آتش بازار جهاني و ركود توليد در ايران

۱۴۰۳/۰۵/۱۶ - ۰۰:۳۴:۴۰
کد خبر: ۳۱۸۱۶۳

بورس‌هاي دنيا به‌شدت در حال ريزش هستند و منفي‌هاي 30-20 درصدي در سهام شركت‌هاي بين‌المللي و كارتل‌هاي بزرگ به وفور وجود دارد. اين روند سقوط و نزول در اغلب كشورها به چشم مي‌خورد. دلايل مختلفي هم براي اين نزول برشمرده مي‌شود.

محسن عباسی

بورس‌هاي دنيا به‌شدت در حال ريزش هستند و منفي‌هاي 30-20 درصدي در سهام شركت‌هاي بين‌المللي و كارتل‌هاي بزرگ به وفور وجود دارد. اين روند سقوط و نزول در اغلب كشورها به چشم مي‌خورد. دلايل مختلفي هم براي اين نزول برشمرده مي‌شود. برخي معتقدند كه تنش‌هاي بين‌المللي و انتخابات امريكا ريشه آن است، برخي به گزاره‌هاي ديگري اشاره دارند و تحولات داخلي كشورها را در آن اثرگذار مي‌دانند. اگر منفي‌ها ادامه‌دار باشد بايد منتظر ريزش قيمت‌هاي جهاني كاموديتي و نفت و... هم باشيم. اينجا دقيقا جايي است كه بازار ما از بحران‌هاي جهاني آسيب مي‌بيند. همگي اميدواريم، اتفاقات سال ۲۰۰۸ تكرار نشود، قديمي‌ها در خاطرشان مانده كه روز و روزگار در فضاي اقتصاد جهاني قيمت سرب و روي و حتي مس به زير قيمت توليد رسيد و خيلي شركت‌هاي داخلي توليد را تعطيل كردند! امررز هم كشور درگير برخي رخدادها، سوءمديريت‌ها و حوادث تلخي است كه هم به دليل مشكلات بيروني و هم به دليل سوءمديريت‌هاي داخلي ايجاد شده است. تنها در يك نمونه‌اش در ساختار اداري كشور، انگار ميلي به حركت و رشد مشاهده نمي‌شود. ساعت كاري ادارات، دستگاه‌ها و ارگان‌هاي كشور از ۶ صبح تا ۱۰ صبح تغيير كرده است! حيرت‌انگير اينكه كسي از خود نمی‌پرسد در جريان اين 3الي 4ساعت كار كه بخش قابل توجهي از آن هم غير مفيد خواهد بود قرار است چه گرهي از هزار توي مشكلات كشور باز شود! در اين ميان شاخص بورس هم نزولي شده و انگار رنگ قرمز به تابلوي بازار سرمايه ريخته شده است. در واقع بورس ايران قفل شده و تحركي در آن مشاهده نمي‌شود. اين روند اما تنها به بازار بورس تعلق ندارد، بازار خودرو و مسكن ايران هم به تبعيت از شرايط كلي اقتصاد و برخي تنش‌ها در حال ايستا قرار دارد. به عبارت روشنتر، بازارهاي مسكن و خودرو هم در ركود قرار گرفته و در انتظار تحولات تازه هستند. اما ماجرا به همين بازارها ختم نمی‌شود. حادثه بزرگ‌تر در فضاي توليد كشور در حال وقوع است. در شرايطي كه ايران براي تحقق رشد اقتصادي به توليد مستمر و كارآمد نيازمند است، ويروس ركود به توليد كشور هم سرايت كرده است. در يك چنين شرايطي سوالي كه بسياري از فعالان اقتصادي و سرمايه‌گذاران با آن دست به گريبانند، اين است كه بانك‌هاي كشور چطور مي‌توانند در اين شرايط ركود زده سودهاي 30الي 35درصدي پرداخت كنند. پاسخ به اين سوال، ريشه بسياري از چالش‌هاي كشور را نمايان مي‌كند.
مشخص نيست ساختار بانك كشور چطور مي‌توانند اين حجم سودهاي بدون ريسك را به دست آورده و آن را به مشتريان خود پرداخت كنند.
با اين نوع سياست‌گذاري‌ها مشخص است زماني كه فعالان اقتصادي اغلب با ضرر مواجه‌اند اما سپرده‌گذارها ۳۰ درصد بدون ريسك پاداش مي‌گيرند، ديگر توليد و حوزه‌هاي مولد اقتصاد معنايي نداشته و اقتصادي به سمت سوداگري و سودجويي و دلاليسم سوق پيدا مي‌كند. 
سود موهومي كه منجر به ورشكستگي بانك‌ها مي‌شود. اما تجربه نشان داده هميشه دست نجات بخشي از گريبان بيرون مي‌آيد و بانك‌ها را نجات مي‌دهد. راهكار چيست؟راهكار دست كردن در جيب ملت است، در نهايت با جامپ در نرخ دلار و مسكن، بانك‌ها نجات داده شده و مردم فقيرتر و توليد نحيف‌تر مي‌شود. اين مسيري است كه طي سال‌هاي اخير بارها در اقتصاد ایران تكرار و تجربه شده است، بدون اينكه كسي پاسخ دهد، اين مسير را آيا پاياني است؟
آن وقت آقاي دكتر عبده مي‌فرمايند چرا سرمايه‌گذارهاي بورس از بورس رفتن بيرون!
من جاي شما بودم مي‌پرسيدم چرا اينقدر دير رفتن بيرون!
واقعا اقتصاد اين كشور سرطاني شده!