راز گشایی از جنایت هولناک ولنجک؛ گفت شلیک کن!

۱۴۰۳/۰۵/۳۱ - ۱۷:۰۰:۰۱
کد خبر: ۳۱۹۳۱۵
راز گشایی از جنایت هولناک ولنجک؛ گفت شلیک کن!

روزنامه هفت صبح نوشت: دیروز وقت حساب کشی از متهمان یکی از پیچیده‌ترین و سنگدلانه‌ترین پرونده‌های جنایی سال‌های اخیر تهران بود. متهمان قتل هولناک دکتر ضیائی و همسرش پای میز محاکمه از خود دفاع کردند. اواسط اردیبهشت ماه سال 1402 مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی ناپدید شدن ناگهانی دایی و زن‌دایی خود را اعلام کرد که مشخص شد مفقودین دکتر رضا ضیائی متخصص گوش و حلق و بینی و همسرش مینو صابری دکترای اقتصاد بوده‌اند.

روزنامه هفت صبح نوشت: دیروز وقت حساب کشی از متهمان یکی از پیچیده‌ترین و سنگدلانه‌ترین پرونده‌های جنایی سال‌های اخیر تهران بود. متهمان قتل هولناک دکتر ضیائی و همسرش پای میز محاکمه از خود دفاع کردند. اواسط اردیبهشت ماه سال 1402 مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی ناپدید شدن ناگهانی دایی و زن‌دایی خود را اعلام کرد که مشخص شد مفقودین دکتر رضا ضیائی متخصص گوش و حلق و بینی و همسرش مینو صابری دکترای اقتصاد بوده‌اند.

با اعلام این گزارش تحقیقات کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران برای یافتن ردی از مفقودین کلید خورد و مشخص شد مدتی قبل ویلای هزار متری دکتر در خیابان ایران زمین به نام شخصی زده شده اما پولی به حساب دکتر واریز نشده بود.همچنین آثار سرقت از آپارتمان محل سکونت دکتر و همسرش واقع در ولنجک و همچنین سرقت خودروی سانتافه دکتر توسط سه مرد غریبه مشهود بود.

به این ترتیب شماره پلاک خودروی سرقتی به واحدهای گشت اعلام شده و پدر و پسری که اهل یکی از شهرستان‌های دور از تهران هستند در حال استفاده از خودرو بازداشت شدند.این پدر و پسر در اولین برخورد با ماموران جنایی اقرار کردند که با دستور جوانی به نام سروش اجساد دکتر و همسرش را در حوالی اخترآباد کرج دفن کرده‌اند. با اطلاعاتی که آنها در اختیار ماموران گذاشتند اجساد کشف شدند.

محمود  که به همراه پسرش دستگیر شده و در ابتدا سعی داشت سروش را عامل شلیک مرگبار معرفی کند اما بعدا اعتراف کرد که به دستور سروش به زن و شوهر میانسال شلیک کرده و آنها را به قتل رسانده.محمود در دفاع از خود در برابر اتهام مباشرت در قتل عمدی در جلسه دادگاه جزئیات ماجرا را شرح داد:«اتهامات خودم را قبول دارم.من عامل شلیک مرگبار به دکتر ضیائی و همسرش هستم.»

سروش گفت به آنها شلیک کنم و من که در حال طبیعی نبودم چشمم را بستم و اول به سر خانم و بعد به دکتر شلیک کردم.