رقابت نرخ سود شركت‌هاي بورسي و بانك‌ها

۱۴۰۳/۰۶/۱۹ - ۰۱:۳۲:۵۹
|
کد خبر: ۳۲۰۳۰۴

حسين محمودي‌اصل، كارشناس اقتصادي يكي از مشكلات بازار سرمايه را بي‌توجهي به منافع اين بازار دانست.

حسين محمودي‌اصل، كارشناس اقتصادي يكي از مشكلات بازار سرمايه را بي‌توجهي به منافع اين بازار دانست. وي با اشاره به مشكلاتي كه به دليل ضعف نظارت در بازار سرمايه ايجاد شده و بي‌اعتمادي مردم و فعالان را رقم زده، به تشريح دلايل برخي انتقادات درخصوص عملكرد ديرهنگام مسوولان براي مقابله با ريزش‌هاي سنگين در شرايط ريسك‌هاي مختلف پرداخت؛ دلايلي كه شائبه منفعت‌جويي‌ها را تقويت مي‌كند! او در عين حال توصيه كرد: بازار سرمايه بايد بسته‌هاي هوشمند داشته باشد، يعني اگر در عرض مثلا دو روز، بازار بيش از 100هزار واحد ريخت، خود به خود اوراق تبعي منتشر كنيم يا دامنه نوسان محدود شود، يا مثلا محدوديت‌هايي در فروش حقوقي‌ها ايجاد شود. بايد بسته آماده وجود داشته باشد، در چنين حالتي وقتي بازار در يك حدي ريخت، خود به خود بدون لزوم جلسه و بررسي و طي شدن زمان، اين بسته‌هاي آماده فعال خواهد بود.

 

در تصميمات اقتصادي سال‌هاي گذشته «حاشيه سود» اهميتي نداشت

حسين محمودي‌اصل، كارشناس اقتصادي در گفت‌وگو با جماران، با بيان اينكه از ابتداي سال تاكنون بسياري از سهم‌ها در بازار سرمايه، 30 تا 40 درصد ارزش‌شان را از دست داده‌اند و با وجود محدوديت در دامنه نوسان، همچنان شاهد خروج سرمايه هستيم، تصريح كرد: بخشي از مسائل وضعيت بازار سرمايه به بحث توليد و حاشيه سود توليد و تهديداتي كه سرمايه‌گذاري را تهديد مي‌كند، برمي‌گردد. متاسفانه در ادبيات اقتصادي كشور و تصميمات گرفته شده در سال‌هاي گذشته، مفهوم و ميزان «حاشيه سود» هيچ اهميتي نداشته و هيچ گزارشي از اين موضوع منتشر شده و نمي‌شود. ميزان حاشيه سود شركت‌ها، ملاكي براي تصميم‌گيران نبوده و به اين نتيجه مي‌رسيم كه اقتصاددان‌ها نمي‌توانند مشكلات ما را حل كنند بلكه بايد حل مشكلات به آنها سپرده شود كه ديد چند وجهي دارند.

 

حاشيه سود توليد به يك سوم  نرخ سود بانكي رسيده است

وي با بيان اينكه حاشيه سود توليد با گزارش‌هاي جديدي كه پس از قطعي برق صنايع و شركت‌ها در تابستان ايجاد شد، از 11درصد به 8درصد نزديك شده است، ادامه داد: اين درحالي است كه نرخ سود بانكي حدود 30 درصد و تسهيلات بانكي، حدود 36 درصد است. اين وضعيت، برعكس كل جهان است كه حاشيه سود توليد، حدود 2 تا 3 برابر نرخ سود بانكي است، اما در كشور ما، حاشيه سود توليد به يك سوم نرخ سود بانكي رسيده است. با اين حال، متاسفانه اين واقعيت، اصلا در ادبيات اقتصادي و صنعتي ما ملاك تصميم‌گيري‌ها قرار نمي‌گيرد.

 

شاهد چالش‌هاي ناشي از تضاد منافع  در بخش‌هاي مختلف سازمان بورس هستيم

اين كارشناس مسائل اقتصادي با بيان اينكه سازمان بورس در حوزه رايزني و كمك به تصميمات اقتصاد كلان توانست در موضوعاتي مانند نرخ خوراك، عوارض صادراتي، نرخ بهره و خصوصا اصلاح بند س تبصره 6، ايفاي نقش كند، در عين حال خاطرنشان كرد: سازمان بورس با وجود اين اقدامات، نتوانست ساختارش را به صورت هوشمند تغيير بدهد و بخش لابي، رايزني، قانوني و چالشي را در خود ايجاد كند. حتي ما نديديم معاونت امور مجلس يا معاون امور دولت و صنعت ايجاد شود. در واقع سازمان بورس نتوانست ساختارهايش را به پويايي برساند. از سوي ديگر، شاهد چالش‌هاي ناشي از تضاد منافع در بخش‌هاي مختلف هم هستيم.

 

نسبت ميان صندوق‌ها و بازار سهام  به ‌شدت به هم خورده است

محمودي اصل گفت: مسوولان سازمان بورس، حتي به موضوع عدم توازن ميان صندوق‌ها و بازار سهام هم توجه نكردند. عده‌اي از صندوق‌ها منافع مي‌گيرند و بيشتر تمايل دارند مشتريان را به سمت سرمايه‌گذاري درصندوق‌هاي درآمد ثابت هدايت مي‌كنند. سازمان بورس مي‌توانست براي حفظ شرايط و وضعيت، درصد و سبدي از سرمايه‌گذاري آنها را در حوزه سهام وارد كند. متاسفانه اين اتفاق نيفتاده و اين نسبت به‌شدت به هم خورده است و عده‌اي خاص از طريق مديريت اين صندوق‌ها به منابع و سودهاي كلاني دست پيدا كردند.

 

تيم مديريتي جديد بازار سرمايه چگونه بايد انتخاب شود؟

وي ضمن تاكيد بر اينكه دولت جديد بايد در انتخاب تيم مديريتي سازمان بورس، كارنامه و مواضع و اظهاردات فرد در حوزه مسائل مرتبط با بازار سرمايه و كمك به آن در گذشته را ملاك باشد قرار دهد، به جماران گفت: بايد بررسي شود كه تيم منتخب در سه سال گذشته، درباره وضعيت بازار سرمايه، و تاثيرگذاري عملي در تعديل و تغيير تصميمات چه كارنامه‌اي داشته است، صرف اينكه يك نفر كه تحصيلات يا تجربه‌اي در يك بنگاه اقتصادي دارد، نمي‌تواند مسائل بازار سرمايه را حل كند؛ چرا كه جنس چالشهاي بازار سرمايه از جنس ديگري است. مديريت بازار سرمايه، عملكرد مي‌خواهد و روزمه به هيچ‌وجه مشكلات را حل نمي‌كند. بازار اينگونه كنترل نمي‌شود. ما نياز به فرد توانمندي داريم كه بتواند با استدلال و خلاقيت ديگر بخش‌هاي را توجيه و همراه كند و شجاعانه براي حفظ حقوق سهامدران بايستند.

 

بازار سرمايه بايد بسته‌هاي هوشمند داشته باشد

محمودي اصل با اشاره به مشكلاتي كه به دليل ضعف نظارت در بازار سرمايه ايجاد شده و بي‌اعتمادي مردم و فعالان را رقم زده، به تشريح برخي انتقادات درخصوص عملكرد ديرهنگام مسوولان براي مقابله با ريزشهاي سنگين در شرايط ريسك‌هاي مختلف، پرداخت كه شائبه منفعت جويي‌ها را تقويت مي‌كند، و توصيه كرد: بازار سرمايه بايد بسته‌هاي هوشمند داشته باشد، يعني اگر در عرض مثلا دو روز، بازار بيش از 100هزار واحد ريخت، خود به خود اوراق تبعي منتشر كنيم يا دامنه نوسان محدود شود، يا مثلا محدوديت‌هايي در فروش حقوقي‌ها ايجاد شود. بايد بسته آماده وجود داشته باشد، در چنين حالتي وقتي بازار در يك حدي ريخت، خود به خود بدون لزوم جلسه و بررسي و طي شدن زمان، اين بسته‌هاي آماده فعال خواهد بود. خلأ بازار سرمايه و مديريت آن باعث شده كه بسته‌هاي آماده براي شرايط خاص، به‌طور هوشمند وجود نداشته باشد، بنابراين تيم جديد بايد براي ايجاد آن فعاليت كند.

 

شركت‌هاي ما 8 تا 10درصد سود مي‌كنند اما سود بانكي 30 درصد است

محمودي اصل با تاكيد بر ضرورت توجه به نسبت سود و زيان شركت‌ها براي تنظيم ميزان ماليات، نرخ بهره و سود سپرده‌هاي بانكي، توضيح داد: سود بالاي تورم اسمش سود واقعي است. يعني اگر تورم 40درصد است و شركتي 41درصد سود داشت، در واقع فقط يك درصد سود كرده است! 41درصدي كه گفته مي‌شود، سود كاغذي است. سود واقعي، عددهاي بالاي نرخ تورم است. در اين شرايط، چرا بايد شركتي كه 8درصد سود مي‌كند، 20 تا 25درصد ماليات بپردازد؟ اين شركت كه سود نكرده و ضرر داشته و از تورم جامانده است. شركت‌هاي ما 8 تا 10درصد سود مي‌كنند، در حالي كه سود بانكي 30درصد است و تسهيلات را هم بايد با نرخ 36درصد بگيرند. با تسهيلات 36 درصدي مي‌توان سود 11 درصدي كرد و توجيه داشته باشد؟! كدام شخص عاقلي آن را توجيه مي‌كند؟ توجيه اقتصادي ندارد.

وي با بيان اينكه دليل فرزين براي اعلام سود بانكي 30درصدي اين بود كه مانع تورم شود و اين منابع به سمت توليد برود و كالا توليد شود، افزود: در حالي كه در دنيا، منابع را در بانك جمع مي‌كنند و بعد ميان توليد‌كننده توزيع مي‌كنند. اما در اين كشورها، قيمت‌گذاري دستوري نيست و حاشيه سود بانكي، دو يا سه برابر نرخ سود بانكي است. بنابراين توليد كالا و افزايش توليد انجام مي‌شود. با صادرات، دلارش ريال را جمع مي‌كنند، كالاي اضافي هم توليد مي‌شود و ريال اضافي را جمع مي‌كنند. اما در كشور ما حاشيه سود توليد، يك سوم نرخ سود بانكي است. اين وضعيت اگر در هر كشور ديگري بود، مديرانش مجازات مي‌شدند. از سال 1400، شعارها همه رشد توليد بوده با اين حال، عملكردها همه برخلاف آن بوده است. از نظر اقتصادي همه اين مديران بايد مجازات شوند، اما همه به دنبال حفظ پست و ارتقا هستند! ببينيد اين صندوق‌هاي بازنشستگي و سهام عدالت كه حق الناس است، چه بلاهايي بر سرشان آمده است!؟