دولت جديد و حكمراني خوب
متاسفانه در كشور ما ظرفيت حكمراني كشور به شكل مناسبي ترتيب داده نشده و اتفاقات ناگواري از پي اين بيتدبيريها به وقوع پيوسته است، به نظر ميرسد نخستين موضوعي كه نيازمند تمركز اوليه در دولت جديد است، شناسايي ابزار حكمراني خوب و بسيج دستگاهها براي زمينهسازي اين نوع حكمراني در كشور است.
متاسفانه در كشور ما ظرفيت حكمراني كشور به شكل مناسبي ترتيب داده نشده و اتفاقات ناگواري از پي اين بيتدبيريها به وقوع پيوسته است، به نظر ميرسد نخستين موضوعي كه نيازمند تمركز اوليه در دولت جديد است، شناسايي ابزار حكمراني خوب و بسيج دستگاهها براي زمينهسازي اين نوع حكمراني در كشور است.
بخشي از ظرفيتهاي قانوني براي حكمراني خوب در دولتهاي قبل فراهم شده است، اما صرف برخورداري از اين ظرفيتها زمينه را براي اجرايي شدن آنها فراهم نميكند. شفافيت، گزارشدهيهاي به موقع و صادقانه و رفتارهاي مشابه ميتواند زمينه مشاركت در اجرايي شدن حكمراني خوب را فراهم كند. هر نوع عملي كه نوعي رفتار غيرمترقبه از دولت و ديگر مجموعههاي حاكميتي است را ميتوان مصداقي از مديريت ناشايسته متغيرهاي كلان اقتصادي در نظر گرفت. اين رفتارها امكان پيشبينيپذيري را از بين ميبرد و به نوبه خود، سهم قابل توجهي در ايجاد زمينههاي بروز خطا و تخلف دارد. وقتي نرخ بهره در مدت زماني خاص بهطور چشمگيري نسبت به نرخ تورم كاهش پيدا ميكند يا تحولاتي در نرخ ارز رخ ميدهد كه در يك بازه زماني مشخص غيرقابل قبول است، زمينههاي بروز خطا و اشتباه و تخلف در كشور تقويت ميشود. اينها از عوامل تشديدكننده مفاسدند و زمينههاي فساد آلودي را فراهم ميكنند كه فعال اقتصادي مجبور به تن دادن به آن است.
كسي كه به هر نوع تسهيلات بانكي دسترسي پيدا كند، فارغ از اينكه چه كسب وكاري دارد، برنده است. ممكن است آن فرد از اين تسهيلات در كسب وكارش استفاده كند يا نكند. اما صرف دسترسي به اين تسهيلات، يعني سود بيشتر. يك توليدكننده كه از راههاي طبيعي كارش نميچرخد، آن هم به دليل تغيير و تحولات ناشي از ناكارآمدي تصميمهاي سياستگذاران مجبور است براي گذران امور بنگاه اقتصادياش از تسهيلات بانكي استفاده كند و سود حاصل از اين تسهيلات را به عنوان درآمد ناشي از فعاليت اقتصادي حرفهاياش جايگزين كند. توليدكنندگاني داريم كه هزينههاي اوليه را براي راهاندازي و پيشرفت كسبوكار انجام داده، به نقطه توسعه كسب وكار رسيده و به تزريق منابع تكميلي نياز دارند، اما چون اين منابع در دسترس نيست، در وضعيت خطرناكي قرار ميگيرند و براي نجات كسب و كارشان مجبورند به آسيبهاي ديگري تن بدهند و به روشهاي نامعقولي روي بياورند تا به هر ترتيب، حيات بنگاه ادامه پيدا كند. البته اين را هم بگويم كه اين بهترين شكل استفاده از تسهيلات در دسترس يك فعال اقتصادي است. اين فعال اقتصادي كه به ناگهان با رشد چندبرابري قيمت ارز روبهرو شده، ممنوعيتها و محدوديتهاي ناگهاني واردات و صادرات بر او تحميل شده و سياستها بدون توجه به منافع او به عنوان توليدكننده و ارزشآفرين در كشور تصويب شده، چارهاي جز تن دادن به روشهاي نامعقولي ندارد.