نوشدارو پس از مرگ سهراب!

۱۴۰۲/۱۲/۱۰ - ۰۱:۳۳:۱۵
کد خبر: ۳۰۷۵۴۰

اين روز‌ها همه به فكر راهكار‌هاي خروج بازار سرمايه از شرايط فعلي و بهبود روند آن هستند، از فعالين جديد و قديمي تا مديران رده‌بالاي بازار سرمايه كه با برگزاري جلساتي قصد بهبود وضعيت را دارند.

هابیل خاوری

اين روز‌ها همه به فكر راهكار‌هاي خروج بازار سرمايه از شرايط فعلي و بهبود روند آن هستند، از فعالين جديد و قديمي تا مديران رده‌بالاي بازار سرمايه كه با برگزاري جلساتي قصد بهبود وضعيت را دارند.
اما در يك كلام مي‌گويم كه اينها نوشداروي پس از مرگ سهراب است! در تمامي بازار‌هاي مالي و غير مالي مباحث پيرامون قيمت و ارزش ذاتي يك دارايي همواره مطرح بوده است، و نوسانات قيمت پيرامون ارزش همواره وجود دارد و در برخي مواقع حتي يك دارايي مي‌تواند براي سال‌ها بالاي ارزش يا حتي زير ارزش ذاتي خود معامله شود. اين روز‌ها با منفي شدن بازار سيل عظيم گلايه‌ها و خروج پول حقيقي روانه بازار سرمايه شده است و هر كس به طرح مساله و راهكار براي خروج بازار از شرايط فعلي مي‌پردازد. چرا سازمان بورس فقط در روز‌هاي منفي كه داد همه در مي‌آيد جلسه برگزار مي‌كند؟ وظيفه كميته پايش ريسك بازار سرمايه دقيقاً چيست؟ واقعاً مشكل بازار از كجاست؟ مشكل از بازار است يا از تحليل‌هاي ارايه شده و شاخص‌ها و سلبريتي‌هاي بورسي؟ مشكل از رياست سازمان بورس است يا شوراي عالي بورس؟ آيا وظيفه سازمان بورس مثبت كردن بازار است يا چيز ديگر؟ مشكل بازار دلار است؟ يا عدم ارزندگي؟ يا عدم توان در توليد و فروش شركت‌ها؟ مشكل تورم است؟ يا‌انديكاتور‌ها؟ مشكل قيمت‌گذاري دستوري است؟ يا نرخ بهره بين بانكي؟ يا شايد هم اوراق ۳۰ درصدي؟ مشكل جنگ است و ريسك‌هاي سيستماتيك يا شايد هم بگوييم ريسك‌هاي غيرسيستماتيك؟ شايد هم مشكل صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري هستند؟ از طرفي شايد بازارگردان‌ها مشكل بازار هستند كه تا اتفاقي مي‌افتد آنها را منع فروش مي‌كنند؟ مشكل چيست و كجاست؟ كه اگر بازار مثبت مي‌شود از صدقه سري تحليل‌هاي تحليلگران و شاخص‌هاي بورسي است و اگر بازار منفي شود فساد است و رانت و دستكاري؟ به هر حال با چه ضريبي بايد موارد تأثير‌گذار بر بورس را طبقه‌بندي كنيم؟ با چه آزمون آماري؟ با چه متر و عياري؟ جواب تمامي اين سوالات را اگر بتوانيم به صورت علمي و تخصصي بدهيم مي‌توانيم مشكلات بازار را در كمتر از یک ساعت حل كنيم. و اما نكته‌اي بس مهم و تامل برانگيز؛ زماني كه پاي پول، ريسك و بازده و اقتصاد كلان در ميان باشد دل رحمي و  تمنا و التماس به هيچ عنوان در هيچ كشور، اقتصاد و به خصوص بازار مالي معنايي نخواهد داشت، مادامي كه دست دولت در جيب شركت‌هاست و قيمت‌گذاري دستور كمر شركت‌ها را خم نموده است وضع همين خواهد بود. تحليلگران خوب مي‌دانند كه هر روز بازار به ساز آنها نمي‌رقصد معمولاً هيچكدام از آنها هم سفت و محكم اظهارنظر نمي‌كنند. يا هنگامي كه مي‌خواهند اظهارنظر كنند تو را در فكر‌هاي خودشان شريك مي‌كنند و به تشريح موضوع مي‌پردازند و در آخر مي‌گويند من با جميع جهات اينطوري فكر مي‌كنم. يا در بلندمدت به نظرم اين طوري مي‌شود بازار! و در انتها هم اين نكته كليدي را عرض مي‌كنم كه اينكه بازار اشتباه نمي‌كند (هرگز) بازار همين است كه مي‌بينيد. آينه تمام نماي اقتصاد ماست، زماني كه آزادي اقتصادي در بين ۱۶۵ كشور مي‌شويم ۱۶۰ نبايد انتظاري بيشتر از بورس داشت! زماني كه مديران رده بالاي بازار سرمايه كه وظيفه آنها صيانت از حقوق سهامداران است، هيچ اظهارنظري در خصوص سياست‌هاي ضد بورسي دولت و بانك مركزي نمي‌كنند وضع از اين بهتر نخواهد شد! اما چه كار‌هايي انجام شود تا بازار شرايطش بهبود يابد؟ بنده اعتقاد دارم كه در مرحله اول فضاي بازار بايد به سمت كارا بودن و همخواني با  واقعيت‌ها گام بردارد و كمترين دخالت از سوي سازمان بورس و نهاد‌هاي مربوطه در روند بازار با بسته‌هاي حمايتي و غير حمايتي باشد، دومين مورد ارتباط بين بازار سرمايه و بازار  پول شكل بگيرد به نحوي كه اين دو بازار موازي هم باشند نه در تقابل با هم.