تعاون هیچگاه در نگاه دولتی، اولویت نداشته است
دولت میتواند با پرداخت بخشی از سود تسهیلات بانکی، از تعاونیها حمایت کند
گروه تعاون هادی آذری
آهنکاری و پروفیلسازی از آنجا که ارتباط نزدیکی با صنعت ساختمان دارد، در نتیجه رکود بازار مسکن در سالهای اخیر، از رونق چندانی برخوردار نبوده است تا حدی که اتحادیه آهنکاران و پروفیلسازان ایران که تا چند سال پیش برای تامین نیاز اعضای خود در زمینه واردات فعالیت داشت، مدتی است که دیگر در این زمینه فعالیت ندارد. با این حال، با توجه به رفع تحریمها در آینده نزدیک و امید به خروج کشور از شرایط رکود اقتصادی بهواسطه اقدامات دولت در هفتههای اخیر علیالخصوص وعده افزایش وام مسکن، خوشبینیها نسبت به رونق بازار مسکن نیز افزایش یافته است. خیرالدین مشهدیعباس، مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای آهنکاران و پروفیلسازان که از عدم حمایت دولت از بخش تعاون گلایه داشت، نظرات و راهکارهای خود در خصوص فائق آمدن بخش تعاون بر مشکلات و چالشهای موجود را با ما در میان گذاشت که مشروح آن را در ادامه مطالعه میکنید.
به چه علت برای ساماندهی صنف آهنکاران و پروفیلسازان، قالب تعاونی را برگزیدید، آن هم در حالی که این حوزه از بازار خوبی نیز برخوردار است؟
سال 1359 با فرمان امامخمینی (ره) نهضت تعاونی در ایران شکوفا شد و بلافاصله ما شاهد وقوع جنگ تحمیلی بودیم که تعاونیها در این دوران در زمینه توزیع کالا و مایحتاج ضروری مردم علیالخصوص در مناطق محروم نقش تاثیرگذاری داشتند. در واقع نقش تعاونیها جلوگیری از احتکار، افزایش قیمتها و گرانفروشی بود. در سال 1366، تعاونی اقدام به ایجاد یک اتحادیه کرد که نقش یک مرکزیت را داشت زیرا توزیع کالاها و محصولات تعاونی از طریق وزارتخانه بسیار دشوار بود و فرایند کند و پیچیدهیی را باید طی میکرد. بنابراین ایده شکلگیری اتحادیه در اینجا بود که مطرح شد. وظیفه اصلی اتحادیه نیز تامین نیاز اعضاست ضمن اینکه با سرمایه خود تعاونیهای سراسر کشور نیز شکل گرفت. هدف اصلی از تشکیل اتحادیه انتفاع و سود نبوده بلکه اینکه بتواند علاوه بر پیشبرد هرچه بیشتر امور، کالاهای موردنظر اعضا را نیز تامین کند.
اما در ادامه این ایده مطرح شد که اتحادیه میتواند به سمت تولید حرکت کند یعنی خود اتحادیه با تامین مواد اولیه اقدام به تامین اقلام مورد نیاز اعضا کند. در سال 1373 فعالیت اتحادیه در عرصه تولید آغاز شد. تا پیش از این، این باور غلط در تعاون وجود داشت که تعاونیها کالاها را از دولت به قیمت ارزان خریداری کرده و با یک سود ناچیز به اعضا عرضه کند و از این طریق تعاونی را نیز اداره کنند. تعاونیها به این سمت حرکت نکردند که خود را گسترش داده و تقویت کنند. اما با تکنرخی شدن ارز و یکسانسازی سود بانکی، عملا دولت آن شکل از عرضه کالا به تعاونیها را متوقف کرد و به سمت خصوصیسازی حرکت کرد. در نتیجه حمایتهای اقتصادی دولت از بخش تعاون کمرنگ و به مواردی چون تخفیف مالیاتی محدود شد.
به نظر شما چه عامل یا عواملی باعث میشود که بخش تعاون قدرت رقابتی خود با بخش خصوصی را از دست دهد؟
در حالی که تعاونیها به شکل شفاف اداره میشوند و مرتب از سوی خود وزارت بازرسی و کنترل میشوند، بخش خصوصی اینگونه نیست. با تصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده عرصه بیش از پیش بر تعاونیها تنگ شد. در نتیجه این اقدامات، بخش تعاون تا حد زیادی قدرت رقابت خود با بخش خصوصی را از دست داد که کمبود نقدینگی نیز مزید بر علت شد. حتی امروز که هم بخش خصوصی هم موظف به پرداخت مالیات بر ارزش افزوده شده است، این قانون در خصوص این بخش به درستی اجرا نمیشود و در نبود نظارت کافی شاهد فرارهای مالیاتی هستیم. علاوه بر این، مشتریان نیز به جای خرید از تعاونیها که نیازمند صدور فاکتور و کسر مالیات ارزش بر افزوده است، به سمت بخش خصوصی متمایل میشوند. به این مساله باید فقدان نقدینگی کافی را نیز اضافه کرد.
این اتحادیه تا چه حد در زمینه بازاریابی و بازارسازی برای اعضا و همچنین حذف واسطهها و در ایجاد ارتباطات درونبخشی موفق عمل کرده است؟
این بحث ایجاد ارتباطات درونبخشی چند سال پیش در وزارتخانه مطرح شد که به عنوان مثال تعاونیهای مسکن با تعاونیهایی که در زمینه تولید کالاهای ساختمانی فعالیت میکنند، وارد تعامل شده و کالاهای موردنیاز خود را از این طریق تامین کنند. ما در همین رابطه با همکاری اتحادیه درودگران و آلومینیومکاران و چند اتحادیه دیگر یک تعاونی نیز ثبت کردیم و کل تعاونیها به علاوه تعاونیهای مسکن در این اتحادیه عضو شدند ولی عملا به نتیجهیی نرسیدیم. در واقع تعاونیهای مسکن برای تامین کالاهای موردنیاز خود فاقد نقدینگی کافیاند که بهصورت نقدی اقدام به خرید کنند و اتحادیهها نیز به همین دلیل کمبود نقدینگی نمیتوانند کالاهای خود را بهصورت مدتدار به فروش برسانند.
علاوه بر این، حتی در صورت وجود امکان فروش مدتدار، تضمین کافی برای پرداخت معوقات نیز وجود نداشت. ما این پیشنهاد را مطرح کردیم که بانک توسعه تعاون نقش میانجیگری ایفا کند؛ یعنی ما کالا را در اختیار بانک توسعه تعاون قرار میدهیم و بانک بحث پرداخت را برعهده گیرد و در ادامه تعاونی خریدار کالا پس از بازگشت سرمایه، پرداخت را به بانک انجام دهد اما عملا این اتفاق رخ نداد و آن تعاونی نیز تا جایی که من اطلاع دارم، منحل شد. خود وزارتخانه نیز از شکلگیری این تعاونی حمایت نکرد.
اما در بحث اعضا عمده اعضای ما مصرفکنندهاند و تولیدی ندارند که ما بخواهیم برای آنها بازاریابی یا بازارسازی کنیم. اکثریت اعضای ما را تعاونیهای تامین نیاز تشکیل میدهند نیاز بوده که بیشتر در حوزه بازرگانی و خرید و فروش فعالیت دارند. البته در میان اعضای ما، تعاونیهای تولیدکننده نیز وجود دارد اما تعدادشان بسیار انگشتشمار است. ما از نقدینگی کافی برای حمایت از تعاونیهای تولیدی برخوردار نیستیم. در خود حوزه پروفیل، خود تعاونیها ما عملا حکم شاخ و برگهای بازاریابی ما را دارند. اعضای این تعاونیها را صنف جوشکار و درب و پنجرهساز تشکیل میدهد که مصرفکننده نهاییاند و عملا خود تعاونیها بازاریابهای ما هستند. البته اگر تعاونی تولید محصول یا کالایی برای عرضه داشته باشد، آن را خریداری کرده و در میان اعضا توزیع میکنیم. در بحث حذف واسطهها نیز مواد اولیه را در حال حاضر مستقیما از فولاد مبارکه تهیه میکنیم. البته تا پیش از این واردات نیز انجام میدادیم که فعلا این مساله متوقف شده است.
از سوی دولت و وزارتخانه انتظار چه حمایتی را دارید؟
متاسفانه به علت دیدگاهی در دولت و مجلس نسبته به تعاون وجود دارد، این بخش کنار گذاشته میشود. هیچگاه اولویت با بخش تعاون نبوده است. بحث ما این بود که قوانین چرا باید ابتدا برای تعاونیها به اجرا درآیند. عملا حمایتی از بخش تعاون صورت نمیگیرد. حمایت در کاغذبازی و حرف و سخنرانی نیست. وزارتخانه و اتاق تعاون ایران باید از بخش تعاون حمایت کنند درست همانطور که اتاق بازرگانی وظیفه خود در حمایت از بخش خصوصی را به بهترین نحو به انجام میرساند. هرچند حمایتهایی نیز مثلا در قالب معافیت مالیاتی 25 درصدی اتفاق افتاده است اما این حمایتها باید گسترش یافته و دنبالهدار شود. به عنوان مثال، دولت میتواند بخشی از پرداخت سود تسهیلات بانکی را برعهده گیرد و از این طریق میتوان از تعاونیها حمایت مالی کند.
آیا این مساله با استقلال تعاونیها از بدنه دولت در تضاد قرار نمیگیرد؟
در اینجا بحث تامین نقدینگی است. ما خواستار دریافت وام ارزانقیمت هستیم تا بتوانیم بهصورت مستقل تعاونی را اداره کنیم و وارد بازار رقابتی شویم. به عنوان مثال، در بحث مسکن مهر برای حمایت از قشر ضعیف و آسیبپذیر جامعه ما شاهد پرداخت وامهای ارزانقیمت هستیم. حرف ما این است که دولت برای حمایت از تعاونیها نیز وام ارزانقیمت به این بخش پرداخت کند. نه تنها حمایتی در این زمینه صورت نمیگیرد بلکه حتی بحث معافیت 25 درصدی نیز بهصورت سلیقهیی اعمال میشود و مشروط به تایید دفترهای حسابرسی است.