سود تقسيم نشده به كجا مي‌رود؟

۱۴۰۳/۰۵/۲۹ - ۰۱:۳۵:۱۶
کد خبر: ۳۱۹۱۱۹

ابراهيم سماوي، كارشناس بازار سرمايه نوشت: عموما سرمايه‌گذاران و فعالان بازار سرمايه كه تمركزشان بر خريد و فروش سهام است مي‌توانند دو نوع بازدهي كسب كنند. نخست بازدهي ناشي از تغييرات قيمتي كه به Capital Gain معروف است و ديگري بازده ناشي از سود تقسيمي يا Dividend base است.

صداي بورس| ابراهيم سماوي، كارشناس بازار سرمايه نوشت: عموما سرمايه‌گذاران و فعالان بازار سرمايه كه تمركزشان بر خريد و فروش سهام است مي‌توانند دو نوع بازدهي كسب كنند. نخست بازدهي ناشي از تغييرات قيمتي كه به Capital Gain معروف است و ديگري بازده ناشي از سود تقسيمي يا Dividend base است. اگر سرمايه‌گذاران رويكرد كوتاه‌مدت داشته باشند كه عموماً به عنوان نوسان‌گيران بازار از آنها ياد مي‌شود، تمركز و توجه ويژه‌اي چه در بازار داخلي چه در بازارهاي جهاني به سود تقسيمي ندارند اما سرمايه‌گذاراني كه رويكرد ميان مدت و بلندمدت به شركت دارند به ويژه افرادي كه عمومابر اساس تحليل بنيادي سهم شركتي را مي‌خرند توجه ويژه‌اي به سود تقسيمي داشته باشند. بازار سرمايه ايران مطابق با ماده ۹۰ قانون تجارت مبني بر تقسيم سود شركت اندوخته بين صاحبان سهام است تنها پس از تصويب مجمع عمومي مجازند اين كار را انجام دهند و در صورتي كه زيان انباشته نداشته باشند حداقل تقسيم ۱۰ درصد از سود بين سهامداران الزامي است. همچنين بر اساس قانون تجارت بازه زماني هشت ماهه براي اين كار تعيين شده كه در سال‌هاي گذشته سازمان بورس هم در ابلاغي اين زمان را به چهار ماه كاهش داد. بايد در نظر داشته باشيم كه سود تقسيمي مي‌تواند بر تصميم‌گيري سرمايه‌گذاران اثر بگذارد. در بازارهاي جهاني و در ادبيات مالي تئوري‌هاي تقسيم سود مختلفي براي شركت‌ها وجود دارد.

برخي شركت‌ها ارزشي هستند كه معمولا به بلوغ نسبي خود رسيده‌اند براي مثال خيلي از شركت‌هاي پتروشيمي و فلزات اساسي كه در بازار سرمايه هستند و عملا قسمت قابل توجهي از سودي كه مي‌سازند را نسبت به ساير صنايع ديگر تقسيم مي‌كنند زيرا نيازمند منابع مالي نيستند و با اينكه سودشان هم سود با كيفيتي است مشكلي ندارند كه وجه نقد از شركت خارج شود. در بازارهاي جهاني به صورت فصلي سود تقسيمي شركت‌ها تقسيم مي‌شود و سرمايه‌گذاران حتي مي‌توانند برنامه مدون سالانه داشته باشند كه جريان نقدي از طريق سود تقسيمي شركت‌ها به حساب‌شان واريز و اين جريان نقدي براي‌شان خلق شود اما در ايران سالي يك بار اين اتفاق مي‌افتد و بسياري از شركت‌ها ابلاغيه سازمان بورس كه چهار ماه است را رعايت نمي‌كنند و ممكن است حتي گاهي بازه زماني ۸ ماهه قانون تجارت را نيز رعايت نكنند، كما اينكه اين كار تخلف است ولي چون برخورد بازدارنده‌اي با متخلفان نمي‌شود عملاًسهامداران نمي‌توانند چندان منتفع شوند زيرا با توجه به تورم و خواب چهار ماهه سرمايه بخشي از ارزش واقعي سود تقسيمي كه بايد به سهامداران تخصيص پيدا كند كاهش مي‌يابد هر چند كه در سال‌هاي اخير با توجه به راه‌اندازي سامانه سجام و مديريت شركت سپرده‌گذاري مركزي، سهم‌هاي سال‌هاي گذشته به سهامداران پرداخت شده و مديريت بهينه و بهتري در اين حوزه شكل گرفته است ولي‌هنوز جاي بهبود دارد. دسته ديگر شركت‌هاي رشدي هستند كه طرح‌هاي توسعه‌اي داشته و مسير رشدي خود را طي مي‌كنند.

طبيعتاً اين شركت‌ها نيازمند اين منابع مالي بوده و يكي از بهترين راه‌هاي تامين منابع مالي عدم تخصيص سود تقسيمي است و معمولاً با آن سود تقسيمي كه به سهامداران تخصيص پيدا نمي‌كند و در شركت به صورت سود انباشته مي‌ماند عملا آن قسمت از وجه نقدي كه مي‌تواند از شركت خارج شود به شركت تخصيص پيدا مي‌كند. اگر شركت طرح‌هاي توسعه داشته و موفقيت‌آميز باشد سهامداران از اين محل مي‌توانند منتفع شوند اما اگر شركت از لحاظ عملياتي با مشكل مواجه شود و طرح‌هاي توسعه و سرمايه‌اي آن به خوبي پيش نرود طبيعتا سهامداران متضرر مي‌شوند. معمولا شركت‌ها سياست تقسيم سود ثابتي دارند يعني اگر به روند سال‌هاي گذشته نگاه كنيم سرمايه‌گذار مي‌تواند متوجه شود كدام شركت‌ها سود تقسيم مي‌كنند كه عموما شركت‌هاي ارزشي هستند و كدام شركت‌ها سود تقسيم نمي‌كنند كه عموما شركت‌هاي رشدي هستند كه در حال حاضر خيلي از شركت‌ها زيان انباشته داشته و اجازه تقسيم سود ندارند و طبيعتا اين شركت‌ها در رصد سرمايه‌گذاري كه درصدد دريافت سود تقسيمي است قرار نمي‌گيرند.