نگرانی امریکا از افزایش قیمت نفت
رخدادهای منطقهای به سمت و سویی میل میکند که احتمال استفاده از زبان دیپلماسی و مذاکره بیشتر از هر زمان دیگری وجود دارد.
رخدادهای منطقهای به سمت و سویی میل میکند که احتمال استفاده از زبان دیپلماسی و مذاکره بیشتر از هر زمان دیگری وجود دارد. پس از حمله ایران به اسرايیل در واکنش به تجاوزات اسرايیل به کنسولگری، این ابهام در افکار عمومی شکل گرفت که آیا این حمله باعث تداوم تنش در منطقه میشود یا نه؟ رخدادهای روزهای اخیر نشان داد که باید منتظر دورهای از ثبات در فضای منطقهای باشیم. در گذشته مسیر ارتباطی ایران با امریکا توسط کشورهایی چون عمان، قطر و حتی کویت برنامهریزی میشد اما این بار ورود بازیگران جدیدی چون مصر و اردن به مناسبات منطقهای نشان میدهد ایران به جز امریکا به دنبال انتقال پیامهایش به اسرايیل نیز هست. ایران از طریق اردن و مصر پیامهایی را به صورت غیرمستقیم به طرفهای مقابل ارسال میکند. این روند میتواند دورنمای مناسبتری درخصوص آینده ارائه کند. البته اسرايیل هر چند در ظاهر اعلام میکند که به دنبال تنشزایی نیست، اما بدون تردید روند حمله اسرايیل به سوریه، لبنان و... ادامهدار خواهد بود. افزایش تنش در منطقه به طور مستقیم بازارهای جهانی را تحتتاثیر قرار میدهد و باعث نوسانات قمیتی بازارها میشود. این نوسانات به خصوص در بازار نفت برای امریکا دارای اهمیت است. هر چند امریکا از کشوری که واردکننده نفت بوده به کشوری صادرکننده نفت بدل شده است، اما افزایش قیمت نفت به طور عینی بازارهای داخلی این کشور را تحتالشعاع قرار میدهد. امریکا مایل نیست نرخ نفت در فضای داخلی در آستانه انتخابات با رشد قابلتوجهی همراه شود. افزایش جهانی قیمت نفت به معنای افزایش قیمت بنزین در فضای داخلی امریکا خواهد بود، امریکا و بایدن مایل نیستند این نوسانات، باعث نزول آرای ایالتی آنها شود. به این دلیل است که ایالاتمتحده تلاش میکند تنش در منطقه کاهش یافته و زمینه برای ثبات بیشتر در بازارهای منطقهای فراهم شود، اما باید توجه داشت امريكا در عین اینکه در ظاهر از تنشزدایی و ثبات منطقهای سخن میگوید در پنهان ممکن است به صورت متفاوتی عمل کند. ایران در این شرایط باید از همه ظرفیهای ارتباطی، اقتصادی و... در راستای دستيابی به مصالح ملی کشور بهرهمند شود. همواره معتقدم ایران باید مناسبات نزدیکی با کشورهای اروپایی داشته باشد. اروپا با توجه به ارتباط نزدیک با امریکا میتواند در بزنگاهها در نقش میانه و میانجی وارد شده و منافع ایران را تامین کند. در جریان امضای برجام شاهد بودیم که اروپا چنین نقشی را ایفا کرد. پس از خروج ترامپ از برجام هم چنین تحرکاتی از سوی مقامات اروپایی به نفع ایران صورت گرفت، اما بنا به دلایل گوناگون در دولت سیزدهم از این ظرفیت به درستی استفاده نمیشود. نباید ارتباط با کشورهای اروپایی را به بهانههای بیهوده، کاهش داد، بلکه باید تلاش کرد از این ظرفیتها در راستای منافع ملی بهره برد. در شرایطی که ایران به دنبال استفاده از دیپلماسی برای ایجاد ثبات در منطقه است، کشورهای اروپایی میتوانند این شرایط را به نفع ایران زمینهسازی کنند. موضوع مهم بعدی که بايد در این شرایط به آنها توجه شود، استفاده از ظرفیت کارشناسان و متخصصان داخلی است. دولت باید تلاش کند همه ظرفیتهای دیپلماسی و ارتباطی کشور را برای بهبود شرایط خود در منطقه و جهان به کار بگیرد. حوزه سیاست خارجی نیازمند تخصص و کارآمدی است. این تخصص در صورتی به منصه ظهور میرسد که همه افراد و گروهها به کار گرفته شوند. ایران برای رساندن صدای خود به گوش جهانیان نیازمند دیپلماسی عمومی است. این دیپلماسی باید به کار گرفته شود تا سیاست تنشزدایی ایران بازتاب پیدا کند.