عبرتآموزي از «تسخير دولت»
![عبرتآموزي از «تسخير دولت»](/files/fa/news/1403/2/9/27303_424.jpg)
فرشاد مومني، اقتصاددان به نقل از كتاب «تسخير دولت» نوشته: «الگزاندر هرتل فرناندز» و ترجمه «فاطمه قابل رحمت» اظهار كرد: «وقتي تسخير دولت اتفاق ميافتد مشخصه كليدي جهتگيريهاي سياستگذاري و قاعدهگذاريها اين است كه به شرايط واقعا موجود جامعه و نيازهاي واقعا موجود آن كمترين اعتنا ميشود.
فرشاد مومني، اقتصاددان به نقل از كتاب «تسخير دولت» نوشته: «الگزاندر هرتل فرناندز» و ترجمه «فاطمه قابل رحمت» اظهار كرد: «وقتي تسخير دولت اتفاق ميافتد مشخصه كليدي جهتگيريهاي سياستگذاري و قاعدهگذاريها اين است كه به شرايط واقعا موجود جامعه و نيازهاي واقعا موجود آن كمترين اعتنا ميشود. هدف اين است كه دلالها، رباخورها، مافياها و وارداتچيها، چاقتر و چاقتر شوند.» استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت: «عزيزان با شعار اينكه نان را سر سفره مردم بياورند، روي كار آمدند و در همان ۸ سال، به صورت نمادين قيمت نان ۳۲برابر شد! احمدينژاد گفت ميخواهم فقط عدالت برقرار كنم همان دولت در گزارشي اعلام كرد در ماههاي پاياني مسووليتش شاخص فلاكت در ايران دو برابر ماههاي اولي شد كه او مسووليت برعهده گرفته بود. بايد از آنهايي كه گزافهگويي ميكنند و با شعارهاي توخالي و پوچ، ايران را در معرض هزينههاي غيرعادي قرار ميدهند و رفتارهاي مشكوك دارند و فشارهاي تحريمي را كاغذ پاره مينامند و بلايايش را جامعه به صورت بيننسلي متحمل ميشوند، از دريچه مفهوم تسخيرشدگي دولت نگاه كرد و بايد عبرتآموز باشد.» به گزارش جماران، دكتر فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه و رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد كه در نشست بررسي كتاب «تسخير دولت» نوشته: «الگزاندر هرتل فرناندز» و ترجمه «فاطمه قابل رحمت» سخن ميگفت، تاكيد كرد: در كتاب «تسخير دولت» آمده كه ساز و كارهايي پديدار شده كه در آن، به شيوههاي نامريي و غيرمستقيم در عرصه سياستگذاري حيات جمعي، «پول» نقش تعيينكننده پيدا ميكند و اين مساله منشا آسيبهاي بسيار بزرگ و ناپايداريهاي وسيع شده است، يعني كساني كه در جايگاه امناي مردم نشستهاند، پول ميگيرند ناموسفروشي و عقيدهفروشي ميكنند و عليه منافع عامه مردم كمك ميكنند تا قاعدههاي سرمايهسالارانه و ضدمردمي به تصويب برسد.
پديده تسخير دولت را جدي بگيريم
اين اقتصاددان كتاب «سقوط نظم نئوليبرال» نوشته «گري گرستل» ترجمه «فرخ قبادي» را خارقالعاده و درخشان توصيف كرد و ادامه داد: اين كتاب، نشان ميدهد به اعتبار شبكه نفوذي كه در نظام سياستگذاري اساسي امريكا ايجاد شده، گاه در دولتها و مجلسهاي دموكرات، مصوبههاي افراطي سرمايهسالار به تصويب رسيده كه هيچگاه جمهوريخواهان جرات نكرده بودند آنها را در دستور كار قرار دهند. از اين زاويه به اهل خرد و دانايي و آنها كه دلسوز توسعه كشور هستند، توصيه ميكنم بررسي كنند كه خارج كردن بخشهاي وسيعي از نيروي كار ايران از شمول امتيازات قانون كار در كدام دولت و مجلس تصويب شد. بررسي كنيد امتياز بانكهاي خصوصي را چه كساني و با چه شعارهايي در اين كشور راه انداختند و چه كارهايي كردند. اگر فكر ميكنيد، مساله از كاركرد انداختن و بيخاصيت كردن ساختار قدرت و آنها را به اسارت رانتخوارها، رباخوارها و دلالها درآوردن براي جامعه ما مساله قابل اعتنايي است، پس ما بايد پديده تسخير دولت را جدي بگيريم. مومني توضيح داد: تسخيرشدگي ساختار قدرت در نحوه مواجه شدن با بحران ۲۰۰۸ كه در آن فقط در عرض ۱۲ ماه اول پس از بحران، رقمي معادل ۴۷ هزار ميليارد دلار از بازارهاي مالي جهاني ارزشزدايي شد، اينگونه بود كه تمام پسانداز خانوارها و افراد بيپناه و سرمايه سهامداران خرد دود شد و به هوا رفت، اما كنگره جلسه گذاشت و چند صد ميليارد دلار را ميان همان موسسهها و سوداگران بانكي و بيمهها توزيع كرد! با اينكه فقرا بودند كه به خاطر اين بحران بيخانه شدند، اما كساني تحت عنوان بحران چاق شدند كه خودشان مسبب بحران بودند. پديده بيخاصيت شدن و از كاركرد افتاده دولتمردان و دولتها در ايران ۱۰۰ پله محسوستر از كشورهاي ديگر است. بايد به اين مساله حساس شويم و اوضاع و احوالمان را از تخريب شديدتر مصون بداريم و اگر شد قدري بهبود دهيم. اينگونه نباشد كه بهبودي اندك هم جزو حسرتهاي جامعه ما شود.
دغدغههايي كه همخواني با مسائل حاد جامعه ما ندارد
وي با بيان اينكه در اين كتاب آمده؛ وقتي تسخير دولت اتفاق ميافتد مشخصه كليدي جهتگيريهاي سياستگذاري و قاعدهگذاريها اين است كه به شرايط واقعا موجود جامعه و نيازهاي واقعا موجود آن كمترين اعتنا ميشود، تصريح كرد: هدف اين است كه دلالها، رباخورها، مافياها و وارداتچيها، چاقتر و چاقتر شوند. اين هدف دنبال ميشود و به اينكه واقعا نياز جامعه ما چيست اعتناي بايسته نميشود. از اين زاويه مسائل حاد و تهديدهاي كشنده جامعه ما را با دغدغههاي كليدي بخشهايي از دولت و مجلس مقايسه كنيد. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد ادامه داد: تعجبي نيست آنها كه منافعشان را دنبال ميكنند راجع به اين مساله حرفي نزنند، اما اهل خرد و دانايي و دانشگاهيان و پژوهشگران ما هم نميخواهند راجع به اين مساله فكر كنند كه آيا تصادفي است كه مطابق گزارش بانك جهاني كه مركز پژوهشهاي مجلس هم روي آن صحه گذاشته، سال ۱۳۸۵ يعني اولين سال پس از مسوول شدن يك بينش و دولت خاص، رتبه ايران از نظر شاخص عملكرد محيطزيستي كه كيفيت محيطزيست را نشان ميدهد ۵۳ بوده و سال ۱۳۹۱ در سال پاياني همان دولت، رتبه جهاني ايران از نظر كيفيت محيطزيست از ۵۳ به ۱۱۴ سقوط كرده است. اگر تجربه حكومت يكدست را زير ذرهبين بگذاريم عبرتآموز خواهد بود.
در 8 سال قيمت نان 32برابر شد
مومني تاكيد كرد: عزيزان با شعار اينكه نان را سر سفره مردم بياورند روي كار آمدند و در همان ۸ سال، به صورت نمادين قيمت نان ۳۲ برابر شد! آيا اينها چيزهاي كوچكي است كه هيچ حرفي درباره آن زده نميشود! گفت ميخواهم فقط عدالت برقرار كنم همان دولت در گزارشي اعلام كرد در ماههاي پاياني مسووليتش شاخص فلاكت در ايران دو برابر ماههاي اولي شد كه او مسووليت برعهده گرفته بود. بايد از آنهايي كه گزافهگويي ميكنند و با شعارهاي توخالي و پوچ، ايران را در معرض هزينههاي غيرعادي قرار ميدهند و رفتارهاي مشكوك دارند و فشارهاي تحريمي را كاغذ پاره مينامند و بلايايش را جامعه به صورت بيننسلي متحمل ميشود، از دريچه مفهوم تسخيرشدگي دولت نگاه كرد و بايد عبرتآموز باشد.
اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه چرا نبايد راجع به اينها فكر و بحث كنيم و سطح داناييهايمان را بالا ببريم تا دوباره در چنين چالههايي نيفتيم، توضيح داد: مهر سال ۱۳۹۲ كه اين دولت با دولت بعدي جايگزين شد، مركز پژوهشهاي مجلس در گزارشي كه معتقدم تكاندهندهترين گزارشي است كه اين مركز پژوهشي در تاريخ خود منتشر كرده، با مقايسه كارنامه دولت احمدينژاد با دولت آقاي خاتمي، از زاويه ۳۵ شاخص اعلام كرد كه طرفين دعواي هولوكاست چند 10 سال است كه مسائلشان را با يكديگر حل كردهاند و كاملا با يكديگر هماهنگ و در يك جبهه هستند، اما يكباره سر و كله اين فرد پيدا شد و گفت ما از هولوكاست كوتاه نميآييم. بايد گفت شما كه از امور روزمرهتان بر نميآمديد، دعواي ۸۰ سال پيش را زنده كرديد، آن هم درباره چيزي كه طرفين دعوا با يكديگر حل كردهاند. بعد بيامان حرفهاي تند تنشآفرين به اسم اظهارات ضدامپرياليستي و ضدصهيونيستي را باب كردند. در آن گزارش گفته شد در دوره ۸ ساله مسووليت احمدينژاد، ارزبري هر واحد توليد ناخالص داخلي ايران نسبت به دوره آقاي خاتمي ۵ برابر شد! يعني سريعترين و عميقترين تدابير عمق بخشنده به وابستگيهاي ذلتآور به دنياي خارج براي اداره امور جامعهمان انجام شد. آيا ما نميخواهيم از آنها عبرت بگيريم! حساس شدن به پديده تسخير دولت از اين زاويه مهم است. سوراخ دعا را گم كردهايد! مومني گفت: متاسفانه ما در ايران ماجراهاي ديگري هم داريم! گاه باشرافتترين و باسوادترين افراد را از حيز انتفاع مياندازند و در دانشگاه و جاهاي ديگر حذف و بركنار ميكنند تحت اين عنوان كه ما نسبت به پديده نفوذ حساس هستيم! بايد به آنها گفت شما سوراخ دعا را گم كردهايد! نفوذ را آنها شكل دادند كه وابستگيهاي ذلتآور به دنياي خارج را تا اين ميزان افزايش دادند و فقر و فلاكت را بالا بردند. به جاي ادا درآوردن اجازه دهيد جامعهتان رشد كند و با هر ديدگاهي برخورد نقادانه و فعالانه داشته باشد.» اين اقتصاددان با بيان اينكه اين پديده نفوذ هم گاه خود تبديل به ابزاري ميشود كه آنها كه خودشان نفوذي هستند داناترين، دلسوزترين، باشرفترين، مليترين و ديندارترين افراد اين مملكت را حذف كنند، اظهار داشت: ببينيد چقدر براي ما مساله حياتي و مهم است. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد گفت: به عنوان يك هديه به تمام نهادهاي نظارتي كشور و به ويژه به روساي قوا كه اكنون اختيارات بيسابقه دارند، ميگويم تا كار به فاجعه نكشيده رويههايتان را تغيير دهيد. حكومت يكدست براي ما در تجربه قبلي آن كارنامه را رقم زد و اكنون ببينيد در اين دولت چه خبر است! مومني توضيح داد: به خاطر داريد در آن دولت چه بلوايي راه ميانداختند و هر منتقدي را با اين عنوان كه چون ما داريم با فساد مبارزه ميكنيم آنها زخمي شدهاند و ما را نقد ميكنند كنار ميگذاشتند، درحالي كه بيسابقهترين سقوط از نظر پاكدامني اقتصادي حكومت در دوره احمدينژاد رقم خورده است؛ درحالي كه او همه رقبا و منتقدانش را به فساد متهم ميكرد! اين موارد يك يا دو مورد نيستند. اينكه ميگويم سران قوا و نهادهاي فرادست آنها قبل از اينكه ما دوباره با شكنندگيهاي بيشتر، همان تجربهها را تكرار كنيم، برگردند و در اين شيوه كه شرافتمندترين و باكيفيتترين اهل انديشه و اجرا را در كشور حذف كرده بازنگري كنند و عميقا از ناحيه دين آنگونه كه شهيد بهشتي و قانون اساسي براي ما تعيين كرده و از زاويه خرد و تجربه روشها را مورد بازنگري اساسي قرار دهند. اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه مركز پژوهشهاي مجلس در گزارشي عنوان كرده سال ۱۳۹۹ رتبه ايران از نظر كيفيت محيطزيست ۶۷ بوده و در دو، سه ساله اخير كه حكومت يكدست را تجربه ميكنيم به ۱۳۳ رسيده است، تاكيد كرد: واقعا فهم اينكه فرونشستها، گسلها، آلودگيها، بحران آب و دهها ماجراي محيطزيستي ديگر در ايران اساس بقاي نسلها را تهديد ميكند دشوار است و آيا اين مساله كماهميتي است كه تريبونها و رسانههاي عمومي ما به گونهاي عمل ميكنند كه گويي مساله بياهميت است! آيا تاكنون شده در نمازجمعه بحرانهاي محيطزيست و فسادهاي گسترده و وابستگي به واردات بيرويه مطرح شدهاند! وقتي اين موارد ترك شده بينيد چه مواردي اولويت شدهاند! اين مواردي جدي است كه ما بسيار نياز داريم فهم خود را راجع به مساله تسخير نظام تصميمگيري و تخصيص منابع بالا ببريم.
مومني ضمن انتقاد نسبت به اخراج دكتر «فاطمه قابل رحمت» از دانشگاه و تقدير از او به سبب اينكه پس از اين اخراج براي بالا بردن درك و توان علمي جامعه، دست به ترجمه كتاب زده است، با بيان اينكه آيا با اين اخراج كيفيت علمي دانشگاه و دانشجويان بالا رفت! اظهار داشت: آيا از عقوبت مادي و عقوبت آن دنيايي نميترسيد كه با اين ميزان كفران نعمت، دلسوزترين و باشرفترين و باكيفيتترين افراد، خصوصا در دانشگاه را به راحتي حذف ميكنيد؟
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد يادآور شد: متاسفانه در اين شرايط ما با ازكار افتادگي مفاهيم هم روبهرو هستيم. هنوز دعواهايي است كه يك فرد «دولتسالار» و فلان فرد «بازارسالار» است. مطالعههايي كه در زمينه تسخير حكومت به دست سرمايهسالاران انجام شده ميگويد، در چارچوب اين مناسبات، مفاهيم هم كاركرد خود را از دست ميدهند. شاهد اين هستيم كه ذيل مفاهيمي كه دايما پمپاژ ميشود، توجيه سياستها و جهتگيريهاي ضدملي، ضدتوسعهاي، ضدمردمي و براي چاق كردن فزاينده دلالها، رانتخورها و وارداتچيها است. مومني اضافه كرد: مصداقهاي فراوان وجود دارد. ما اكنون تنها كشوري در دنيا هستيم كه بيش از ۵۰ سال است كه تورم دو رقمي تجربه ميكنيم. اين درحالي است كه ظرفيتهاي دانايي ما در اين دوره چند 10 برابر شدهاند. اين نظام تصميمگيري نميخواهد به هوش بيايد! چه ميكنيد؟ دانايان را به افسردگي كشاندهاند، عدهاي مهاجرت كنند و عدهاي ديگر دلسرد، افسرده و حاشيهنشين شوند. درنتيجه بيش از ۵۰ سال است كه نميتوانيد از شر تورم دو رقمي خلاص شويد. همين دولت وقتي ميخواست روي كار بيايد راجع به تورم مسائلي ميگفت. اگر انصاف و شرافت داريد بگوييد دولت قبلي كه ميگوييد همه شرور به آن برميگردد، سه سال اول تورمي كه در جامعه داشت چه ميزان بود و شماها كه وعدههاي جذاب ميداديد، يك گزارش راجع به كارنامه خودتان درباره تورم بدهيد. نميشود اين ميزان بيضابطه، ظالمانه و بعضا دروغ، حرفهايي را مرتبا تكرار كنيد و تصور كنيد به صرف تكرار كردن براي آن پذيرش هم ايجاد ميشود. اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي تاكيد كرد: از زماني كه جنگ جهاني دوم تمام شد، با فاصله كوتاهي در چارچوب انديشه توسعه گفته شد بايد ميان تورمي كه در كشورهاي صنعتي وجود دارد و عناصر اصلي آن با تورمي كه در يك ساخت توسعه نيافته رانتي وجود دارد، فرق گذاشت. فهم آن اين ميزان سخت است كه شما كليشههايي كه ۷۰ سال است بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول مرتبا به آن ميدمند و مافياي رسانهاي هم مرتبا آن را تكرار ميكند را برجسته ميكنيد و از مسائل حياتي سازنده تورم در ايران به سادگي عبور ميكنيد. حدود ۷۰ سال پيش متفكران ساختارگراي توسعه مفهوم تورم ساختاري را صورتبندي كردند و ذيل آن گفتند كانون اصلي استمرار بيثباتي در همه عرصههاي حيات جمعي از جمله اقتصاد، ضعف شديد در بنيه توليدي است. مومني توضيح داد: ۵۰ سال است كه نميتوانيد تورم دورقمي را حل و فصل كنيد، با اين حال اين مافياي رسانهاي كلا نقش سقوط بنيه توليدي در اين شرايط را حذف كرده است. در همين ۳۵ساله گذشته بيسابقهترين فشارها به كشاورزان و صنعتگران با شرف كشورمان تحميل شد. در روز روشن دستگاههايي كه وظيفهشان پشتيباني از توليد است به صنعتگران نامه مينويسند و ميگويند با عرض شرمندگي كمكم خودتان براي تامين برق و گاز مورد نيازتان فكر كنيد! بعد آنها كه اينگونه ريشه توليد را ميسوزانند، دور هم جمع ميشوند و به يكديگر مدال ميدهند و خود را قهرمان مبارزه با كم گازي مينامند! چگونه ميشود كه متوجه نميشويد سياستهاي مالي و پوليتان اين فشار را به صنعتگران ميآورد. از ۱۳۸۵ تاكنون سهم توليدكنندهها از مانده تسهيلات اعطايي بانكها نصف شده است! حالا مرتب مصاحبه كنيد و بگوييد ما فقط به توليد كمك ميكنيم! رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد اضافه كرد: صنعتگران و اهل توليد كه ميگويند ما را از دست اين رباخورها نجات دهيد، ما براي تامين مالي سرمايه در گردش مورد نيازمان با بحران مواجه هستيم. چه خبر است! اين سيستم مافيايي كه به صورت نامرئي رسانههاي خاصي با پشتيبانيهاي بسيار مشكوك مسائل اصلي و حياتي را به حاشيه ميرانند و مسائل معطوف به منافع مافياها را دغدغه اصلي نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور ميكنند، چقدر ديگر بايد فاجعه و بحران در كشور ايجاد كنند تا چرتمان پاره شود! مومني گفت: ماجرا فقط تداوم ۵۰ساله تورم دو رقمي نيست، هفته پيش مركز پژوهشهاي مجلس در گزارش شرافتمندانهاي آورده است، قابليت بودجه ۱۴۰۳ براي مهار فقر و محروميتزدايي به طرز بيسابقهاي كاهش پيدا كرده است. آنچه كه در حال تبديل شدن به يك تهديد امنيت ملي است و آنها كه مرتبا نفوذ را مطرح ميكنند بايد از اين دريچه هم ببينند، كه چه سياستهايي در سه دهه گذشته اتخاذ كردهاند كه اين گزارش ميگويد نسبت «جي» به «جي دي پي» به حدود نصف آنچه كه در دوره جنگ بوده رسيده است. وي يادآورشد: از نظر اهتمام به تامين آموزش، مسكن و سلامت مردم و تامين زيرساختهاي عمراني و فيزيكي مورد نياز توليدكنندهها تعهدات حكومت در اين زمينه سقوط وحشتناك بالغ بر ۵۰ درصدي داشته است. نسبت به شرايطي كه ما نفت را بشكهاي ۵ تا ۷ دلار ميفروختيم، چقدر بيچارگي و تلخ است كه با نفت بالاي ۷۰ تا ۱۰۰ دلار در هر بشكه تعهدات را در اين زمينه كمتر و كمتر ميكنيد! آنچه كه تكاندهنده است اين است كه ميگويد حتي نسبت به ۱۴۰۲ از اين زاويه در ۱۴۰۳ هم سقوط ديگر ميكنيم. مومني گفت: اميدوارم نمايندگان مجلس مسوولانه و شرافتمندانه و متكي به ديدگاههاي كارشناسي، سند بودجه بسيار ضعيف و منحط را آسيبشناسي و ضعفهاي آن را برطرف كنند. با تداوم وضعيت فعلي، خودمان را بسيار در معرض شكنندگيها قرار ميدهيم. هزينههاي حاكميتي وحدت بخش در سطح ملي هستند، كشوري كه ۱۵ استان مرزي دارد نميخواهد به هوش آيد كه چرا از نظر شاخص توسعه انساني شكنندهترين وضعيت مربوط به استانهاي مرزي است! مرتبا «نفوذ»، «نفوذ» ميكنيد اما به چنين مسائلي حساس نيستيد! وي ادامه داد: اينها جزو الفباي اداره كشور است و ادبيات وسيعي به زبان فارسي درباره آن وجود دارد. ارايه اين آدرسهاي غلط كه فقط منافع مافياها را تامين ميكند و ضد مردم و ايران و آيندهاش عمل ميكند، بيش از ۲۰ سال است كه مرتبا استمرار دارد. باب نقد مشفقانه و عالمانه را بستهايد. ببينيد چه كسي ضرر ميكند. چند بار ديگر بايد اين مساله تكرار شود تا چرتمان پاره شود! كل گزارشهاي تراز انرژي كه وزارتخانه نيرو منتشر ميكند ميگويد روزانه بالغ بر 1.3 ميليون بشكه معادل نفت، در فرآيندهاي توليد، انتقال و توزيع حاملهاي انرژي اتلاف انرژي داريم. جايي كه همه اين كاستيها مربوط ميشود به قسمت عرضه حاملهاي انرژي، افراد مشكوكي كه ميگويند براي مواجهه با اين قضيه شوك حاملهاي انرژي را در دستور كار قرار بده و يك روز برق و يك روز بنزين و گازوييل را جهشي رشد بده بايد مورد توجه قرارگيرند. مومني با بيان اينكه جامعه تا اين ميزان از اين ناحيه خسارت ديده، باز ميگويند اين ماجرا بر اساس «ارتودوكسي اقتصاد» است! خاطرنشان كرد: ببينيد شرايط را لحاظ نكردن تا كجاها پيش رفته است! در ارتودوكسي اقتصاد ميگويند هر چيزي كه مصرفش زياد بود را بالا ببريد، تقاضا برايش كاهش مييابد. ترم اول ليسانس اقتصاد گفته ميشود اين رابطه مبتني بر ۳۵ فرض است كه حتي يكي از اين فروض هم در ايران موضوعيت ندارد. باز اين كار را كردهاند و هر بار ميزان مصرف بيشتر شده، باز دوباره زمزمه اين حرفها مطرح ميشود. چرا كه شوك درماني منافع مفتخورها را تضمين ميكند. بنيه مردم، ماليه حكومت و بنگاههاي توليدي را توخالي، آسيبپذير و پوك ميكند. اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي افزود: نهادهاي نظارتي ما با كيفيت باشند و از خود بپرسند روندهاي مونتاژكاري به جاي توليد صنعتي در ايران تا كجا قرار است جلو برود! از بخش بزرگي از توليد كه به نام توليد صنعتي در ايران اتفاق ميافتد تنها يك پوسته، صورتك و ظاهرمانده و بقيه مونتاژكاري شده است. شما نميفهميد وقتي اين كار را ميكنيد نميتوانيد فرصت شغلي براي دانشآموختگان دانشگاهي داشته باشيد. مونتاژكاري ديگر صلاحيت و تخصص نميخواهد. ببينيد چه ميكنيد و چگونه وابستگي ذلتآور و فقر، نابرابري و فساد را از طريق اين نابرابريها به جامعه تحميل ميكنيد. مومني با تاكيد بر اينكه از هر كدام از اين زاويهها نگاه كنيم، بسيار نياز داريم درباره تسخير دولت در عرصه قاعدهگذاري و تخصيص منابع به دست غيرمولدها توجه كنيم، اظهارداشت: ماجراي چاي دبش كه مانند آب خوردن از صحنه گيتي كنار گذاشته شد و در نهايت معلوم نشد چه كسي بسترسازي كرد و چه كساني بردند و خوردند، چه شد! موضوعات بسيار كماهميت مساله و دغدغه محوري نظام تبليغاتي و سياستگذاري ما ميشود، اما ماجراي چاي دبش كه يكي از دهها مورد فسادهاي مشروعيتسوز متعارف است، اساسا حذف شد! گويا حساب و كتابهايي بود كه بايد تسويه ميشد و شد! اكنون سراغ مساله بعدي برويم! اين اقتصاددان با بيان اينكه در تمام دنيا جزو الفباها اين است كه افزايش قيمت، ابزار سياستي كنترل تقاضا است، گفت: شما در قسمت عرضه حاملهاي انرژي بحران داريد، چندين بار در عرصه عمومي نسبت به اين مساله هشدار دادهايم، اما هيچ كدام از آنها كه اين اقدامات را توجيه ميكنند از نظر علمي پاسخي نداشتند، اما باز اين مساله استمرار دارد و اكنون از بعضي از تريبونها زمزمههاي جديدي براي ايجاد شوك قيمتي شروع كردهاند. كانون بحران حاملهاي انرژي قسمت عرضه است و ابعاد اتلاف انرژي را هم ببينيد اما فقط به مصرفكننده مظلوم و بيدفاع فشار ميآورند. وي ادامه داد: ۱۵ سال است كه ميگوييد لامپهاي اضافه را خاموش كنيد، اما بحرانهايتان مرتبا حادتر ميشود! بازي با قيمت، شوك ايجاد ميكند و شوك تورم ميآورد و تورم هم غيرمولدها و مفتخورها را چاق ميكند و توليدكنندهها و عامه مردم را به فقر و فلاكت مياندازد. اين روند را متوقف كنيد. باز از فردا ميبينيم در اين مافياهاي رسانهاي مثلا مينويسند فلاني كه گوشه ابرويش اينگونه است و فلان فاميلش ۳۰سال پيش فلان خطا را كرده، ميگويد بايد به قسمت عرضه حاملها توجه كرد و نميداند كه بايد قيمت حاملهاي انرژي را بالا برد! عيبي ندارد از نظر شخصي هر اظهار لطفي كه ميخواهيد به من و امثال من بكنيد، بكنيد و هر حذفي كه ميخواهيد بكنيد، بكنيد اما به شرط اينكه اين گره باز شود. مومني افزود: بساطي به راه انداختهاند و ميگويند در ماجراي بحران آب، هرچه فرياد داريد بر سر كشاورزان بكشيد! اگر شرافت، اخلاق و انصاف موضوعيت داشته باشند بايد از خود بپرسند آيا كشاورزان را آموزش دادهاند كه آنها زير بارش نرفتند! آيا زيرساختها را فراهم كردهاند! زمان جنگ طرح «پوشش انهار» اجرا ميكرديم تمام آنها را رها كرديد و به جايش امتيازهاي غيرعادي به مافياي سدسازي ميدهيد. ايران از اولين تمدنها در دنيا است كه به تكنولوژي سدسازي نائل شد و نميخواهم بگويم مطلقا سدسازي بد است، اما همان ايرانيان پيشگام كه رحمت خدا بر همه آنان باد، به صراحت و سرعت فهميدند كه در بخش اعظمي از سرزمين ايران، سدسازي حماقت محض است. بنابراين به جاي سدسازي سفرههاي زيرزميني آب را تقويت كردند؛ چرا كه اكنون نيز گزارشهاي بينالمللي ميگويد در حالي كه ميانگين بارش در ايران يك سوم ميانگين جهاني است ميانگين تبخير آب در ايران ۳ برابر ميانگين جهاني است. وي ادامه داد: ببينيد از سدسازيهاي نامرتبط با علم و مرتبط با منافع مافياها، چه بلاهايي بر سر ايران آمده است! آنها چون ميدانند كشاورزان در ايران سازمان يافته نيستند، رسانه و زوري در نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور دارند، ميدانند هر چقدر بد و بيراه به كشاورزان بگويند كسي در اين مملكت آخ نميگويد. بنابراين گفتهاند كل ماجراي بحران آب ريشه در مصرف بيش از حد كشاورزان دارد! آماري كه ميدهند هم به گواه گزارشهاي رسمي كه وزارت نيرو و جهاد كشاورزي منتشر كردهاند، دروغ است و ميزان مصرف آب كشاورزي در ايران حدود ۷۰ درصد رقم مشابه براي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا است. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد گفت: وقتي اين مسائل را عمده ميكنند، به معناي اين است كه بگذاريد همچنان مافياي سدسازي كار خود را بكند! اين همه كارشناسان مظلوم محيطزيست به خاطر فاجعههاي بحراني كه ايران به خاطر كمبود آب دچارش ميشود، فرياد ميزنند تمام آنها را ناديده ميگيرند. ببينيد در بودجه ۱۴۰۳ ميخواهند باز چند سد بسازند و منابعي جديد به چند سد بيمورد تخصيص دهند.
![](/files/fa/adv/60331_191.gif)