجوز ناگهان با حضور عدهاي كه معلوم نيست چه كساني هستند و از كجا دستور ميگيرند نيمه تمام رها ميشوند اين فستيوال هم ناگهان تمام شد. نه ديگر از اختتاميه خبري بود و نه از اجراهايي كه قرار بود در مراسم اختتاميه انجام شود. البته نبايد اين نكته را فراموش كرد كه بسياري از هنرمندان بوشهري به دليل همين ناهماهنگيها و اقدامات خودسرانه از شركت در اين فستيوال سر باز زده بودند اما همان اندك هنرمنداني هم كه براي دلخوشي مردم در نيانبان خود ميدميدند هم نااميد و سرخورده در حالي اين فستيوال را ترك كردند كه حتي خودشان هم نميدانستند چه چيزي باعث بروز اين اتفاق شده و تنها به نوشتن چند سطر براي مردم اكتفا كردند. «كوچه فستيوال را و شما را و خودمان را بغل ميگيريم و خداحافظي ميكنيم. دلخوشي و روشنايي دمي كنج كوچههاي بوشهر فرش پهن كرد و از چهارگوشه ايران نشستيم رویش چاي خورديم و لحظاتي، كمي دقيقتر به جهان نگاه كرديم. همين ما را بس. موسيقي مقصد نبود، نيت بود. ما در واقعيت تمام راه را رفتهايم، هر چند در ظاهر گام آخرش توي پايمان ماسيده باشد. حالا همه با هم توي دلمان هر جا كه هستيم روز پاياني را جشن ميگيريم. گويي كه وسط عمارت حاج
رييس التجار نشستهايم و سازها كوكاند و ابرها پراكنده. خوش برگرديد به خانه و خلوتتان و زورتان براي ادامه جهان بيشتر باشد، انشااللّه. قطع و يقين بليتهاي دو سانس روز پاياني خدمتتان عودت داده ميشود.» اين اتفاق در حالي رخ ميدهد كه در ستادهاي انتخاباتي اكثر شهرها و استانهاي كشور سورو سات رقص و آواز برپاست و هيچ كس هم مانع اجراي اين مراسمها نميشود اما همين كه پاي موسيقي سنتي و اصيل بوشهري به ميان ميآيد دستها براي قطع كردن طناب ارتباط مردم با اين موسيقي از يكديگر سبقت ميگيرند. چطور ممكن است در ستادهاي انتخاباتي اجراي هر آهنگي و انجام حركات موزون توسط افراد اجراكننده برنامه حتي به سخيفترين شكل ممكن هيچ اشكالي نداشته باشد اما برگزاري يك فسيتوال موسيقي كه هنرمندان بيشماري را در خود جاي داده و از قضا مهمان خارجي نيز دارد اينگونه در ادامه راه از كار باز بماند و هيچ كس هم دليل اين نيمه كاره تعطيل شدن آن را نداد يا اگر هم ميداند ترجيح ميدهد هيچ حرفي در مورد آن به زبان نياورد. اين روزها مردم به اندازه كافي درگير مشكلات اقتصادي و معيشتي هستند و فراهم آوردن لحظاتي شادي آور براي آنها ميتواند حكم التيامي هر چند كوتاه را داشته باشد اما همين هم از مردم دريغ ميشود و هيچ كس دليل آن را به درستي نميداند.