آتش بي احتياطي يا بي تدبيري
بعد از آتش در جنگلهاي زاگرس اين بار نوبت به كوهستان خاييز رسيد تا در آتشي ۴ روزه ۴۶۰ هكتار از عرصههاي طبيعي آن به خاكستر بدل شود.
بعد از آتش در جنگلهاي زاگرس اين بار نوبت به كوهستان خاييز رسيد تا در آتشي ۴ روزه ۴۶۰ هكتار از عرصههاي طبيعي آن به خاكستر بدل شود. كافي است كلمه «خاييز» را در گوگل جستوجو كنيد. اولين جمله اين است. منطقهاي خوش آب و هوا واقع در استان بوشهر در جنوب شرقي شهر اهرم (مركز شهرستان بوشهر) اما حالا اگر عكسهاي اين منطقه خوش آب و هوا را ببينيد چيزي جز زمين سوخته از آن باقي نمانده است. زمينهاي اين منطقه ۴ روز تمام در آتش سوختند. نبود امكانات لازم براي مهار آتش از يك سو و بي توجهي مسوولان از سوي ديگر باعث شد تا عرصه ديگري از طبيعت ايران نابود شود. اينكه بعد از هر آتش سوزي مسوولان دليل آن را عوامل انساني اعلام ميكنند و در نهايت هم كشاورزاني مقصر شناخته ميشوند كه براي پاك سازي زمينهاي كشاورزي شان آن را آتش ميزنند شايد تنها يكي از دلايل قابل قبول براي بروز چنين اتفاقاتي باشد. سوال اينجاست كه سازمان محيط زيست و منابع طبيعي در حفظ و نگهداري اين منابع چقدر تلاش ميكنند و در چنين شرايط و فصلهايي كه امكان آتش سوزي بيشتر ميشود چرا به جاي اينكه براي خاموش كردن آتش نيرو اعزام كنند براي جلوگيري ازبروز آتش هيچ كار مفيدي انجام نميدهند.
محيط زيست ساقط از درجه اهميت
علي ميرزايي، فعال محيط زيست در اين باره به تعادل ميگويد: هر آتش سوزي بزرگي كه رخ ميدهد اولين اظهارنظر مسوولان اين است كه عوامل انساني باعث آتش سوزي شدهاند. زاگرس را مردم آتش زدند تا در آن درخت انجير و انگور بهكارند، طي اين سالها بارها و بارها جنگلهاي بلوط آماج شعلههاي آتش بودهاند از طرف ديگر منابع طبيعي ما در هر شهر و استاني رو به نابودي است اما مسوولان از پذيرش مسووليت شانه خالي ميكنند. او ميافزايد: وقتي با اين همه آتش سوزي در منابع طبيعي مواجهيم چرا هيچ دولتي براي تامين وسايل إطفای حريق اقدام موثري انجام نميدهد. چرا هميشه بايد قرباني كمبود امكانات باشيم. در آتش سوزيهاي زاگرس ميدانيد چند فعال محيط زيست و چند نفر از مردم محلي كه براي خاموش كردن آتش با دست خالي رفته بودند مصدوم شدهاند. اصلا هيچ كدام از مسوولان حالي از اين افراد پرسيدهاند. اين فعال محيط زيست ميگويد: متاسفانه حفظ محيط زيست در كشور ما و توسط مسوولان از درجه اهميت ساقط شده است وگرنه كنترل كردن كشاورزاني كه ميخواهند با روشهاي سنتي اشتباه زمينهاي خود را آماده كشت كنند كار چندان سختي به نظر نميرسد.
بي اهميت جلوه دادن آتش سوزي ها
ميرزايي در بخش ديگري از سخنان خود به اظهارات فرمانده يگان حفاظت منابع طبيعي كشور در خصوص اينكه ۸۰ درصد خسارتهاي آتش سوزي منطقه «خاييز» سطحي است، ميگويد: بي اهميت جلوه دادن ميزان خسارتي كه به طبيعت وارد آمده باعث نميشود تا هكتار هكتار جنگلهايي كه از دست داده ايم دوباره و در مدت زمان كوتاهي سبز شوند.
او ميافزايد: حتي اگر يك درخت هم در آتش بسوزد براي كشور ما با اين وضعيت آب و هوايي زياد است. سوختن جنگلها يعني افزايش كانونهاي بحران گرد و غبار در كشور يعني به خطر افتادن جان حيات وحش چرا هيچ كس از آمار حيواناتي كه در اين
آتش سوزيها زنده زنده سوختند حرفي نميزند. معلوم نيست چند گونه كمياب ممكن است در اين آتش سوزيها از بين رفته باشند.
هيچگاه به پيشگيري فكر نميكنيم
اين فعال محيط زيست ميگويد: متاسفانه راهي كه مسوولان ما پيش گرفتهاند هميشه راه درمان بوده است. مساله پيشگيري هيچ جايي در برنامهريزيهاي كلان ما نداشته و ندارد. بايد آتش اتفاق بيفتد تا بعد از آن بيايند آمار بدهند كه چه تعداد نيرو براي خاموش كردن اين آتش گسيل داشتهاند. در ديگر زمينهها هم اين مساله صدق ميكند اما چون حوزه تخصصي من نيست به آن ورود نميكنم.
او ميافزايد: اين در حالي است كه تجربه ثابت كرده هزينهاي كه ما براي پيشگيري از بروز چنين اتفاقاتي ميدهيم به مراتب كمتر از هزينهاي است كه براي مهار و درمان آن بايد پرداخت كنيم.
آتش با وعده و شعار خاموش نميشود
چندي پيش فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگلها از افزايش ۲۵۶ درصدي آتش سوزي جنگلها نسبت به سال قبل خبر داد. اين مقام مسوول هم اعلام كرد كه عامل ۹۸ درصد از حريقها انساني است كه ۹۴ درصد آن سهوي و ۴ درصد هم به صورت عمدي صورت ميگيرد. اما به گفته بسياري از متخصصان اين حوزه و فعالان محيط زيست شايد عوامل انساني باعث بروز آتش سوزي باشند اما نبود هيچ برنامه مدوني در سطح ملي و حاكميتي براي مقابله با آتش سوزي جنگلها خود دليل محكمي است براي اينكه نشان دهد چرا آتش به جان جنگلها و مراتع ميافتد. مساله اينجاست كه به عقيده بسياري از اين افراد با وعده و شعار نميتوان آتش را خاموش كرد يا مانع از بروز آتش سوزي شد. اين مهم نيازمند برنامههاي مدون و البته اجراي درست همين برنامهها را ميطلبد. در واقع تا جايي كه ممكن است بايد با روشهاي مختلف از بروز آتش سوزي در جنگلها و مراتع كشور جلوگيري كرد به جاي اينكه تمام هم و غم خود را براي خاموش كردن آتش به كار بگيريم.
اثر آتش سوزيها بر امنيت غذايي جامعه
از سوي ديگر عليرضا هاشمي مديرعامل موسسه پرندهشناسي طرلان و كارشناس ارشد محيط زيست به تجارت نيوز ميگويد: آتش سوزي در جنگلها و از بين رفتن پوشش گياهي و جانوري آنها، اكوسيستم و چرخه زيستي را در منطقه وقوع، با چالشهاي جدي مواجه ميكند و اين موضوع در نهايت، بر امنيت غذايي جامعه اثر ميگذارد. او ميافزايد: شايد كمتر فاجعهاي در طبيعت از نظر شدت و وسعت اثرگذاري به پاي آتش سوزي در جنگلها و منابع طبيعي برسد؛ چرا كه حتي با مهار حريق، اثرات آن از بين نميرود و ممكن است تبعاتش تا سالها ادامه يابد.
هاشمي توضيح ميدهد: آتش به ويژه در مناطق جنگلي شمال و رشتهكوه زاگرس كه داراي پوشش گياهي قوياي هستند، نيروي مخرب عظيمي محسوب ميشود و ميتواند بر كل اكوسيستم در سطوح مختلف اثر منفي بگذارد. انواع پوشش گياهي از جمله قارچها، گلسنگها و خزهها، گياهان بوتهاي و درختها و همچنين گونههاي مختلف جانداران مانند حشرات، پستانداران و پرندگان از آتش سوزي آسيب ميبينند.
اين كارشناس ارشد محيط زيست ميافزايد: «آتش سوزي در جنگلها و منابع طبيعي نه تنها پوشش گياهي و تنوع جانوري را به خطر مياندازد، بلكه تاثيرات ثانويه دارد و كل چرخه اكوسيستم را با چالش مواجه ميكند. براي مثال وجود برخي پستانداران براي تنوع زيستي و چرخه اكولوژيك جنگل ضروري است و به رشد پوشش گياهي در آينده كمك ميكند اما وقوع آتش سوزي باعث مرگ يا فرار آنها از منطقه ميشود. همين اتفاق براي حشرات و ميكروارگانيسمهايي كه با پوشش گياهي همزيستي دارند يا پرندگاني كه بايد در آينده آفتهاي احتمالي را از بين ببرند نيز رخ ميدهد. در واقع آتش، رشد مجدد پوشش گياهي در آينده را هم با چالش مواجه ميكند.»
درختها ميسوزند؛ سفرهها كوچك ميشوند
اما به اعتقاد او اين فجايع پايان كار نيست و وقوع
آتش سوزي در جنگل و از بين رفتن پوشش گياهي، تاثيرات ثانويهاي نيز بر زندگي بشر دارد؛ مانند توليد گرد و غبار و افزايش آلودگي هوا يا حتي به خطر افتادن امنيت غذايي. هاشمي توضيح ميدهد: جنگلها ميتوانند در كنترل آلايندههاي هوا و آلودگي صوتي اثرگذار باشند و از بين رفتن آنها انسان را در اين حوزهها نيز با چالش مواجه ميكند. مديرعامل موسسه پرندهشناسي طرلان ميافزايد: وقوع آتش سوزي ميتواند به رانش فرسايشي زمين و ريزش كوه منجر شود كه اين حوادث خاك حاصلخيز را از بين ميبرند. در نتيجه كشاورزي و امنيت غذايي كشور نيز در آينده به خطر ميافتند. او تاكيد ميكند: با سوختن هر درخت بايد نگران باشيم كه سفره ما به تدريج كوچكتر ميشود؛ حال اين موضوع ممكن است از نتايج مستقيم آتش سوزي باشد يا باواسطه رخ دهد.
مماشات يا فساد در برخورد با آتش سوزيهاي عمدي
هاشمي با تاييد اين نكته كه درصد بالايي از حوادث آتش سوزي در جنگلها و منابع طبيعي عامل انساني دارد، ميافزايد: ما به دستان خودمان در حال نابودي خود هستيم. آتش سوزيها ممكن است عمدي يا غيرعمدي باشند و در هر هر صورت، تغيير چنين شرايطي به ارادهاي در سطح حاكميتي نياز دارد. اين كارشناس ارشد محيط زيست در مورد آتش سوزيهاي غيرعمدي توضيح ميدهد: افراد محلي و گردشگران در اين مورد كه در چه مناطقي ميتوانند آتش بيفروزند يا چگونه بايد آن را خاموش كنند، آموزش نديدهاند. آنها در هر نقطهاي آتش روشن كرده و بعد هم آن را رها ميكنند. قوانين موجود نيز ضمانت اجرايي لازم را براي برخورد با متخلفان، ندارند. هاشمي، هدف از آتشافروزيهاي عمدي را نيز تغيير اراضي يا استفاده از چوب درختان ميداند و ميافزايد: قوانين بازدارندهاي براي برخورد با چنين اقداماتي وجود دارد اما اجرايي نميشوند. افراد تا حد زيادي آسوده خاطر هستند و اميد دارند كه بعد از چنين اقداماتي مورد پيگرد قرار نميگيرند و براي مثال، بر مساحت زمين كشاورزي آنها افزوده ميشود.