تبعات انتخابات امريكا براي ايران
به زودي انتخابات امريكا قرار است برگزار شود و مانند بسياري از كشورها در ايران هم تحليلهايي در خصوص حضور هر كدام از نامزدهاي انتخاباتي امريكا وجود دارد. اقتصاد و ديپلماسي هم نسبت به رخدادهاي سياسي و راهبردي واكنش نشان ميدهند.
به زودي انتخابات امريكا قرار است برگزار شود و مانند بسياري از كشورها در ايران هم تحليلهايي در خصوص حضور هر كدام از نامزدهاي انتخاباتي امريكا وجود دارد. اقتصاد و ديپلماسي هم نسبت به رخدادهاي سياسي و راهبردي واكنش نشان ميدهند. حضور افراد و جريانات گوناگون در عرصه سياسي، بازتابهايي در حوزههاي ديگر به جاي ميگذارند. با پايان گرفتن انتخابات مجلس دوازدهم، افراد و گروههايي راهي پارلمان شدند كه مواضع فكري و عملي آنها در خصوص موضوعاتي چون احياي برجام، توسعه مناسبات با بخش خصوصي، اقتصاد بازار، رونق توليد و بخش خصوصي و... روشن است. با اين مختصات فكري طبيعي است كه واكنش بازارها نسبت به رخدادها توام با نوعي نوسان و التهاب باشد. در كنار انتخابات مجلس، به زودي قرار است انتخابات امريكا هم در آبان و آذرماه 1403 برگزار شود؛ انتخاباتي كه نه فقط در ايران بلكه براي اقتصاد جهاني و اقتصاد كشورهاي مختلف تبعاتي به دنبال خواهد داشت. هر چند الگوي اقتصادي و نظام تصميمسازيهاي امريكا مبتني بر يك مسير خاص دنبال ميشود اما حضور دولتهاي مختلف دموكرات يا جمهوريخواه با روشهاي مختلفي كه اين دولتها دارند در اقتصاد جهاني اثرگذار است. در حال حاضر ترامپ و بايدن به نمايندگي از جمهوريخواهان و دموكراتها در صحنه سياسي امريكا حضور دارند، انتخاب هر كدام از اين افراد، رويكرد متفاوتي را درباره ايران شكل ميدهد.
با توجه به رفتار قبلي ترامپ در مواجهه با ايران و تصميماتي كه در تجربه قبلي حضورش در دولت امريكا اتخاذ كرده، اگر دوباره در راس هرم اجرايي دولت ايالات متحده قرار بگيرد، بايد منتظر تداوم سياست فشار از سوي امريكا عليه ايران باشيم. چنانچه مردم امريكا به ترامپ راي دهند، در عرصههاي مختلف جهاني و منطقهاي سياستهاي متفاوتي را نسبت به بايدن در پيش ميگيرد. در حوزه مسائل منطقهاي و مناقشه حماس و اسراييل، ترامپ قبلا مواضع خود را بيان كرده است. ضمن اينكه بلافاصله پس از انتخاب به عنوان نامزد جمهوريخواهان اظهارات تندي را هم درباره ايران بيان كرد و بايدن را متهم كرد كه در برابر ايران غفلت كرده است. با اين عبارات مشخص است كه حضور ترامپ براي ايران و اقتصاد ايران چندان خوشايند نخواهد بود. در نقطه مقابل ترامپ، بايدن چهرهاي است كه نوع خاصي از سياست انعطاف را در خصوص ايران در پيش گرفته است. بايدن به ايران مجوز صادرات 1ميليون و 400هزار بشكهاي نفت را داده است. بايدن در حوزه مسائل منطقهاي هم از رويكردهاي راديكال و بسيار تند خودداري كرده است.
بايدن تلاش ميكند از طريق انعطاف طرفهاي موثر در تحولات منطقهاي را تشويق به گفتوگو و تعامل كند. ترامپ اما يك چنين روحيهاي را ندارد.ترامپ سياست فشار حداكثري را قبلا درباره ايران اجرايي كرده و اگر دوباره روي كار بيايد احتمالا همين رويكرد را در پيش ميگيرد. هر اندازه كه به انتخابات امريكا نزديكتر شويم و احتمال حضور ترامپ در قدرت بيشتر شود، انتظارات تورمي در اقتصاد ايران افزونتر خواهد شد. بازارهاي ايران بدون ترديد نسبت به اين تحولات حساس است و واكنشهاي كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت در خصوص اين رخدادها خواهد داشت. بنابراين ايران با دو عامل موثر روبهروست كه هر كدام از آنها منشأ نوسان در اقتصاد ايران شدهاند. از يك طرف، انتخابات مجلس و حضور برخي طيفهاي خاص با ديدگاههاي بسته و از سوي ديگر احتمالاتي كه در عرصه سياست خارجي و انتخابات امريكا محتمل است. بدون ترديد ترامپ اجازه نميدهد ايران به سادگي صادرات نفتي بالاي يك ميليون بشكهاي داشته باشد و از درآمدهاي حاصل از آن به طرق مختلف، بهرهمند شود.