تغییر معیار در بازار سرمایه
شاید بسیاری از مواقع با این موضوع روبهرو شویم که چرا برخی پارامترها یا شاخصهای بازاری دستخوش تغییر یا بهروزرسانی نمیشود حتی خصوصا زمانی که شدت انتقادات به این شاخص یا مبنای اندازهگیری بسیار زیاد است و اکثریت به اتفاق از عدم کیفیت یا ضعف آن آگاه هستند.
شاید بسیاری از مواقع با این موضوع روبهرو شویم که چرا برخی پارامترها یا شاخصهای بازاری دستخوش تغییر یا بهروزرسانی نمیشود حتی خصوصا زمانی که شدت انتقادات به این شاخص یا مبنای اندازهگیری بسیار زیاد است و اکثریت به اتفاق از عدم کیفیت یا ضعف آن آگاه هستند.
در پاسخ باید ذکر کرد با توجه به اینکه در پله اول شاید تغییرات یا حتی تعویض اینگونه آمارها شاید در وهله اول برای برخی از آنها شامل وقت و هزینه بالایی شود ولی باید گفت در نهایت باعث اتفاقی میشود که شاید نهاد یا شخص پاسخگو آنچنان رغبتی برای این گونه بهروزرسانی از خود نشان ندهد، زیرا که باید در یک خلاصه کلی آن را عدم الزام به پاسخگویی یا به صورت صحیحتر عدم الزام به پاسخگویی صحیح دانست، زیرا صرفا میتوان با اتکا به آمار و ارقام از این مسوولیت شانه خالی كرد. شاید برخی کارشناسان یا صاحبنظران این مورد را جزو فرعیات یا موارد کوچک در نظر بگیرند ولی اگر بخواهیم به صورت دقیق به آن فکر کنیم وقتی اولین شاخصه یک بازار یا یک برنامه که در قسمت اول میزان کیفیت برنامه به صورت صحیح قابل اندازهگیری نباشد یا حتی اگر این شاخص یا هرگونه آمار به صورت غلط یا با میزان انحراف بسیاری نتیجه یک بازه زمانی مشخص را نمایان سازد عملا یا میتواند نهاد یا شخص تصمیمگیرنده را دچار خطا و پس از آن تصمیمات نادرست سازد یا در مرحله بدتر آن نهاد یا شخص پاسخگو را از زیر بار واقعیات و الزام آن به وضع حاضر موجود که خوب یا بد باشد فارغ سازد موردی که سالهاست در بازاری مانند بازار سرمایه به چشم می خورد، زیرا شاهد اکثریت نمادها یا سهامی هستیم که با توجه به اندازهگیری بازههای زمانی مختلف (چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت) وضعیت مناسبی ندارند. بسیاری از شاخصهای اصلی بازار که در اکثریت رسانهها یا حتی زمان پاسخگویی به مراجع بالاتر یا حتی عامه مردم میتواند در کلیت نشاندهنده چیزی خلاف واقع امر باشد. حتی باید گفت ایراد بعدی در بازار سرمایه را میتوان موردی در نظر گرفت که با اینکه پس از وجود معیاری به نام شاخص کل شاهد اضافه شدن شاخص دیگری به نام هموزن بودیم تا بتواند ایرادات و ضعفهای شاخص قبلی را برطرف کند هنوز و پس از گذشت سالها معیار اندازهگیری، اعلام در اکثریت مواقع با شاخص کل بررسی و اعلام میشود که نشان میدهد هنوز معیار اصلی همان شاخص کلی است که با ضعفهای اساسی برای نمایش دادن بازده منفی یا مثبت این بازار مهم در اقتصاد کشور است که شاید کنار گذاشتن آن کاری بسیار فرسایشی باشد ولی در نهایت و خصوصا بازه زمانی بزرگ گرایش به اعلام شاخصها و آمارهای صحیحتر در نهایت میتواند اندکی بار اقدامات درست یا نادرست سیاستگذار و مجری این بازار را به خوبی منتقل كند تا با توجه به مطالباتی که بعد از آن میتواند به حقتر و البته رساتر باشد باعث بهبود و رشد بیشتر این بازار باشد موردی که شاید سالها ضعف بازار سرمایه را صرفا با رشد شاخصهای مختلف و اتکا به آن پوشش داده شده است.