پيامدهاي بازارگرايي مبتذل در ايران و امريكا
فرشاد مومني، اقتصاددان در مراسم رونمايي از كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» كه به رابطه ميان مرگهاي ناشي از اعتياد به مواد مخدر، الكل و خودكشي با «ميزان دستمزد» شهروندان امريكايي ميپردازد، اظهار كرد، بازارگرايي مبتذل در امريكا پيامدهاي اجتماعي متعددي را به بار آورده و منجر به سلطه مافياها بر مناسبات اقتصادي و اجتماعي اين كشور از جمله بخش سلامت آن شده است.
تعادل|
فرشاد مومني، اقتصاددان در مراسم رونمايي از كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» كه به رابطه ميان مرگهاي ناشي از اعتياد به مواد مخدر، الكل و خودكشي با «ميزان دستمزد» شهروندان امريكايي ميپردازد، اظهار كرد، بازارگرايي مبتذل در امريكا پيامدهاي اجتماعي متعددي را به بار آورده و منجر به سلطه مافياها بر مناسبات اقتصادي و اجتماعي اين كشور از جمله بخش سلامت آن شده است. به باور مومني، در شرايطي كه سه ركن اساسي بازارگرايي يعني شفافيت اطلاعات، حقوق مالكيت و برابري در ايران وضعيت به مراتب وخيمتري از امريكا دارد، در ايران با نوعي از بازارگرايي مبتذل مواجه هستيم كه منجر به جولان رانتخواران و رباخواران در جامعه شده است. از اين رو، در اين شرايط، بايد ضمن پرهيز از رواج بازارگرايي، روي ايجاد اشتغال صنعتي و كشاورزي تمركز كرد. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در بخشي از اظهارات خود تصريح كرد: «اگر جامعه سالم ميخواهيد، بودجه دستگاههاي موعظهكننده را افزايش ندهيد، بلكه فكري براي اشتغال باكيفيت و مولد و فناورانه بكنيد. در اين شرايط هرچه موعظه كنيد، بيشتر نفرتانگيزي ميكنيد؛ چرا كه نميتوانيد گرهي باز كنيد. سپردن امور به بازار بدون فراهم كردن زمينهها، به معناي حاكم كردن قانون جنگل است. بازارگرايي در ايران با رانت و فساد پيوند دارد و صاحبان شرافتمند كار و سرمايه هر دو به اسارت رباخورها و دلالها و وارداتچيها درآمدهاند و از اين طريق كمر اين كشور شكسته است.»
نقطه عطف پايان دهه ۱۹۸۰
به گزارش جماران، دكتر فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي كه در نشست رونمايي از كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» نوشته «آن كيس» و با عنوان «بررسي كج كاركرديهاي نظام آموزش، سلامت و اشتغال كشور و آثار آن بر فقر، نابرابري و عقبماندگي فناورانه» در موسسه مطالعات دين و اقتصاد سخن ميگفت، اظهار كرد: اين كتاب در زمينه حياتيترين و سرنوشتسازترين مباحث براي جامعه بشري حاوي مباحث مهمي است. منظور از مرگهاي از سر نااميدي، مرگهايي است كه در اثر شدت اعتياد به مواد مخدر، الكل و خودكشي پديد ميآيد. هر سه اين موارد همواره در طول تاريخ بشر وجود داشته اما از نقطه عطف پايان دهه ۱۹۸۰ ابعاد بيسابقهاي پيدا كرده است.
اثر سطح دستمزد بر افزايش مرگهاي از سر نااميدي
وي با بيان اينكه در اين كتاب حدود ۸ موضوع سرنوشت ساز براي اداره يك نظام ملي آورده شده و در اين صورتبندي انديشهاي، تلاش كرده تا تبيين كند كه چرا اين سه مرگ از دهه ۱۹۸۰ به بعد افزايش كرده است، گفت: يكي از تبيينهاي اين كتاب، در خصوص كيفيت مشاغل است كه ميگويد كيفيت مشاغل و سطح دستمزدي كه به نيروي كار پرداخته ميشود يكي از عناصر با قدرت توضيح دهندگي بالا در اين فاجعهاي است كه بشر با آن روبرو است.
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد در توضيح علل اهميت اين موضوع براي ايران، اظهار داشت: ما با مناسبات رانتي مواجه هستيم كه اساس آن بر استثمار، ظلم و نابرابرسازي و بياعتنايي به اكثريت جمعيت است. در چارچوب چنين مناسباتي، افرادي استثمار نيروي كار را افتخار ميدانند و به مزدورها و شبهمزدورها، پولهايي پرداخت ميكنند كه به ذهن نظام سياستگذاري ما اينگونه القا كند كه اگر در نرخ بهره و قيمتها جهش ايجاد كنيم، هيچ اشكالي ندارد! اگر قيمت حياتيترين كالاها و خدمات مورد نياز جامعه را جهش دهيد، هيچ اشكالي ندارد! به گونهاي صحبت ميكنند كه گويا اين روندي كه در طي بيش از ۳۰ سال گذشته طي شده روندي غير معطوف به قهقرا بوده است.
پيامدهاي مخرب اجتماعي كاهش دستمزد نيروي كار
مومني ادامه داد: فكر ميكنند اگر دستمزد را بالا ببرند با قهقرا روبرو ميشوند. در حالي كه شما مافوق قهقرا را به اين مردم بيدفاع تحميل كردهايد. كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» از اين جهت خارقالعاده است كه با استناد به پژوهشها در امريكا، ميگويد وقتي به بخش بزرگي از نيروي كارتان مزد كمتر ميدهيد، حرامزادگي و تولدهاي خارج از استاندارد ازدواج به طرز غيرمتعارفي افزايش پيدا ميكند. در اين كتاب با آمار توضيح ميدهد، وقتي افراد مزد كمتري ميگيرند، بايد تنشان را بيشتر به كار بگيرند. از بسياري از جريانهاي سازنده سرمايه اجتماعي را بيزاري ميجويند، اخلاق متزلزل ميشود، حتي تمايل به رفتن به مسجد (كليسا) با شدت كاهش مييابد. تمام مناسبات اجتماعي فرو ميريزد و اخلاق به كنار گذاشته ميشود.
ايران در رتبه نهم مصرف مداوم الكل
اين اقتصاددان با بيان اينكه اين سهگونه مرگ كه در كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» بررسي شده حادترين مساله امروز ايران هم هست، اظهار داشت: حاكميت سرمايه و ماليسازي اقتصاد را در دستور كار قرار ميدهند و با پنهانكاري اطلاعات، مقامات كليدي كشور را در چه خواب خوشي فرو ميبرند و يكباره چشمشان را باز ميكنند، ميبينند با چه بحرانهايي روبرو هستيم. سازمان WHO در سال ۲۰۲۲ در گزارشي اعلام كرد ايران از نظر سرانه مصرف الكل در ميان مصرف كنندگان مداوم نوشيدنيهاي الكلي، رتبه نهم دنيا را دارد! مرتبا جانماز آب ميكشيد و براي ما ژستهايي ميگيريد، اما آنچه كه به واسطه بياعتنايي به توليد فناورانه و اشتغال با كيفيت زير پوست اين جامعه ميگذرد و بلاهايي كه بر سر اين كشور آمده، چنين ابعادي دارد. وي با بيان اينكه دادههاي مربوط به اعتياد به مواد مخدر و حتي خودكشي، چه ميان فقيرترين مناطق ايران و چه پزشكان، به ابعاد نگران كنندهاي رسيده است، اضافه كرد: اگر جامعه سالم ميخواهيد، بودجه دستگاههاي موعظهكننده را افزايش ندهيد، بلكه فكري براي اشتغال باكيفيت و مولد و فناورانه بكنيد. در اين شرايط هرچه موعظه كنيد، بيشتر نفرتانگيزي ميكنيد؛ چرا كه نميتوانيد گرهي باز كنيد. در كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» درباره امريكا آمارهايي آمده است اما اوضاع و احوال ايران در اين زمينه بسيار بحرانيتر است و حكايتش اين است كه آنجا كه عقاب پر بريزد.
بازار «خدمتكاري» خوب و «اربابي» فاجعه ساز است
مومني همچنين با اشاره به بخشهايي از كتاب «توسعه به مثابه توانمندسازي حكومت»، توضيح داد: كليد بحث در اين كتاب اين است كه ميگويد سياستگذارها در كشورهاي در حال توسعه، درباره توان اجرايي حكومت در توهم به سر ميبرند. فكر ميكنند هر ميزان كه آمال و آرزوهايشان را به صورت قانون و مقررات درآورند، دستگاه اجرايي با توانايي نامحدود وجود دارد كه همه آنها را اجرا ميكند! در حالي كه در اين كتاب ميگويد اگر بخواهيد هر برنامهاي را اجرا كنيد، اول بايد توانمندي حكومت را بالا ببريد، وگرنه حكومتي كه نميتواند سادهترين تصميمها را اجرا كند، وقتي تصميمهاي غيرعادي ميگيريد منابع را تلف ميكنيد و فساد را هم در اين پيكره نيمه جان ديوانسالاري افزايش ميدهيد و نارضايتي عمومي را در ميان مردم بالا ميبريد. در اين كتاب از تعبيري خارقالعاده استفاده ميكند، ميگويد از نظر انديشهاي، تقليد طوطيوار كمر اين حكومتها را شكسته است. اين تقليد طوطيوار به معني گذاشتن بارهاي غيرعادي بر دوش بازار است. تعبير اين كتاب اين است كه بازار خدمتكاري خوب و اربابي فاجعه ساز است.
به گزارش جماران وي ضمن تشريح مفهوم تقليد طوطيوار براي كشورهاي در حال توسعه، توضيح داد: در كتاب «دگرگوني بزرگ» آمده است اگر آنچه به حيات انسانها، محيط زيست و پول مربوط ميشود را به عهده بازار بسپاريد فاجعههاي انساني، اجتماعي و محيط زيستي غير قابل جبران پديدار ميشود. اين استاد دانشگاه در عين حال با بيان اينكه بازار، ابزار عالي براي پيشبرد اهداف است اما تنها زماني كه بستر نهادي و نهادهاي پشتيبان آن ايجاد شده باشد، تاكيد كرد: سپردن امور به بازار بدون اينكه آن بسترها فراهم شده باشد به تعبير «داگلاس نورث» به معناي حاكم كردن قانون جنگل بر جامعه است و فاجعهسازيهاي ظالمانه و به فلاكت اندازنده اكثريت قريب به اتفاق جامعه را به همراه دارد.
پيامدهاي واگذاري نظام سلامت امريكا به بازار
وي با يادآوري اينكه كتاب «مرگهاي از سر نااميدي» در جامعهاي نوشته شده كه در آن بازاري با شفافيت اطلاعات وجود دارد و نه مانند كشور ما كه شاهد بازاري با ساخت رانتي با انبوهي از عدم شفافيتها و فسادها هستيم، گفت: تازه در آن مناسبات ميگويند ما امور را وقتي به بازار سپرديم اين اتفاقها افتاد! ميگويد هزينههايي كه در نظام سلامت امريكا بر اثر بازاري سازي، به جامعه تحميل شد ۵ برابر متوسط هزينههايي است كه ديگر كشورهاي صنعتي پيشرفته براي نظام سلامتشان ميپردازند! اما در عين حال كارايي كه ايجاد ميكند يك پنجم ميانگين كشورهاي پيشرفته صنعتي است. مومني با بيان اينكه متاسفانه در ايران اين توهم وجود دارد كه هرجا كه ميخواهيد وضعيتش خوب شود آن را به دست بازار بسپاريد، ادامه داد: در امريكا نظام سلامت را به دست بازار سپردهاند؛ آنها پول خرج ميكنند و حكومت را ميخرند كه با عنوان پديده تسخير حكومت از آن ياد ميشود. بعد به طور قانوني مجوز ميگيرند و «مواد مخدر» را با عنوان «قرص مسكن» مباح و رايج ميكنند و بر آن سرپوش ميگذارند. انواع و اقسام جنايتها و فسادهايي كه برخي هلدينگهاي بزرگ دارويي با استفاده از بازاريسازي و به فساد كشاندن حكومتگران انجام دادند. در اين زمينه چه كساني فعال هستند؟ روشن است كه بخش خصوصي در اين زمينه فعال است.
پديده به فساد كشاندن بازار چگونه رخ ميدهد!؟
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد اضافه كرد: كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» ميگويد، تعداد فقراي با زندگي نكبتبار ابعاد بيسابقه پيدا كرد، خودكشي و اعتياد به مواد مخدر و الكلي ابعاد بيسابقه پيدا كرد و پشتيباني از عرضه مواد افيوني تحت عنوان تشويق صنعت داروسازي ريشهدار شد. از قوانيني كه به نفع شهروندان بيپناه و معمولي حتي در برابر مرگ محافظت ميكرد، از طريق قوانين جهتدار به نفع فاسدهاي بخش خصوصي جلوگيري كردند. اين كتاب ميگويد ما در اين چارچوب با پديدهاي در امريكا روبهرو شديم با عنوان «به فساد كشاندن بازار». پولهاي درشت را به سايتها و رسانهها ميدهند هر كس كه كوچكترين حرفي عليه منافع مافياها بزند را رسوا و بدنام ميكنند. 2 سال پيش در ايران هم وقتي هزينههاي يكي از اين مافياها كه توليد را محمل رانتي و فاسد كردن مناسبات اقتصادي اجتماعي افشا شد، روشن شد فقط به ۱۲۰ سايت و ۱۵ روزنامه مقرري ميداده است! اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با اشاره به پديدهاي به نام «دستكاري حقيقت از طريق گيج كردن مخاطبان» كه در علوم ارتباطات مورد توجه قرار گرفته است، تصريح كرد: در اين كتاب ميگويد در نهايت آنچه جامعه امريكا به دست آورد، كند شدن نرخ رشد اقتصادي، سقوط كيفيت مشاغل، نزول شديد اعتماد اجتماعي بود و اسم اين مناسبات مافيايي را احاله امور به بازار گذاشتهاند.
توقف انتشار دادهها به جاي فهم ريشه خودكشيها
مومني افزود: ما در كشوري زندگي ميكنيم كه كساني قصد غربت ميكنند و به جاي اينكه ريشه خودكشيها را بفهمند در آمار و اطلاعات دست ميبرند و انتشار دادهها را متوقف ميكنند! آيا ميتوان خيانتي بزرگتر از اين تصور كرد كه كشوري از محل منابع بيننسلياش كارشناس تربيت كند و بعد يا انتشار دادهها را متوقف كند و يا با دهها شيوه در آن دستكاري كند!؟ ميگويند دانشگاهيها حرفهايي ميزنند كه در قوطي هيچ عطاري پيدا نميشود! از آغاز برنامه تعديل ساختاري كه در ايران ماليسازي فاجعهساز اتفاق افتاد، انتشار دادههاي مربوط به سهم واسطهگريهاي مالي را متوقف كردند. آنها حتي دادههاي مربوط به طلاق را هم طبقهبندي كردهاند! دادههاي غيررسمي در برخي از شهرها ميگويد از هر دو ازدواج بيش از يك ازدواج به طلاق منجر ميشود، بعد فكر ميكنند با طبقهبندي دادهها و جلوگيري از انتشار آنها قضيه حل و فصل ميشود. به گزارش جماران، رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد گفت: در كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» ميگويد وقتي از بازار به صورت نادرست استفاده ميكنيد، قوانين و مقررات تان از منافع لاشخورها و مافياها حمايت ميكند اما شما اسم آن را بازارگرايي گذاشتهايد.
بازارگرايي در ايران با رانت و فساد پيوند دارد
در ادامه مومني با انتقاد از عملكرد آنها كه در ايران خود را بازارگرا مينامند، اضافه كرد: كتابهاي متفكران بزرگ مانند آدام اسميت، جان استوارت ميل و حتي ميلتون فريدمن، ميگويند هيچ چيز براي يك بازارگرا به اندازه حقوق مالكيت امري ناموسي تلقي نميشود. اما وضعيت امنيت حقوق مالكيت در ايران از دوره تعديل ساختاري تاكنون به سقوطهاي بيسابقه در تاريخ اقتصادي ۱۰۰ ساله ايران دچار شده، اما ما هيچ اعتراضي از بازارگرايان در اين رابطه نديديم. اينكه ميگوييم بازارگرايي در اينجا با رانت و فساد پيوند دارد به اين علت است؛ چرا كه اگر بخواهيد از شفافيت اطلاعات و امنيت حقوق مالكيت پشتيباني كنيد در منافع مافياها تزلزل ايجاد ميشود و اين خط قرمز مافياها است.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: بعد از شفافيت اطلاعات و امنيت حقوق مالكيت، ناموسيترين مساله براي يك بازارگراي باشرافت، مساله برابري است. يعني تمام وعدههاي اقتصاد بازار، منوط و موكول به وجود برابري كامل در صحنه اقتصادي و اجتماعي كشور است، در حالي كه ما در ايران با وحشتناكترين شكلهاي نابرابري مواجه هستيم و در اين شرايط ما بازارگراهايي داريم كه چشمشان را ميبندند و يك كلمه راجع به نابرابريهاي كمرشكن و فلاكتبار براي مردم اشاره نميكنند. آنها نه از بحران عدم شفافيت آمار و اطلاعات رنجي احساس ميكنند و نه از بحران ناامني حقوق مالكيت و نه از نابرابريهاي ناموجه فاجعهساز به هيچ يك كاري ندارند! اين اقتصاددان با تاكيد بر اينكه وقتي سراغ مشاغل بيكيفيت رفتيد، از نظر اجتماعي بازارگرايي مبتذل مردم را به انزواجويي و محصور كردن خود و جدا افتادن از جامعه كشانده است، يادآور شد: در كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» تبيين شده كه اين انزواجويي به هنر لطمه زده، كسي رغبت ندارد تئاتر برود، در سينما فيلم ببيند و موسيقي بشنود. اين وضعيت به خيررساني اجتماعي لطمه زده و كسي علاقهاي به انجام اين كارها ندارد.
اتهام ارتباط با استكبار
مومني با انتقاد از برخي برخوردها با فعالان محيط زيست و خيران، اظهار كرد: ما در ايران كشوري ساختهايم كه هر كسي ميخواهد كار خير كند، او را به چشم موردي امنيتي نگاه ميكنند! با ژست مبارزه با استكبار براي استكبار جهاني مشروعيت ايجاد ميكنند! گروهي كه خيريه است و به فقرا رسيدگي ميكند را استكبار جهاني تلقي ميكنند! چقدر آنها را كه به محيط زيست حساس شدهاند و شرافت كارشناسي نشان دادهاند فراري دادهاند و چه ميزان از آنها را بازداشت كردهاند! گويي تمام خيرخواهي كه در اين جامعه رخ ميدهد به روايت رسمي بخشهايي از دستگاههاي امنيتي ما ريشه در استكبار جهاني دارد. براي محبوبسازي استكبار جهاني به خوبي بازارسازي ميكنند اما ژست مبارزه با استكبار ميگيرند، ميگويند ما با آنها برخورد كرديم و گرفتيم و بستيم! همه چيز از ريل خود خارج شده و ما با بساط عجيبي مواجه هستيم. وي توضيح داد: يكي از چيزهايي كه از دريچه اينكه براي يك بازارگرا مساله برابري، موضوعي حياتي است تمركزي است كه در اين كتاب روي تغيير در موازنه قواي نيروهاي اجتماعي و آثار آن بر عملكرد اقتصاد اجتماعي مطرح ميشود. اين كتاب ميگويد به اسم بازارگرايي، قدرت اتحاديههاي كارگري را لطمه زديد و از بين برديد. حالا مرگهاي از سر نااميدي را درو كنيد. بيرغبتي به دين، بيرغبتي به اخلاق و افزايش جرم و جنايت را درو كنيد! دادههاي رسمي نشان ميدهد وقتي توازن قواي بين كار و سرمايه از بين ميرود اين گونه ميشود.
صاحبان كار و سرمايه در اسارت رباخوارها
اين اقتصاددان يادآور شد: وضعيت در ايران را ببينيد كه صاحبان شرافتمند كار و سرمايه هر دو به اسارت رباخورها و دلالها و وارداتچيها درآمدهاند و از اين طريق كمر اين كشور شكسته است. وقتي به توليد فناورانه در امريكا كم بها دادند، مشاغل كيفيتشان را از دست دادند و چه بساطهايي به وجود آمد! حال ببينيم در مناسبات رانتي ما كه با پديدهاي به اسم رانتي معدنيها مواجه هستيم و اسم آن را توليد صنعتي ميگذارند چه فجايعي اتفاق افتاده است! در قرن بيستم هيچ كشوري نيست كه به توسعه رسيده باشد، به جز از طريق جهشهايي كه در سهم ارزش افزوده و اشتغال صنايع نساجي تجربه كرده است. آنها با باد كردن رانتي معدنيها، سقوط صنعت نساجي در ايران را پنهان كردند و در اين مدت حتي يك «آخ» هم نشنيديم.
صنعت نساجي ايران را بيسر و صدا نابود كرديم
مومني ادامه داد: رمان شاه لير را بخوانيد! چند صد سال پيش خانمهاي درباري انگلستان وقتي ميخواستند به يكديگر فخر فروشي كنند، ميگفتند لباسي كه تنشان است از مخمل كاشان ايران تهيه شده! ما چنين صنعتي را بي سر و صدا نابود كرديم. به اين دليل كه مافياهاي رسانهاي كه در خدمت دزدسالارها هستند، اين امكان را دارند كه مسائل بسيار مهم را حذف و فقط آنچه به منافع مفتخورها برميگردد را عمده كنند. اين وضعيت وقتي به نظام گزينش دولتمرداني گره ميخورد كه به آدمهاي با كيفيت و با صلاحيت كمتر بها ميدهد و بيشتر به آنها كه مطيع و چاپلوس هستند توجه دارد، بدنه حكومتي را آلوده به فساد ميكند. همان طور كه دادههاي رسمي وزارت كشور نشان ميدهد گسترش و تعميق فساد در ايران، وضعيت اعتماد مردم به حكومتگران و وضعيت اعتماد مردم به يكديگر را به چه جاهايي رسانده است.