جان كارگران قرباني قوانين دست و پا شكسته
بر اساس آمارهاي رسمي در سال گذشته هر روز نزديك به ۶ كارگر جان خود را از دست دادهاند و ناگفته پيداست كه بيشترين آمار اين مرگ و ميرها به كارگران ساختماني بر ميگردد. همان كارگراني كه حالا عطاي ماندن و كار كردن در وطن را به دليل مشكلات معيشتي، بيتوجهي مسوولان به مساله ايمني و سلامت كار، ركود سنگين ساخت و ساز در كشور و همچنين اجرايي نشدن قانون بيمه كارگران ساختماني به لقايش بخشيدهاند و شدهاند كارگران روزمزد در كشورهاي همسايه.
بر اساس آمارهاي رسمي در سال گذشته هر روز نزديك به ۶ كارگر جان خود را از دست دادهاند و ناگفته پيداست كه بيشترين آمار اين مرگ و ميرها به كارگران ساختماني بر ميگردد. همان كارگراني كه حالا عطاي ماندن و كار كردن در وطن را به دليل مشكلات معيشتي، بيتوجهي مسوولان به مساله ايمني و سلامت كار، ركود سنگين ساخت و ساز در كشور و همچنين اجرايي نشدن قانون بيمه كارگران ساختماني به لقايش بخشيدهاند و شدهاند كارگران روزمزد در كشورهاي همسايه.
مرگهاي از سر ناچاري
وقتي به مرگ و مير كارگران به خصوص آنها كه در حوزه ساخت و ساز مسكن فعاليت ميكنند، نگاه ميكنيم بيش از پيش به آنها اين حق را ميدهيم كه حتي اگر در ديگر كشورها هم جانشان را كف دستشان ميگذارند و كار ميكنند حداقل حقوقي كه دريافت ميكنند ميتواند به بهبود معيشت خانوادههايشان كمك كند.
به گواه آمار رسمي در سال ۱۴۰۲ تعداد ۲ هزار و ۱۱۵ كارگر جان خود را از دست دادهاند. بر اساس همين آمار ۴۷ درصد اين مرگ و ميرها به كارگران ساختماني تعلق دارد و بر اثر سقوط از بلندي جان باختهاند. اين در حالي است كه سالهاي زيادي كه كارگران ساختماني چشم انتظار حقوق حداقلي خود يعني قرار گرفتن تحت پوشش بيمه هستند. اتفاقي كه هر بار با اظهارات ضد و نقيض مسوولان بيهيچ سرانجامي مسكوت ميماند تا وقتي كه دوباره آماري از مرگ و مير اين كارگران منتشر شود و رسانهها به سراغ مسوولان بروند. در واقع مرگ بسياري از اين كارگران از سر ناچاري رقم ميخورد و آنها قرباني قوانين دست و پا شكسته ميشوند.
كشته و مصدوم شدن ۲۰ كارگر تنها
در دو هفته ابتدايي سال
شايد باور اين موضوع كه تنها طي ۱۵ روز ابتدايي سال ۱۴۰۳ آمار كشته و مصدوم شدن كارگران در حوزههاي مختلف به ۲۰ نفر برسد در نگاه اول برايمان غير قابل باور باشد. البته كه مسوولان وزارت كار و امور اجتماعي نيز اين آمارها را مطالعه نميكنند و از واقعياتي كه در بطن جامعه رخ ميدهد بيخبر هستند چرا كه بسياري از فعالان حوزه كارگري بر اين باورند كه آمار مرگ و مير كارگران از سال ۱۴۰۱ در مقايسه با سال ۱۴۰۲ رشدي نزديك به ۱۱ درصد را نشان ميدهد و اما مسوولان وزارت كار بر اينباروند كه آمار حوادث كار سير نزولي داشتهاند. البته دليلي هم كه براي اين آمارهاي وارونه ميآورند جالب است و ميگويند ممكن است در بين اين افراد كساني باشند كه بيمه شدهاند يا در ليست كارگران وزارتخانه قرار ندارند و ....
جلاي وطن به اميد درآمد بيشتر
زماني كارگران به خصوص آنها كه كارگر ساختماني بودند در شهرهاي داخلي كشور بستگي به شرايط آب و هوايي رفت و آمد ميكردند تا بتوانند هزينه زندگي خود و خانواده شان را تامين كنند. در فصل سرد به مناطق گرم ميرفتند و در بهار و تابستان به شهرهاي بزرگ كه رونق كسب و كار بيشتري بود.
بهروز علوي، فعال كارگري در اين باره به «تعادل» ميگويد: زماني رونق ساخت و ساز در كشور به حدي بود كه بسياري از پيمانكاران با كمبود كارگر مواجه ميشدند و همين مساله موجب شد از يك جايي به بعد با افزايش حضور كارگران كشور افغانستان در پروژههاي ساختماني مواجه شويم. اما حالا ماجرا كاملا فرق ميكند.
او ميافزايد: از يك طرف دستمزد پايين، از سوي ديگر ركود سنگين بازار مسكن و از همه مهمتر تورم باعث شده كه كارگران ايراني ديگر اميدي به بازار داخل كشور نداشته باشند و با هر سختي و مشقتي شده خود را براي كار به كشورهاي همسايه برسانند.
ديوار بلند حاشا
اين فعال كارگري در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: وقتي صحبت از ايمني كار ميشود دولت از افزايش آن سخن ميگويد از نظارت بر كارگاهها اما وقتي آمارهاي مرگ و مير و مصدوميت كارگران را نگاه ميكنيم با حرفهايي كه دولتمردان ميزنند هيچ همخواني ندارد.
او ميافزايد: بارها و بارها شده كه افرادي به عنوان فعالان حقوق كارگر به سراغ پيمانكاران رفته و از آنها در مورد ايمني افراد در محيط كار پرسيدهاند و در حالي كه كارگر بدون هيچ ايمني روي داربست بوده آنها به ما اطمينان دادهاند كه ايمني كارگاه را تضمين ميكنند و وقتي در مورد كارگران بدون ابزار ايمني ميپرسيم ميگويند آنها خودشان دوست ندارند از كلاه ايمني و ... استفاده كنند چون دست و پاگير است.
علوي با اشاره به اين حرفها و رفتارهاي غير مسوولانه ميگويد: مگر ميشود كارگر حفظ جانش برايش اهميتي نداشته باشد. بارها و بارها كارگراني كه از نبود وسايل ايمني در كارگاهها شكايت كردهاند توسط پيمانكار يا كارفرما اخراج شدهاند.
مشقت دوري از وطن در سايه ايمني كار
خسرو كارگري ۳۵ ساله است كه همين هفته پيش از كردستان عراق براي ديدار با خانوادهاش بازگشته، او در پاسخ به اين سوال كه آيا در كارگاههاي اين منطقه ابزار ايمني كار در اختيار كارگران قرار ميگيرد يا نه، ميگويد: اينجا اقامت داشتن براي كارگران بسيار سخت است. جايي كه زندگي ميكنيم بسيار كوچك و بدون امكانات است اما وقتي پاي ايمني كارگران در ميان باشد پيمانكار با كسي شوخي ندارد اگر كسي استفاده از ابزار ايمني را فراموش كند فورا اخراج ميشود.
او ميافزايد: خيلي از ما وقتي در كشور خودمان كار ميكنيم پيمانكار هيچ اهميتي براي جانمان قائل نيست. ماجراي بيمه هم كه مشخص است و همهچيز در حد حرف و شعار باقي مانده. اگر كارگري حين كار جان خود را از دست بدهد يا دچار مصدوميت شود هيچ پشتوانهاي ندارد.
خسرو در پاسخ به اين سوال كه آيا آنجا شما را بيمه ميكنند، ميگويد: نه اينجا هم از بيمه كارگر خبري نيست. اما اولا پروژهها بيمه هستند و اين شامل حال افرادي كه در آن كار ميكنند هم ميشود در ثاني حداقل به دليل وجود ايمني در كارگاه ميتوانيم با خيال راحت كار كنيم و از طرفي هم حقوق كه دريافت ميكنيم حداقل ۳ برابر مزد روزانهاي است كه در ايران ميگيريم.
بيمهها يكييكي قطع ميشوند
سعيد محمدي، عضو هياتمديره انجمن صنفي كارگران ساختماني بانه نيز به معضل بيمه تامين اجتماعي كارگران ساختماني و جلو نرفتن صف طولاني آن اشاره ميكند و به ايلنا ميگويد: شرايط در سال جديد بدتر شده؛ مدتهاست كه حتي يك نفر جديد بيمه نشده، هيچ سهميهاي به ما اختصاص ندادهاند. نه تنها بيمهشده جديد نداشتيم بلكه بيمه بسياري از كارگران را به تدريج قطع كردهاند.
او ايرادگيريهاي فراوانِ بازرسان تامين اجتماعي و سختگيريهاي بيمورد اين سازمان را دليل اصلي قطع بيمه كارگرانِ بخش ساختمان عنوان ميكند و اضافه ميكند: مثلاً بيمه كارگران جوشكار گاز كه كارشان اتصالات گاز خانگي است، اين اواخر به تدريج قطع شده؛ اين كارگران قبلاً مجبور بودند شركت تاسيس كنند تا بتوانند پروژه بگيرند؛ يكسري از اينها شركت تعاوني زدند و تامين اجتماعي به اسم اينكه فلان فرد عضو هياتمديره تعاوني است يا بازرس تعاوني، بيمهاش را قطع كرده است! در حالي كه اين شركتها همه متعلق به كارگران است و پيش از اين، براي كار ساختماني ايجاد شده بود.
محمدي ادامه ميدهد: مشكل اينجاست كه فقط كارگران را از ليست بيمه خط ميزنند اما هيچ كارگر جديدي بيمه نميشود و در عمل در طول زمان، تعداد بيمهشدگان بانه به ميزان قابل توجهي كاهش يافته.
بيكاري گسترده و مهاجرت براي فعلگي
عضو هياتمديره انجمن صنفي كارگران ساختماني بانه، «بيكاري گسترده» را يكي ديگر از مشكلات اصلي كارگران ساختماني دانسته و ميگويد: شرايط كار ساختماني امسال خيلي بد است؛ اصلاً شروع خوبي نداشتيم، كار نسبت به پارسال خيلي كم شده و كارگراني داريم كه نصف بيشتر ماه را بيكارند. شرايط كار ساختمان به گونهاي است كه اولين گروهي كه سركار ميروند، آلماتوربندها هستند؛ هفته قبل دو استادكار قديمي آلماتوربند را ديدم كه گفتند ما امسال اصلاً وسايلمان را باز نكردهايم، از فروردين هيچ كاري نداشتيم. حتي پارسال وضعيت بهتر بود، سال به سال بيكاري ما بيشتر شده.
تنها گزينه «مهاجرت براي فعلگي»
اين فعال صنفي كارگران ساختماني ميافزايد: ، «مهاجرت براي فعلگي» به خصوص به كردستان عراق، تنها گزينه روي ميز براي بسياري از كارگران ساختماني بيكار است، كارگران به اجبار براي كار سخت به كردستان عراق ميروند. محمدي در ارتباط با شرايط شغلي كارگران ساختماني ايراني در كردستان عراق ميگويد: مشكل ديگر اين است كه كارگران نميتوانند به اسم «كارگر ساختماني» به كردستان عراق بروند، با ويزاي توريستي و به عنوان توريست ميروند اما فعلگي ميكنند؛ وقتي توريست محسوب ميشوند و كارگر نيستند، اگر اتفاقي برايشان بيفتد، مثلاً كارفرما حقشان را بخورد يا اينكه حادثه كار رخ دهد، امكان شكايت ندارند و بهشدت ضرر ميكنند؛ كارگراني داشتهايم كه جانشان را در حادثه كار در كردستان عراق از دست دادهاند ولي ريالي غرامت به خانوادههايشان پرداخت نشده.
اين فعال صنفي ادامه ميدهد: اين كارگران چون ويزاي توريستي يكماهه دارند، هر ماه بايد به ايران برگردند و دوباره به كردستان عراق مراجعت كنند؛ بنابراين سختي راه و هزينههاي سفر ماهانه و پول رواديد هم به اين كارگران تحميل ميشود. حادثه كار هم در كردستان عراق زياد است؛ فرض كنيد كارگري از زور بيكاري به كردستان عراق ميرود، يك ماه در اتاقك كارگري با كارگراني از مليتهاي مختلف مثل بنگلادشي، سوري و پاكستاني به سختي زندگي ميكند، بعد برميگردد به ايران و دوباره اين مسير طولاني را از سر ميگيرد. اين زندگي جانكاه اصلاً در شأن كارگران ساختماني ايران نيست.