فقر و نابرابری عامل اصلی وجود کودکان کار در کلانشهرهاست

به دنبال خوشبختی در کوچه پس کوچه‌های شهر

۱۴۰۳/۰۳/۲۲ - ۰۲:۱۶:۳۹
کد خبر: ۳۱۴۴۲۶
به دنبال خوشبختی در کوچه پس کوچه‌های شهر

حضور کودکان کار و خیابان در کوچه پس کوچه‌های شهر دیگر برای خیلی از افراد عادی شده است و برخی دیگر که دغدغه دارند هر از گاهی در مورد این موضوع حرف می زنند و در این بین مسوولان هم برای خالی نبودن عریضه گاهی طرح‌هایی را برای جمع آوری کودکان کار اعلام می‌کنند اما در نهایت واقعیت که مقابل چشمان جامعه جریان دارد حضور روز افزون این کودکان است. البته طی چند سال گذشته مسوولان هر بار سعی کرده‌اند با اعلام این مطلب که بیش از ۷۰ درصد این کودکان اتباع هستند کمی از بار مسوولیت خود را سبک‌تر کنند اما در حقیقت کودکی که در خیابان دستفروشی و تکدی‌گری می‌کند قبل از در نظر گرفتن نژاد و تبارش یک کودک است که به دنبال خوشبختی در کوچه پس کوچه‌های شهر پرسه می‌زند.

حضور کودکان کار و خیابان در کوچه پس کوچه‌های شهر دیگر برای خیلی از افراد عادی شده است و برخی دیگر که دغدغه دارند هر از گاهی در مورد این موضوع حرف می زنند و در این بین مسوولان هم برای خالی نبودن عریضه گاهی طرح‌هایی را برای جمع آوری کودکان کار اعلام می‌کنند اما در نهایت واقعیت که مقابل چشمان جامعه جریان دارد حضور روز افزون این کودکان است. البته طی چند سال گذشته مسوولان هر بار سعی کرده‌اند با اعلام این مطلب که بیش از ۷۰ درصد این کودکان اتباع هستند کمی از بار مسوولیت خود را سبک‌تر کنند اما در حقیقت کودکی که در خیابان دستفروشی و تکدی‌گری می‌کند قبل از در نظر گرفتن نژاد و تبارش یک کودک است که به دنبال خوشبختی در کوچه پس کوچه‌های شهر پرسه می‌زند.

 

آسیب‌شناسی و نگاه بیولوژیک به جامعه

سعید معید‌فر، جامعه‌شناس با بیان اینکه جلوه‌های شدید ثروت در تهران مشوق کار کودکان در خیابان است، گفت: فقر و نابرابری شدید باعث می‌شود، افراد فقیر به محله های برخوردار منتقل شوند و در آنجا بخشی از مشکل‌شان را حل کنند.

درخصوص طرح‌های ساماندهی آسیب‌های اجتماعی گفت: آسیب‌های اجتماعی همان‌طور که از نامش پیدا است به پدیده‌هایی گفته می‌شود که محصول زیست اجتماعی هستند. اگر در جامعه کارکردها و نقش‌ها به خوبی اجرا شود، آسیب‌های کمتری در آن وجود خواهد داشت و در مجموع هیچ جامعه‌ای نیست که در آن آسیب اجتماعی وجود نداشته باشد.

این جامعه‌شناس واژه آسیب را ناشی از نگاهی بیولوژیک به جامعه دانست و افزود: در زیست تنانه موجودات مواردی از بیماری‌ها هست و در جامعه هم چنین وضعیتی وجود دارد. وقتی یک بدن دچار ضعف‌هایی می‌شود و مشکلاتی دارد؛ قدرت سلامتی را از دست می‌دهد و بیمار می‌شود؛ برای رفع این بیماری مسلما لازم است علت بیماری را شناسایی کنیم. نزد پزشک برویم و او تشخیص دهد که چه اختلالی در بدن ما ایجاد شده و علت بیماری چیست. تجویزش ممکن است تقویت بدن یا مقابله با بیماری باشد. در جامعه نیز همین‌طور است. برای رفع آسیب اجتماعی نیاز به متخصصانی داریم که بتوانند علت بروز بیماری و آسیب را تشخیص دهند. حال در درمان ممکن است دو نوع برخورد داشته باشیم؛ یک برخورد این است که فعلا این درد تا حدی تسکین پیدا کند و در چنین شرایطی خود بیماری از بین نرفته است و با عوارضش برخورد می‌شود مثل استفاده از مسکن و این در حالی است که مسکن بیماری را برطرف نمی‌کند.

 

برخورد با عوارض آسیب اجتماعی به جای شناسایی علت‌ها

این متخصص آسیب‌های اجتماعی به ایلنا گفت: وجود آسیب‌هایی مثل اعتیاد، کارتن خوابی یا کودکان خیابانی نشانه وجود بیماری در جامعه است که این بیماری‌ها، ریشه‌هایی دارد. یک راه حل این است که با صورت و ظاهر آن برخورد شود و به‌طور مثال به سراغ طرح‌های
جمع آوری برویم و آسیب دیده ها را از سطح جامعه خارج کنیم تا کسی متوجه آنها نباشد.

 

آسیب‌های اجتماعی برای مردم مشهود هستند

او افزود: وقتی این آسیب‌ها وجود داشته باشد مشهود است و در مسیر زندگی مردم خودش را به اشکال مختلف نشان می‌دهد. به‌طور مثال ممکن است یک معتاد دست به جرایم دیگری بزند یا یک کودک خیابانی و متکدی چهره شهر را به قول بعضی، از آن حالت رمانتیک خارج کند و انواع و اقسام این آسیب‌ها که قاعدتا یکی از عوارض‌شان صورت آن‌ها است و همچنین آثار دیگری که بر آن‌ها مترتب می‌شود.

معیدفر با بیان اینکه در وهله اول ساده‌ترین کار استفاده از مسکن و برطرف کردن صورت بیماری است، خاطرنشان کرد: با این کار ما می‌دانیم که بیماری و آسیب زائل نمی‌شود، چون ریشه درد و بیماری وجود دارد. در همه جوامع اعتیاد وجود دارد و طبیعی است. یک زمانی هست که میزان اعتیاد آنقدر زیاد است که قابل اغماض نیست و یک موقع آن قدر کم است که به نظر نمی‌آید. در جوامعی که میزان آسیب خیلی محدود و کم است، روانشناسانی هستند که کمک می‌کنند این تعداد کم هم درمان شوند. افراد برای مثال به مراکز خاصی مثل مراکز بازپروری معرفی می‌شوند. مراکزی که می‌توانند آن‌ها را اصلاح کنند و به جامعه برگردانند. به آن‌ها شغل می دهند و مشکلاتشان را رفع می کنند.

او با اشاره به محله، محل کار و دانشگاه به عنوان مکان‌هایی که آسیب‌های اجتماعی در آن وجود دارد، افزود: خواه ناخواه نمی‌توانیم با برخورد تک به تک مشکل را حل کنیم. روانشناس و مددکار دیگر از پس اینها
بر نمی‌آیند و مستلزم شناخت عمیق‌تر مساله است.

 

ضرورت راه حل‌های ساختاری برای رفع آسیب‌های اجتماعی

رئیس اسبق پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در ادامه گفت: اینجا باید جامعه‌شناس و اقتصاددان تحلیل کنند، چرا این وضعیت پیش آمده است تا به تعدادی راه‌حل ساختاری برسیم و با اصلاح روندها و برنامه‌های توسعه و با اصلاح ساز و کارهایی که در جامعه است و با اصلاح قوانین و مقررات و شیوه‌هایی مانند این بتوانیم مداخله کنیم تا بتوانیم به کاهش آسیب‌ها دست بزنیم.

او افزود: اگر این مسیر خوب تحلیل نشود یا در مجموع آن‌قدر مشکلات ساختاری و روندی مشکل‌زا باشد و قدرت تغییر آن‌ها وجود نداشته باشد؛ ساده‌ترین کار این است که اینها را از صورت جامعه پاک کنید، ولی پاک شدنی هم نیستند. در حقیقت آسیب‌ها آنقدر وسعت دارد که با این مداخلات هم مشکل حل نمی‌شود.

 

افزایش هرساله تعداد و شدت آسیب‌های اجتماعی

معیدفر تاکید کرد: ما می‌بینیم هر سال تعداد و شدت آسیب‌ها بیشتر می‌شود چون ما با معلول‌ها تلاش کردیم مشکل را حل کنیم نه با علت‌های اصلی. برخوردهای دفعی و حذفی نشان‌دهنده سطح نگرش حداقلی در مواجهه با آسیب‌ها و مسائل اجتماعی است. برای نجات جامعه از این آسیب‌ها ما نیازمند پژوهش‌ها و تحقیقات متعدد هستیم. ما برای مواجهه با هر مساله‌ای نباید با صورت مساله برخورد کنیم.

او تاکید کرد: اگر قرار بود مشکل با راه‌حل سطحی حل شود که تاکنون این راه حل‌ها جواب داده بود. ما دهه‌هاست با همین استراتژی با پدیده‌های اجتماعی برخورد می‌کنیم و هیچ کدام آنها هم در هیچ زمانی جواب نداده است. در حوزه کاهش آسیب‌های اجتماعی نتوانسته‌ایم یک گام به جلو برداریم. چون نگاه ما علت شناسانه، کارشناسی و علمی نبوده و قهری بوده است.

این جامعه‌شناس در ادامه گفت: برای مواجهه با صورت قضایا راحت می‌شود راه‌حل‌های فوری ارائه کرد، اما در ارتباط با علت‌های اصلی و عمیق ممکن است در کل کشور نشود، یک راه حل واحد ارائه کرد و در واقع باید در هر منطقه از کشور با توجه به فرهنگ خاص آن، مسائل و مشکلاتش را حل کرد.

 

متولیان امر سراغ ساده‌ترین راه می‌روند

این جامعه‌شناس گفت: البته روند جامعه‌پذیری ناسالم ممکن است یکی از علت‌ها باشد. ممکن است که نوع برنامه‌های توسعه اقتصادی -اجتماعی هم یکی از علت‌ها باشد. در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی تئوری‌های بسیاری داریم. یکی از آن‌ها جوابگو نیست و هر کدام‌شان با توجه به شاخصه‌های آسیب در یک منطقه یا مکان و زمان خاص ممکن است راهگشا باشند. معیدفر تاکید کرد: گفتن اینها مشکلی را حل نمی‌کند و مهم این است در کجا و با چه سطحی از آسیب روبه‌رو هستیم. باید متناسب با آن از تئوری‌ها استفاده کنیم و گاهی اوقات از بومی شده این تئوری‌ها استفاده کنیم. ممکن است این تئوری‌ها در مقیاس جهانی باشند ولی شما با مطالعات‌تان ناچار باشید آن‌ها را متناسب‌سازی کنید. در دنیا برای پیدا شدن راه حل‌ها زحمت‌های زیادی کشیده شده است.

 

پدیده کودک کار و خیابان چند لایه است

معیدفر خاطرنشان کرد: در کلانشهرهایی مثل تهران و کرج یا شهرهایی که یک وضعیت‌های خاصی پیدا کرده‌اند پدیده کودک کار و خیابان چند لایه است. یکی از لایه‌های آن قاعدتا این است که بخشی از کودکان کار معمولا مهاجر هستند. خوب که نگاه کنید گاهی اوقات کودکانی دیده می‌شوند که ایرانی نبوده و پاکستانی و افغانستانی هستند. از کشورهای همسایه آمدند و چون تهران کلانشهر بزرگی است و افراد در آن گم و ناپیدا می‌شوند ممکن است که بخشی از این کودکان کار و خیابان که بخش کمی هم نیست به این شکل باشند. این یک پدیده است که برخورد و مواجهه با آن هم متفاوت است. وی افزود: در تهران یا کلانشهری مثل کرج نابرابری‌ها بیشتر از سایر جاها است. اگرچه نابرابری‌هایی در کلان کشور بین تهران با مناطق حاشیه‌ای و مرزی زیاد می‌بینیم، ولی در درون خود هر کدام از این مناطق باز نابرابری مهم است. نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی زیاد است. در یک شهری مثل تهران ثروتمند‌ترین آدم‌ها را می‌شود پیدا کرد.

 

جلوه‌های شدید ثروت  در تهران مشوق کار کودکان در خیابان

او در ادامه افزود: جلوه‌های ثروت به‌شدت زیاد است از ماشین و خانه گرفته تا طرز زندگی. در نقطه مقابل آن فقیرترین و جلوه‌های شدید فقر را هم می‌بینیم. در یک مکان حضور این دو جلوه خیلی می‌تواند تاثیرگذار باشد چون به هر حال مناطقی داریم مثل حاشیه‌های کلانشهر‌ها که فقر گسترده‌ای در آن وجود دارد. به سرعت افراد این حاشیه شهر‌ها می‌توانند با بالای شهر مرتبط باشند. معیدفر افزود: نابرابری اجتماعی شدید مشوق این می‌شود که افراد بتوانند از منطقه‌ای به منطقه‌ای دیگر کشیده شوند و مشکل خودشان را بخواهند اینطوری حل کنند در حالی که اگر نابرابری به این شدت نبود می‌توانست شیوه‌های دیگری از حل مساله وجود داشته باشد و در نزدیکی همان مناطقی که افراد زندگی می‌کنند فرصت‌هایی برای اشتغال و حل معضل فقر وجود داشته باشد.

ارسال نظر