از «انكارش» خنده آمد خلق را...

۱۴۰۲/۱۲/۲۳ - ۰۰:۴۸:۴۸
کد خبر: ۳۰۸۶۶۲

بالاخره رييس دانشگاه تهران در واكنش به اخراج اساتيد واكنش نشان داده و ماجرا را از بيخ و بن انكار كرده است. 

مریم شاهسمندی

بالاخره رييس دانشگاه تهران در واكنش به اخراج اساتيد واكنش نشان داده و ماجرا را از بيخ و بن انكار كرده است. 
«هيچ استاد اخراجي در دانشگاه تهران نداريم» اين جمله‌اي است كه سيدمحمد مقيمي رييس دانشگاه تهران آن را بيان كرده تا شايد ديگر كسي در مورد اساتيد اخراج شده از دانشگاه سوالي مطرح نكند. مقيمي با اين اعلام خواسته پرونده استادان اخراجي دانشگاه تهران را براي هميشه ببندد اما آيا واقعا مي‌توان با تكذيب واقعيت به روي آن خط بطلان كشيد. بر اساس اخبار منتشر شده طي دو سال گذشته ۲۵ استاد از دانشگاه تهران اخراج شده‌اند. اين رقم وقتي به همه دانشگاه‌هاي معتبر كشور مي‌رسد عدد ۶۰ را رد مي‌كند و با اين حال رييس دانشگاه تهران مدعي است كه اين دانشگاه هيچ استادي را اخراج نكرده است. شايد از نظر ايشان حكم تعليق يا انفصال از خدمت اخراج به حساب نمي‌آيد و بايد ديد كه تعريف اين رييس دانشگاه از چنين واژه‌هايي چه مي‌تواند باشد كه با وجود ۲۵ استاد اخراجي از دانشگاه تهران هنوز بر اين باور است كه هيچ استادي از اين دانشگاه اخراج نشده است. 
طي دو سال گذشته روند اخراج اساتيد از دانشگاه‌هاي معتبر شتاب بيشتري به خود گرفت و اساتيد معروفي كه رتبه علمي بين‌المللي داشتند از اين چرخه مستثني نبودند. از شريفي زارچي استاد برجسته دانشگاه شريف گرفته تا احمد شكرچي استاد جامعه‌شناسي دانشگاه شهيد بهشتي. از آذين موحد استاد موسيقي دانشگاه تهران گرفته تا محسن خليلي استاد دانشگاه فردوسي اينها همه اساتيدي شناخته شده با سابقه تحصيل حداقل دو دهه در دانشگاه و البته خروجي‌هايي كه بر اساس رتبه و نمره شاگردان‌شان نشان از موفقيت آنها دارد. اينكه چه جرياني دست به اين پاكسازي در دانشگاه‌ها زده و اصلا هدف اصلي اين پاكسازي چه چيزي است مساله‌اي است كه بايد صاحب نظران به آن بپردازند اما مساله اينجاست چرا وقتي اتفاقي رخ مي‌دهد مسوولان به جاي آنكه مسووليت آن را بپذيرند و در برابر افراد جامعه خود را پاسخگو بدانند ترجيح مي‌دهند با انكار شانه از بار پاسخگويي خالي كنند. مگر مي‌شود آمار ۲۵ استاد اخراجي دانشگاه تهران را تنها به پشتوانه اين جمله رييس دانشگاه كه مي‌گويد هيچ استاد اخراجي نداشته‌ايم ناديده گرفت. تعداد اخراجي‌ها به حدي است كه بايد چرايي آن براي دانشجويان و اساتيد و البته مردمي كه اين اخبار را دنبال مي‌كنند مشخص شود. اخراجي‌هاي دانشگاه تهران يك يا دو استاد نبوده كه رييس دانشگاه به راحتي اين مساله را انكار كند و همه‌چيز تمام شود. اصولا اين بدعت غلطي كه مسوولان بنيان نهاده‌اند و به جاي پاسخگويي سعي در تكذيب و انكار مسائل دارند بايد جايي به انتها برسد و آنها وادار به پاسخگويي شوند. شايد به همين دليل است كه «آذين موحد» استاد موسيقي دانشگاه تهران كه از اخراجي‌هاي اين دانشگاه است اعلام آمادگي كرده تا با رييس دانشگاه تهران مناظره كند. اين استاد موسيقي معتقد است كه رييس دانشگاه به جاي پذيرش واقعيت با لغات بازي مي‌كند و البته بيشتر اين اظهارنظر بيشتر شبيه به انكار واقعيت است تا بازي كردن با لغات براي پاسخگو نبودن. به هر حال طي دو سال گذشته اساتيد بسياري به بهانه‌هاي واهي از كار بركنار شده‌اند اكثر اين اساتيد دانش‌آموخته يا كنشگر علوم انساني‌اند. اينكه يك استاد با چندين سال سابقه كار مفيد به بازنشستگي اجباري تن بدهد يا مسئول دانشگاه بگويد ترجيح داده با اين استاد قطع همكاري كند يا بگويند اين اساتيد مازاد بر نياز دانشگاه بوده‌اند همه يك معني دارد و آن اخراج اساتيد از دانشگاه است و نمي‌توان با واژه‌سازي اين واقعيت تلخ را ناديده گرفت. رييس دانشگاه تهران هم به جاي انكار واقعيت بهتر است آن را پذيرفته و در نهايت بگويد كه در اين تصميم‌گيري نقشي نداشته و تصميم‌گيرنده نبوده است. اين موضع‌گيري بسيار بهتر از اين است كه كل ماجرا را انكار كند در حالي واقعيت چيز ديگري است.