آفت به جان بورس

۱۴۰۳/۰۵/۰۸ - ۰۱:۲۳:۰۷
کد خبر: ۳۱۷۵۳۳

بازار سرمایه، بازاری است که از کشورهای پیشرفته با تجربه چندین ساله وارد کشور ما شده است و باید نحوه اداره آن دقیقا برمبنای سازوکار علمی و تجربه‌ای که در دیگر کشورها بوده، باشد

هابیل خاوری

بازار سرمایه، بازاری است که از کشورهای پیشرفته با تجربه چندین ساله وارد کشور ما شده است و باید نحوه اداره آن دقیقا برمبنای سازوکار علمی و تجربه‌ای که در دیگر کشورها بوده، باشد. به عبارت واضح‌تر باید از دستکاری، روش‌های دستوری و روش‌های غیرعلمی و عملی پرهیز شود. متاسفانه سال‌هاست که اقتصاد دستوری، ارز دستوری و مواردی که در دنیا وجود ندارد در ایران شروع شده و نهایتا اقتصاد را به اینجا رسانده است و بازار سرمایه ما و وضعیت فعلی آن هم آینه تمام نمای اقتصاد ماست! 

با این نحوه اداره سیستم پولی کشور بانک‌ها دچار ناترازی و برخی دچار ورشکستگی شده‌اند. در حقیقت بازار پول نمی‌تواند کمکی به سرمايه‌گذاری و تولید کند مخصوصا با دستورالعمل‌های وسیعی که بانک مرکزی و وزارت اقتصاد داده‌اند و تماما غیرکارشناسی بوده، موجب شد بانک‌ها گرفتاری جدی پیدا کرده‌اند که حتی تسهیلات حداقلی را نمی‌توانند به سرمایه‌گذاران پرداخت کنند و این نقطه تقابل جدی بازار پول با بازار سرمایه است! درحالی که این دو بازار اصلا نباید رقیب هم باشند!

اتفاقی که رخ داده اینکه بانک‌ها مجبور به پرداخت تسهیلات تکلیفی شده‌ا‌ند اما اساسا تسهیلاتی برای سرمایه‌گذاران و تولید نمانده است، بنابراین اولین اقدامی که دولت جدید باید انجام دهد باید بداند که برای تامین مالی بخش تولید و سرمایه‌گذاری باید بیشتر به بازار سرمایه توجه کند، چراکه بازار سرمایه است که می‌تواند به کمک دولت و اقتصاد بیاید و می‌تواند مقدمات رشد ۸درصدی را فراهم آورد. در کل باید بپذیریم که تا اقتصاد کشور دچار تحول نشود و رونق نگیرد و ما از تورم بیش از ۴۰ درصدی، نرخ بهره‌وری زیر یک درصد و نرخ سرمایه‌گذاری نزدیک به صفر دور نشویم، رونق در بورس نخواهیم داشت، البته ممکن است به صورت کپسولی و به صورت موردی با دوپینگ بورس آن‌هم با قوانین محدودکننده یا اجبار حقوقی‌ها و دستکاری بازار در زمانی کوتاه بتوان رونقی ایجاد و بورس را تقویت کرد اما تا تولید راه نیفتد و اقتصاد حرکت نکند، هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. بورس را نمی‌توان با شعارهای عجیب و غریب توسط اقتصاددانان یا سیاسیون هدایت کرد و به سهامدارانش امیدواری داد. مهم‌ترین اقداماتی که دولت جدید برای رونق اقتصاد و بورس باید انجام دهد، در گام اول ایجاد تعاملات بین‌المللی، حرکت به سمت حل مشکل تحریم، جلوگیری از رانت‌خواری، مبارزه با فساد، ایجاد شفافیت، برگشت اطمینان به سرمایه‌گذاران، تولیدگران و کارآفرینان، رفع موانع توليد، عدم دست درازی به سود شرکت‌ها، عدم نرخ‌گذاری و قیمت‌گذاری دستوری و از همه مهم‌تر اصلاح قانون بازار و ایجاد هماهنگی و تعامل بین بازار پول و سرمایه است.
آخرین روزکاری دولت سيزدهم را هم دیدیم و از فردا دیگر نوع نگرش‌ها آیا تغییر خواهد کرد؟ بر کسی پوشیده نیست که از سال ۹۹ بازار سرمایه یکی از سخت‌ترین سیکل‌های نزولی خود را پشت سرگذاشته است!
این روزها بازار سرمایه حرفی برای گفتن ندارد، نه گزارش‌ها و نه مجامع شرکت‌ها دلیل منطقی و بنیادینی را به سرمایه‌گذاران برای حضور حداکثری در بازار را ندادند! از طرفی کسی سود به واسطه فعالیت‌های تحلیلی و معامله‌گری با کسب سود به واسطه تورم زمین تا آسمان فرق دارد که عده‌ای تحلیل‌های بی‌پایه و اساس ارائه می‌دهند!
اما فردا و فرداها بازار سرمایه به امید دولت جدید زنده می‌ماند؟ تا شاید سوپرمن ظاهر شود و سبد زیان‌دیده آنها را نجات دهد، اما با قاطعیت می‌گویم که از این خبرها آن‌هم در اقتصاد و زمانی که حرف از سود و زیان و ریسک و بازده است، وجود ندارد!
در مرداد ماه بازار را در حالی آغاز کردیم که هفته نسبتا خاص و پرخبری را داریم و البته هفته گذشته نیز از منظر رویدادهای سیاسی و کدالی و اقتصادی هفته مهمی بود، هر چند که واکنش بازار به این رویدادها چندان جذاب نبود و اصلا اهمیتی، گویی بیماری بود که از اون قطع امید شده است و نسبت به همه چیز بی‌تفاوت است، اما این هفته مهم‌ترین اتفاق بحث‌های تنفیذ و تحلیف و کابینه است که بازار مدت‌ها به دنبال آن بوده و به نظرم پول‌های پارک شده برای هجوم به یکي از بازارهای بورس، طلا، دلار و... منتظر همین رویداد هستند!
و حالا شرایط را برای این موضوع خاص‌تر و نزدیک‌تر می‌بیند به خصوص اینکه زمزمه‌ها و شایعات یکی پس از دیگری دارند پودر می‌شوند که اولینش را امروز دیدیم که عارف معاون اول شد و تمام گزینه‌هایی که عده‌ای صبحت می‌کردند، نبودند!
از دیگر تحولات مثبت به نرخ نیما باید اشاره کرد که رشد نسبتا معقول و خوبی را داشته و بازار را امیدوار کرده است.
دولت جدید اگر می‌خواهد خوب عمل کند، نباید کشور را به سمت ناترازی‌های ریز و درشت ببرد و این ناترازی‌ها را از جیب مردم و صنایع مختلف پرداخت کند و به جیب رانت‌خواران و دلالان و کارتل‌های خاص دلالی هر صنعت واریز کند، بنده بین دو گروه اصلاح‌طلب و اصولگرا هیچ فرقی نمی‌بینم، آنچه مهم است اصول اقتصادی است، فرقی نمی‌کند حرف غیرمنطقی غیراصولی و طرفدار رانت و دلال از زبان هر کسی بیان شود مورد انتقاد است.
در مورد بازار و اثرات اتفاقات مختلف به خصوص گزارش‌ها روی آن چند نکته را بیان می‌کنم، با توجه به قیمت شرایط فعلی می‌توان تقریبا با قطعیت گفت که ۲ طیف گزارش ماهانه و میان دوره‌ای جذاب و جالب نبودند اما این‌طور نیست که همه بی‌ثمر باشند. بین این گزارش‌ها حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ شرکت وضعیت نسبتا خوب و مناسبی دارند که می‌توانند مورد توجه بیشتر بازار باشند و اکثر آنها پی به ای‌های ۵ و ۶ را داشته و اگر اتفاق عجیبی رخ ندهد قیمت آنها می‌تواند در طول دوره با توجه به فضاهای مختلف بهتر شود.

بازار در عین ناامیدی و بی‌رمقی پتانسیل‌های خوبی در گزینه‌های ریز و درشت صنایع مختلف دارد که توجیه‌کننده وضعیت فعلی و آتی بازار است. روی نمادهای ارزنده متمرکز شوید و آنها را با دقت زیر نظر گرفته و همچنین با ابزارها و مولفه‌های مختلف نظیر گزارش‌های ماهانه و همچنین چشم‌انداز و شرایط پیش روی این شرکت‌ها آنها را تجزیه و تحلیل کرده و به چینش و اصلاح پرتفوی بپردازید و از تحلیل بی‌پایه و اساس دوری کنید، اگر قرار بر حرکت بازار باشد چه در سهم‌های بزرگ چه کوچک آنچه اولین موج را ایجاد می‌کند ارزندگی و قیمت منطقی و شرایط بنیادی مناسب است که جریان پول وسواسی بازار را به سمت آنها می‌آورد و قطعا این گزینه‌ها می‌توانند گزینه‌های پیشرو از نظر بازدهی و همچنین جذب جریان پول شوند.

ضمنا خنده‌دار است که تولید در کشور را فدای مصرف بی‌رویه خانگی و تجاری کنیم! به نظرم واحدهای تجاری پر زرق و برق در مراکز شهری را تعطیل کنید اما برق صنایع را قطع نکنید! آنچه در دنیای امروز به عنوان قدرت شناخته می‌شود چیزی جز قدرت اقتصادی نیست! امروز حال و روز اقتصاد ما دقیقا شبیه وضعیت برق ماست منتها بقیه را خیلی عیان نمی‌بینند اما برق را همه حالا این روزها روشن و آشکار می‌بینند. اتفاقی که در صنعت برق رخ داده و ما امروز شاهد آن هستیم در بقیه هم عیان است اما اثرات آن هنوز نمایان نشده!

باید بپذیریم که صنعت برق به واسطه یک سلسله اتفاقات و رویدادها به این وضعیت کشیده شد و یک شبه به این سمت نرفت، هیچ دولت و جناحی را نیز نمی‌شود گفت مقصر است. همه چیز از یک مفهوم آغاز شد به نام قیمت‌گذاری دستوری برق و رفتار و شعارهای پوپولیستی که خود را در این فضای امروز نشان داده که فرض کنیم برق مردم به هر قیمتی قطع نشود و ضرر هنگفت ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی را به کشور به بار بیاوریم!!
باز هم می‌گویم از تحلیل بی‌پایه و اساس شدیدا دوری بجویید که افت سرمایه شماست!