بيتكوين به ۵۸ هزار دلار رسيد
در حالي كه صنعت ارزهاي ديجيتال تلاش ميكند خود را در مركز توجه سياسي قرار دهد، مناظره اخير بين كامالا هريس و دونالد ترامپ نشان داد كه اين موضوع چقدر براي رأيدهندگان و سياستمداران كماهميت است.
در حالي كه صنعت ارزهاي ديجيتال تلاش ميكند خود را در مركز توجه سياسي قرار دهد، مناظره اخير بين كامالا هريس و دونالد ترامپ نشان داد كه اين موضوع چقدر براي رأيدهندگان و سياستمداران كماهميت است. در اين ميان اما پس از انتشار آخرين دادههاي شاخص قيمت مصرفكننده (CPI) در ايالات متحده، قيمت بيت كوين توانست افزايش چشمگيري را ثبت كند و به بالاي ۵۸ هزار دلار برسد. در حالي كه بازار ارزهاي ديجيتال منتظر آغاز فصل آلت كوينهاست، تحليلگران شباهتهاي جالبي بين شرايط فعلي و دوران رونق سال ۲۰۱۷ مشاهده ميكنند و معتقدند كه بازار اين داراييها منعكسكننده آلت سيزن آن سال است. جيسون پيتزينو تحليلگر و سرمايهگذار ارزهاي ديجيتال، سطح مقاومت مهمي را براي بيتكوين مشخص كرده است. او معتقد است اگر بيتكوين حدود ۶ درصد از سطح فعلي افزايش يابد، ميتواند شرايط را براي يك حركت صعودي بزرگتر فراهم كند. پيتزينو ميگويد اگر بيتكوين بالاي ۵۸ هزار دلار تثبيت شود، ميتواند سطح مهم ۶۱,۵۰۰ دلار را آزمايش كند. به گفته او، تثبيت بالاي اين سطح ميتواند مرحله بعدي صعود به سمت قيمتهاي بالاتر را آغاز كند. پيتزينو همچنين اشاره ميكند كه حتي اگر بيتكوين تا ميانه ۴۰ هزار دلار سقوط كند، همچنان در يك روند صعودي بلندمدت باقي خواهد ماند.
ارزهاي ديجيتال: غايب بزرگ مناظرات انتخاباتي
عليرغم تلاشهاي گسترده صنعت ارزهاي ديجيتال براي خريد نفوذ، اين واقعيت ساده تغيير نخواهد كرد، ارزهاي ديجيتال در حال رشد هستند، اما مسير آنها به سمت اهميت در جريان اصلي همچنان طولاني و پرپيچ و خم است. مناظره اخير بار ديگر اين موضوع را نشان داد. مناظرات رياستجمهوري معمولاً به موضوعاتي ميپردازند كه نظرسنجيها آنها را مهمترين دغدغههاي مردم نشان ميدهند؛ مسائلي مانند مهاجرت، بهداشت و درمان، اقتصاد و تغييرات اقليمي. اما چرا در مناظره اخير، حتي يك بار هم به ارزهاي ديجيتال اشاره نشد؟ پاسخ ساده است: نه مردم امريكا و نه نامزدهاي رياستجمهوري، اهميت چنداني براي ارزهاي ديجيتال قائل نيستند. اين مناظره به خوبي اين واقعيت را نشان داد. عليرغم اينكه روايت صنعت ارزهاي ديجيتال بهطور فزايندهاي سياسي شده است، بسياري از رأيدهندگان به اين حقيقت ساده توجه نميكنند كه افراد خارج از اين حباب، اهميتي براي اين موضوع قائل نيستند.
سياستمداران و اولويت حفظ قدرت
اكثر سياستمداران، فارغ از حزب سياسي، بيش از هر چيز به حفظ جايگاه خود اهميت ميدهند. اين موضوع را ميتوان يك واقعيت پذيرفته شده دانست. افرادي كه به دنبال مناصب انتخابي هستند، معمولاً تمايلي به كنار رفتن از صحنه قدرت ندارند. نمونه بارز اين موضوع، اصرار طولاني مدت جو بايدن براي عدم كنارهگيري از اين دوره انتخابات است. براي ماندن در قدرت، سياستمداران به كمكهاي مالي نياز دارند. درست است كه دونالد ترامپ در كنفرانس بيتكوين ۲۰۲۴ در نشويل حضور يافت و سخنراني كرد. او وعدههاي بزرگي داد و حتي بهطور عجيبي ادعا كرد كه تمام بيتكوينها بايد در امريكا توليد شوند. اما اين به معناي اهميت واقعي اين موضوع نيست. هدف اصلي او از حضور در اين رويداد، شركت در يك شام براي جمعآوري كمك مالي بود كه در آن از شركتكنندگان تا ۸۴۴,۶۰۰ دلار براي نشستن بر سر ميز با او دريافت ميشد، حداكثر مبلغ مجاز براي كمك به كمپين تحت قانون. ساير شركتكنندگان ۶۰,۰۰۰ دلار تنها براي گرفتن يك عكس با رييسجمهور سابق پرداخت كردند. در مقايسه، يك شام جمعآوري كمك مالي كاملا هريس در سان فرانسيسكو، كه مدت كوتاهي پس از رويداد نشويل برگزار شد، از شركتكنندگان بين ۳,۳۰۰ تا ۵۰,۰۰۰ دلار دريافت كرد و ۱۲ ميليون دلار براي او به ارمغان آورد.
شور و هيجان غيرمنطقي
از زمان صدور حكم شهروندان متحد در سال ۲۰۱۰، كه راه را براي ايجاد كميتههاي اقدام سياسي يا Super PACها (كميتههايي كه از طرف نامزدها كمكهاي مالي دريافت ميكنند) هموار كرد، تنها يك صنعت بيشتر از ارزهاي ديجيتال براي كسب نفوذ در دولت هزينه كرده است. طبق تحليل اخير كمكهاي مالي كمپينها توسط سازمان غيرانتفاعي شهروند عمومي، از سال ۲۰۱۰، شركتهاي فعال در عرصه سوخت فسيلي ۱۷۶ ميليون دلار به كمكهاي سياسي اختصاص دادهاند، كه ۷۳ ميليون دلار آن از سوي صنايع كوك بوده است كه بسياري آن را نماد پولهاي تاريك در خريد انتخابات ميدانند. تنها در سال جاري، كوك نزديك به ۳۰ ميليون دلار از طريق دو Super PAC به چرخه انتخابات كمك كرده است و هيچ كس ديگري حتي نزديك به اين مقدار نيست، به جز صنعت ارزهاي ديجيتال. صنعت داراييهاي ديجيتال مبلغ شگفتانگيز ۱۱۹ ميليون دلار را به اين چرخه انتخاباتي اهدا كرده است، كه تقريباً نيمي از كل كمكهاي شركتي در سال ۲۰۲۴ را تشكيل ميدهد و در مجموع به ۲۴۸ ميليون دلار ميرسد. اين مقدار تقريباً برابر با مبلغي است كه صندوق رهبري سنا، يك Super PAC وابسته به حزب جمهوريخواه كه از شركتهاي سوخت فسيلي، دخانيات، اسلحه و زندانهاي خصوصي پول دريافت ميكند، از سال ۲۰۱۴ دريافت كرده است. با توجه به اينكه كمكهاي مالي شركتي صنعت ارزهاي ديجيتال در سه چرخه انتخاباتي گذشته از ۱۲۹ ميليون دلار فراتر رفته است كه ۱۵ درصد از كل كمكهاي شركتي از زمان حكم شهروندان متحد را تشكيل ميدهد و ۹۲ درصد از آنها امسال انجام شده است، جاي تعجب نيست كه سياستمداران ناگهان شروع به صحبت با اين مخاطبان كردهاند. بسياري در صنعت ارزهاي ديجيتال، طرفداران سرسخت جامعه، روايت و قابليت تبديل شدن به ميم هستند. براي آنها، ترامپ نامزد ايدهآل است و احتمالاً معتقدند كه با ريختن پول به سمت ميم مناسب، نگرانيهاي خود را مستقيماً به كاخ سفيد خواهند رساند، به قله سياسي، اما اين اتفاق نخواهد افتاد. نيك بيوچمپ استاد دانشيار علوم سياسي دانشگاه نورثايسترن، در گفتوگو با روزنامه دانشگاه گفت: بلوك رأيدهي ارزهاي ديجيتال، رأيدهندگان نيستند بلكه اهداكنندگان هستند. ارزهاي ديجيتال تقريباً در هيچ فهرستي از مسائل مهم قرار ندارند و اكثر مردم يا از آن بياطلاع هستند يا نظرات ابتدايي دارند. او افزود: با اينحال، تعدادي از اهداكنندگان مرتبط با ارزهاي ديجيتال وجود دارند كه بسيار به اين موضوع اهميت ميدهند و اين افراد تنها دليلي هستند كه كمپينها در مورد ارزهاي ديجيتال اظهارنظر ميكنند و احتمالاً تنها دليلي كه بسياري از جمهوريخواهان و برخي دموكراتها مانند چاك شومر در برابر قانونگذاري مقاومت ميكنند. سياستمداران ارزهاي ديجيتال را به عنوان اهداكننده ميبينند نه رأيدهنده. اميدوارم برخي از شما اين را درك كنيد. بسياري از بنيانگذاران امسال با جنجالهاي سياسي و تلاش براي جلب حمايت از يك نامزد نسبت به ديگري، بهشدت به اعتبار خود آسيب زدهاند. اگرچه اين حق آنهاست، اما بايد ديد سالها بعد چه احساسي نسبت به اقدامات خود و پيامدهاي آن خواهند داشت. اگر هر يك از افراد فعال در اين حوزه كه قول دادهاند رأيدهندگان تك موضوعي باشند و معتقدند يك نامزد بهتر از ديگري از بلاك چين و داراييهاي ديجيتال حمايت ميكند، براي پنج دقيقه از رسانههاي اجتماعي فاصله بگيرند، نفس عميقي بكشند و به ياد بياورند كه قبل از افتادن در چاله خرگوش بيتكوين چه كسي بودند، ممكن است انتخاب منطقيتري در مورد رأي دادن داشته باشند، صرف نظر از نامزدي كه انتخاب ميكنند. اين مناظره نشان داد كه عليرغم تلاشهاي صنعت ارزهاي ديجيتال براي جلبتوجه سياسي، اين موضوع هنوز در اولويت رأيدهندگان و سياستمداران قرار ندارد. براي رسيدن به جايگاه مهم در عرصه سياسي، اين صنعت بايد راهي طولاني را طي كند و تنها با تزريق پول به كمپينها نميتوان به اين هدف رسيد.