ماليات بر عايدي سرمايه ميلياردرها به واقعيت تبديل ميشود؟
راه درازي در پيش است تا ماليات بر عايدي سرمايه ميلياردرها به واقعيت تبديل شود. يكي از مشكلات مطرح شده اين است كه نوآوري و رشد متوقف ميشود اما اين استدلال قانعكنندهتر خواهد بود اگر شواهدي وجود داشته باشد كه افزايش عظيم سرمايه ابرثروتمندان در دهه گذشته باعث رونق سرمايهگذاري شده است؛ در واقع سرمايهگذاري از نظر تاريخي ضعيف بوده است.
راه درازي در پيش است تا ماليات بر عايدي سرمايه ميلياردرها به واقعيت تبديل شود. يكي از مشكلات مطرح شده اين است كه نوآوري و رشد متوقف ميشود اما اين استدلال قانعكنندهتر خواهد بود اگر شواهدي وجود داشته باشد كه افزايش عظيم سرمايه ابرثروتمندان در دهه گذشته باعث رونق سرمايهگذاري شده است؛ در واقع سرمايهگذاري از نظر تاريخي ضعيف بوده است. با اين حال، مانند هر ماليات بر عايدي سرمايه جديد مسائل ديگري نيز وجود دارد. ثروت بايد تعريف شود و مكانيسم توافق شدهاي براي ارزشگذاري سرمايه مانند دارايي ايجاد شود. اجتناب از معافيتهاي بيش از حد بسيار مهم است، زيرا اين امر به افراد بسيار ثروتمند اجازه ميدهد تا ثروت خود را به شكلهاي جديد تغيير دهند تا نتوان به آن دست زد. كشورهايي كه در گذشته ماليات بر عايدي سرمايه را اعمال كردهاند، دريافتهاند كه درآمد نسبتا كمي به دست ميآورند، تا حدي به اين دليل كه افراد بسيار ثروتمند ميتوانند پول خود را به بهشتهاي مالياتي منتقل كنند. براي اينكه اين طرح عملي شود، بايد همكاري بينالمللي براي جلوگيري از فرار سرمايه وجود داشته باشد. با توجه به موانع زيادي كه بايد از بين بروند، كارشناسان مالياتي مانند ريچارد مورفي وجود دارند كه فكر ميكنند روشهاي كمتر جذاب اما در نهايت موثرتري براي ماليات بر ثروت وجود دارد. ايده برزيل به راحتي ميتواند راه ماليات پيشنهادي رابين هود را طي كند. بهطور مشابه، ميلياردرها از تمام نفوذ خود براي مقابله با اين ايده كه بايد ماليات سنگينتري پرداخت كنند، استفاده خواهند كرد. ممكن است اينبار سختتر از گذشته مقاومت كنند تا در برابر فشارهاي وارده از سوي دولتهاي ضعيف و رايدهندگان خشمگين ايستادگي كنند. طرح برزيل ممكن است غيرقابل اجرا باشد و شايد هرگز اجرا نشود اما موضوع ثروت و نابرابري را در دستور كار قرار داده كه گزينه خوبي است.