چالش تازه تعطيلات شنبه
با اينكه مجلس دوازدهم در آخرين روزهاي خود طرح افزايش يك روز به تعطيلات هفتگي را با تصويب تعطيلي روز شنبه به پايان رساند و نمايندگان اين اقدام را يك گام رو به جلو براي بهبود وضعيت اقتصادي كشور دانستند اما خيلي زود اين طرح و تصويب آن با اما و اگرهاي تازهاي مواجه شد.
با اينكه مجلس دوازدهم در آخرين روزهاي خود طرح افزايش يك روز به تعطيلات هفتگي را با تصويب تعطيلي روز شنبه به پايان رساند و نمايندگان اين اقدام را يك گام رو به جلو براي بهبود وضعيت اقتصادي كشور دانستند اما خيلي زود اين طرح و تصويب آن با اما و اگرهاي تازهاي مواجه شد. تا جايي كه هنوز شوراي نگهبان نظر نهايي خود را اعلام نكرده از اظهارنظرها ميتوان فهميد كه تعطيلي شنبهها قطعا منتفي خواهد بود و آنچه بيش از همه مورد توجه قرار دارد نه مسائل اقتصادي و معيشتي كه بحثهاي ديگري است. مساله اينجاست كه در حال حاضر بيش از يك ميليارد و ۵۰۰ ميليون مسلمان كه در كشورهاي مختلف زندگي ميكنند و كشورهايي كه حتي دين رسمي آنها اسلام است به دليل اينكه بتوانند با بازارهاي جهاني ارتباط داشته باشند و چرخ اقتصاد كشور خود را به گردش در بياورند فارغ از مسائل ايدئولوژيك روزهاي شنبه را تعطيل اعلام كردهاند. حتي برخي از كشورها مانند بسياري ديگر روزهاي شنبه و يكشنبه را تعطيل كردهاند تا هيچ روزي براي مراوده با بازار جهاني را از دست ندهند. در چنين شرايطي با توجه به وضعيت اقتصاد و معيشتي در كشور ما بسياري ايده تعطيلي شنبهها را به دلايل مذهبي رد كرده و آن را تقبيح ميكنند. مساله اينجاست كه اگر قرار است ملاك ارتباط اقتصادي كشور تنها سازمانها و نهادهاي دولتي باشند پس سهم بخش خصوصي چه ميشود. اينكه افراد بدون توجه به ضررو زيانهاي كه ممكن است بخش خصوصي در صورت تعطيلي پنجشنبهها متحمل شود بر طبل مخالفت با تعطيلي شنبه ميكوبند نشان از اين دارد كه باز هم بر خلاف شعارهايي كه براي توسعه بخش خصوصي داده ميشود اين بخش دولتي است كه بيش از پيش مورد توجه است. در واقع شايد مسوولان در شعار يا در قوانين روي كاغذ خواستار پيشرفت بخش خصوصي باشند اما مساله اينجاست كه وقتي پاي عمل به ميان ميآيد تضادها و تناقضهاي بسياري در اين زمينه آشكار ميشود و نشان از اين دارد كه هنوز هم بعد از سالها شعار خصوصيسازي در كشور ارادهاي براي گسترش و فراهم آوردن زيرساختهاي مناسب كه رونق اين بخش را به دنبال دارد، در دستور كار نيست. اينكه برخي افراد بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادي به اين مساله ميپردازند كه دوري ۴ روزه اقتصاد ايران از بازارهاي جهاني چندان هم مساله مهمي نيست نشان ميدهد تا چه اندازه بيتوجهي به مسائل روز كشور از جمله معيشت مردم در افكار برخي نهادينه شده است. به هر حال مساله اينجاست كه اگر قرار بر اين است كه روز پنجشنبه به عنوان روز تعطيل شناخته شود همان بهتر كه ما يك روز تعطيلي در طول هفته را داشته باشيم تا اينكه به دليل عدم شناخت كافي برخي مسوولان از حوزه اقتصاد روزي را به تعطيليهاي كشور اضافه كنيم كه ضربه مهلكي به همين اقتصاد از رمق افتاده ميزند.