مقايسه ايران و ژاپن در رينگ بورس
شاخص كل در آخرين روز كاري هفته به رقم ۲ ميليون و ۲ هزار و ۵۸۰ واحد رسيد و بازدهي هفته شاخص بورس منفي ۳.۱ درصد شد. اگرچه اين ماجرا اتفاق تازه و دور از انتظاري نبود، اما همزماني آن با سقوط كم سابقه بورس ژاپن و امريكا بهانه خوبي است تا آنچه در بازار سهام ايران اتفاق ميافتد، روشنتر شود.
شاخص كل در آخرين روز كاري هفته به رقم ۲ ميليون و ۲ هزار و ۵۸۰ واحد رسيد و بازدهي هفته شاخص بورس منفي ۳.۱ درصد شد. اگرچه اين ماجرا اتفاق تازه و دور از انتظاري نبود، اما همزماني آن با سقوط كم سابقه بورس ژاپن و امريكا بهانه خوبي است تا آنچه در بازار سهام ايران اتفاق ميافتد، روشنتر شود.
گفته ميشود شاخص اساندپي ۵۰۰ امريكا در معاملات روز دوشنبه ۳.۱ درصد كاهش يافت و بدترين روز خود را در دو سال گذشته تجربه كرد. در بورس ژاپن نيز شاخص نيكي ۱۲.۴ درصد ريخت تا به اين ترتيب خاطره تلخ «دوشنبه سياه» و افت بازار بورس توكيو در سال ۱۹۸۷ زنده شود.
اما چه تفاوتي ميان ريزش ناگهاني بورس اين كشورها با سقوطهاي مكرر بورس ايران وجود دارد؟ عملكرد سياستگذاران اقتصادي در مواجهه با اين ريزش چطور بوده است؟ بورس ژاپن و امريكا تنها يك روز بعد هر آنچه را كه از دست داده بود پس گرفت و به روال عادي خود بازگشت. اما چرا بازار سرمايه ايران هنوز از مرداد سال ۹۹ نتوانست كمر راست كند؟ «هومن عميدي» تحليلگر بازار سرمايه با انتقاد از عملكرد كند سازمان بورس و استفاده مكرر از ابزار محدوديت دامنه نوسان به مقايسه بورس در دو كشور ايران و ژاپن پرداخته است، دو كشوري كه همواره در زمينه توسعه در دو قطب مقابل يكديگر قرار گرفتند.
بانك مركزي بايد همپاي بورس باشد
هومن عميدي در گفتوگو با اقتصاد ۲۴ عنوان ميكند: در بورس كشورهاي ديگر معمولا سياستهاي پولي بانك مركزي ميتواند گره گشا باشد و استراكچر اقتصادشان به ترتيبي تعريف شده كه نهادهاي مالي كاملا از سياستگذاريهاي بانك مركزي مطابقت و پيروي دارند. از طرف ديگر بانك مركزي خودش را كاملا در اين موضوعات مكلف ميداند كه دخالت كند و مسووليت پذيري بسيار بالايي در قبال سرمايه سرمايهگذاران دارد.
به گفته او تغيير ۲۵ صدم درصد نرخ بهره در يك كشور مثل ژاپن كه بهشدت كشور استيبل و پايداري است خيلي ميتواند تاثيرات آنچناني روي بازار سرمايه بگذارد. پس از يك چنين تصميمي كه بازار بورس ژاپن ريزش خيلي سنگيني را در يك روز تجربه كرد، سياست مداران و اقتصادداناني كه محصول بانك مركزي بودند احساس مسووليت كردند و بازارشان يك روز پس از اين اصلاح سريعا برگشت. البته پيش از اين ريزش بورس ژاپن و بورس كشورهاي ديگر با يك رشد آنچناني خوبي مواجه شده بودند. اين ريزش يك اصلاح از يك رشد خيلي بزرگ قبلي اتفاق افتاده است.
ريزش بازار سرمايه ايران ۴ ساله شد
اين كارشناس بازار سرمايه در ادامه ميافزايد: ولي در كشور ما حدودا فكر ميكنم از مرداد ۹۹ تا الان چهار سال است كه بازار دارد منفي ميخورد. اين در حالي است كه همه، از كانديداي رياستجمهوري تا ديگر مسوولان در مورد آن صحبت ميكنند. اما اين بازار كوچكترين حمايتي نميشود و متاسفانه به حال خودش رها شده است. در رأسش هم آقاي عشقی قرار گرفته كه متاسفانه كمترين توانايي و كارآمدي را در اداره اين بازار ندارد.
متاسفانه رييس سازمان بورس نه تنها از حقوق سهامداران صيانت نكردهاند بلكه اطلاعات غلط و عجيبي مانند اينكه رشد شارپي براي بورس مضر است را مطرح كردند. ازسال ۹۹ تا امروز سياستهاي غلط او مانند دادن مجوزهاي عجيب و غريب تاسيس صندوقهاي بزرگ كوچكترين كارآمدي براي بازار سرمايه نداشته است و فقط نرخ بهره را بالا آوردند. اينها عواملي است كه دراين چند سال به بازار لطمه زد.
بانك مركزي ژاپن از چه ابزاري
براي نجات بورس استفاده كرد؟
عميدي در پاسخ به اين سوال كه بانك مركزي ژاپن از چه ابزاري براي نجات بورس استفاده كرد، ميگويد: ابزار اصلي اين است كه به بازار ميآيند، پول ميآورند و هر چه فروشنده هست را ميخرند. اين نهادهاي مالي تابعه و خود بانك مركزي در چنين مواقعي اصلا منتظر دستورالعمل، جلسه و هماهنگي و مجوز نيست. مكانيزم اين طور تعريف شده كه هر وقت چنين اتفاقي افتاد با حمايت سنگين از بازار سرمايه تمام فروشندهها را از بازار خارج ميكنند و ميخرند. اين وضعيت شناوري كه عرض كردم مكانيزمش موجود است. تمهيداتش بررسي و انديشيده شده و خودش اتوماتيك به جريان ميافتد.
او تصريح ميكند: منتها اينجا ميگذارند بازار 10 روز ميريزد و 40- 30 درصد افت ميكند. بعد از آن تازه ميخواهند جلسه تشكيل بدهند و گاهي چند نفر نميآيند و دوباره به جلسه ديگري موكول ميشود. با رايزنيهاي زياد جلسه بعدي را ميگذارند و بعد آن جلسه ميگويند حمايت خواهيم كرد. اين را تصويب ميكنند و بدون هيچ مكانيزم اجرايي تمام ميشود. نمونه اين ماجرا را در روزهاي اخير ديديم. وقتي كشور با ريسك فورس ماژور مثل حمله تروريستي مواجه است بازار بايد تعطيل ميشد و اين ترك فعلي بود كه اتفاق افتاد.
بالا بردن حجم مبنا
به جاي محدوديت دامنه نوسان
هومن عميدي درباره استفاده مكرر از محدوديت دامنه نوسان به اقتصاد ۲۴ ميگويد: اگر از يك ابزار در موقع لزوم استفاده كنيد ممكن است اثربخش باشد، اما اگر هر وقت ايدهاي نداشتيم و كاري از دستمان برنيامد و باز هم به سراغ همان ابزار رفتيد، ديگر كاركرد خودش را از دست ميدهد. نكته بعدي اينكه به جاي آوردن پول دامنه نوسان را محدود كردند. اين باعث ميشود يكسري سهمها با صف فروش سنگين مواجه و در صف فروش قفل شدند. عملا حتي آن كسي هم كه بخواهد بخرد و يك نوساني بگيرد يا بازدهي خوبي كسب كند بايد حالا حالاها بايستد.
به باور وي ما نبايد چنين روال اشتباهي را بارها تكرار كنيم. اين دفعه مثلا بهترين كار اين بود كه دامنه نوسان را تغيير نميدادند و حجم مبنا را بالا ميبردند. اگر حجم مبنا را ۱۰- ۱۵ برابر ميكردند، يك تعداد سهم خيلي زيادي بايد معامله ميشد تا سقف پايانياش منفي ۶ ميشد. از طرفي براي هر كسي هم جذاب بود ميخريد. نكته مهمتر هم اين بود كه، چون حجم مبنا پر نميشد اگر حجم معاملات كم بود قيمت پاياني خيلي پايين نميرفت. يك وقتهايي يك سري راهكارهاي منطقي وجود دارد، ولي آقايان كارهاي خودشان را با همان روش غلط دنبال ميكنند و نتايج غلط هم ميگيرند. اين راهكارها اگر اثربخش بود دفعات قبلي جواب ميداد.
اين كارشناس بازار سرمايه در پايان خاطرنشان ميكند: متاسفانه تيم كارشناسي سازمان بورس بسيار ضعيف است و توان چانه زني و قدرت لابيگري ندارد. واقعا اين صندلي وجودش اينقدر حياتي است كه ميتواند خيلي از شرايط را تغيير بدهد، ولي اينكه چه كسي روي آن صندلي مينشيند و چه توانمنديهايي دارد خيلي مهم است. اميدوارم آقاي پزشكيان اشتباه نكند و در انتخاب وزير اقتصاد و رييس سازمان بورس و رييس بانك مركزي حتما از آدمهاي توانمند و با تجربه و با اقتدار استفاده كند تا اين وضعيت چهار سال اخير ديگر ادامه نيابد.