ترامپ يا هريس و معادله تعامل ايران و امريكا
به نظرم ترامپي كه در انتخابات 2024 حضور دارد با ترامپي كه در سال 2020 و آخرين سال فعاليتهاي خود در دولت امريكا قرار داشت قطعا فرق خواهد داشت.
به نظرم ترامپي كه در انتخابات 2024 حضور دارد با ترامپي كه در سال 2020 و آخرين سال فعاليتهاي خود در دولت امريكا قرار داشت قطعا فرق خواهد داشت. چرا كه هم تحولات بينالمللي اجبارهايي را براي او تعيين كرده و هم خود ترامپ در داخل با پروندههاي قضايي و حقوقي بسياري روبهروست. ضمن اينكه مردم امريكا هم در انتخابات 2020 يك نه بزرگ به ترامپ گفتند و او را از صحنه رقابتهاي انتخاباتي خارج كردند. مجموعه اين عوامل باعث شده تا تحليلگران اعلام كنند، ترامپ متفاوتي در عرصه سياسي امريكا ظهور و بروز خواهد كرد. ترامپ تغيير كرده، چون اگر سياستهاي اجرايي او موفق بود، حتما با اختلاف ميتوانست بايدن را در انتخابات 2020 شكست دهد. خود ترامپ هم آگاه شده كه بسياري از امريكاييان، ايدههاي او را قبول نداشته و خواستار تغيير آنها هستند.
چند مورد ساختارشكنيهاي ترامپ مانند «اول امريكا»، «دشمني با خارجيها»، « مقابله با ابزارهاي قدرت امريكا» در جهان مانند ناتو و... عملا راه به جايي نبردند و مردم امريكا با آنها مخالفت كردند. ترامپ متوجه شده كه حداقل بخشي از اين ايدههاي افراطي با پاسخ منفي مردم امريكا مواجه شده، بنابراين تلاش خواهد كرد كه انرژي زيادي صرف اجراي دوباره آنها نكند. در مورد راهبردهاي جديد ايران هم بايد اجازه داده شود مراسم تنفيذ و تحليف و معرفي كابينه چهاردهم تمام شود و بعد ديد تيم اجرايي آقاي پزشكيان چگونه عمل ميكنند. من اگر جاي مسعود پزشكيان بودم از همين امروز به فكر مواجهه با سناريوهاي احتمالي در هيات حاكمه امريكا ميافتادم. لازم است ايران همه احتمالات را در نظر بگيريد و بعد متناسب با وقوع هر احتمالي، راهبرد مناسب آن را نيز طراحي كند. مثلا دولت ايران بايد بداند اگر ترامپ پيروز شد چه بايد كرد؟ اگر كاملا هريس توفيق يافت چه بايد كرد؟ بدون شك نبايد در برابر عمل انجام شده قرار گرفت و از قبل، بايد آماده هر احتمالي بود. در بررسي معادلات هم بايد دو طرف را در نظر گرفت؛ هم تغييرات در ايران مهم است و هم تغييرات در امريكا واجد اهميت است. به دليل برگزاري زودهنگام انتخابات در ايران، موعد زماني تشكيل دولتها در هر دو كشور به هم نزديك شده است. اساسا يكي از ايراداتي كه راهبردهاي دولت ايران در سال 2016 و در جريان انتخابات ايالات متحده داشت، اين بود كه تمام تخم مرغهاي پيشبيني خود را سبد پيروزي كلينتون گذاشت و هيچ احتمالي نسبت به پيروزي ترامپ در نظر نگرفته بود. اين رويكرد غلط در انتخابات 2024 نبايد تكرار شود.
حتي اگر ترامپ شانس بالايي داشته باشد و هريس شانس پاييني، يا بالعكس، بايد سناريوهاي هر دو احتمال تدارك ديده شود. در يك چنين كشاكشي ايران بايد مناسبات ارتباطي تازهاي با آژانس و كشورهاي اروپايي هم در نظر بگيرد. ايران در مواجهه با آژانس بايد به 2پرسش مطرح شده از سوي آژانس پاسخ دهد. اميدوارم دولت پزشكيان همانطور كه 2سوال قبلي را پاسخ داده در اين برهه هم به ابهامات مد نظر آژانس پاسخ دهد. در واقع بايد به فكر معاملات تازه با آژانس هم باشيم. پاسخ دادن به ابهامات آژانس باعث ميشود، بهانه از دست اتحاديه اروپا خارج شود. نبايد فراموش كردكه اروپا به دنبال آن است كه در زمان غروب برجام كه 27مهر 1404 است، مكانيسم ماشه را فعال كنند. اگر ايران مشكلات خود را سريعتر با آژانس حل كند (كه كاملا قابل حل است) كار به راهاندازي مكانيسم ماشه نميرسد. در مجموع به نظر ميرسد، ايران بايد كار و تعامل با آژانس را چه رييسجمهور امريكا كاملا هريس باشد، چه ترامپ و چه هر چهره ديگري ادامه دهد. اين به نفع ايران است كه مسائل خود با آژانس را حل و فصل كرده و به تعامل با آژانس دست پيدا كند. پاسخ دادن به پرسشهاي آژانس نه تنها براي ايران دشوار نيست بلكه به راحتي ميتواند اين ابهامات را پاسخ دهد. از سوي ديگر مذاكراتي دوجانبهاي كه ميان ايران و امريكا انجام ميشود بايد در دورنماي آينده هم تداوم يابد. اهميت اين گفتوگوها در آن است كه پاي شخص ثالثي را به ميان نميكشد و دو طرف ميتوانند موارد مد نظر خود را مطرح كنند تا زمينه دستيابي به يك تعامل فراهم شود.