فرشاد مومني اهميت مشاركت مردم ايران در سرنوشت سياسي و اقتصادي خود را تبيين كرد

باز كردن باب مشاركت باطل‌السحر همه بحران‌ها

۱۴۰۳/۰۳/۰۶ - ۰۰:۱۷:۲۷
کد خبر: ۳۱۳۳۰۹
باز كردن باب مشاركت  باطل‌السحر همه بحران‌ها

فرشاد مومني گفت: بر اساس گزارش گمرك درباره سال ۱۴۰۲ معلوم شده كه اقلام صادراتي موسوم به دانش‌بنيان ما هر تن ۶۹۰ دلار ارزش داشته در حالي كه اقلام وارداتي ما هر تن حدود ۴۵۰۰ دلار ارزش دارد. اهميت اين تفاوت بنيادي در اين است كه ما بايد بفهميم لفظ دانش‌بنيان يك مشترك لفظي است.

فرشاد مومني گفت: بر اساس گزارش گمرك درباره سال ۱۴۰۲ معلوم شده كه اقلام صادراتي موسوم به دانش‌بنيان ما هر تن ۶۹۰ دلار ارزش داشته در حالي كه اقلام وارداتي ما هر تن حدود ۴۵۰۰ دلار ارزش دارد. اهميت اين تفاوت بنيادي در اين است كه ما بايد بفهميم لفظ دانش‌بنيان يك مشترك لفظي است. وقتي در شرايطي كه فاجعه‌آميزترين فشارهاي تحريمي را داريم آنچه كه وارد مي‌كنيم بيش از ۶ برابر آنچه كه صادر مي‌كنيم قيمت دارد، نشان‌دهنده چيزهاي زيادي است كه كاملا به اين مربوط مي‌شود كه ما بايد حواسمان را جمع كنيم و به هيچ‌وجه در دام خود فريبي نيفتيم.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه اگر رابطه مردم و حكومتشان خوب نباشد، هزينه‌هاي اداره جامعه به اندازه‌اي بالا مي‌رود كه حكومت ناگزير سرنگون خواهد شد، گفت: وقتي ايران در يكي از كمرشكن‌ترين دوران نابرابري‌هاي ناموجه فزاينده خود است، بي معنا است كه ما الگوي مشاركتي تعريف كرده‌ايم كه هيچ كدام از آن سه مشخصه را ندارد. اگر حكومت گرامي از ظرفيت‌هاي موجود در همين شرايط استفاده كند و علائمي صادر كند كه نشان‌دهنده اين باشد كه تا حدودي تنبه و آگاهي پديدار شده، مي‌شود اميدوار بود كه از انبوه باب‌هاي مسدود شده، دو- سه باب مهم باز شود. وي با بيان اينكه سال ۲۰۲۱ و 2022 هم در مجموع از كل اقلام صادراتي ما چيزي بالغ بر ۸۵ درصدش خام‌فروشي است، تاكيد كرد: ما در قعر فهرست كشورهايي قرار داريم كه از جنبه الگوي تقسيم كار جهاني در نازل‌ترين قدرت چانه‌زني و در بالاترين شدت آسيب‌پذيري هستند. بسيار متاسفم كه گروه‌هاي ذينفعي كه متاسفانه تا اين ميزان قدرت جريان‌سازي دارند قباحت اين شدت از خام‌فروشي را حدود زيادي از بين برده‌اند.

مانع حق راي برابر ميان كشورها شد و گفت: امريكا مانع تشكيل «آي. تي. او.» شد چرا كه در آن زمان مساله عدالت مورد توجه بود و به واسطه مطالعات تاريخ ساز و بي‌بديل «رائول پربيش» و «هانس سينگل»، معلوم شده بود روند رابطه مبادله براي كشورهاي خام فروش نزولي است و بنابراين آنها قادر نخواهند بود به توسعه دست يابند. امريكايي‌ها براي «آي.تي.او.»، جايگزيني معرفي كردند به نام «گات» و عنصر كليدي آن اين بود كه زير كليد نظم متحد نباشد. گفتند ما اين اساسنامه را طراحي كرديم هر كسي آن را قبول دارد عضو شود.

 

مانع ارتقاي بنيه توليدي كشورهاي درحال توسعه

مومني گفت: «هاجون چانگ» مي‌گويد در همين سال‌هاي مياني قرن بيستم هم اين قضيه وجود داشته، در چهارچوب معاهده‌هاي موسوم به «تريپس» و «تريمز» در گات وWTO اين مناسبات را كه مي‌خواهد مانع اين باشد كه كشوري بنيه توليديش را ارتقا دهد در wto گنجانده‌اند و اكنون نيز دنبال مي‌شود. متاسفانه امروز در كشورمان، شاهد ناديده گرفتن چنين واقعيت‌هايي هستيم كه از بالا تا پايين همه به آن اذعان دارند. حداقل اين است كه مي‌توان گفت به واسطه فقدان دانش بايسته در زمينه توسعه، حرف‌هاي سست، كليشه‌اي و ترجمه‌اي مطرح مي‌كنند، اما جالب اين است كه اكنون آنها ژست تهاجمي دارند. آنها كه اين بديهي‌ترين واقعيت‌ها را ناديده مي‌گيرند به كساني كه اين واقعيت‌هارا هشدار مي‌دهند، برچسب توطئه‌انديشي مي‌زنند و مي‌گويند شما دچار توهم توطئه هستيد! در حالي كه كساني كه از دريچه اقتصاد سياسي توسعه روي مفهوم توطئه و توهم توطئه كار كرده‌اند مي‌دانند آنچه كه توهم است، اصل وجود توطئه نيست.

وي تاكيد كرد: هر كس با هر سطح از تجربه در ابتدايي‌ترين روابط خود رگه‌هايي از توطئه‌هاي رقباي بالقوه را مشاهده مي‌كند. همين اكنون چرا امريكايي‌ها بالغ بر ربع قرن است كه انتشار بخش‌هايي از اسناد پژوهش‌هاي علمي‌شان را طبقه بندي كرده‌اند! آنگونه كه بيانيه كنگره امريكا اذعان مي‌كند مي‌خواهند از سرقت تكنولوژيك، به ويژه توسط چيني تبارهاي مقيم امريكا، جلوگيري كنند. وقتي براي كشورهايي با آن سطح قدرت، اين قضيه موضوعيت دارد واقعا برخي در عين ناآگاهي‌هاي حيرت‌انگيز، با روحيه بسيار قوي، ديگران را متهم به توهم مي‌كنند. در ادبيات توسعه و اقتصاد سياسي توسعه، گفته مي‌شود توهم اين است كه فكر كنيم توطئه به يقين و جبرا با موفقيت روبرو مي‌شود. در اقتصاد سياسي توسعه به اين مساله توهم گفته مي‌شود. اصل وجود توطئه محرز و مسلم است، اما اگر كسي فكر كند كه در برابر توطئه مصلوب‌الاختيار است متوهم است. 

رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، با بيان اينكه مصلوب‌الاختيار نبودن كشورهايي كه در معرض توطئه هستند، از توانمندي‌هايي جامعه بيرون مي‌آيد، توانمندي‌هايي كه ناشي از رابطه مبتني بر اعتماد و همكاري مردم و حكومت است، توضيح داد: به زبان بسيار ساده گفته مي‌شود، رابطه مبتني بر آن دو ويژگي ميان مردم و حكومت باطل‌السحر توطئه‌هاي بيروني است. مشابه اين مساله در رابطه با نارسايي‌ها و ناهنجاري‌هاي مربوط به روابط مردم و حكومت در داخل نيز مطرح است. به ساده‌ترين بيان گفته مي‌شود اگر رابطه مردم و حكومت‌شان خوب نباشد، هزينه‌هاي اداره جامعه به اندازه‌اي بالا مي‌رود كه حكومت ناگزير سرنگون خواهد شد. 

 

در دام خودفريبي نيفتيم

مومني با تاكيد بر اينكه آنچه توهم است وابستگي متقابل است، اضافه كرد: تنها قدرت چانه‌زني كشورها در مورد مسائل حياتي و راهبردي‌شان است كه تعيين كننده مي‌شود. گزارش گمرك نشان داد كه ما با عنوان محصولات دانش‌بنيان، اقلامي را صادر و وارد مي‌كنيم. بر اساس گزارش گمرك درباره سال ۱۴۰۲ معلوم شده كه اقلام صادراتي موسوم به دانش‌بنيان ما هر تنش ۶۹۰ دلار ارزش داشته در حالي كه اقلام وارداتي ما هر تن حدود ۴۵۰۰ دلار ارزش دارد. اهميت اين تفاوت بنيادي در اين است كه ما بايد بفهميم لفظ دانش‌بنيان يك مشترك لفظي است. وقتي در شرايطي كه فاجعه‌آميزترين فشارهاي تحريمي را داريم آنچه وارد مي‌كنيم بيش از ۶ برابر آنچه صادر مي‌كنيم قيمت دارد، نشان‌دهنده چيزهاي زيادي است كه كاملا به اين مربوط مي‌شود كه ما بايد حواس‌مان را جمع كنيم و به هيچ‌ وجه در دام خود فريبي نيفتيم. واقعيت اين است كه براي يك كشور به ‌شدت تحت تحريم اين معناي بسيار تكان‌دهنده‌اي دارد.

 

85 درصد صادرات ايران 

خام فروشي است

اين اقتصاددان با بيان اينكه براي تحميل سلطه، اعمال اراده مي‌كنند و نشانه اقتصادي آن داده‌هايي از اين قبيل است، گفت: داده‌هاي سال گذشته بانك جهاني درباره تجارت جهان براي ما به عنوان يك كشور مطالبه‌گر استقلال و توسعه خواهي، بسيار تكان‌دهنده است. در همين سال‌های ۲۰۲۱ و 2022 هم در مجموع از كل اقلام صادراتي ما چيزي بالغ بر ۸۵ درصدش خام فروشي است. ما در قعر فهرست كشورهايي قرار داريم كه از جنبه الگوي تقسيم كار جهاني در نازل‌ترين قدرت چانه‌زني و در بالاترين شدت آسيب‌پذيري هستند. بسيار متاسفم كه گروه‌هاي ذي‌نفعي كه متاسفانه تا اين ميزان قدرت جريان سازي دارند قباحت اين شدت از خام‌فروشي را حدود زيادي از بين برده‌اند و به عنوان راه‌حل به حكومت مي‌گويند عيبي ندارد اگر مردم راجع به خام فروشي نفت حساس شوند. سنگ‌آهن را اين گونه صادر كن! كه البته فجيع‌تر از قبلي است. دستكاري‌هايي در اسامي مي‌كنند تا غير‌نفتي تلقي شود، مانند غير‌نفتي تلقي كردن ميعانات گازي! قباحت آن كاملا ريخته و در اسناد رسمي هم تحت عنوان صادرات غيرنفتي از آن نام برده مي‌شود.

 

هشدار نسبت به كاهش قدرت

چانه‌زني ايران

مومني با بيان اينكه گزارش‌هاي بانك جهاني مي‌گويد ميزان صادرات كالاهاي صنعتي ساخته شده ايران، حدود يك چهارم ميانگين كشورهاي در حال توسعه است، ادامه داد: يعني ما حتي از اين زاويه در ميان كشورهاي در حال توسعه هم وضعيت اسفباري داريم. تا زماني كه اين الگوي تجارت خارجي را داريم، ضعف‌هاي بنيادي دارد به واسطه تحريم‌ها ده‌ها آسيب‌پذيري خطرناك‌تر هم دچار شده‌ايم، ازجمله اينكه مقصد اقلام صادراتي ما روزمره
كم تعداد‌تر و كم تعدادتر مي‌شود. همان طور كه مبدا اقلام وارداتي ما نيز همين مسير را طي مي‌كند و ما كارمان در حال رسيدن به جايي است كه حتي در برابر كشورهايي مانند تركيه، امارات، چين و هند با بحران قدرت چانه‌زني روبه‌رو مي‌شويم. آنها كه دستي در آتش دارند مي‌فهمند اين به چه معناست.

 وي با بيان اينكه برخي با ادعاهاي پوشالي و حرف‌هاي توخالي ايران را وارد جنگي كردند كه نتيجه آن معاهده تركمنچاي شد و اكنون نيز اين مناسبات كار مي‌كند، گفت: افرادي كه به درستي نام آنها را كاسبان تحريم گذاشته‌اند از اينكه ما مرتبا به دنبال آشوبناك كردن روابط‌مان با ديگران برويم، نان مي‌خورند؛ نبايد آينده كشور ما قرباني تندروي‌هاي ابلهانه و اغلب مشكوك شود. نبايد فراموش كرد كه اين تندروي‌ها در دوره دكتر مصدق هم وجود داشت. اينكه در اين دوره اصطلاح «توده نفتي‌ها» مطرح شد تصادفي نبود، توده نفتي‌ها آنها بودند كه راديكال‌ترين شعارهاي چپگرايانه را مطرح مي‌كردند، اما پول‌شان را از شركت نفت انگليس مي‌گرفتند.

مومني تاكيد كرد: ما بايد حواس‌مان را بسيار جمع كنيم چرا كه دائما اين مناسبات پيچيده‌تر و نامریي‌تر مي‌شود روزمره از كساني كه رگ گردن‌شان بيرون مي‌زند، حرف‌هايي مي‌شنويم كه واقعا با موازين ابتدايي عقل سليم نشان مي‌دهد خردي در آن وجود ندارد. مانند آنكه گفته بود بچه‌اي در زيرزمين خانه‌شان روي سلاح هسته‌اي كار مي‌كند. اين حرف‌ها براي كساني نان مي‌شود، اما براي كشور ما اگر جدي گرفته شود مي‌تواند خسارت‌هاي بسيار بزرگ داشته باشد. از قبيل اين حرف‌ها مكرر راجع به توان اشتغالزايي و يا ساخت فلان مدل خودرو در خانه مي‌شنويم. اين‌ها عبارت‌هاي مشكوكي است كه حتي اگر اثر ناداني و غفلت هم صادر شده باشد ما بايد نسبت به آن حساس باشيم. متاسفانه اكنون آنها ديگران را متهم مي‌كنند، چون معمولا اهل علم، اهل نجابت، ادب و حيا هم هستند و به اين حرف‌هاي بي‌پروا، بي‌ضابطه و مشكوك اعتنا نمي‌كنند. اما آنها كه از اين حرف‌ها مي‌زنند ديگران را به انواع اتهامات متهم مي‌كنند، اينجاست كه آگاهي‌ها و بلوغ انديشه‌اي در ساختار قدرت نقشي تعيين كننده ايفا مي‌كند كه ما مانند آنچه در ماجراي تركمنچاي دچارش شديم، دستاويز مطامعه بيروني‌ها نباشيم.

 

اگر قدرت همكاري با هم نداشته باشيم...

اين استاد دانشگاه با يادآوري اينكه تقريبا تمام متفكرين توسعه درباره روابط مردم و حكومت و نقشش در نجات كشور چند بحث بنيادي را مطرح كرده‌اند، خاطرنشان كرد: يكي از عالي‌ترين اين بحث‌ها را «آلبرت هيرشمن» در كتاب «استراتژي توسعه اقتصادي» مطرح كرده است. او مي‌گويد حواس‌تان باشد كه بازي توسعه، بازي جمعي است و يك يا چند فرد يا گروه، نمي‌توانند توسعه را پيش ببرند. توسعه در جايي اتفاق مي‌افتد كه در آن تمرينِ همكاري در حد نصاب قابل قبول شده باشد، اگر ما قدرت همكاري با يكديگر نداشته باشيم، گزينه رقيب همكاري، ستيز و حذف است. در جوامعي بازي جمعي در عرصه‌هاي مختلف همكارانه است كه توليد فناورانه و مبتني بر دانايي محوري در فرآيندهاي تصميم‌گيري و تخصيص منابع و عدالت‌گستري در ترتيبات نهادي با قاعده‌گذاري‌ها و تصميم‌گيري‌ها باشد. رمز امكان‌پذير شدن و مهم‌ترين پيش نياز شكل‌گيري بازي همكارانه، اين است كه حكومت شيوه تصميم‌گيري و تخصيص منابعش علم محور،
توليد محور و عدالت محور باشد.

اين استاد دانشگاه ادامه داد: آنها كه منافع‌شان از طريق عقب و فقير نگه داشتن ايران تامين مي‌شود، سعي مي‌كنند از طرق مختلف ما را گيج كنند و قدرت تشخيص ما را از بين ببرند. در ادبيات توسعه سياسي هشدار مي‌دهند كه اداي انتخابات در آوردن نشانه مردم سالار بودن يك نظم اجتماعي نيست و نشانه مشاركت مردم در سرنوشت خودشان تلقي نمي‌شود. بايد انتخاباتي برگزار شود كه از كل واجدين شرايط درصد بالايي شركت كنند والا اسم آن مشاركت سياسي مردم در سرنوشت‌شان نيست.

 

جمعيت مسافركش 2 ميليون نفر اضافه شده!

مومني اظهار داشت: از جنبه اقتصادي به واسطه رقت‌برانگيز شدن و شكننده شدن الگوي مشاركت اقتصادي كنوني مردم در سرنوشت اقتصادي‌شان، تهديدهاي بزرگ امنيت ملي و تماميت ارضي ما را تهديد مي‌كند. ما در اين زمينه وضعيت بسيار شكننده‌اي داريم. در يكي، دو سال گذشته ارقام بالغ بر يك ميليون نفري خروج از اشتغال صنعتي داريم و نزديك به دو برابر اين رقم بر تعداد جمعيت مسافركش ما افزوده شده است. اين مساله براي يك نظام تدبير امور كه قادر به تشخيص مخاطرات، اولويت‌ها و شكنندگي‌هايش است، غير قابل تصور‌ترين آژير خطري است كه بلند شده.

اين اقتصاددان افزود: اكنون به دلايل گوناگون داده‌هاي رسمي ما مي‌گويد نرخ بيكاري رسما اعلام شده زير ۱۰ درصد است. اگر چنين چيزي واقعيت داشت با توجه به نرخ طبيعي بيكاري ۸.۵ درصدي نشان مي‌داد ما در شرايط اشتغال كامل نيروي انساني به سر مي‌بريم، اما بسيار تلخ و حيرت‌آور است و نمي‌دانيم كه بايد بخنديم يا گريه كنيم كه در ماه اخير نرخ رسمي بيكاري اعلام شده گاهي اوقات از نرخ طبيعي بيكاري هم كمتر بوده است! يعني ما ماوراي اشتغال كامل هستيم. در حالي كه از بيرون كه نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم در ۳۰ ساله گذشته همواره نزديك به دو، سوم جمعيت در سنين فعاليت ايران هيچ نقشي در توليد ملي ندارند. درست مانند ماجراي صادرات غيرنفتي است، گويي از خودفريبي لذت مي‌بريم! در رابطه با نرخ اشتغال و بيكاري هم گويي دچار چنين عارضه‌اي هستيم.

 

نقش آفريني گروه سني 15 تا 26 ساله بيكار در «بهار عربي»

مومني با يادآوري اينكه نزديك به دو سوم جمعيت در سنين فعاليت ما هيچ نقشي در توليد ملي ندارند، خاطرنشان كرد: آنها كه موازين اصولي حفظ تماميت ارضي و امنيت ملي را در شرايط پيچيده و منطقه به غايت پرچالش ما مي‌فهمند، بايد از اين مساله عبرت بگيرند. وقتي ماجراي بهار عربي پديدار شد، تمام جهان حداكثر ظرفيت دانايي خود را براي شناسايي آن به كار گرفت. يكي از يافته‌هاي آن مطالعات اين بود كه گفتند پرچمدار اين تحولات سريع و فراگير در كشورهاي عربي گروه جمعيتي خاصي بودند كه مخفف انگليسي آن «ان.‌اي.‌اي.تي» كه اصطلاحا به آن «گروه سني نيت» مي‌گويند بوده‌اند. گروه سني ۱۵ تا ۲۶ ساله كه هيچ ردي از آنها در نظام داده‌هاي ملي وجود ندارد، نه شاغلند و نه در حال تحصيلند و نه در حال مهارت‌آموزي هستند؛ يعني در اوج شكوفايي توانايي ذهني و جسمي‌شان، هيچ ردي از آنها در فعاليتي كه خيري براي جامعه وجود داشته باشد، وجود ندارد.

اين عضو هيات علمي دانشگاه تصريح كرد: تمام مطالعه‌هاي كليدي اقتصاد سياسي كه ارزيابي‌هاي خود را از تجربه بهار عربي مطرح كرده بودند عنوان كردند كه كليددار آن ماجراها اين گروه سني از جمعيت بودند. بعد با اصرار و پافشاري تعدادي از كارشناسان دلسوز و با شرافت ما در وزارت كار بالاخره، حدود دو سال پيش گزارش ملي در اين زمينه منتشر شد كه يكي از زنگ‌هاي خطري كه اهل تحليل با توجه به اين گزارش به آن رسيده‌اند اين بود كه وزن جمعيتي اين گروه در ايران جزو بالاترين‌ها در جهان است.

وي توضيح داد: در گزارش وزارت كار گفته شده بود ۷۰ درصد جمعيت ايراني اين گروه خانم هستند. آيا از اين دريچه مي‌توان به تحولات اخير ايران نگاه كرد. در مرزهاي دانش توسعه گفته مي‌شود اين يكي از كانون‌هايي است كه بايد نسبت به آن حساس بود. سهل انگاري راجع به آمارِ با كيفيت منتشر كردن در خصوص اشتغال و بيكاري، مي‌تواند كشور را در معرض چه مخاطراتي قرار بدهد و واقعا چقدر افراد بايد سقوط كرده باشند كه براي خودنمايي يا ديگر فريبي و خودفريبي، راه را براي اينكه ديد واقع‌بينانه راجع به اشتغال پيدا كنيم، باز نكند.

 

ارائه آمار غيرواقعي مشروعيت نمي‌آورد

اين استاد دانشگاه با بيان اينكه در امريكا شش گونه آمارگيري براي درك ميزان جمعيت شاغل و بيكار انجام مي‌شود، گفت: تبليغات مي‌كنند كه بيشتر از اينكه مشروعيت‌ساز باشد، مشروعيت‌سوز است؛ چرا كه وقتي به هر خانواده‌اي مراجعه مي‌كنيد، مي‌بينيد كه چند عضو بيكار دارند، معلوم است كه اين حرف‌ها مانند پاشيدن نمك روي زخم خانواده‌ها است. اين عملكردها مشروعيت نمي‌آورد.

مومني با بيان اينكه ‌گزارش مركز پژوهش‌هاي مجلس نشان داد كه اين آمارها در ارتباط با ميزان اشتغال و بيكاري ۱۱ ايراد جدي دارد كه بر اساس آنها اين داده‌ها هيچ كمكي براي فهم واقعيت به ما نمي‌كند و ما را از واقع‌بيني و فهم بايسته‌ها دور مي‌كند، تاكيد كرد: در دانش توسعه گفته مي‌شود ما با تقدم امر سياسي روبه‌رو هستيم. اهميت مشاركت سياسي از مشاركت اقتصادي نيز بيشتر است. در چنين شرايطي تحت هر عنوان و بهانه اگر باب احساس تعلق مردم به جامعه‌شان مسدود يا تا حدودي مسدود شود بدون ترديد، خيانت بزرگ به كشور است.

 

جمعيت بيكار زنان تحصيل كرده

بالاي ۷۰ درصد است

وي با توضيح مفهومي با عنوان «توازن دوگانه» با بيان اينكه اگر در بازار سياست بحران مشاركت داشته باشيد، به يقين در بازار اقتصاد هم خواهيد داشت و بالعكس، گفت: براي اينكه هزينه‌ها و خطرات اين ناديده گرفتن‌ها و سهل‌انگاري‌ها و خداي نكرده مسائل فراتر از آن را خوب درك كنيد، گزارش مركز پژوهش‌ها را ببينيد كه مي‌گويد جمعيت بيكار در ميان زنان تحصيلكرده ايران بالاي ۷۰ درصد است. عزيزاني كه مي‌خواهند اين كشور روي آرامش، عزت، ارتقای كيفيت زندگي مردم، استقلال و اتقاي قدرت چانه‌زني را در جهان ببينند، آيا مي‌توانند دلالت‌هاي اين ارقام را بفهمند؟! چرا اين مساله جزو مسائل حياتي ما نيست و رسانه‌هاي كليدي ما در اين رابطه مطلقا سكوت مي‌كنند؟

 مومني با بيان اينكه مي‌خواهيم مردم در جامعه‌شان مشاركت توسعه‌گرا داشته باشند بايد حكومت به سمت علم محوري، توليد محوري و عدالت محوري برود، اضافه كرد: وقتي نرخ بهره‌اي را با توجيه‌ها در بازار پول به جريان مي‌اندازند كه قيمت تمام شده پول براي
توليد كنندگان ما نزديك ۸ برابر سود انتظاري بنگاه‌هاي بزرگ توليدي‌مان مي‌رسد مشخص مي‌شود توليد محوري در اولويت اين نظام قاعده گذاري نيست، بلكه گويي شيره جان توليد كنندگان را مكيدن و آن را تقديم رباخوارها و شبه‌رباخوارها كردن براي‌شان اهميت بيشتري دارد. مشابه اين مساله در سياست‌هاي مالي، تجاري و صنعتي دولت هم وجود دارد.

اين استاد دانشگاه با بيان اينكه در ميان متفكران بزرگ توسعه مي‌گويند مهم‌ترين متغير كنترلي ادعاهاي مربوط به مردم‌سالاري اين است كه از درون اين
مردم سالاري ادعايي، چقدر صداي فقرا شنيده مي‌شود، تصريح كرد: صداي اغنيا كه در هر رژيمي و تحت هر شرايطي شنيده مي‌شود، وقتي نرخ بهره را اينگونه مي‌كنيد، يعني هيچ اهتمامي به شنيدن صداي فقرا نداريد. وقتي گزارش‌هاي رسمي مي‌گويد در شرايط تورمي چهل و چند درصدي اندازه منابعي كه براي فقرزدايي در نظر گرفته‌ايد، رشد كمتر ازيك هشتم تورم رسما اعلام شده است، يعني ما روند قهقرايي تشديد فقر را در چارچوب الگوي تخصيص منابع بودجه ۱۴۰۳ تدارك ديده‌ايم. مومني يادآور شد: اگر مردم مشاركت نداشته باشند از يك طرف هزينه‌هاي اداره جامعه تا مرزهاي كمرشكن شدن براي ساختار قدرت بالا مي‌رود و از سوي ديگر طمع خارجي‌ها براي اينكه ما را تحت سلطه خود درآورند افزايش پيدا مي‌كند.

 

در اسارت آدرس‌هاي عوضي هستيم

رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با بيان اينكه ما در اسارت آدرس‌هاي عوضي هستيم، گفت: توليد كننده‌ها در تشريح علل بحران در فضاي كسب و كار مي‌گويند، ناامني حقوق مالكيت، بي‌ثباتي و پيش بيني‌ناپذيري، سياست‌هاي مخرب اقتصادي دولت و فساد گسترده، بي‌پناهي مردم در برابر ديوانسالاري كم‌كيفيت دولت مهم‌ترين موانع سرمايه‌گذاري توليدي است. تحت عنوان بهبود فضاي كسب و كار ببينيد عزيزان روي چه چيزهايي تبليغ مي‌كنند! ما همچنان در قعر بحران انگيزش براي سرمايه‌گذاري مولد هستيم و تا زماني كه اين گونه باشد، نمي‌توانيم اشتغال با كيفيت براي جمعيت بزرگ دانش‌آموخته‌هاي‌مان تدارك ببينيم. اما متاسفانه اطلاعي بايسته به اين مباحث صورت نمي‌گيرد. در اين شرايط با توجه به بحث توازن دوگانه، وقتي مشاركت اقتصادي به اين شكل عريان تا اين اندازه شكننده و از ريخت افتاده باشد، روشن است كه مشاركت سياسي نيز به شكل معني‌دار انسداد مي‌شود.

 وي اضافه كرد: مفهوم مشاركت نيز مشترك لفظي است، مشاركت واقعي مشاركتي است كه در آن هم مشاركت در فرآيندهاي تصميم‌گيري به صورت معني‌دار وجود داشته باشد، هم مشاركت در فرآيندهاي اجرايي ايجاد شود و هم مشاركت در منافع حاصل از آن فعاليت رخ بدهد. وقتي ايران در يكي از كمرشكن‌ترين دوران نابرابري‌هاي ناموجه فزاينده خود است، بي معنا است كه ما الگوي مشاركتي‌اي تعريف كرده‌ايم كه هيچ كدام از آن سه مشخصه را ندارد. اگر حكومت گرامي از ظرفيت‌هاي موجود در همين شرايط استفاده كند و علائمي صادر كند كه نشان‌دهنده اين باشد كه تا حدودي تنبه و آگاهي پديدار شده، مي‌شود اميدوار بود كه از انبوه باب‌هاي مسدود شده، دو، سه باب مهم باز شود.

مومني گفت: شرم‌آور است كه در اسناد رسمي حكومتي اسم دهه ۱۳۹۰ را دهه از دست رفته گذاشتند؛ چرا كه در عرض يك سال حدود ۷۰۰ ميليارد دلار و هزاران هزار ميليارد تومان به اين اقتصاد تزريق شده و در سال پاياني اين دهه اندازه كيكي كه توليد شده اندازه همان چيزي است در آغاز دهه بوده است؟! تازه اين كارنامه جزو آبرومندترين وجوه اين دهه است و ما وجوه بسيار پرفاجعه ديگر هم تجربه كرديم. بنابراين بايد نظام تصميم‌گيري‌هاي اساسي ما متوجه شود كه مناسبات معطوف به ستيز و حذف محصول مناسبات رانتي است. در حالي كه اگر مناسبات مبتني بر تشويق، خلاقيت و توليد شود، انگيزه‌هاي همكاري و اعتماد افزايش مي‌يابد و انگيزه ستيز و حذف سقوط پيدا مي‌كند. اميدوارم عزيزان معاني اين نكته‌ها را به خوبي درك كنند.

 

باطل‌السحر همه بحران‌ها

اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با تاكيد بر اينكه باز كردن باب مشاركت در سرنوشت سياسي و اقتصادي ايران مي‌تواند باطل‌السحر همه ناكامي‌ها، فسادها و بحران‌ها ناكارآمدي‌هاي مختلف در همه عرصه‌هاي حيات جمعي باشد، گفت: هر ميزان سطح مشاركت حقيقي مردم در سرنوشت خود بالا برود با روند غير قابل باوري، نااطميناني‌ها، ناامني‌ها و بي‌ثباتي‌ها كاهش پيدا مي‌كنند. با تكيه بر دانايي‌هاي جمعي بومي مشاركت كنندگان، امكان جايگزين كردن نهادهاي كژ كاركرد با نهادهاي خوب و با كيفيت فراهم مي‌شود. با اين اقدام، توانمندي‌هاي نظام ملي در مهار شوك‌هاي برون‌زاي نامطلوب و انعطاف نظام ملي افزايش پيدا مي‌كند و جامعه به سمت عدالت اجتماعي و دستاوردهاي توزيعي بهتر نظم سياسي اجتماعي اقتصادي حركت مي‌كند و به اين ترتيب توسعه امكان‌پذير مي‌شود.

 اين استاد دانشگاه گفت: صميمانه اميدوارم اين مساله كه جزو تعهدات بنيانگذاران جمهوري اسلامي بوده از سوي حكومتگران جدي گرفته شود. تعهد آنها اين بود كه حكومتگران خادم باشند و مردم صاحبان حق و ولي‌نعمتان حكومتگران باشند. مشاركت يعني اين مناسبات عينيت يابد. در اين صورت دستاوردهايي كه برجسته‌ترين متفكران توسعه جهان نويد مي‌دهند، موضوعيت پيدا مي‌كنند.

مومني خاطرنشان كرد: ايران تقريبا جزو معدود كشورهايي است كه در دنيا در قرن بيست و يكم سه بار جنبش اجتماعي فراگير براي برون‌رفت از دورهاي باطل جهل، فساد، استبداد، عقب‌ماندگي و دست نشاندگي را تجربه كرده است. اهل خرد و دانايي بايد روي اين موضوع سرمايه‌گذاري بزرگ كنند كه با اينكه در هرسه اينها، ‌بي‌سابقه‌ترين فشارهاي داخلي و خارجي وارد شد، در عين حال بي‌سابقه‌ترين دستاوردهاي تاريخ اقتصادي و سياسي قرن بيستم هم در همين سه مقطع رخ داده است. در مقاطع جنبش مشروطه، ملي كردن نفت و انقلاب اسلامي درخشان‌ترين كارنامه‌ها را داشته‌ايم اما نكته كليدي آن اين بود كه اين دستاوردها تداوم نداشت؛ چرا كه با مداخله‌هاي آگاهانه قدرت‌هاي سلطه‌گر و جهل و دست‌نشاندگي و فساد بخش‌هايي از ساختار قدرت، مردم سرخورده شدند و مشاركت آنها در سرنوشت سياسي و اقتصادي‌شان لطمه ديد.

 رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد اضافه كرد: بزرگ‌ترين رقيب ما چيني‌ها هستند كه دو بار چنين تلاشي داشته‌اند، اما پرسش بزرگ اين است كه چرا چيني‌ها با دو بار تلاش توانستند و ما با سه بار تلاش هنوز موفق نبوده‌ايم؟ پاسخ آن در يك عبارت مساله مشاركت است كه درباره چين نكات ظريف بسيار خارق‌العاده‌اي دارد. جالب است كه چگونه يك حزب كمونيست روي كار باشد اما در عين حال باب مشاركت گسترده مردم در امورشان باز باشد. ساختار نهادي ما در حد نصاب مشوق و متعهد به علم محوري، توليد محوري و عدالت محوري در فرآيندهاي تصميم‌گيري و تخصيص منابع نيست، در حالي كه راه نجات ما از اين مسير مي‌گذرد. اميدوارم در شرايط خطيري كه كشورمان در آن با انواع شكنندگي‌ها روبرو است از اين ذخيره بي‌كران مردم به شكل اصولي استفاده شود تا باطل‌السحر همه توطئه آفريني‌ها و سنگ‌اندازي‌هاي مشكوك خارجي باشد.

برون رفت از دورهاي باطل با منشأ فقر

به گزارش جماران، دكتر فرشاد مومني اقتصاددان و رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد كه در نشست بررسي «ضرورت و اهميت مشاركت مردم ايران در سرنوشت سياسي و اقتصادي خود؛ بيم‌ها و اميدها»، سخن مي‌گفت، با بيان اينكه برگزاري اين جلسه براي ما از نظر روحي بسيار دشوار بود، خاطرنشان كرد: جامعه ما كه دايما در معرض شوك‌هاي بعضا تلخ و پرخسارت است، مجددا در معرض يك شوك بزرگ ديگر قرار گرفت و طبيعتا آنچه كه در ادبيات توسعه به ما براي فهم بايسته‌‌هاي مواجهه با چنين شرايطي كمك مي‌كند، مي‌گويد بايد براي برون‌رفت از دورهاي باطل توسعه نيافتگي قابليت‌هاي نظام ملي را افزايش دهيم؛ به گونه‌اي كه در برابر هر يك از اين شوك‌ها قادر باشيم آسيب‌‌هايمان را به حداقل برسانيم و ظرفيت‌‌هايي ايجاد كنيم كه بر فراز اين آسيب‌‌ها در جست‌وجوي راه‌حلي براي برون‌رفت از دورهاي باطل با منشأ فقر و عقب‌ماندگي شويم.

وي ادامه داد: صرف نظر از وجه عاطفي اين مساله، به قاعده منطق‌هاي حاكم بر هر شوكي كه به نظام حيات جمعي ما وارد مي‌شود كه اين خطر را ايجاد مي‌كند كه برخوردهاي هيجاني، شتاب‌زده و انفعالي در اولويت قرار گيرد، به نظر مي‌رسد شايد مهم‌ترين خدمتي كه مي‌توانيم در چنين شرايطي داشته باشيم اين است كه مساله را در كادر انديشه توسعه و بر محور گشايش افق‌‌هايي براي ديدن اصولي واقعيت‌ها ارتقاء و توانمندي‌‌هاي داخلي به كار بگيريم.

اين استاد تمام دانشگاه علامه طباطبايي اضافه كرد: حداقل در طي بالغ بر ۲۵۰ سال گذشته كه جامعه بشري در اثر موج‌‌هاي چندگانه تحولاتي كه در بنيه توليدي كشورها پديدار شده و مساله شكاف، فاصله و نابرابري‌‌هاي بحران ساز در ابعادي بي‌سابقه در طول تاريخ بشر مرتبا رو به افزايش است، حياتي‌ترين مساله‌‌اي كه از اين دريچه، براي ما به لحاظ تاريخي موضوعيت داشته و واكنش طبيعي جامعه ما بوده، مساله مطالبه استقلال‌خواهي است.

 مومني با بيان اينكه مطالبه استقلال‌خواهي وجوه و مراتب پرشماري دارد، عنوان كرد: در كل اين دوره 250 ساله، دستاوردهاي نظري قابل اعتنايي كه براي اداره با عزت و آبرومند و با كيفيت نظام‌‌هاي ملي تدارك شده، به ما مي‌گويد هر كشوري با طيفي از رقباي بيروني و دروني براي ساختار قدرت خود روبرو است. اينها دايما مترصد هستند كه ساختار قدرت موجود را به زير بكشند و در راستاي منافع و مطامع خود جايگزين‌‌هايي چه از نوع خارجي و چه نوع داخلي، تدارك ببينند. گفته مي‌شود در اين ميان در پاسخ به اين پرسش كه آيا رابطه‌اي بين رقباي داخلي و خارجي هم مي‌شود تصور كرد، ظريف‌ترين نكته‌اي كه از جنبه نظري مطرح شده اين است كه آري! ميان آنها رابطه‌اي تنگاتنگ وجود دارد و اين رابطه تنگاتنگ تابع كيفيت رابطه مردم با حكومتشان است.

 رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد توضيح داد: براي رقباي خارجي و رقباي داخلي ساختار قدرت، در جامعه‌‌هايي كه از يك رابطه مبتني بر حسن اعتماد و با انگيزه‌‌هاي همكاري بين مردم و حكومت برخوردار هستند، اعمال اراده براي تحقق مطامع تا مرز امتناع پرهزينه مي‌شود. از سوي ديگر نيز به لحاظ تاريخي، در كل دوره ۲۵۰ ساله گذشته تاريخ ايران، يعني پس از نقطه عطف نخستين موج انقلاب صنعتي تا امروز، توافق نظري فراگير وجود دارد كه اگر كوچك‌ترين اختلالي در رابطه با دو مشخصه اعتماد متقابل و انگيزه همكاري متقابل پديدار شود، پيوندي نظام وار ميان ساختار قدرت موجود كه مي‌خواهد مستقل از مردم و اراده آنها و با اعمال استبداد امور را اداره كند با استعمارگران پديدار مي‌شود. وي اضافه كرد: براي كساني كه از اين زاويه تاريخ ۲۵۰ ساله گذشته ايران را دنبال مي‌كنند، بي‌شمار شواهد از اين پيوند قابل ذكر است. شايد يكي از عريان‌‌ترين، تلخ‌‌ترين و قبيح‌‌ترين آنها، مصرحاتي است كه در قرارداد تركمنچاي ميان طرف ايراني و روسي بسته شده؛ به گونه‌اي كه طرف روسي صرف نظر از اينكه در ايران خواسته مردم چيست به صراحت تعهداتي درباره خاندان قاجار بر عهده گرفته است. چند ساله قبل و بعد از انقلاب مشروطيت، كه استبداد قاجاري حاضر نبود به خواسته‌‌هاي حداقلي مردمش تن دهد، هر تلاشي كه مردم ايران براي مقيد كردن و محدود كردن قدرت قاجارها صورت مي‌دادند، بلافاصله سرنيزه، توپ و گلوله روسي به سوي مردم ايران و پاكدامن‌ترين چهره‌هاي ملي از ميان نخبگان سياسي و فكري ما نشانه مي‌رفت.

 اين اقتصاددان اظهار كرد: اين مساله در دوره پهلوي هم به همين صورت قابل مشاهده است، اما همه كساني كه از دريچه انديشه توسعه به مساله سازوكارهاي اعمال سلطه و برقراري روابط دست نشاندگي وابستگي و مستعمرگي چشم دوخته‌اند مي‌دانند كه هر ميزان كه به زمان حال نزديك‌تر مي‌شويم، سازوكارهاي اعمال سلطه اجانب با دو خصلت برجسته قابل ردگيري است. اين سازوكارها دايما رو به پيچيدگي مي‌گذارد و دايما نامرئي‌تر مي‌شوند.

 به گفته مومني، هر ميزان به شرايط كنوني نزديك مي‌شويم، شدت اين پيچيدگي و نامرئي شدن به اندازه‌اي افزايش پيدا مي‌كند كه بعضي‌ها اصل وجودش را منكر مي‌شوند. اين هم يكي از شگفتي‌هاي زمانه ماست! زماني اينگونه است كه به واسطه اينكه نفس اين اتهام، براي هر حكومتي تلخ، دردناك و شرم آور است. زماني هم هست كه ساختار قدرت، اصل وجود نظام سلطه را انكار مي‌كند و زماني هم هست كه نخبگان فكري در اين زمينه فعال مي‌شوند. خوشبختانه يا متاسفانه، ساختار قدرت كنوني ما، هرگز اصل وجود طمع خارجي براي به كنترل درآوردن ساختار قدرت را نفي و انكار نكرده است؛ اما براي نخبگان انديشه‌اي واقعا بايد فكري كرد كه بعضي از آنها با ژست و تبختر، حرف‌هايي مي‌زنند كه حتي براي يك فرد عامي عادي هم قبيح است؛ چه رسد به فردي كه سرد در كتاب و كتابت دارد و قلم به دست است.

 اين استاد دانشگاه ادامه داد: با همه ادعاهايي كه بسياري از سلطه‌گران دنيا مطرح مي‌كنند به صراحت اسنادي منتشر مي‌شود و در آن گفته مي‌شود از نقطه عطف ۱۳۹۷ به بعد ابزار تحريم با هدف براندازي ساختار قدرت كنوني طراحي شده، واقعا نفي و انكار اين پديده به ويژگي‌هايي نياز دارد كه بيان آنها خجالت‌آور است. اما بسيار متاسف هستم كه بگويم بخش قابل اعتنايي از كساني كه در ايران ادعاي نخبگي دارند، چنين ادعاهايي كرده‌اند! در همين چند ماه اخير كساني از ميان مشاهير چهره‌‌هاي دانشگاهي و دست‌اندركار سياست‌گذاري اقتصادي كشور، گفته‌اند پديده وابستگي و سلطه، پديده عهد عتيق است؛ حتي يكي از آنها گفت پديده وابستگي و سلطه مربوط به دوران كودكي من بود و در دوران كنوني ما در دنيا با وابستگي يك‌طرفه روبرو نيستيم بلكه با وابستگي متقابل روبه‌رو هستيم!

 

ضريب اهميت تجارت «پفك»

با «سلاح و دارو»

مومني اظهار كرد: پيش از اين نيز در نهايت ادب و احترام نسبت به بعضي افراد خاصي كه متاسفانه چنين برداشتي از دنياي واقعي ما دارند، گفتم اگر كهنگي و قدمت را مبناي بي اعتباري مي‌دانيد، انديشه وابستگي متقابل به مراتب عقب افتاده‌تر و ارتجاعي‌تر از انديشه وابستگي‌هاي يك سويه و معطوف به مناسبات استعماري است. ايده وابستگي متقابل، ايده‌اي بود كه اول بار اقتصادشناسان سرشناس كلاسيك مطرح كردند و با سلسله مفروضاتي كه امروز وهم آلود بودن يا غرض‌آلود بودن و يا واجد هر دو وصف ذكر شده آنها آشكار است مي‌گفتند ضريب اهميت كالاهايي كه كشورها صادر يا وارد مي‌كنند يكسان است. اگر بخواهيم به زبان امروز بگوييم مثلا از نظر اقتصاددانان كلاسيك، ضريب اهميت تجارت پفك نمكي با تجارت سلاح يكسان است و يا ضريب اهميت مواد غذايي و دارو با ضريب اهميت شكلات و آبنبات يكسان است! به اين، توهم همگن‌پنداري مي‌گويند.

 رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد افزود: بسيار جاي تاسف است كه كساني بادي در غبغب بيندازند و اكنون همچنان اين توهم را دامن بزنند و بعد ژست آوانگارد و انتقادي هم بگيرند! اين درست مانند اين است كه خود كودتاچي‌ها به كودتا عليه دولت ملي دكتر مصدق اذعان كردند و بعضي‌شان عذرخواهي هم كردند، اما كساني در ايران داريم كه هنوز مي‌گويند نه! چه كودتايي!؟ كجاي آن كودتا بوده است!؟

 وي با تاكيد بر اينكه به دليل روند رو به پيچيدگي و نامرئي شدن، لازمه حفظ استقلال ملي‌مان اين است كه در اين زمينه بيشتر گفت‌وگو كنيم و سطح دانايي‌هاي عمومي را بالا ببريم، خاطرنشان كرد: به آن فرد محترمي كه دستي در آموزش اقتصاد و سياست‌گذاري اقتصاد دارد، توصيه مشفقانه مي‌كنم كه عزيزم! در حيطه مطالعات سطح خرد و كلاني كه شما روي آن متمركز هستيد، اساسا جايگاهي براي مفهوم وابستگي در نظر گرفته نشده، بنابراين اگر شما صلاحيتي در زمينه مطالعات توسعه نداريد، بهتر است تا زماني كه چنين صلاحيتي كسب نكرده‌ايد همسو با منافع بيروني‌ها از يك مساله حياتي و سرنوشت‌ساز ملي حساسيت زدايي نكنيد. چيزي را كه از نظر انديشه ورزانه توسعه، امري مسلم است نفي و انكار نكنيد. درست مانند مساله كودتا، دست‌اندركاران اين بازي خودشان به صراحت اعلام مي‌كنند كه ما مطامع مشخصي را تا حد براندازي حكومت از دريچه تحريم‌ها دنبال مي‌كنيم.

مومني با بيان اينكه همان كساني كه تصورشان بر اين است كه دنياي موجود ما دنياي با برابري كامل قدرت، ثروت و همترازي كشورها است وقتي مي‌خواهند اظهار فضل كنند مهم‌ترين عبارتي كه به كار مي‌برند اين است كه ما بايد با دنيا رابطه داشته باشيم، ادامه داد: چنين اظهار فضلي براي كشوري كه در طول تاريخش متصل كننده قاره‌ها به يكديگر و هميشه تاريخ، يكي از چهارراه‌هاي حوادث بوده، مانند كرامات شيخ ما مي‌ماند كه پنجه را باز كرد و گفت «وجب»! معلوم است كه اگر بخواهيم هم نمي‌توانيم رابطه با دنياي خارج نداشته باشيم. اين مربوط به زماني است كه بخش اعظم دنيا هنوز كشف نشده بود، البته در آن دوره هم ما نمي‌توانستيم اينگونه باشيم، تا چه رسد به اكنون كه نزديك به ۵۰ سال از زمان طرح ايده دهكده جهاني گذشته و فاصله‌ها به‌طور روزمره در حال كاهش است.

اين اقتصاددان با تاكيد بر اينكه اصل وجود و ضرورت «رابطه» محل مناقشه نيست، آنچه كه محل مناقشه است چگونگي اين رابطه است، افزود: در اين چگونگي رابطه در ادبيات توسعه همين امروز هم مفهومي وجود دارد با عنوان «الگوي سنتي - استعماري تقسيم كار جهاني». اين الگو كه هر كشوري در آن گرفتار باشد به صورت آشكار يا پنهان، ظاهري يا كاركردي تحت اراده بيروني‌ها است، از جنبه اقتصادي ناظر به شرايطي است كه شما صادر كننده مواد خام و وارد كننده كالاهاي ساخته شده باشيد.

 رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد ادامه داد: از نقطه عطف نخستين موج انقلاب صنعتي تا امروز، حساسيت قدرت‌هاي بزرگ و استعمارگران در هيچ عرصه‌اي به اندازه حساسيت در زمينه كارشكني براي جلوگيري از ارتقاي بنيه توليد كشورها نيست. اين تعبير را به شكل‌هايي، ده‌ها نظريه پرداز و متفكر برجسته توسعه اظهار كرده‌اند كه تقريبا جزو مسلمات است كه سازوكارهاي اعمال اراده سلطه‌گرانه در زمينه جلوگيري از اينكه كشور استقلال‌طلب و توسعه‌خواهي به بنيه توليدي قابل قبول دست يابد كه بتواند با سلطه‌گران قدرت چانه‌زني داشته باشد، وجود دارد.

 وي به كتاب منتشر شده از سوي «هاجون چانگ» با عنوان «پرتاب كردن نردبان» اشاره كرد و گفت: «پرتاب كردن نردبان»، بياني استعاري است كه اول بار «فردريك ليست» در قالب هشدار به رهبران آلمان به آن اشاره كرد و گفت فريب حرف‌هاي انگليسي‌ها كه در مقام تبليغات و شعار از كارهايي كه آنها را قدرت شماره يك صنعتي جهان كرده تبري مي‌جويند را نخوريد. بسيار جالب است كه همان زمان هم در برابر توهم وابستگي متقابل كه امثال «ريكاردو» ترويج مي‌كردند فرديك ليست عنوان كرد اگر شما به حرف‌هاي آنها گوش كنيد و در شرايطي كه به قدرت صنعتي تبديل نشديد دروازه‌هاي‌تان را باز كنيد، بدون ترديد تحت سلطه استعماري انگلستان در خواهيد آمد. اين مساله در رابطه با ربع اول قرن بيست و يكم نيز مطرح شده است.

مومني اضافه كرد: وقتي انگلستان بر هندوستان تسلط پيدا كرد، اولين و جدي‌ترين كارهايش اين بود كه در مسير به صرفه اقتصادي افتادن توليد صنعتي كالاهاي نهايي در هندوستان سنگ‌اندازي كرد. كل ظرفيت‌هاي مادي و انسان را به توليد مواد اوليه و صدور مواد خام مورد نياز براي كارخانه‌هاي صنعتي انگلستان كاناليزه كرد و اين همان الگوي سنتي استعماري تقسيم كار است و اين ماجرا تا امروز هم ادامه دارد.رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد به نحوه تشكيل سازمان‌هاي «گات» و «تجارت جهاني» اشاره كرد كه در آن امريكا به دنبال تفوق قدرت‌هاي بزرگ بر كشورهاي در حال توسعه بود و

ارسال نظر