رفاه اجتماعي ، عامل موثر در افزايش آمار ازدواج
در حالي كه مسوولان كشور در تلاش براي جلوگيري از پيري جمعيت هستند اما آمارهايي كه از تجرد قطعي دختران و عدم تمايل جوانان به ازدواج خبر ميدهند نشان از عدم موفقيت در اين تلاشها دارد. آخرين آماري كه مربوط به دختران مجرد در كشور است به سال ۱۴۰۲ باز ميگردد كه به گفته نماينده مجلس اميرحسين بانكي پور اين عدد كه مربوط به دختران بالاي ۳۰ سال است به ۲ ميليون و ۱۰۰ هزار نفر ميرسد.
گلي ماندگار|
در حالي كه مسوولان كشور در تلاش براي جلوگيري از پيري جمعيت هستند اما آمارهايي كه از تجرد قطعي دختران و عدم تمايل جوانان به ازدواج خبر ميدهند نشان از عدم موفقيت در اين تلاشها دارد. آخرين آماري كه مربوط به دختران مجرد در كشور است به سال ۱۴۰۲ باز ميگردد كه به گفته نماينده مجلس اميرحسين بانكي پور اين عدد كه مربوط به دختران بالاي ۳۰ سال است به ۲ ميليون و ۱۰۰ هزار نفر ميرسد.
اين در حالي است كه براساس سرشماري سال ۱۳۹۵، تعداد دختران مجرد ۱۵ سال به بالا در كشور پنج ميليون و ۸۰۰ هزار نفر، دختران مجرد بالاي ۲۰ سال سه ميليون و ۷۰۰ هزار نفر، دختران مجرد ۴۰ سال به بالا ۴۲۶ هزار نفر و دختران مجرد ۴۵ سال به بالا ۲۴۲ هزار نفر بوده است. در ساليان گذشته مهمترين موضوعهايي كه در جامعه حتي گريبان جوانان را گرفته مسائل اقتصادي و نداشتن توانايي مالي براي ازدواج، تهيه مسكن و اشتغال بوده است.
به گفته برخي جامعهشناسان، اگر از ميان ۱۲ ميليون مجرد در كشور حتي سه ميليون خانواده تشكيل و يك فرزند هم به دنيا آورده شود ۱.۵ ميليون ولادت در كشور افزوده خواهد شد و همين موضوع از پيري و سالمندي جامعه جلوگيري خواهد كرد.
از وقتي كه آمار قبولي دختران در كنكور دانشگاهها از پسران پيشي گرفت مساله عدم تمايل به ازدواج هم به يكي از چالشهاي جامعه تبديل شد. بسياري بر اين باورند كه دختران تحصيل كرده و شاغل تمايل زيادي به ازدواج ندارند. البته تحصيل و اشتغال تنها دليل اين عدم تمايل نيست. مشكلات اقتصادي و نداشتن دورنمايي روشن از آينده نيز تاثير مهمي در اين تصميم داشته است. چرا كه اگر نگاهي به آمارها بيندازيم ميبينيم كه بيشترين آمار طلاق هم به دليل همين مشكلات اقتصادي و عدم توانايي تامين معيشت مربوط ميشود.
از سوي ديگر تجرد زنان در هر جامعهاي تا حد زيادي وابسته به تجرد مردان است؛ بنابراين عواملي كه باعث افزايش تجرد در مردان ميشود، تأثير خود را از طريق بازار ازدواج بر تجرد زنان هم ميگذارد. بنابراين مسائل اقتصادي اهميت پيدا ميكند؛ زيرا ازدواج مردان به دليل آنكه سرپرست خانوار محسوب ميشوند و بايد تأمينكننده مخارج خانوار باشند، تحت تأثير وضعيت اقتصادي و شغلي قرار ميگيرد و زماني كه مردان به دليل مشكلات اقتصادي يا هر دليل ديگري تشكيل خانواده را به تأخير بيندازند، ناگزير تجرد زنان نيز تشديد ميشود؛ زيرا عرضه همسر در حوزه ازدواج براي زنان كاهش مييابد.
شيريني زندگي مجردي مانع ازدواج ميشود
مصطفي اقليما، پدر علم روانكاوي ايران درباره عدم تمايل جوانان و به خصوص دختران براي ازدواج به «تعادل» ميگويد: از وقتي كه بسياري از دختران از شهرهاي مختلف كشور با قبول شدن در دانشگاه وارد تهران شدند و حتي بعد از اتمام تحصيل هم به دليل وجود امكانات متنوع در اين شهر ماندگار شدند شكلي از زندگي مجردي به وجود آمد كه شيريني آن براي برخي باعث شد تا ديگر به ازدواج تن ندهند.
او ميافزايد: بسياري از دختراني كه تن به ازدواج نميدهند همانهايي هستند كه هم تحصيلات بالايي دارند و هم شاغل هستند و به نوعي از پس هزينههاي زندگي خود برميآيند پس در شرايط كنوني كه مشكلات اقتصادي هر روز افزايش پيدا ميكند ترجيح ميدهند بدون اينكه مسووليت تازهاي بر عهده شان گذاشته شود به زندگي مجردي خود ادامه دهند.
اقليما درباره شيرينيهاي زندگي مجردي ميگويد: همين كه شما مسووليت افراد ديگري را بر عهده نداريد. هيچ كس نيست كه در مورد مسائل مختلف به شما امر و نهي كند، براي وقت گذراني با دوستانتان استقلال عمل داريد و در واقع ميتوانيد به تنهايي براي زندگي خود برنامهريزي كنيد دلايلي است كه بسياري دختران جوان را از ازدواج منصرف ميكند.
عدم تمايل مردان به ازدواج هم در اين تجرد گرايي دخيل است
پدر علم روانكاوي ايران يكي ديگر از دلايل اين تجرد گرايي را عدم تمايل پسرهاي جوان به ازدواج ميداند. در واقع اين اتفاق يك امر دو طرفه است حتي اگر دختران تمايل به ازدواج داشته باشند اما نتوانند همسري مناسب پيدا كنند در نهايت مجرد باقي ميمانند. همانطور كه وقتي پسران قصد ازدواج دارند اما دختران با موانعي كه ايجاد ميكنند مانع از اين كار ميشوند باز هم مساله تجرد گرايي مطرح ميشود.
رفاه اجتماعي عامل افزايش آمار ازدواج ميشود
او در بخش ديگري از سخنانش ميگويد: مسوولان بايد به این امر توجه داشته باشند كه مهمترين عامل تشويق جوانان به ازدواج رفاه اجتماعي است. در واقع اين رفاه وقتي ميسر ميشود كه فرد توان تامين هزينههاي زندگي خود و فرد ديگري را داشته باشد. از سوي ديگر امنيت شغلي هم باعث بروز رفاه اجتماعي ميشود. اينكه جوانان بتوانند چشمانداز روشني از آينده براي خود به تصوير بكشند آنها را به ازدواج ترغيب ميكند.
تغييرات سبك زندگي
نيلوفر مرادي، كارشناس جامعه شناسي نيز در اين باره به «تعادل» ميگويد: از مساله معيشت هم نميتوان چشمپوشي كرد. همچنين تغييرات سبك زندگي و مصرفگرايي در شرايط تورمي سبب ميشود زوجهاي جوان ديرتر آماده ازدواج شوند. علاوه بر اين، فردگرايي كه در نسلهاي جديد بيش از نسلهاي گذشته مشاهده ميشود، باعث ميشود كه افراد معيارهاي سختتري براي انتخاب همسر داشته باشند. فرار از ازدواج به خاطر ترس از طلاق هم ميباشد؛ افزايش طلاق ميتواند يك حس ناامني را در جوانان و خانوادهها براي ازدواج ايجاد كند و در نتيجه جوانان سختتر و ديرتر به سمت ازدواج بروند يا معيارهاي خاصتري را براي افزايش موفقيت ازدواجشان در نظر بگيرند و حتي ممكن است از ازدواج دوري كنند. او ميافزايد: مطالعات مختلف نشان داده كه افراد متأهل نسبت به افراد مجرد سالمتر هستند و اينكه افراد متأهل كمتر دچار آسيبهاي اجتماعي ميشوند. از نظر جمعيتشناختي هم در كشورهايي مانند ايران كه خانواده يك حيطه مقدس براي فرزندآوري است، تأخير در ازدواج فرصت كمتري را براي فرزندآوري ايجاد خواهد كرد و همين امر ميتواند بر ميزان باروري و تعداد فرزنداني كه يك زن ميتواند به دنيا بياورد، تأثير بگذارد. به همين دليل است كه ازدواج اگر با تأخير زياد روي دهد، باروري را بهطور قابل توجهي كاهش ميدهد. در حال حاضر هم كشور ما از نظر شاخصهاي باروري وضعيت مطلوبي ندارد و ميزان باروري كل به زير سطح جانشيني سقوط كرده است؛ در اين شرايط تأثير سن ازدواج بر شاخصهاي باروري بسيار مهم است. مرادي در ادامه ميگويد: بهطور كلي تغيير نظام معيشتي و شغلي، افزايش تحصيلات، گسترش ارتباطات و مواردي از اين دست كه در بستر توسعه صورت ميگيرد، سبك زندگي افراد، نگرشها و تمايلات آنها را تحت تأثير قرار ميدهد كه آنها نيز پيامدهاي خودشان را به ويژه در جامعه ايران در قالب پديدههاي جمعيتي مانند افزايش سالهاي تجرد، كاهش باروري، افزايش طلاق و… نشان ميدهند.
مهمترين پيامد تجرد تأثير منفي آن بر باروري است
اين كارشناس جامعه شناسي اظهار ميدارد: مهمترين پيامد تجرد به ويژه در شرايط جمعيتي امروز ايران، تأثير منفي آن بر باروري است. زناني كه ديرتر ازدواج ميكنند، فرصت كمتري براي فرزندآوري دارند. افزايش تجرد را ميتوان مهمترين عامل تضعيف نهاد خانواده در كوتاهمدت و بلندمدت دانست.
او ميگويد: به نظر ميرسد بهبود شرايط اقتصادي و شغلي براي كساني كه تمايل كافي براي ازدواج دارند، راهحلي بيبديل باشد. راهكار ديگر، موثرسازي مشوقهاست؛ مشوقها بايد مطالعهشده باشند و نتيجهبخش بودن آن دور از انتظار نباشد. همچنين مشوقهاي ازدواج و باروري بايد براي افراد مقرون به صرفه باشد.
نوع نگاهمان را بايد تغيير بدهيم
امانالله قرايي جامعه شناس نيز در مورد راهكار جلوگيري از تجرد گرايي در جامعه با بيان اينكه همه بايد براي برطرف شدن چنين معضلاتي دست به دست هم بدهيم و به تنهايي نميتوان از چنين آسيبي عبور كرد، ميگويد: براي جلوگيري از رواج بيمنطق خانههاي مجردي بايد نوع نگاهمان در بعد خانواده و فرهنگ راتغيير بدهيم. به عبارتي تمام دستگاههاي فرهنگساز بايد در اين خصوص تلاش جدي داشته باشند. از سوي ديگر بالا بردن ظرفيتهاي علمي و شغلي در هر استان موجب تقويت پيوندهاي عاطفي و خانوادگي ميشود.
او ميافزايد: ما بايد باور به سنتهايمان را با كاربردي جديد براي جوانان تعريف كنيم؛ دستگاههاي فرهنگي بايد در كنار ابزارهايي كه امروزه وارد صحنه شدهاند نوعي زندگي بر اساس دين را با تمام ابعاد و شرايط محيطي براي جوانان ترسيم كنند و بر اساس آن فيلمها ساخته شده و كتابها نوشته شود. در حقيقت بايد بتوانيم پيامدهاي مثبت زندگيهاي گسترده و اثرات مخرب زندگيهاي تك بعدي را در قالبهاي مختلف به جامعه تفهيم كنيم.
قرايي اظهار ميدارد: قطعا دلايل مختلفي ميتواند در ازدواج نكردن اين تعداد از جوانان دخيل باشد؛ از جمله زياد شدن خانههاي مجردي، روابط نامشروع، افزايش صيغههاي موقت و... كه همه اين موارد ناشي از افزايش توقعات جوانان و هم چنين مشكلات اقتصادي به وجود آمده بر سر راه آنها است، همه دست به دست هم داده است تا اين جوانان كمتر به سمت ازدواج بروند و به زندگي مجردي خود ادامه دهند. همچنين بيكاري، گران شدن مسكن، مهريههاي نامتعارف، تورم، هزينههاي سنگين ازدواج، خريد جهيزيههاي نامعقول از جمله عوامل اقتصادي است. همچنين عدم مسووليت پذيري پسران و ترس آنها از اداره زندگي و خانواده از جمله عوامل رواني و رفتاري براي كاهش ازدواج در كشور است.