نابرابري منجر به نااميدي و بزه ميشود
از نگاه جامعهشناسي فقر علت و معلول نابرابري است. زماني كه ثروت و منابع در دست عده معدودي متمركز شود، كساني كه دسترسي محدودي به فرصتهاي اقتصادي، آموزش، مراقبتهاي بهداشتي و سيستمهاي حمايت اجتماعي دارند، احتمال بيشتري دارد كه فقير شوند يا در دام فقر بمانند. مساله اينجاست كه وقتي از فقر و نابرابري حرف ميزنيم به نتيجه آن يعني آسيبهاي اجتماعي ميرسيم. آسيبهايي كه در جامعه ما طي سالهاي گذشته با توجه به افزايش تورم و فقيرتر شدن مردم و البته افزايش فاصله بين طبقات اجتماعي و به نوعي حذف طبقه متوسطه گسترشي چشم گير داشته است.
گلي ماندگار|
از نگاه جامعهشناسي فقر علت و معلول نابرابري است. زماني كه ثروت و منابع در دست عده معدودي متمركز شود، كساني كه دسترسي محدودي به فرصتهاي اقتصادي، آموزش، مراقبتهاي بهداشتي و سيستمهاي حمايت اجتماعي دارند، احتمال بيشتري دارد كه فقير شوند يا در دام فقر بمانند. مساله اينجاست كه وقتي از فقر و نابرابري حرف ميزنيم به نتيجه آن يعني آسيبهاي اجتماعي ميرسيم. آسيبهايي كه در جامعه ما طي سالهاي گذشته با توجه به افزايش تورم و فقيرتر شدن مردم و البته افزايش فاصله بين طبقات اجتماعي و به نوعي حذف طبقه متوسطه گسترشي چشم گير داشته است. «سرقت اولي ها»، «اعتياد»، «مهاجرت» و .... شايد خيلي از ما فكر كنيم كه چرا مهاجرت بايد در بين آسيبهاي اجتماعي قرار بگيرد. اما توضيحي دقيق براي آن وجود دارد. مهاجرت به شكل گسترده همان چيزي كه متاسفانه در نيم دهه گذشته به طرز چشمگيري افزايش يافته باعث ميشود تا جامعه از نيروي انساني كارا و تلاشگر خالي شود و وقتي چنين اتفاقي رخ ميدهد چرخه توليد و رشد اقتصادي با سكون ناگهاني مواجه شده و اين مساله به افزايش فقر در جامعه دامن ميزند. آن چيزي كه متاسفانه مسوولان طي سالهاي اخير اصلا به آن توجهي نداشتهاند بحث نيروي انساني در جامعه است. اينكه از نمايندگان مجلس گرفته تا وزير بهداشت و ... تمام هم وغم خود را معطوف فرزند آوري در جامعه كردهاند بدون اينكه به شرايط حاكم بر جامعه كه خود يكي از دلايل موثر در كاهش زاد و ولد است توجه كنند. جامعهاي كه درگير فقر و نابرابر است قطعا نميتواند جامعهاي باشد كه ما انتظار داريم در آن رشد جمعيت صعودي شود. جامعهاي كه در آن فاصله فقير و غني هر روز افزايش بيشتري پيدا ميكند و جمعيت فقيران چندين برابر افراد غني است نميتواند جامعهاي پويا و رو به رشد باشد كه حالا پيري جمعيت به اولين و مهمترين دغدغه مردمش بدل شود. افزايش جمعيت در هر كشوري ارتباط مستقيم با وضعيت رفاهي، سلامتي و همچنين امنيتي دارد. البته هستند جوامعي كه شايد از نظر اقتصادي مشكلي نداشته باشند اما قطعا پارامترهاي ديگري براي امتناع از فرزندآوري در آنها وجود دارد. مثلا در كشوري مانند ژاپن افراد به دليل كار زياد و عدم ايجاد روابط دوستانه با يكديگر و انزواي خود خواسته ديگر تمايلي به ازدواج و بچهدار شدن ندارند. در حالي كه شرايط اقتصادي در اين كشور براي حداكثر جمعيت همراه با رفاهي نسبي است. اما در كشور ما شرايط كاملا متفاوت است. اينجا ايران است و اين باور كه اگر شرايط اقتصادي و اجتماعي فراهم باشد فرزندآوري به دغدغه اصلي مردم بدل ميشود حرفي به گزاف نيست.
جمعيت جواني كه رفتند
امان الله قرايي در اين باره به «تعادل» ميگويد: متاسفانه ما هيچ برنامه درست و دقيقي براي اينكه جوانان را به ماندن در كشور تشويق كنيم نداريم. هر چه هست رفتارهاي قهري و دستوري است. وقتي ما با اين ميزان از مهاجرت در بين جوانان مواجه هستيم هم نيروي فعال جامعه را از دست ميدهيم و هم در مورد نيروي بالقوهاي كه قرار است زماني بالفعل شود با مشكل مواجهيم.
او ميافزايد: پيري جمعيت با مصوبه و قانون جواني و منع غربالگري و نبود وسايل پيشگيري از بارداري و ... حل نميشود. براي اينكه بتوانيم مانع از پيري جمعيت در جامعه شويم اول از همه بايد فقر را در جامعه از بين بيريم. رفاه نسبي و امنيت شغلي را براي افراد تامين كنيم. اگر اين شرايط فراهم باشد ميزان مهاجرت از كشور اگر به صفر نرسد حداقل به پايينترين حد خود خواهد رسيد.
قرايي اظهار ميدارد: اين جواناني كه ميروند هم نيروي كار جامعه هستند و هم كسانياند كه قرار است مانع از پيري جمعيت شوند اكثر اينها در كشورهاي بيگانه فرزندآوري ميكنند چرا كه امكانات مناسبي در اختيار دارند. در واقع فرزنداني كه قرار است در كشور ما به دنيا بيايند ميشوند نيروي بالقوه كشورهاي ديگر.
نابرابري منجر به نااميدي و بزه ميشود
ايرج مرادي، جامعهشناس نيز در اين باره به «تعادل» ميگويد: وقتي از نابرابري درجامعه حرف ميزنيم بايد به اين نكته خيلي مهم اشاره كنيم كه نابرابري اقتصادي در جامعه موجب نابرابري اجتماعي هم ميشود. وقتي چنين اتفاقي در جامعه رخ ميدهد آمار نااميدي افزايش يافته و به طبع آن آمار بزههاي اجتماعي نيز بالا ميرود. جواناني كه مورد تبعيض اقتصادي و اجتماعي قرار دارند به اين باور ميرسند كه افراد غني باعث ناكامي آنها و نرسيدن دستشان به ثروت هستند.
او ميافزايد: در چنين شرايطي رفتارهاي خشن و دست به اعمال خلاف قانون زدن و امنيت و آرامش اجتماعي را به هم ريختن ميشود راهكاري براي آنها كه عصبانيت خود از اين ناكاميهاي اجتماعي و اقتصادي را بروز دهند. همين مقدمه هرج و مرج در جامعه ميشود.
گرههايي كه با دندان باز ميشوند
مرادي در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: متاسفانه مسوولان ما عادت دارند به جاي باز كردن هر گرهاي با دست به فكر باز كردن آن با دندان باشند. به اين تعبير كه به مشكلات قبل از رسيدن به شرايط بحراني و بغرنج اهميت نميدهند و زماني كه دچار بحران ميشوند از راههاي غير عملي سعي در حل بحران دارند.
او ميافزايد: به عنوان مثال زنگ خطر پيري جمعيت مدتهاست كه به صدا در آمده اما آن زماني كه هنوز اين مساله بحراني نشده بود هيچ مسوولي به فكر فراهم كردن شرايط رفاهي براي افراد جامعه نبود. مثلا اگر ۱۵ سال پيش تلاش ميكرديم كه امنيت شغلي و رفاه نسبي را براي افراد جامعه فراهم كنيم امروز مجبور نبوديم افرادي را به روستاهاي مختلف بفرستيم تا مردم را وادار به فرزند آوري كنند.
براي مقابله با فقر
بايد سرمايه اجتماعي افزايش يابد
اما در نشست آينده اجتماعي ايران در مواجهه با فقر و نابرابري نيز عضو هيات علمي موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي نيز آمارهايي از فقر و نابرابري در كشور ارايه كرد.
مقصود فراستخواه، جامعهشناس و استاد دانشگاه با اشاره به اينكه طبق گزارش توسعه انساني سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۴، ضريب جيني (شاخص نابرابري توزيع) كشور از مرز ۰.۴ عبور كرده و افزايش يافته است، تاكيد كرد: اين شاخص قبل از انقلاب حدود بيش از ۰.۵ بوده كه بسيار بالا محسوب ميشود. امروز نيز اين ميانگين در سيستان و بلوچستان و مناطق محروم بيشتر است.
ايران بين 10 كشور اول
شاخص تركيبي فلاكت است
اين استاد دانشگاه با ارجاع به گزارش توسعه انساني سازمان ملل متحد گفت: ما در بين كشورهاي جهان جزو 10كشور اول در شاخص تركيبي فلاكت (بيكاري+تورم) هستيم. پس از چند كشور آفريقايي بالاترين هستيم. همچنين در شرايط كسب و كار از ۱۶۸ كشور جزو ۲۰ كشور آخر در زمينه شرايط محيط كسب و كار رتبهبندي شديم. اين درحالي است كه يك چهارم بودجه كشور به گروههاي كم درآمد جامعه اختصاص يافته است.
او با بيان اينكه «بدون رشد اقتصادي ناگزير به تقسيم فقر خواهيم بود و رشد اقتصادي شرط خروج از فقر در كنار نظام توزيع است» گفت: ما بايد مشاغل مولد را تقويت كرده و بايد به فعاليتهاي مولد پاداش دهيم. امروزه فعاليتهاي مولد اقتصادي پاداش كمتري از فعاليتهاي نامولد دريافت ميكنند كه اين امر مطلوب نيست.
دولت به تنهايي نميتواند مشكل
فقر و نابرابري را حل كند
اين جامعهشناس تصريح كرد: دولتي ميتواند از فعاليت مولد حمايت كند كه نقش تسهيلگري پيدا كند و فاقد ابزارهاي دستوري و رانتي باشد. دولت به تنهايي نميتواند مشكل فقر و نابرابري را حل كند و حضور جامعه نيز لازم است. اين دولت نيازمند حمايت جامعه و همچنين افزايش سرمايه اجتماعي و مشروعيت نهاد حاكميت است. براي اين امر موسسات مردم نهاد و سمنها نبايد محدود شوند و بايد از آنها بهجاي برخورد، حمايت كرد. ما از طريق مدارس ميتوانيم توانمندسازي خانوادهها را انجام دهيم.
فقر باعث زوال فرهنگي
و عاطفي جامعه ميشود
فراستخواه با بيان اينكه «فقر باعث زوال فرهنگي و عاطفي و رواني جامعه ميشود و نابرابري احساس بيگانگي و شكاف ايجاد ميكند» اضافه كرد: در كتاب «مرگهاي ناشي از نااميدي» كه توسط خانم كيس در دانشگاه پرينستون منتشر شده، نشان ميدهد در كشور ثروتمندي مثل امريكا به دليل واگذاري سلامت به بخش خصوصي، فقر بهطور گسترده در امريكا به وجود آمده و تشديد شده است. در اين تحقيقات كه تا سال ۲۰۲۰ ادامه داشته، نشان داده شده كه فقر باعث افزايش اعتياد، خودكشي و مرگهاي تركيبي ناشي از افراط در مصرف الكل و مواد شده است. پس يك كشور ثروتمند نيز ميتواند درگير نتايج فقر شود.
اگر روندها تغيير نكنند
او افزود: ما يك مجموعه تحقيقات آينده پژوهي در كشور داريم كه توسط كساني مثل دكتر آرمان ذاكري صورت گرفته است. در اين تحقيقات نشان داده شده كه اگر روندها تغيير نكند، موجهاي فقر كشور را در نورديده و مشكلات اجتماعي و فرهنگي در اثر فقر و نابرابري تشديد خواهد شد. ما اگر آمادگي و آگاهي نداشته باشيم، در اين روند به ناكجاآباد پرتاب خواهيم شد؛ جايي كه شرايط آن اصلا در آينده مشخص نيست.