حقوق ۱۲ميليوني رزيدنتها در مقابل جريمه ۳ ميلياردي
مدتهاست كه خودكشي رزيدنتهاي پزشكي به يك بحران خاموش براي حوزه بهداشت و درمان تبديل شده است. از آن جهت ميگوييم بحران خاموش كه هيچ كدام از مسوولان اين حوزه به خود حتي زحمت نميدهند در اين مورد اظهارنظر كرده و يا حتي وعدهاي براي رفع اين معضل بدهند. هر چه هست انكار و تكذيب است و اينكه عموما معتقدند ماجرا به آن بزرگي كه رسانهها عنوان ميكنند نيست.
مدتهاست كه خودكشي رزيدنتهاي پزشكي به يك بحران خاموش براي حوزه بهداشت و درمان تبديل شده است. از آن جهت ميگوييم بحران خاموش كه هيچ كدام از مسوولان اين حوزه به خود حتي زحمت نميدهند در اين مورد اظهارنظر كرده و يا حتي وعدهاي براي رفع اين معضل بدهند. هر چه هست انكار و تكذيب است و اينكه عموما معتقدند ماجرا به آن بزرگي كه رسانهها عنوان ميكنند نيست. اما وقتي از اول سال جاري تا كنون ۹ رزيدنت پزشكي دست به خودكشي زدهاند بزرگ نمايي رسانهاي است يا پشت كردن مسوولان به اين واقعيت دردناك. اين آمار يعني در ماه بيش از ۲ رزيدنت به زندگي خود خاتمه دادهاند. مساله اينجاست كه بسياري از روانشناسان بر اين باورند كه خودكشي اين افراد نميتواند ربطي به مشكلات روحي و رواني داشته باشد چرا كه اگر اين طور بود و افراد مورد نظر از جنبه روحي و رواني مشكلاتي حاد كه باعث خودكشي شود ميداشتند قطعا نميتوانستند مشغول به كار شوند. پس عاملي كه باعث بروز اين اتفاقات تلخ ميشود كاملا بيروني است.
يعني استرس و فشارهاي كاري، رفتارهاي غير استاندارد مسوولان بيمارستان و پزشكان متخصص با اين افراد كه عمدتا باعث تحقير و توهين به آنها ميشود و خلاصه ساعات كاري زياد و فشار كاري كه اين افراد بايد در مقام يك دانشجو تحمل كنند اما مسووليتي به اندازه يك پزشك متخصص را بر عهده دارند. نكته دردناك مساله اين است كه از يك طرف فردي با داشتن فوق ديپلم، سالها در يكي از خيابانهاي بالاي شهر تهران به عنوان جراح زيبايي فعاليت ميكند و ميلياردها پول به جيب ميزند و از طرف ديگر دانشجويان پزشكي بايد در بيمارستانهاي كشور بيشترين فشارها و استرسها را به جان بخرند تا شايد بتوانند روزي تابلوي مطب خودشان را بزنند. سوال اينجاست كه اين بيتوجهي و نبود نظارت قرار است تا كجا ادامه پيدا كند و شمار خودكشي رزيدنتهاي پزشكي بايد از چه عددي بگذرد تا براي وزارت بهداشت و درمان حساسيتبرانگيز شود؟ چرا وقتي همين افراد قصد انصراف دارند بايد با جريمههاي ميلياردي مواجه شوند كه خود ميتواند عامل فشار روحي و رواني ديگري بر آنها باشد.
تداوم دومينوي خودكشي رزيدنت ها
محمدرضا اسدي، عضو هيات مديره نظام پزشكي تهران بزرگ، در توييتر خود نوشت: «تداوم دومينوي خودكشي پزشكان اين بار در يزد. رزيدنت بخش اطفال بيمارستان شهيد صدوقي يزد و مادر يك كودك خردسال، خانم دكتر فروغينسب، به زندگي خود پايان داد. اين در حالي است كه مرحومه سابقه خودكشي داشته و مسوولان ذيربط از وضعيت ايشان مطلع بودند؛ و باز هم كتمان درماني و توهم حل مساله.» در ادامه خبري ديگر مبني بر خودكشي يك رزيدنت پزشكي در بيمارستان مشهد هم طي روزهاي گذشته در فضاي مجازي دست به دست ميشود.
تحقير و توهين عامل اصلي خودكشي رزيدنتهاست
عاطفه مرادي، روانشناس در اين باره به «تعادل» ميگويد: بيش از هر چيز رفتاري كه در اكثر بيمارستانهاي دولتي با اين رزيدنتهاي ميشود عامل خودكشي آنهاست. در بسياري از بيمارستانها رزيدنتهاي پزشكي هر روزه در معرض تحقير و توهين از سوي كادر بيمارستان و پزشكان متخصص و مديريت بيمارستان قرار ميگيرند. اين حجم از تحقير باعث ميشود تا برخي از آنها دچار فروپاشي روحي شده دست به خودكشي بزنند.
او ميافزايد: از سوي ديگر فشار كاري كه اين افراد متحمل ميشود نيز ميتواند عامل ديگري براي خودكشي باشد. آنها مجبورند ساعتهاي طولاني در بيمارستان حضور داشته باشند. از آنها توقع كار در حد يك پزشك متخصص ميرود اما حقوقي كه دريافت ميكنند در حد يك دانشجوي پزشكي است اين تضاد بسياري ازآنها را دچار مشكلات روحي و رواني ميكند. اين روانشناس ميگويد: استرس كار در مراكز درماني به اندازه كافي براي اينكه افراد را از نظر روحي و رواني از پا در بياورد كافي است. اما وقتي مسائل ديگر مانند فشار كاري غير متعارف، رفتارهاي ناشايست و توقعات بيجا هم به آن اضافه ميشود افراد كم ميآورند و ممكن است دست به هر كاري بزنند.
جاي خالي تيمهاي روان درماني
در بيمارستان ها
عاطفه مرادي در بخش ديگري از سخنانش به جاي خالي تيمهاي روان درماني در بيمارستانها و بي توجهي مسوولان بيمارستان به رفع مشكلات روحي و رواني پرسنل خود اشاره ميكند و ميگويد: شما فكر كنيد يك رزيدنت پزشكي بيماري را كه تحت مراقبت او بوده از دست ميدهد. مرگ اين بيمار براي فردي كه تازه ميخواهد مراحل آموزشي خود را طي كند بسيار سخت و سنگين خواهد بود. اما متاسفانه هيچ كدام از بيمارستانها به فكر احياي دوباره روحي و رواني اين افراد نيستند. او ميافزايد: بسياري از اين رزيدنتهاي كه دست به خودكشي ميزنند از ماهها قبل علايم و نشانههاي مشكلات روحي و رواني را از خود بروز ميدهند اما از آنجا كه مسوولان هيچ علاقهاي به رفع اين مشكلات ندارند بي توجه از كنار آنها ميگذرند و تا وقتي فرد خودكشي ميكند درصدد انكار بر ميآيند.
حقوق ۱۲ ميليوني در برابر جريمه ۳ ميلياردي
دكتر «ايرج خسرونيا» فوقتخصص گوارش و كبد و رييس انجمن متخصصان داخلي ايران نيز در اين باره به «تعادل» ميگويد: خودكشي سريالي رزيدنتها علل و عوامل متفاوتي دارد. چندين عامل باعث ميشود تا جوانان از جان خود سير شوند و دست به خودكشي بزنند. يكي از مهمترين آنها انتظاري است كه از طبابت داشتند، اما به آن نرسيدند. در اصل قبلا اميد به آينده وجود داشت. اميد به آينده لزوما جنبه اقتصادي ندارد. اميد به آينده ميتواند اقتصادي، اجتماعي و معنوي باشد. نداشتن اميد به آينده يكي از مهمترين عواملي است كه موجب شده دستياران ما اقدام به خودكشي كنند. اين موضوع ضربه مهلكي به جامعه پزشكي و به خصوص پزشكان جوان است، زيرا آنها بعد از سالها تلاش و درس خواندن وقتي به آن جايگاه اجتماعي كه ميخواستند، نرسيدند، دچار افسردگي ميشوند، چرا كه در اين راه نه مسوولان و نه جامعه احترامي براي پزشكان و رزيدنتها قائل نيستند. او ميافزايد: دستياران ما هفت سال پزشكي ميخوانند. بعد از آن بايد دو سال طرح بگذرانند. در بهترين حالت بعد از ۹ سال بايد چهار سال هم دوره تخصص را طي كنند، يعني وارد دوران دستياري پزشكي ميشوند. دستياران پزشكي به صورت تمام وقت در بيمارستان كار ميكنند. سقف كشيك خود را بايد پر كنند. طبق قانون هر ۳۶ ساعت تنها ۱۲ ساعت استراحت هستند. گاهي هم بعد از كشيك مجبور ميشوند در محل كار خود بمانند تا به امور بيماران رسيدگي كنند. در همين حال، اجازه كار در جاي ديگري هم ندارند، البته عملا فرصتي هم پيدا نميكنند كه جاي ديگري همزمان مشغول به كار شوند. دكتر خسرونيا با اشاره به مشكلات معيشتي رزيدنتها بيان ميكند: متاسفانه درآمد دستياران پزشكي كفاف اجارهخانه آنها را نميدهد. دستمزدي كه به رزيدنتها داده ميشود، هيچ تناسبي با وضعيت اقتصادي ندارد. آنها تنها هشت تا يازده ميليون تومان حقوق دريافت ميكنند. با اين ميزان حقوق چطور بايد زندگي خود را بگذراند؟ حداقل حقوق كارگري را دريافت ميكنند. حالا فرض كنيد اين مبلغ در شهرهاي بزرگي مثل تهران، چه مشكلي از فرد حل ميكند و حتي هزينه رفتوآمد و تاكسي اينترنتي هم نميشود.
۳ ميليارد جريمه
براي انصراف از دوره رزيدنتي!
نكته جالب و اما غمانگيز ماجرا اين است كه اگر به هر دليل يك رزيدنت از ادامه تحصيل منصرف شد، براساس جديدترين قوانين بايد مبلغ زيادي به حساب دولت واريز كند. خسرونيا در اين باره ميگويد: ۷۵۰ ميليون تومان مبلغي است كه وزارت بهداشت براي هر سال از رزيدنتي كه از تحصيل منصرف شده، دريافت ميكند. يعني رزيدنت سال چهارم در صورت انصراف از تحصيل بايد حدود ۳ ميليارد تومان جريمه پرداخت كند. اين عدد از كجا ميآيد؟
بد رفتاري با پزشكان
طرحي از سوي همراهان بيمار
علي ميرزايي، روان درمانگر نيز در اين رابطه به تعادل ميگويد: يكي از دلايلي كه باعث بروز خودكشي در بين رزيدنتها و پزشكان طرحي ميشود اين است كه آنها مجبورند براي گذراندن طرح خود به شهرها و استانهايي بروند كه به دليل نبود پزشك بومي با مشكل مواجهاند. او ميافزايد: بارها و بارها در خبرها ديده ايم كه همراهان بيمار به يك پزشك كه در بيمارستان شهرستاني كوچك مشغول فعاليت بوده حمله كردهاند. در درجه اول بومي نبود پزشك باعث بروز چنين برخوردهايي ميشود. اين افراد هم انسان هستند و در برابر ناملايمتيها تا ميزاني ميتوانند تحمل داشته باشند. ميرزايي ميگويد: يك پزشك دور از خانواده در شهري كوچك مشغول به كار است. مجبور است ساعات طولاني در بيمارستان حضور داشته باشد. استرس و فشار كار يك طرف ماجرا و برخوردهاي ناهنجار همراهان برخي از بيماران طرف ديگر. قطعا هر فردي نميتواند چنين فشار و استرسي را تحمل كند.
سياست وزارت بهداشت بيگاري كشيدن از رزيدنتهاست
محمد شريفيمقدم، دبيركل خانه پرستار، نيز در اين رابطه ميگويد: تا زماني كه سياست حاكم بر بيمارستانها كه بر پايه بيگاري كشيدن از رزيدنتهاست تغيير نكند، نميتوان مدعي شد آمار خودكشي رزيدنتها كاهش يافته است. اين سيستم بايد تغيير كند. رزيدنت نبايد حقوقي اندك دريافت كند اما مسووليت يك پزشك متخصص را به دوش بكشد. حقوقي كه آنها دريافت ميكنند حقوق يك دانشجوي پزشكي است اما انتظاري كه از آنها ميرود كار كردن مانند يك متخصص تمامعيار است! همين استرسي كه آنها به دليل اين تناقض رفتاري بايد تحمل كنند براي اينكه افراد را به مرز خودكشي بكشاند كافي است.