هشدار درباره ريسك سيستمي بازار كار
به گفته فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي، اقتصاد ايران از سويي از خلق فرصتهاي شغلي ناتوان است و از سوي ديگر، شاغلان نميتوانند با درآمد ناشي از كار خود يك زندگي شرافتمندانه را اداره كنند. به عبارت ديگر، در شرايطي كه فرصتهاي شغلي عرضه نميشود و از همين رو، متقاضيان زيادي پشت در بازار كار هستند، شاغلان نيز با حقوق اندك خود نميتوانند زندگي كنند. بيگمان اين شرايط پايههاي توليد كالا و خدمات را در كشور بيش از هميشه سست خواهد كرد.
به گفته فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي، اقتصاد ايران از سويي از خلق فرصتهاي شغلي ناتوان است و از سوي ديگر، شاغلان نميتوانند با درآمد ناشي از كار خود يك زندگي شرافتمندانه را اداره كنند. به عبارت ديگر، در شرايطي كه فرصتهاي شغلي عرضه نميشود و از همين رو، متقاضيان زيادي پشت در بازار كار هستند، شاغلان نيز با حقوق اندك خود نميتوانند زندگي كنند. بيگمان اين شرايط پايههاي توليد كالا و خدمات را در كشور بيش از هميشه سست خواهد كرد.
مومني با بيان اينكه اقتصادمان روز به روز در خلق فرصتهاي شغلي مولد ناتوانتر ميشود، گفت: كه هيچ اولويتي براي فهم واقعيتهاي اين سيستم، جديتر از اولويت شكافتن شفاف و كارشناسي متغير سيستمي بازار كار نيست. اين مساله را در معرض يك گفتوگوي ملي بگذاريد تا ابعاد آن و قباحت آنچه بر سر اين جامعه آمده آشكار و روشن شود تا راه برون رفت آن را بيابيد. راهحل اين است كه بستر نهادي را براي خلق فرصتهاي شغلي از يك سو و گرفتن مالياتهاي حقه جامعه از ثروتهاي انباشته شده غيرمولد آماده كرد. بسيار متاسفم كه ميگويم نظام مالياتستاني ما دقيقا عكس اين مساله عمل ميكند.
به گزارش جماران، دكتر فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه و رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، كه در سلسله نشستهاي سخني با رييسجمهور، با موضوع «اقتضائات اشتغال مولد و آينده كاري شاغلان در سياستگذاري يك دهه آينده» در اين موسسه سخن ميگفت، با بيان اينكه تلاش ميكنيم برفراز منافع كوته نگرانه گروههاي پرنفوذ ذينفع، ذهن مردم و نظام سياستگذاري كشور را به حياتيترين و بنياديترين مسائل مبتلابه توسعه ملي درگير كنيم، خاطرنشان كرد: بالاترين سطح جهل و ناداني در نظام تصميمگيريهاي اساسي ايران، به ابعاد اهميت اشتغال برميگردد. به آنها كه متولي امور ديني هستند ميتوان گفت شما، شان اين روايت كه ميگويد «الكاد علي عياله من حلال، كالمجاهد في سبيلالله» را رعايت نكرديد و كار را به جايي رسانديد كه در ربع اول قرن 21، توليد كننده صنعتي ما ترجيح ميدهد به جاي صنعتگري، مسافركشي كند و اين چقدر فاجعه ايجاد ميكند. وي با اشاره به تاثير اشتغال بي كيفيت و غيرمولد بر مرگهاي از سرنااميدي، ادامه داد: در مقدمهاي بر كتاب «مرگهاي از سر نااميدي و آينده سرمايهداري» براساس مجموعه ذخيره دانايي موجود در ادبيات اشتغال و توسعه، 45 بُعدِ اهميت براي اشتغال مولد را شرح كردم، ضمن اينكه متن كتاب هم تاكيد دارد وقتي در كشوري، كيفيت اشتغال متنزل ميشود، سه نوع مرگ، يعني مرگ از فرط اعتياد به مواد الكلي، مواد مخدر و خودكشي رواج پيدا ميكند. ميگويد پيامدهايي در سقوط كيفيت اشتغال وجود دارد كه اين مرگها نسبت به آن پيامدها شرافت دارد، براي نمونه در كشورهاي پيشرفته صنعتي، يعني جايي كه بيش از ۱۵۰ سال است كه از مرحله توليد انبوه عبور كرده، به موازات كاهش كيفيت اشتغال، با رشد فراگير تولد كودكان خارج از عقد ازدواج روبرو هستند. اهل فن ميدانند كه اين چه معنايي دارد و چگونه امروز را و ۱۰ برابر آن، آينده يك جامعه را به آتش ميكشد.
آسيبهاي بياعتنايي به كيفيت اشتغال در ايران
وي ادامه داد: بعضي از عزيزان در ايران فكر ميكنند اگر آمارهاي اين واقعيتها را منتشر نكنند، مساله حل ميشود. اين هم سطحي از فهم براي اداره كشور است، بنابراين اينجا فرض ما اين است كه با مخاطباني روبرو هستيم كه ارتباط شغل با عزت نفس، احساس تعلق به جامعه و چگونه رعايت كردن هنجارهاي جامعه و چگونه مواجه شدن با ناهنجاريهايي مانند جرم، جنايت و سرقت را ميدانند. اينكه با صراحت ميگويم نظام اساسي ما با جهل مركب در اين زمينه روبرو است به اين دليل است كه هر ۴۵ آسيبي كه از ناحيه بياعتنايي به كيفيت اشتغال گريبان يك كشور در حال توسعه را ميگيرد، به طرز وحشتناكي در ايران جريان دارد، اما حتي همين اكنون هم به اين مساله بيتفاوتي ميشود.
پيامدهاي گسترش بيكاري
مومني تاكيد كرد: تاريخ اقتصادي ميگويد هرگاه امكان انتخاب ميان بيكاري و تورم وجود داشته، تمام كشورهايي كه توسعه پيدا كردهاند، اولويت را به رفع بيكاري دادهاند؛ چرا كه وقتي بيكاري گسترش پيدا ميكند بحران كميابي شدت ميگيرد. مناسبات به جاي اينكه مبتني بر تشويق، خلاقيت، نوآوري، توليد و رفاه باشد، مبتني بر حذف، ستيز و فريبكاري ميشود، يعني كل نظام حيات جمعي را زير و رو ميكند. در جريان انتخاب اعضاي كابينه، شاهد بوديم كه هزاران شيفته خدمت براي يك صندلي خالي يورش ميبرند! اين مناسبات نرمالي نيست و اگر كسي بخواهد آينده كشورش را مديريت كند، نبايد از اين علائم متوجه خشونتي كه در حذف وجود دارد شود!؟
مومني با تاكيد بر اينكه بحران كميابي، بحران هنجاري ايجاد ميكند، گفت: هزاران ناهنجاري در اين كشور وجود دارد. نظام تصميمگيري و تبليغات رسمي بخش اعظم آن را سرپوش ميگذارد، وقتي شرم ميكنند از اينكه آمار طلاق را علني كنند، ميخواهيد دسترسي به ديگر اطلاعات وجود داشته باشد!؟ طنز تلخش اين است كه شما اين ميزان كارشناس تربيت كردهايد كه اين مشكلات را حل كنند، اما مشكلات را از آنها پنهان ميكنيد! اينگونه ميشود كه دانشگاه و موسسات پژوهشي را از كاركرد مياندازند. هزينههاي آنها منتفي نميشود، اما دستاوردهايش براي جامعه منتفي ميشود.
سهل انگاري در ساختار هزينهها
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با تاكيد بر اينكه نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور بايد حداقل به بخشي از ابعاد اهميت اشتغال واقف شود، خاطرنشان كرد: آنچنان با داراييهاي بين نسلي و بيت المال كشور برخورد ميكنند كه با ارث پدرشان برخورد نميكنند، اين ميزان سهلانگاري در ساختار هزينهها در كشور شرمآور است! به روي خود نميآورند و طلبكاري هم ميكنند!
مومني با بيان اينكه اشتغال، يك متغير سيستمي است، گفت: در ساختار بازار كار در واقع آينه وار كل سيستم را نگاه ميكنيم. در حالي كه گزارش رسمي مركز آمار ميگويد ساختار اشتغال به گونهاي است كه بيش از ۷۰ درصد افراد، شغلشان ارتباطي با رشته تحصيليشان ندارد، شما كه اسراف ميفهميد، ببينيد اين چه ميزان اسراف را منعكس ميكند!؟ در بخشي از مشاغل، اين نامربوطي رشته تحصيلي و شغل انتخاب شده به بالاي ۹۰ درصد ميرسد. نامربوطي بين شغل و رشته تحصيلي در بخشهاي مولد كشور بيشتر بيداد ميكند. به خوبي روشن است كه ميخواهيد مناسباتتان مافيايي باشد و خلاقيت و توليد مبناي اداره اين جامعه نباشد. در عمل مافيا گستري ميكنيد ولو اينكه نيتتان چيز ديگري باشد.
سهم زنان دانشآموخته بيكار به ۷۱ درصد رسيده است!
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، اضافه كرد: بالاترين سطوح بيكاري مربوط به آنها است كه تحصيلات بيشتري دارند. يعني هر كسي را كه بيشتر خرجش ميكنيد بيشتر او را در بازار كار پس ميزنيد. گزارش ۱۴۰۲ از آمارگيري نيروي كار ميگويد سهم زنان دانشآموخته بيكار، به بالغ بر ۷۱ درصد رسيده است! ميانگين نرخ مشاركت در زنان ايران حدود يك سوم ميانگين جهاني است، كه اين خود يك فاجعه بزرگ و بزرگترين اتلاف نعمت براي اداره كشور است. در اقتصاد سياسي توسعه به آن از ريخت افتادگي ميگويند، كاش حكومت ما مقداري به توليد و اشتغال مولد آگاهي و غيرت پيدا كند، اگر غيرت نداشته باشد نسبت به بساطي كه در كشور ايجاد شده تعصبي ندارد و به آن بر نميخورد.
مومني با بيان اينكه در مبارزات انتخاباتي يك كلمه درباره اين موارد صحبت نشده و به جاي آن، ببينيد چه مسائلي مورد بحث قرار گرفته اضافه كرد: در آينده خواهيم گفت شرمآور است كه در دورهاي زندگي ميكرديم كه سطح آگاهي راجع به اقتضائات توسعه چنين بود! آيا عزيزان ميخواهند عزت جامعه اسلامي را با اين سطح از درك و شناخت اولويتها تعيين كنند!؟ در كل سرشماريهايي كه داشتهايم، نرخ بيكاري پنهان، تقريبا بيش از 2برابر نرخ بيكاري رسما اعلام شده است. يعني نگاه به شغل هم فاسد و سياست زده است.
فاجعه در نسبت شاغلان مورد نياز و شاغلان تحميلي
وي با بيان اينكه در دهه ۸۰ از يكي از مجتمعهاي صنعتي بزرگ كشور با 3500 شاغل بازديد داشته كه ۲۰۰۰ نفر آنها تحميلي و بدون در نظر گرفتن نيازهاي كارخانه و سطح تخصص بودهاند، ادامه داد: مجموعهاي كه با ۱۵۰۰ نفر ميچرخيد تا ۸۳ به ۳۵۰۰ نفر رسيد و در دوره احمدينژاد به ۱۷۵۰۰ نفر افزايش يافت. قبيحتر از آن، نسبت به شاغلان نهاد رياستجمهوري وجود دارد. من خودم از بعضي از مقامات كليدي كشور شنيدم كه ميزان نيروي كار مورد نياز در نهاد رياستجمهوري بيش از ۱۰ برابر آنهايي است كه اكنون در آنجا شاغلند! يعني ماجراي بيكاري پنهان، خود براي خود چنين ماجراهايي دارد و چقدر اسراف، اتلاف، سرخوردگي و فساد ايجاد ميكند. اين شدت، از ريختافتادگي آينه است و از اين مناسبات براي مسلمانان عزت بيرون نميآيد.
با وجود بحران سرمايهگذاري، ميگويند نرخ بيكاري تك رقمي است!
به گفته اين استاد اقتصاد؛ راهحلي كه با بازي كردن و پنهان كردن اطلاعات و آمار دنبال ميكنند بسيار تلخ و غمانگيز است. سال ۱۴۰۲ مركز پژوهشهاي مجلس در گزارشي عنوان كرد كه ۱۱ كاستي بزرگ در آمارهاي اشتغال و بيكاري وجود دارد در حالي كه خودشان گزارش ميدهند كه كشور با بحران سرمايهگذاري و رشد اقتصادي مواجه است، ميگويند نرخ بيكاري ما تك رقمي است! بسيار شرمآور است! بايد گفت اگر ابعاد اهميت اشتغال را ميدانستيد با آن اينگونه شوخي نميكرديد. رانتي شدن حكومت به رانتي شدن ملت منجر ميشود، خدا ميداند تا چه ميزان مسووليت دنيايي و قيامتي براي حكومتگران فاقد صلاحيت وجود دارد كه از يكديگر شغل ميقاپند و برخلاف ابتداييترين موازين اخلاقي، انساني و ديني عمل ميكنند. آمار ميگويد بيكاري ما يك رقمي است! حتي همان رقمي كه اعلام ميكنند در بعضي از ماهها زير نرخ رقم بيكاري طبيعي بوده است.
مومني يادآورشد: اينها را ميشنوم روزي صد بار به غيرت و تعصب مهندس موسوي درود ميفرستم، ايشان دايما در نخست وزيري ميگفتند هر اِشكالي در شيوه اداره كشور وجود دارد، اِشكال همه ماست و اگر كسي سعي كند آن را پنهان كند به همه ما و به آيندگان خيانت ميكند. گزارشهاي اقتصادي سالانه سازمان برنامه را در دوره جنگ بخوانيد و آن را با گزارشهاي امروزي مقايسه كنيد. تصور ميكنيد آن را يك حزب سياسي راديكال و مخالف دولت نوشته است. گزارش آنچنان بي پرده، صريح و شفاف راجع به مسائل صحبت ميكرد و استدلال مهندس موسوي اين بود كه اگر همه دلسوزان كشور آگاه شوند كه چه نقايصي وجود دارد، برانگيخته ميشوند كه به فكر چاره بيفتند. اما متاسفانه تا ما اين موارد را ميگوييم، ميگويند مطامع سياسي دنبال ميكنيد.
اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه خالص فرصتهاي شغلي ايجاد شده مولد طي ۱۵ ساله گذشته در ايران زير صفر است، افزود: در اين شرايط ببينيد چه آمار و اطلاعاتي داده ميشود! فقط خدا ميداند در همين دولت آقاي رييسي، وزارت كاري داشتيم كه گزارش تهيه كرده و گفته بود در سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ جمعيت فقير در ايران كاهش چشمگير پيدا كرده است! در حالي كه در سال ۱۴۰۱ بيسابقهترين جهش در قيمت مواد غذايي، در تاريخ اقتصادي جنگ دوم ايران و بحران حاد سرمايهگذاري و شوكهاي كوچك و بزرگ ديگر داشتهايم و بعد با مهر طبقهبندي محرمانه آن را از ديد كارشناسان مستقل پنهان كردند.
تنها اكسير برون رفت از فقر است
وي با اشاره به حديثي كه ميگويد هرجا فقر از دري وارد شود، ايمان از در ديگر بيرون ميرود، خاطرنشان كرد: شما چه اصولگراهايي هستيد كه علنا با دستكاري دادهها و ژست موفقيت گرفتن، از حكومتگران كليدي كشور نسبت به مسالهاي با اين اندازه اهميت كه تكليف كفر و ايمان را روشن ميكند، حساسيتزدايي ميكنيد!؟ تمام ادبيات توسعه را بخوانيد، هرجا مساله فقر وجود دارد، ميگويند فقط يك اكسير براي برونرفت آن وجود دارد و آن شغل مولد با كيفيت است. در حالي كه هرگز از محل خصوصيسازيهايي كه در اين ۳۵ ساله شده، ديناري بابت اشتغال زايي اختصاص پيدا نكرده است.
ابعاد آن به صورت بينهايت تكاندهنده است. متاسفانه دغدغهها و مسائل مربوط به دلالها، تيتر يك رسانهها و راديو و تلويزيون است، اما مسائل مربوط به فقر، بيكاري و نابرابري، سالانه چقدر از رسانهها منتشر ميشود!؟ بنابراين نشان ميدهد يك اشكال بزرگ وجود دارد و از همين رو است كه ميگويند اشتغال يك متغير سيستمي است.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه سطح درك در بعضي از ساختار قدرت ما در اين حد است كه منتقدين را اپوزيسيون مينامند، ادامه داد: به دولت جديد ميگويم در مقام شعار و ادعا تاكنون حرفهاي خوبي زديد، چرا كه ما احمدينژاد را ديده بوديم و از صحبت كردن ايشان احساس شرم ميكرديم. ما ميگوييم اگر براي بقاي كشور به حرف كارشناسان داخلي نميخواهيد بها دهيد، حداقل به شيوه لقمان حكيم عمل كنيد. صفحات ۴۷ تا ۴۸ كتاب «هنر تحريمها»، نوشته «ريچارد نفيو» كه حدود ۲۰ سال مسوول ميز تحريمهاي ايران بوده است، ميگويد هدف اصلي ما اين است كه ريشه مشاغل صنعتي را در ايران بسوزانيم، چرا كه اگر رژيم ايران بخواهد بقا داشته باشد بايد قادر به خلق فرصتهاي با كيفيت شغلي داشته باشد. در اين كتاب آمده كه تاكيد ما در حذف مشاغل صنعتي، بخشهاي مولد غيردولتي است. آدرسي آشكار و روشن است! در آن گزارش ميگويد يكي از كانونهاي اصابت اين سياست، صنعت خودروسازي ايران است. در همين شرايط، بعضي از امتيازهايي كه به كارخانههاي خودروسازي چين داده ميشود نسبت ناچيزي با يك كشور مستقل دارد.
چرا خودروسازي هدف تحريمها است؟
مومني با اشاره به بخشهايي از كتاب «هنر تحريمها»، اضافه كرد: در كتاب «هنر تحريمها» آمده كه ابعاد اهميت صنعت خودروسازي ملي را براي ارتقای سيستمي مشاغل با كيفيت در اين كشور ببينيد! در رسانه به اصطلاح ملي ما، كساني كه ابتداييترين سطح صلاحيت تخصصي نداشتند را بهطور بياندازه و با لباسهاي مختلف ميآوردند تا بگويند درِ كارخانههاي خودروسازيتان را ببنديد و كار را با واردات فيصله دهيد! اقتصاد امريكا هم نميتواند مسائلش را با اين ميزان واردات حل كند، شما اين ميزان دلار اضافي داريد تا بتوانيد كل نياز خودروييتان را واردكنيد!؟ از خودتان نميپرسيد كه اين چه حكمتي است كه در كل سالهاي تحريم ايران، واردات قطعات خودرو هيچ گام مشمول تحريم نشد!؟ براي اينكه ما اينجا قابليتي داشتيم، سطوح ارتقا را تجربه كرديم و تحولاتي را بسترسازي ميكرديم.
صنعت زداييهاي بي سابقه است
وي با بيان اينكه جنبه اميدبخش اين است كه ظرفيتهاي مادي و انساني كشور و ذخيره دانايي هنوز در حدي هست كه بتوان آن را شرافتمندانه و از موضع توسعه اداره كرد، اظهارداشت: اما اگر كشور برنامه نداشته باشد و در چهارچوب بينش حكومتگري رانتي، تمام فكرتان ارز و ريال باشد و به بقيه امور مربوط به كيفيت سياستگذاري و هدفگذاري بياعتنا باشيد، ايران روي خوش نخواهد ديد. در سند برنامه ميان مدت، يك كلمه راجع به اشتغال نيست. صنعتزداييهايي كه در ۱۵ ساله اخير اتفاق افتاده، از نخستين موج انقلاب صنعتي تا كنون بيسابقه است، اما يك آخ گفته نشد! زمان احمدينژاد نوشتم كه دادههاي سرشماري ۱۳۸۵ تا ۹۰ را ببينيد در مقابل آن درآمدهاي ارزي اين چند سال را بگذاريد! حدود ۶۲۰ ميليارد دلار در فاصله ۸۵ تا ۹۰ در اقتصاد ايران تزريق شده خالص فرصتهاي شغلي ايجاد شده در بخش صنعت منفي ۴۱۵ هزار نفر است! شگفت آور است در حالي كه حكومت به اين مساله توجهي نميكند، يك مقاله علمي هم راجع به اين پديده نداريم. گويي دستهايي ما را به قهقرا ميبرد و دستهايي از طريق پنهانكاري، دستكاري واقعيت و خلاف گويي در تريبونهاي عمومي ما را نسبت به اين مسائل غيرحساس كرده است.
به گزارش جماران، مومني اظهار كرد: از ۱۳۳۸تاكنون با سوبسيدهايي كه داده شده رقمي به مراتب بيش از ۵۰۰۰ ميليارد دلار مستقيم و غيرمستقيم منابع در اختيار سيستم بوده است. از ۸۳ تا ۹۴ ميزان فرصتهاي شغلي كه ايجاد شده بهطور متوسط در هر سال به ۳۰۰ هزار شغل نميرسد، در حالي كه سازمان بين المللي كار ميگويد در فاصله ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶ طي كمتر از ۲۰ سال، حدود ۳۱۰ ميليارد دلار سرمايهگذاري كردهاند ۲۲۶ فرصت شغلي مولد ايجاد كردهاند. با اين پژوهشهاي تطبيقي ميتوان فهميد كه با آن۵۰۰۰ ميليارد دلار چه كاري ميشود كرد! به اسم بازارگرايي و به اسامي منحوس مانند كنترل نرخ ارز، آزادسازي سياستهاي مسكن، مسابقه رانتي در دولت و مجلس بر سر طرحهاي عمراني، فقط در سه دهه گذشته حدود ۱۰۰۰ ميليارد دلار از داراييهاي بين نسلي ايران را پودر كردند و از درون آن، سياستهاي ضد اشتغال و انگيزه كش از نيروي جوان تحصيل كرده و فراري دادن آنها به خارج از كشور ايجاد كردند و انبوهي از فسادهاي گسترده و دايما عمق يافته را به اين جامعه تحميل كردند.
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد افزود: مناسباتي ايجاد كردهايد كه اكنون تعداد كساني كه قادرند از طريق شغل شرافتمند يك زندگي را اداره كنند هر روز كمتر ميشود. قباحت بسياري از چيزها ريخته، ابتداي همين سال رييس نيروي انتظامي ميگويد خجالت آور است اما دزدي به يك شغل تبديل شده! چنين ضربههايي به شيوه حكمراني كنوني وارد ميشود و خدا را شكر اينها روئينتنند و يكي از آنها يك آخ نگفت! اين چه طرز اداره كشور است!؟
مومني تاكيد كرد: هديه اين جلسه به دولت جديد اين است كه هيچ اولويتي براي فهم واقعيتهاي اين سيستم، جديتر از اولويت شكافتن شفاف و كارشناسي متغير سيستمي بازار كار نيست. اين مساله را در معرض يك گفتوگوي ملي بگذاريد تا ابعاد آن و قباحت آنچه بر سر اين جامعه آمده آشكار و روشن شود تا راه برون رفت آن را بيابيد. در دولت حسن روحاني وقتي سند برنامه ششم منتشر كردند در آن گفته شده بود در يك دوره ۵ ساله ميخواهيم ۱۹۶ هدف كلي و ۵۵۶ استراتژي را دنبال كنيم! در حالي كه در تمام دنيا ۹۰ درصد كشورهاي موفق حداقل دو استراتژي را دنبال ميكنند! ميدانيد چه ميگوييد؟ از آن زمان تاكنون بدون استثنا حرف ما اين بوده كه اين ميزان حرفهاي جاه طلبانه و بيمنطق و فريبكارانه نزنيد! به جاي اينها بگوييد هدف يك مساله، آن هم ارتقاء بنيه توليد ملي با راهبرد بسط ظرفيتهاي شغلي مولد در اقتصاد باشد. اگر اين كار را بكنند خرجهاي ديگري مانند ستاد تشويق به ازدواج لازم نيست! باب زندگي شرافتمندانه را بستهايد و راجع به شغل با كيفيت صحبت نميكنيد و مرتب درباره وامهاي ازدواج صحبت ميكنيد! اگر فرد شاغل نباشد، چگونه وام را پس بدهد! اين همه باب سوداگريهاي ضدانساني در بازار مسكن و اجاره، راه انداختهايد، طرق كجا سكني بگزيند!؟ به اينها كار ندارند، بعد ميگوييد اي كساني كه ايمان آوردهايد، ازدواج خوب چيزي است! عزيزان سوراخ دعا را گم كردهاند!
اقتصادمان در خلق فرصتهاي شغلي مولد ناتوانتر ميشود
به گزارش جماران، اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي گفت: بايد محور را بر سر اين بگذاريم كه آسيبشناسي شود كه چرا اين اقتصاد روز پس از روز در خلق فرصتهاي شغلي مولد ناتوانتر ميشود و شرافتمندانه به لوازم اين ارزيابي آسيب شناختي تمكين كنيد. آن زمان خواهيد ديد كه اين جامعه چقدر اخلاقي خواهد شد و چقدر ناهنجاريها كاهش پيدا خواهد كرد و چقدر احساس تعلق به اين جامعه رشد مييابد.
مومني ادامه داد: طرف شرافتش را گرو گذاشته و ميگويد تعهد ميدهم كه اگر انتخاب شوم شوك درماني نميكنم، اما به فردي يك پست داده كه از روزي كه حكمش را نوشته ۳۰ بار گزارش و فايل صوتي و تصويري منتشر شده كه او يكي از طرفداران افراطي و مجريان سياست شوك درماني بوده است! اينگونه نميشود كشور را اداره كرد! كشور لطمه ميبيند و هر ارزشي هم كه به اعتباري آن راي آوردهايد، به چالش كشيده ميشود. به نفع هيچكس هم نيست! شما بسط فرصتهاي شغلي مولد را به عنوان اصل كار خود در نظر بگيريد، شرافتمندانه به همه لوازم آن تن دهيد، آن وقت خواهيد ديد كه ايران چگونه نجات پيدا خواهد كرد. پيام اين جلسه اين است كه ورود به آسيبشناسي كل سيستم اداره كشور از دريچه متغير سيستمي اشتغال نجاتدهنده است. اقتضائات و بايستههاي خلق فرصت شغلي مولد را از دريچه سياستهاي پولي، مالي، تجاري، صنعتي و نرخ ارز و انبوه سياستهاي ديگر بايد رعايت شود.
راه اصلي مبارزه با فقر، پول پاشي نيست
اين اقتصاددان با تاكيد بر اينكه راه اصلي مبارزه با فقر، پول پاشي به اشكال گوناگون نيست، توضيح داد: شكارچيها، پوست خربزه شوك درماني را مياندازند؛ چرا كه در شرايط شوك درماني بستر براي پول پاشي بيضابطه، پرفساد، نابرابرساز و تحميل كننده وابستگيهاي ذلتآور به كشور مهيا ميشود. در كشورهاي فقير، راهبرد شوك درماني و پول پاشي بخش بزرگي از صورت مساله است. راهحل اين است كه بستر نهادي را براي خلق فرصتهاي شغلي از يك سو و گرفتن مالياتهاي حقه جامعه از ثروتهاي انباشته شده غيرمولد آماده كرد.
بسيار متاسفم كه ميگويم نظام مالياتستاني ما دقيقا عكس اين مساله عمل ميكند. سنگينترين تحميلها را به مزد و حقوق بگيرها و مصرفكنندههاي كالاهاي اساسي به عنوان جهتگيري انتخاب كرده و بيشترين گشاده دستي را به دارندگان ثروتهاي غيرمولد روا ميدارد. اينكه ميگوييم بازآرايي و تغيير ريل در همه عرصههاي نظام اداره كشور ضروري است و بدون تغيير ريل امكان نجات وجود ندارد به اين دليل است و از كانال اشتغال مولد و نياز مبرم كشور به آن ميتوان اين مساله را درك كرد.
به گزارش جماران، وي تاكيد كرد: وقتي شغل بيكيفيت، قادر نيست دستمزدي براي ادارههاي اداره يك زندگي با شرافت تامين كند، بنابراين فقر، كفر و بيديني را گسترش ميدهيد. فكر نكنيد كه سر هر چهارراه يك داربست ميزنيد و چيزهايي پخش ميكنيد، ديانت را گسترش ميدهد. از دريچه توسعه و اشتغال مولد و توليد فناورانه ماجرا را سامان دهيد، مردم خودشان اين كارها را بسيار بهتر از شما بلدند. ميانگين پايبندي عامه مردم به مسلمات دين از حكومتگران گرامي اصلا كمتر نيست. آنها بلدند و به موعظه هم چندان نياز ندارند. بايد بستر فراهم كنيد كه با عزت در سرنوشت اقتصادي و سياسيشان مشاركت داشته باشند، خودشان با عزت هم از دينشان محافظت ميكنند و هم از اخلاق حمايت ميكنند و هم مايه افتخار كشور ميشوند.