تصويرسازي مطالبات كارگران
بعد از ديدار روز گذشته رهبر انقلاب با موضوع مطالبات كارگران و دورنماي رونق بازار كسب و كار و بهبود وضعيت كارگران بيش از هر زمان ديگري مطرح شده است. به نظرم دستيابي به مطالبات و خواستههاي واقعي كارگران يكي از موضوعاتي است كه ميتواند در طراحي راهبردهاي آينده كشور موثر باشد.
بعد از ديدار روز گذشته رهبر انقلاب با موضوع مطالبات كارگران و دورنماي رونق بازار كسب و كار و بهبود وضعيت كارگران بيش از هر زمان ديگري مطرح شده است. به نظرم دستيابي به مطالبات و خواستههاي واقعي كارگران يكي از موضوعاتي است كه ميتواند در طراحي راهبردهاي آينده كشور موثر باشد. مهم است كه دادههاي اطلاعاتي دقيقي در اختيار مقامات ارشاد كشور قرار داده شود. امروز بزرگترين مشكل كارگران بحث معيشت و دستمزد آنهاست. اين نياز به خاطر تورم بالا، نوسانات پي در پي و گرانيهاي فزايندهاي است كه فضاي كشور را در بر گرفته است. كارگران در تامين نيازهاي روتين و عادي خود و بهرهمندي از يك مسكن حداقلي اجارهاي با دشواريهاي فراواني روبهرو هستند.امكان اينكه خانوادهها با اين حقوق و دستمزد بتوانند زندگي خود را بگذرانند دور از ذهن است. بنابراين اولويت اساسي كارگران، بهبود وضعيت معيشت است . اي كاش تشكلهاي كارگري مطالبات و نيازهاي خود را در طول سال با رهبري در ميان بگذارند و گلايههايي كه از دولت دارند، مطرح كنند تا مطالبات بر هم تلنبار نشوند. رهبري در رابطه با كارگران دو موضوع مهم را مطرح كردند، نخست اينكه اشاره كردند اگر حال كارگران خوب باشد، حال و احوال كشور هم خوب است. ايشان به خوبي ميدانند كه جمعيت كارگران و خانوادههايشان نيمي از جمعيت كشور را شكل ميدهد.
خواستههاي كارگران، تفريح كارگران، آموزش كارگران و رفاه كارگران، شرايط كشور را مطلوب ميكند. بايد پرسيد چرا دولت به اين جامعه مهم جمعيتي توجه نكرده و مطالبات آنها را پاسخ نميدهد؟ رهبر از سوي ديگر به نقش كارگران در تحقق شعار سال اشاره و تحرك مطلوب اين قشر را باعث جهش توليد ارزيابي كردند. ايشان كارگران را به دو دسته تقسيمبندي كردند و كارگران را در ردههاي مختلف توليد ارزيابي كرده و گروهي ديگر را كارآفرين دانستند.ايشان اعلام كردند، كارگران موتور بازار كار هستند، موجب توسعه كشور، باعث توليد و افزايش ثروت كشور و...هستند. اينها عبارات مهمي بود كه توسط ايشان اشاره شد و نقش برجسته كارگران را در اتمسفر اقتصادي و راهبردي برجسته كردند. همه اين موارد، يعني زندگي اقتصادي و حال خوب كارگران امروز توسط دولت مورد بياعتنايي قرار گرفته است. امروز كارگر ايراني اوضاع مناسبي ندارد و نميتواند به خواستههاي خانوادهاش پاسخ دهد. از سوي ديگر نقش كارگران در بازار كار، مشكلات بازار كار و سهجانبهگرايي با بيتفاوتي دولت روبهرو شده است. رهبري به خوبي به اين ضرورتها و خطاب به مسوولان تاكيد كردند كه بايد زمينه تحقق اين دو مطالبه مهم را فراهم كنند. در كنار اين ضرورتها لازم است زمينه حضور كارگران در جامعه، اقتصادي و بازار كار فراهم شود.
در عين حال اگر قرار است كارگران توانايي و ابزار لازم براي پيگيري مطالبات خود را كسب كنند بايد تشكلهاي كارگري به صورت مستقل و استاندارد در ايران شكل بگيرد. اگر مشاركت كارگران، شادابي و نشاط آنها و... در توليد و ايجاد ارزش افزوده براي كشور ميخواهيم بايد اجازه دهيم نهادهاي كارگري به صورت مستقل و دموكراتيك شكل بگيرد. اين ضرورت نياز امروز ايران است. اگر دولت ميخواهد از مردم به عنوان گزارهاي اثربخش در توسعه كشور استفاده كند بايد زمينه فعاليت نهادهاي صنفي، مدني و كارگري فراهم شود. اين نهادها بايد به عنوان شركاي اجتماعي دولت پذيرفته شوند. اگر به اين بايدها توجه نشود، شك نكنيد كه خلأهاي موجود عميقتر شده و شكافها بيشتر ميشود. نهايتا بايد تاكيد كرد محور مطالبات كارگران ابتدا معيشت است و در ابتدا دستمزد كارگران بايد ترميم شود. از سوي ديگر حضور كارگران در بازار كار بايد به رسميت شناخته شود. يعني بايد با احترام با آنها صحبت شود. در ميز مذاكره به صندلي و كرسي آنها احترام گذاشته و به رسميت شناخته شوند.