زندگي ميان منگنه تبعيضها
سيل سيستان فروكش كرده اما هنوز مردم نه خانهاي براي پناه گرفتن دارند و نه جايي براي كار كردن و نه درآمدي كه با آن بتوانند معيشت خود را تامين كنند. تا قبل از سيل هم زندگي مردم اين استان بر پايه نداري و تبعيض و محروميت ميچرخيد و حالا شرايط بدتر هم شده است. گستردگي فاجعه سيل در استاني كه يكي از پهناورترين استانهاي كشور و البته محرومترين آنها به شمار ميآيد باعث شده تا امداد رساني به سيلزدگان هم كيفيت مطلوبي نداشته باشد. اما هنوز خانهها از ازدحام سيل رها نشده مردم نگران روزهاي آينده خود هستند.
تعادل|
سيل سيستان فروكش كرده اما هنوز مردم نه خانهاي براي پناه گرفتن دارند و نه جايي براي كار كردن و نه درآمدي كه با آن بتوانند معيشت خود را تامين كنند. تا قبل از سيل هم زندگي مردم اين استان بر پايه نداري و تبعيض و محروميت ميچرخيد و حالا شرايط بدتر هم شده است. گستردگي فاجعه سيل در استاني كه يكي از پهناورترين استانهاي كشور و البته محرومترين آنها به شمار ميآيد باعث شده تا امداد رساني به سيلزدگان هم كيفيت مطلوبي نداشته باشد. اما هنوز خانهها از ازدحام سيل رها نشده مردم نگران روزهاي آينده خود هستند. زندگي اكثر مردم سيستان از راه كشاورزي ديم ميگذشت كه سيل تمام آن را نابود كرده است. راههاي ارتباطي ميان روستاها و شهرها بر اثر سيل از بين رفته و رفت و آمد با سختي و كندي انجام ميشود. مردم براي تهيه مايحتاج خود تنها بايد به آن چيزي كه از طرف كمكهاي مردمي و امدادگران به دستشان ميرسد قناعت كنند. راه ديگري ندارند. نه مغازهاي باقي مانده تا بتواننداز آن خريد كنند و نه پولي دارند كه براي تامين معيشت خود آن را خرج كنند. مردم سيستان سالهاست كه در منگنه تبعيضها زندگي ميكنند. از آب آشاميدني بهداشتي محرومند. گاندوها دست فرزندانشان را قطع ميكنند و كودكان سيستاني باز هم براي تامين آب مورد نياز خانواده خطر گاندوها را به جان ميخرند. از يك طرف خشكسالي امان مردم منطقه را بريده و از طرف ديگر فقر و نداري در اين خطه بيداد ميكند. هر چند بسياري از افراد خير هستند كه در اين استان فعاليت ميكنند و تا جايي كه ميتوانند در حال كمك رساني به مردم هستند. قبل از سيل هم بسياري از مردم اين خطه با كمكهاي مردمي و افراد خير چرخ زندگي شان را ميچرخاندند و حالا سيل شرايط را سختتر و بدتر كرده است. استاني كه ميتوانست به يكي از ثروتمندترين استانهاي كشور تبديل شود استاني كه يك تنه بار مسووليت مرزباني وسعت قابل توجهي از مرزهاي كشور را به دوش ميكشد هميشه در شرايط تحريم به سر برده است. كودكان بيشناسنامه اين استان آمارشان از تمامي كودكان بيشناسنامه كل كشور بيشتر است. آمار كودكان محروم مانده از تحصيل در اين استان بيداد ميكند. شرايط اصلا خوب نبوده و الان هم به مدد سيل خانمان برانداز بدتر هم شده است. حالا ديگر خيلي از مردم اين استان همان سرپناههاي خشت و گلي خود را هم از دست دادهاند.
شكرگزاري استاندار سيستان
مساله اينجاست وقتي بسياري از مردم بر اين باور هستند كه مسوولان از وضعيت بد آنها بيخبرند و انگار در جايي ديگر زندگي ميكنند اصلا دور از ذهن و غيرواقعي نيست. اينكه مردم سيستان طي ۱۰ روز گذشته بدترين شرايط را سپري كردهاند و ناگهان استاندار سيستان بدون توجه به شرايط موجود در استان از وضعيت خود راهها و وصل شدن برق و البته تخريب نشدن خانه ها! سخن ميگويد نشان ميدهد كه استاندار محترم يا أصلا در استان حضور نداشته يا اگر هم بوده در منطقهاي كاملا امن و به دور از شرايط بحراني به سر ميبرده است. اينكه كشور ما با خشكسالي درگير است و بايد براي هر قطره باراني كه ميبارد خدا را شكر بگوييم اما دليل نميشود كه استاندار بدون در نظر گرفتن شرايط سخت مردم استان خود با حرفهايي كه ميزند نمك بر زخم آنها بپاشد.
دلمان تنها به يارانه خوش است
شيركوه يكي از ساكنان دشتياري كه زندگياش را آب برده درباره شرايطي كه دارد ميگويد: تا قبل از سيل هم ما وضعيت خوبي نداشتيم. اما حالا ديگر همان يك سقف بالاي سرمان هم تخريب شده و نميدانيم كه فردا چه چيزي در انتظارمان است. اين روزها مردم با همين كنسروهاي لوبيا و كمكهاي مردم شكم خود و فرزندانشان را سير ميكنند اما مساله اين است كه تا كي قرار است به اين رويه ادامه بدهيم. او ميافزايد: ما براي رفع سادهترين نيازهاي انساني مان مشكل داريم. بعد از اين شرايط اگر شرايط بهداشتي مناسبي در منطقه فراهم نشود بايد منتظر همهگيري بيماري هم باشيم. ما حتي آب خوردن هم نداريم و بچه هايمان در همين گل و لاي زندگي ميكنند و شبها همين جا ميخوابيم و معلوم نيست كه اين شرايط تا كي قرار است ادامه پيدا كند. در حال حاضر دارايي اكثر افراد سيل زده همان يارانهاي است كه دريافت ميكنيم و البته خانوادههايي كه مدارك شناسايي ندارند از همين يارانه هم محروم هستند.
خسارات سيل
در روزهاي گذشته، رسانهها از «سيلاب در ۱۶ شهرستان و هزار و ۹۴۷ روستا در سيستان و بلوچستان» خبر دادند؛ شهرستانهاي نيكشهر، قصرقند، دشتياري، چابهار، كنارك، خاش، سيب و سوران، فنوج، ايرانشهر، ميرجاوه، دلگان، سراوان، زاهدان، نيمروز، سرباز و مهرستان درگير سيلاب و مصائب آن شدهاند. چابهار با ۴۸۰ و نيكشهر با ۳۳۰ روستا بيشترين تعداد روستاهاي خسارت ديده را داشتند. بارندگيها از هفتم اسفندماه آغاز شد اما روزها پس از آغاز بارندگيهاي شديد، تصاوير ماهوارهاي منتشر شده نشان ميدهد كه همچنان در مناطق گستردهاي از اين استان، طغيان رودخانهها و مسدودي راههاي اصلي ادامه دارد؛ در بعضي از مناطق دورافتاده درگير سيل، تقريباً هيچ امدادي صورت نگرفته است و البته هيچ برنامهاي براي بازسازي زيرساختهاي از دست رفته اعلام نميشود، گويا چنين برنامهاي در دستور كار نيست .
برآورد حداقلي خسارات سيل، ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ ميليارد تومان است و دهها هزار نفر در اين بليه آسيب ديدهاند و گرفتار شدهاند. چند روز بعد از سيلاب، معاون راهداري سازمان راهداري و حملو نقل جادهاي سيستان و بلوچستان به صداوسيما اعلام كرد كه «راه دسترسي حدود ۱۷۸ روستا مسدود شده» و امكان بازگشايي اين راهها تا فروكش كردن آب وجود ندارد.
زيرساختهاي استان نابود شده است
علي فروغي يكي از فعالاني كه در اين روزها در حال
امداد رساني به افراد سيل زده است ميگويد: متاسفانه مساله فقط خورد و خوراك افراد نيست. زيرساختها در بسياري از روستاها و شهرها از بين رفته است. اينكه فرماندار ميگويد خانهاي تخريب نشده معلوم نيست منظورش كدام منطقه است. تا همين سه روز پيش در بسياري از شهرها و روستاها آب آشاميدني قطع بود و حتي براي نظافت هم آب به سختي پيدا ميشد. كودكان اين مناطق در معرض انواع بيماريها قرار دارند. بچههاي سيستان هميشه محروم بودهاند و حالا با اين سيل به معناي واقعي نيازمند توجه هستند. او ميافزايد: كمكهاي مردمي تا كي ميتواند براي مردم سيستان ارسال شود و آنها تا كي ميتوانند نيازهاي خود را از طريق اين كمكها برطرف كنند. اكثر آنها نگران اين هستند كه كم كم فراموش شوند و ديگر كسي سراغي از آنها نگيرد. مسوولان بايد هر چه زودتر شرايط بازسازي خانههاي ويران شده را فراهم كنند و كاري كنند كه در آغاز سال نو مردم اين استان سرگردان در خيابانهاي پر گل و لاي نباشند.
چاههاي فاضلاب بايد هر چه زودتر
تعمير شوند
خالد زهي، يكي ديگر از فعالان اجتماعي در اين استان به «تعادل» ميگويد: بيشترين آسيبها در مناطق دشيتاري، هوركي و تلنگ اتفاق افتاده است. اينجا همهچيز خراب شده است از زمينهاي كشاورزي كه زير كشت ديم ميرفته تا جاده و مدرسه و حتي چاه فاضلاب. تا قبل از اين هم مردم براي تامين آب آشاميدني سالم با مشكل مواجه بودند اما حالا سيل باعث شده تمام آبها آلوده شوند و دسترسي به آب سالم بسياري سخت است.
او ميافزايد: دامها هم از بين رفتهاند آن تعدادي هم كه باقي ماندهاند نه آب دارد و نه علوفه و اگر وضعيت اينطور ادامه پيدا كند قطعا آنها هم تلف ميشوند و همين سرمايه اندك هم از دست مردم منطقه ميرود. اگر دولت ميخواهد كاري براي اين مردم انجام دهد بايد قبل از هر چيز به فكر تعمير زيرساختها و جادهها باشد. اگر دولت اين كارها را انجام بدهد مردم خودشان براي نجات زمينهاي كشاورزي همانطور كه قبلا آب بند درست كرده بودند دست به كار ميشوند. در حال حاضر مردم هيچ چيز ندارند نه جاده، نه فاضلاب نه خانه و نه حتي مدرسه.
نگراني مردم استان از بيكاري
از سوي ديگر امير بلوچ، فعال اجتماعي منطقه دشتياري، در مورد اتفاقات اين چند روز و كمبودها به ايلنا گفت: از روزي كه سيل اول آمد، كل زيرساختهاي كشاورزي از بين رفت؛ آببندهايي كه قبلاً با امدادهاي مردمي درست شده بود، كلاً نابود شد؛ كشاورزي مردم بخشهاي مختلف مثلِ «هوركي»، «تلنگ» و «دشتياري» به چشم بر هم زدني از بين رفت. كشاورزي اين منطقه بيشتر ديم است؛ حالا زمينهاي كشاورزي به همراه كشتِ ديم در بيش از ۲۰۰ روستاي منطقه ما خراب شده؛ جاده، چاه، مدرسه، همهچيز خراب شده. اين فعال اجتماعي اضافه كرد: زيرساختهاي جادهاي خسارتِ بسيار ديده؛ در بعضي مناطق، جاده كنارگذري براي رفت و آمد باز كردهاند، اما مشخص نيست چه زماني قرار است اين جادهها تعمير اساسي شوند. پلها همه شكسته....
به گفته اين شهروند، دامها هم كم و بيش از بين رفتهاند و آنهايي كه باقي ماندهاند، غذا و علوفه ندارند. «آبها عموماً آلوده شده است و مردم نياز به آب شرب دارند»؛ بلوچ با بيان اين جمله ميافزايد: دولت اگر واقعاً ميخواهد كمك كند و پاي كار بيايد، بايد كار اصولي كند و نسبت به تعمير زيرساختها و جادهسازي اقدام نمايد؛ مشكلات ما با لوبيا و تُن ماهي حل نميشود. بيايند بولدوزر و لودر در اختيار مردم بگذارند تا لااقل خودشان آببندها و زمينهاي كشاورزي را تعمير كنند؛ بعد از اين، اين مردم چه بايد بكنند؟! او كه نگران آينده است؛ ميگويد: اگر زيرساختها را درست نكنند، مردم اينجا كلاً بيكار ميشوند؛ اينجا شركت و كارخانه نيست؛ راه نان درآوردن فقط كشاورزي ديم است؛ اگر اين راه بسته شود، مردم بايد با يارانه زندگي كنند؛ با يارانه نان خالي هم نميشود خريد....