بازارهاي اقتصادي  و هوش مصنوعي

بازارهاي اقتصادي و هوش مصنوعي

۱۴۰۳/۰۶/۰۸ - ۰۶:۴۶:۴۲
|
کد خبر: ۳۱۹۸۴۷

در نظريه آشوب ديدگاه‌هاي جالبي درباره محيط‌هاي فرار و متغير مطرح مي‌شود كه زيربناي بسياري از تحليل‌ها در حوزه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و...قرار مي‌گيرد. مطابق اين نظريه، وجود متغيرهاي هرچند كوچك در محيط‌هاي فرار و متغير مي‌تواند، شرايط كاملا متفاوتي را ايجاد كند.

رضا غني پور

در نظريه آشوب ديدگاه‌هاي جالبي درباره محيط‌هاي فرار و متغير مطرح مي‌شود كه زيربناي بسياري از تحليل‌ها در حوزه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و...قرار مي‌گيرد. مطابق اين نظريه، وجود متغيرهاي هرچند كوچك در محيط‌هاي فرار و متغير مي‌تواند، شرايط كاملا متفاوتي را ايجاد كند. يعني بال زدن پروانه‌اي در تگزاس مي‌تواند باعث سيل در آرژانتين شود. اين نظريه براي اين رويكرد ارايه شده كه همگان بدانند، متغيرهاي ظاهرا جزئي در بازارهاي اقتصادي (به عنوان محيط‌هاي آشوبناك) مي‌تواند منشأ تحولات مهمي باشد.برخي ادعاها اخيرا در برخي كانال‌هاي مجازي و فضاي خلاص ارتباطي مطرح و مبتني بر آن اعلام مي‌شود كه با استفاده از هوش مصنوعي مي‌توان حركت بازارهاي اقتصادي كشور به خصوص بازارهاي سرمايه و ارز و طلا را پيش‌بيني كرد.

در واقع ادعا مي‌شود كه افراد مي‌توانند آموزش‌هايي براي انجام معاملات به صورت اتوماتيك داده شود. در ادامه هم چشم‌اندازهايي از ثروتمند شدن و حل مشكلات اقتصادي به مردم داده مي‌شود. البته اين نوع ادعاها قبلاً به اسم پيش‌بيني‌ها ربات‌هاي معامله‌گر هم مطرح مي‌شدند. پرسش كليدي آن است كه تا چه اندازه اين نوع ادعاها درست بوده و مي‌توان روي آنها حساب باز كرد؟لازم است همگي بدانيم برخي از موارد چون در حوزه سيستم‌هاي آشوبناك قرار مي‌گيرند، عملاً غير قابل پيش‌بيني هستند. بارها در اين مورد و علمي بودن اين گزاره صحبت شده است. وقتي كه تعداد متغيرها به سمت بي‌نهايت ميل مي‌كنند، امكان اندازه‌گيري آنها و طبيعتاً ايجاد يك رابطه علت و معلولي براي پيش‌بيني وقايع غير ممكن مي‌شود. براي اينكه مبحث تكنيكال هم، علمي باشد ما نياز به پيدا كردن يك دامنه جواب و يك دامنه آماري داريم، نه پيش‌بيني آينده. جالب است حتي مدل‌هاي زباني بسيار عظيم و پيچيده مانند چت جي‌پي‌تي در تست معاملات با زيان مواجه شده‌اند. بنابراين هيچ ساختار و قاعده‌اي در سطح جهاني نمي‌تواند ادعاي پيش بيني بازارها را داشته باشد. پس تا زماني كه شواهد كافي براي اثبات يك ادعا وجود نداشته باشد به صورت پيش‌فرض آن ادعا را بايد رد كرد، مخصوصا وقتي پاي پول به ميان باز مي‌شود. در گذشته هم اين ادعاها، در مورد ربات‌هاي معاملاتي مطرح مي‌شد و برخي سوداگران اعلام مي‌كردند اگر فلان ميزان وجه پرداخت شود، مي‌توان از ربات‌ها استفاده كرد و سودهاي كلاني به جيب زد. اين در حالي است كه ربات‌ها عملكرد ضعيف خودشان را نشان داده و با ضرر مواجه شده‌اند. سوداگران در ايران در حوزه پيش‌بيني‌ها بسيار فعال هستند. آنها با اسم‌هاي شيك و علمي، افراد كم اطلاع را سركيسه كرده و اموال و دارايي‌هاي آنان را به تاراج مي‌برند. اما اين اظهارنظر به معناي بي استفاده بودن رويكردهاي نوين و فناورانه در تحليل بازارها نيست. 

مي‌توان از هوش مصنوعي به عنوان يك ابزار كمكي مثل بحث تكنيكال براي تصميم‌گيري كمك گرفت. به‌طور مثال هوش مصنوعي مي‌تواند صورت‌هاي مالي را خيلي خوب تحليل كرده و كار سرمايه‌گذاران در پلن معاملاتي، سيستماتيك بشه. اما نبايد اين توهم پيش بيني پذيري رو براي خودمون به وجود بياريم.
بر اين اساس هر گزاره نويني در ساختارهاي مالي، بايد در راستاي افزايش آگاهي و تخصص سرمايه‌گذاران به كار گرفته شود. هر ادعايي به جز افزايش آگاهي جز سوداگري و سوءاستفاده هيچ معناي ديگري نمي‌تواند داشته باشد.