اثرات ارز تک نرخی
در حال حاضر در دوران اولیه شروع به کار دولت جدید و کابینه آن هستیم که شاهد صحبتهای وزیر اقتصاد دولت جدید مبنی بر مقابله با ارز و دلار چند نرخی هستیم که اندکی امید را درخصوص اتمام دوران نظام چند نرخی که سالهاست بر بازار و اقتصاد سیطرهای قدرتمند دارد، پایان دهد (هر چند در گذشته هم شاهد چنین صحبتهایی توسط دولتمردان مختلف در حد کلمات بودهایم)
در حال حاضر در دوران اولیه شروع به کار دولت جدید و کابینه آن هستیم که شاهد صحبتهای وزیر اقتصاد دولت جدید مبنی بر مقابله با ارز و دلار چند نرخی هستیم که اندکی امید را درخصوص اتمام دوران نظام چند نرخی که سالهاست بر بازار و اقتصاد سیطرهای قدرتمند دارد، پایان دهد (هر چند در گذشته هم شاهد چنین صحبتهایی توسط دولتمردان مختلف در حد کلمات بودهایم). هر چند باید گفت به اتمام رسیدن چنین سیستم و نظامی دور از انتظار و غیرممکن به نظر میرسد ولی قدم برداشتن در این راه و نگاه براندازانه نسبت به آن هم میتواند اندکی دلگرمكننده باشد (این اتفاق پلهپله و در مراحل مختلفی باید انجام گردد). باید ذکر کرد همانند بزرگ شدن و ماندگاری این سیستم در اقتصاد که حاصل اجرای سالهای ممتد در اقتصاد است نیازمند مسیری دستکم به همان اندازه برای مقابله و تغییر آن میباشد (زیرا عملا در بخشهای مختلفی طی سالیان ریشه دوانده و رخنه کرده است).
اما باید گفت رفتهرفته توقف آن میتواند آیندهای بسیار روشن برای تمامی صنایع در تمامی بخشهای مختلف اقتصاد را رقم بزند، زیرا در پله اول سرمایهگذاری تمامی اشخاص (چه حقوقی و چه حقیقی) را کشور پویاتر و همچنین هدفمندتر مینماید که خواه ناخواه باعث قدرت گرفتن بخش خصوصی پس از سالها تضعیف و البته تبعیض مینماید که باعث قدرت بسیار بخش دولتی شده بود که عملا تراز و موازنه بین بخش خصوصی و دولتی به چالش اساسی کشیده شده بود و کاملا یک مسیر یک طرفه را ساخته که درنهایت باعث عقبماندگی و کمبودهایی که لحظه به لحظه در اقتصاد و پس از آن حتی در اجتماع پررنگتر میشوند ساخته بود. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که در اقتصاد حاضر کشور اگر بخواهیم به صورت تخصصی زوایای تاثیرات اینگونه اتفاقات بر بازار سرمایه را مورد بررسی قرار دهیم به یک نتیجه مهم میرسیم که شاهد بهبود قابلتوجهی در وضعیت صورتهای مالی شرکتهای حاضر در بازار خواهیم بود که باعث میشود بسیاری از شرکتهایی که در وضعیت نامطلوبی قرار دارند به سمت بهبود و رشد و حتی شرکتهایی که در وضعیت نسبتا معمولی قرار دارند به سمت رشد و شکوفایی قابلتوجه و محسوسی دست پیدا کنند که بعد از آنها باعث بهبود ساختار مالی شرکتها میشود درنهایت دست آنها را رشد خدمات، بهروز رسانی بسیاری از بخشهای این شرکتها (به خصوص در بخش شرکتهای تولیدی و در بخش تولیدی آنها) که میتواند پایهگذار یکی از تازهترین و خاصترین دوران توسعه باشد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که اگر بخواهیم به صورت کاملا ساده مقداری از این شرایط شرح دهیم در اقتصاد کشور شاهد این اتفاق هستیم که در بسیاری از بازارها که شیوهای صرفا دلالگونه دارند با نرخهای بازار آزاد رو به رو هستیم که به دلیل اینکه با نرخهای این بازار تطبیق پیدا میکنند بسیار جذابتر از دیگر بازارها (برای خریداران و فروشندگان) هستند که با نرخهایي چون دلار نیما در حال داد و ستد میباشند، میسازد (که اکثرا بیشتر تولیدکنندگان و خدمترسانهایی قرار دارند که ارتباط بیشتری با توسعه و بهبود وضعیت کشور دارند).
برای آخرین نکته اشاره شده هم باید گفت که اگر بخواهیم اندکی از جزيیات شرایط حاضر چندنرخی را برای برخی صنایع کشور داشته باشيم، صرفا آنها محصولات خود را ممکن است به نرخهای دلار نیمایی در بازار به فروش برسانند ولی برخی هزینهها و همچنین محصولات اولیه خود را صرفا با نرخ بازار آزاد تهیه كنند که چه به صورت نمایان و پنهانتراز بین تولید و فروش این شرکتها دچار عدم توازن میشود.
در پایان هم باید گفت هر چند حذف نظام چند نرخی (البته به صورت پلهپله) میتواند یکی از بهترین اتفاقات چند سال اخیر در اقتصاد باشد (هرچند طی سالها صرفا با اسامی دیگری به اسم حمایت بر اقتصاد تحمیل شده است) این اتفاق زوایا و نکات ریز و درشت بسیاری دارد که باید پس از بررسی به بهترین نحو اجرایی و حذف شود، زیرا ممکن است اجرای نادرست و حتی دیرهنگام آن (هر چند با نیت و دیدگاه صحیحی باشد) باعث ایجاد مشکلات و اتفاقاتی مانند برخی اتفاقات گذشته اقتصادی و پس از آن اجتماعی شود که شاید امکان کنترل کردن آن وجود نداشته باشد که البته باید خاطرنشان کرد هرقدر این اتفاق به آینده موکول شود (همانند اتفاقات و بحرانهایی که در گذشته تجربه شده است) باعث رشد تبعات و اتفاقات احتمالی آینده شود که شاید حتی این قطار فرسوده و خراب که هر چند هنوز هم به سختی در حال حرکت است را از ریل خارج كند.