نقش وزراي نفت و نيرو در اصلاح ناترازي ها
سرانجام وزراي پيشنهادي رييسجمهور منتخب براي تصدي وزارتخانههاي مختلف به مجلس معرفي شده و ارزيابي تخصص و دورنماي عملكرد احتمالي آنها آغاز شد. اما مطالبه مردم و فعالان اقتصادي از مجلس آن است كه فارغ از جهتگيريهاي سياسي وزراي معرفي شده را از منظر تخصصي بررسي كنند.
سرانجام وزراي پيشنهادي رييسجمهور منتخب براي تصدي وزارتخانههاي مختلف به مجلس معرفي شده و ارزيابي تخصص و دورنماي عملكرد احتمالي آنها آغاز شد. اما مطالبه مردم و فعالان اقتصادي از مجلس آن است كه فارغ از جهتگيريهاي سياسي وزراي معرفي شده را از منظر تخصصي بررسي كنند.
نبايد شرايط بررسي صلاحيت وزرا به سمت و سويي برود كه برخي موضوعات حاشيهاي مانند اينكه خانواده فلان فرد كجا زندگي ميكنند يا نسبت به فلان رخداد سياسي چند دهه قبل چه نظري دارند؟ جايگزين رويكردهاي تخصصي و علمي شود. ما به وزرايي نيازمنديم كه بتوانند ناترازيها و بحرانهاي اقتصادي كشور را پشتسر گذاشته و بهبود شاخصها را ايجاد كنند. نبايد حاشيه بر متن غلبه كند و آسيب به كشور وارد شود. متاسفانه كسي از وزير كار، درباره برنامهريزي براي حل مشكلات روز پرسش نميكند، بلكه به سابقه طرف نگاه ميشود كه مثلا چند دهه قبل در خصوص فلان رخداد سياسي چه عكسالعملي داشته، بعد به او راي ميدهند يا نميدهند.
1) ديدگاه فعالان اقتصادي به وزراي اقتصادي: فعالان اقتصادي نسبت به وزراي اقتصادي معرفي شده، رويكرد مثبتي دارند و به نوعي انتخابهاي رييسجمهور را تاييد كردهاند.
از اين جمع وزرا ۲ وزير نفت و نيرو با توجه به اينكه نقش ويژهاي در بهبود زيرساختهاي كشور براي توسعه صنعتي و رشد اقتصادي دارند، توجه و تمركز بيشتري در خصوص آنها وجود دارد. به دليل اينكه سياستها و رويكردهاي نادرستي تا به امروز پيرامون آنها اعمال شده، كشور با ناترازيهاي جدي در حوزه انرژي مواجه شده است. مردم و فعالان صنعتي در تابستان با قطعي برق و در زمستان با قطعي گاز مواجهند. بايد ديد اين ناترازيها با سبك و سياق مديريت فعلي حل ميشوند يا اينكه به افكار جديد، ذهن تازه و اراده قوي نياز است تا سياستهاي جديد اعمال كرده و تعادل را به ناترازيها بازگرداند. ناترازيهاي انرژي به اندازهاي وسيع شده كه حتي تامين برق خانگي هم دشوار شده است. در بسياري از ساعتهاي روز خانوادههاي ايراني برق ندارند. در حالي كه ما پيك بالاي ۷۹ مگاوات را در مقايسه با سال قبل رد كردهايم بايد هرچه سريعتر براي افزايش توليد اقدام كنيم. فاصله بين توليد و مصرف به دليل سياستهاي اشتباه، زياد شده و حداقل ۲۰هزار مگاوات كمبود در شرايط فعلي وجود دارد.
2) توجه به برنامهها به جاي تمركز بر حاشيهها: وزراي جديد در حوزه نفت و نيرو (و اساسا ساير وزرا) بايد برای رفع ناترازيها اعلام برنامه كنند. با برنامه نوين و به روز شده است كه ميتوان از اين پيك بحراني عبور كرد. با برنامههاي قبلي و قديمي نميتوان كار كرد. زيرساختهاي اقتصاد كلان كشور به دليل اين ناترازيهاي انرژي، آسيبهاي بسياري متحمل شدهاند. حل اين ناترازيها به همراهي و همكاري كليت كابينه نياز دارد.
وزرايي چون اقتصاد، صمت، جهاد كشاورزي و روساي بانك مركزي و سازمان برنامه و بودجه بايد به وزراي نيرو و نفت كمك كنند. در واقع مشكلات ساير وزارتخانهها به صورت ناترازي بروز ميكنند، مثلا ناترازي در حوزه ارز محصول برخي سياستهاي غلط است. دولتي كه در آتش چندنرخي شدن بازارها ميدمد، كشور را دچار عدم توازن و عدم تعادل ميكند، نتيجه آن هم در مجموعه وزارتخانهها بروز ميكند. وزراي دولت بايد نسبت خود را با اين بحرانها اعلام كنند. مثلا وزير نيرو، بايد برنامه مدوني براي رفع معضل ناترازي برق را ارايه كند.
مجلس هم فارغ از جهتگيريهاي سياسي و جناحي عملكرد و برنامه تخصصي وزراي معرفي شده را بررسي كند. اينگونه نشود كه يك وزير كارآمد به دليل اينكه رويكرد جناحي متفاوتي با نمايندگان دارد، راي عدم اعتماد نگيرد و فرد ضعيف يا متوسط به دلايل سياسي و جناحي راي اعتماد بگيرد. در وزارت نفت هم سالهاست مشكلات نهادينه شده است.
3) باوركردني نيست كه ايران رتبه دوم ذخاير گازي را داشته باشد اما نتواند گاز مورد نياز صنايع را تامين كرده و حتي نتواند به نيروگاههاي كشور گاز بدهد كه برق توليد كنند. تركيه واردكننده گاز است اما بيشتر از ايران برق توليد ميكند. ايران براي بهبود زيرساختهاي صنعت نفت خود حداقل به ۲۵۰ميليارد دلار سرمايهگذاري نياز دارد. اين منابع بايد از سرمايهگذاران خارجي تامين شود. مسائل كشور روي زمين است و وزارتخانهها بايد برنامههاي مدوني براي حل آنها داشته باشند. امروز ۶۰درصد نيروگاههاي كشور در اختيار بخش خصوصي است، بايد با اين طيف مذاكره صورت گيرد تا ظرفيتهاي توليد برق ارتقا پيدا كند. ميتوان به راهحل مشترك رسيد و به جنگ ناترازيها رفت. ايران همچنين ۱۰۰ميليارد دلار يارانه انرژي ميدهد، يارانهاي كه بيشتر به جيب سوداگران ميرود. بايد اين يارانه هر سال كم شود و صرف بهبود زيرساختهاي شود. براي اين سياستها بايد با مردم گفتوگو شود و اقناع صورت گيرد.