لطفا مراقب پوپوليستها باشيد!
خوشبختانه يكي از ويژگيهاي انتخابات چهاردهم رياستجمهوري، آن است كه مردم ايران آگاهي قابلتوجهي در مواجهه با شعارهاي پوپوليستي و عوامانه پيدا كردهاند. اگر در آوردگاههاي انتخاباتي گذشته، نامزدها وارد عمل ميشدند و با وعده پرداخت يارانههاي نقدي، عقل و هوش از سر رايدهندگان ميربودند، در اين انتخابات حناي پوپوليستهاي يارانهاي ديگر براي مردم رنگي ندارد و مردم توجهي به آنها نميكنند.
خوشبختانه يكي از ويژگيهاي انتخابات چهاردهم رياستجمهوري، آن است كه مردم ايران آگاهي قابلتوجهي در مواجهه با شعارهاي پوپوليستي و عوامانه پيدا كردهاند. اگر در آوردگاههاي انتخاباتي گذشته، نامزدها وارد عمل ميشدند و با وعده پرداخت يارانههاي نقدي، عقل و هوش از سر رايدهندگان ميربودند، در اين انتخابات حناي پوپوليستهاي يارانهاي ديگر براي مردم رنگي ندارد و مردم توجهي به آنها نميكنند. ايرانيان به خوبي دريافتهاند كه اگر فرد يا جرياني هزار تومان يارانه در يك جيب آنها بگذارد، 10هزار تومان پول از جيب ديگر آنها خواهد ربود. اين روند در خصوص يارانههاي وعده داده شده در حوزه انرژي هم صدق ميكند.
ديروز فرصتي دست داد تا نظرات نامزدهاي محترم انتخابات چهاردهم رياستجمهوري در خصوص ابهامات مرتبط با حوزه انرژي را پيگيري و بررسي كنم. پس از ارزيابيهاي دقيق، متاسفانه با اين حقيقت تلخ برخورد كردم كه برخي نامزدها براي جلبتوجه افكار عمومي و مخاطبان، از يك طرف وعدههاي غير قابل تحققي ميدهند و از سوي ديگر، نرخهايي را در خصوص قيمت حاملهاي انرژي مطرح ميكنند كه با هيچ واقعيت علمي و عملي همخواني ندارد. به خصوص اينكه برخي از نامزدها اعلام ميكنند كه سهميههاي يارانه انرژي را به جاي دارندگان خودرو به تمام جامعه ايراني پرداخت خواهند كرد. البته اين رويكرد ايدهآليستي ميتواند براي مردم و دريافتكنندگان يارانه انرژي جالب توجه باشد، اما وقتي كشور در تامين بنزين 20ميليون خودروي ايراني مانده است و ميزان مصرف ايران به 115ميليون ليتر بنزين رسيده و در ساير فرآوردهها و حاملهاي انرژي هم اوضاع بر همين منوال است و مصرف بسيار بالا رفته است، اين نوع شعارهاي پوپوليستي در عمل امكان اجرايي شدن ندارند. در واقع دولت نميتواند سهميههاي انرژي را به همه ايرانيان پرداخت كند. بايد از اين نامزدها پرسش كرد آيا قصد دارند به دهكهاي بالايي جامعه و خانوادههايي كه خودروهاي چند ميلياردي سوار ميشوند، يارانه انرژي دهند؟ يارانه انرژي را بايد به افرادي تخصيص داد كه خودروهاي زير 500 ميليون و خودروهاي متوسط جامعه را سوار ميشوند. 60ليتر بنزين تخفيفي در هر ماه، براي همه ايرانيان نميتواند توزيع شود. اگر قرار باشد 20ميليون يارانه فعلي بين 85ميليون ايراني توزيع شود، عملا به هر ايراني مقداري بسيار اندك بنزين يا يارانههاي بنزين ميرسد. ضمن اينكه اين رويكرد منسبتي با عدالت اقتصادي نيز ندارد. تنها خروجي اين تصميم، افزايش مشكلات اقتصادي و اتلاف منابع خواهد بود. اگر قرار باشد تمام ايرانيان به اندازه مابهالتفاوت نرخ بنزين ماهانه، يارانه دريافت كنند به اين معنا خواهد بود كه در مناطق مرزي به يك خانواده 9نفره، 540ليتر بنزين دولتي اعطا ميشود! البته اين كمك در صورت تحقق، مناسب است اما در واقعيت اجراي يك چنين ايدهاي به معناي از دست رفتن كل منابع كشور است. فكر ميكنم مردم بايد عاقل باشند و به هيچوجه يك چنين خاصهخرجيها و حاتمبخشيها را از برخي كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري براي جذب آرا نپذيرند. ممكن است در انتخابات مجلس، نمايندهاي يكچنين وعدهاي بدهد و برخي از رايدهندگان در فلان حوزه انتخابيه هم اغفال شوند. اما ارايه يك چنين وعدههاي پوپوليستي از سوي افرادي كه در سمتهاي مهم تقنيني، حاكميتي و... حضور داشتهاند قابل قبول نيست. تنها اظهارنظر قابل قبول و تنها ايده منطقي، اظهاراتي است كه يكي از نامزدها در خصوص ضرورت استفاده از ديدگاههاي كارشناسي مطرح ميكند. فردي كه عنوان ميكند «من كارشناس اقتصادي نيستم و كارشناسان در دولت من، راهكار مناسب براي عبور از چالشها ارايه ميكنند. » سالمترين نظر و صادقانهترين حرف، را مطرح ميكند. وقتي كانديدايي اعلام ميكند كل يارانه انرژي بنزين را ميخواهد به همه ايرانيان تخصيص دهد، مردم متوجه هستند كه يك چنين نامزدي، ابتداييترين اصول اقتصادي را هم درك نكرده است و تنها به فكر كسب راي مردم است. اين نوع وعدهها، چنان حد نجومي در وظايف و تكاليف دولت ايجاد ميكند كه خروجي آن همه اقتصاد را درگير ميسازد. لذا بار ديگر از مردم تقاضا ميكنم كه مراقب رويكردهاي پوپوليستي نامزدها باشند.نامزد ديگري ادعا ميكند، اقتصاد را به جايي ميرساند كه مردم 17درصد درآمد ماهيانهشان را پسانداز كند. من كه يك استادتمام دانشگاهي هستم، خانه دارم و ساير نيازمنديها را نيز دارم، قادر نيستم با اين حقوق بالا، پس اندازي داشته باشم، چطور ممكن است شهروند كارگر، كارمند يا حداقل بگيري در اين كشور، 10 تا 15ميليون حقوق بگيرد، اجارهبهاي مسكن را بپردازد و ساير هزينههاي ضروري زندگياش مانند خوراك، پوشاك، حمل و نقل، درمان و...را پوشش دهد، بعد بتواند 17درصد از درآمدش را هم پسانداز كند؟! اگر كانديدايي درك درستي از جامعه نداشته باشد و وعدههاي غير قابل تحقق بدهد، طبيعي است كه نميتواند گرهي از هزارتوي مشكلات اقتصادي و معيشتي كشور باز كند. بنابراين بايد به ايرانيان تذكار داد كه مراقب پوپوليستها بوده و از وعدههاي آنها بر حذر باشند.