رقابت هوش مصنوعي و بيتكوين بر سر انرژي در نبرد آينده
با پيشرفتهاي فناوري، نبردي نامرئي و خاموش در حال وقوع است؛ نبردي ميان هوش مصنوعي و بيتكوين، دو غول فناوري كه براي تصاحب انرژيهاي محدود زمين به مصاف يكديگر رفتهاند. به گزارش مهر، در دنيايي كه هر لحظه با پيشرفتهاي فناوري شكل تازهاي به خود ميگيرد، نبردي نامرئي و خاموش در حال وقوع است؛ نبردي ميان هوش مصنوعي و بيتكوين، دو غول فناوري كه براي تصاحب انرژيهاي محدود زمين به مصاف يكديگر رفتهاند. اين جنگ نه بر سر قلمروهاي ديجيتالي، بلكه بر سر منبعي بسيار حياتيتر، يعني برق است. در حالي كه هوش مصنوعي با توان محاسباتي بيپايان خود به انرژي نياز دارد تا جهان آينده را بسازد، بيتكوين كه زماني يكهتاز ميدان مصرف انرژي بود، اكنون با رقيبي تازهنفس روبرو شده است. آيا اين نبرد پايان خواهد داشت، يا جهان به زودي بايد راهي تازه براي تأمين انرژي اين غولهاي پرمصرف بيابد؟ هوش مصنوعي و بيتكوين، به عنوان دو نيروي نوآور قدرتمند جهان در حال رقابت براي آينده انرژي هستند. اين رويارويي براي تسلط در استفاده از انرژي، ممكن است فرصتي منحصر به فرد براي ايجاد يك سيستم انرژي كارآمدتر و پايدارتر فراهم سازد. پيشرفتهاي اخير فناوري نشان ميدهد كه اشتياق شركتهاي بزرگ فعال در اين صنعت به انرژي به دليل رويكرد جديد آنها در زمينه هوش مصنوعي به سرعت در حال افزايش است. اما اين تقاضاي بالا تنها محدود به هوش مصنوعي نيست؛ بلكه استخراجكنندگان ارزهاي ديجيتال از جمله بيتكوين، پيشتر در اين مسير گام نهادهاند. از همين روي، اكنون هر دو طرف براي دستيابي به منابع بيشتر برق براي مراكز داده و عمليات استخراج در رقابتي شديد هستند.
چالش تابآوري استخراجكنندگان رمزارز
در برابر غولهاي فناوري
اين رقابت براي دسترسي به منابع برق، بخش انرژيبر استخراج ارزهاي ديجيتال را بهشدت تحت تأثير قرار داده است. برخي از استخراجكنندگان با اجاره يا فروش زيرساختهاي متصل به شبكه و مراكز خود به شركتهاي فناوري سود هنگفتي به دست ميآورند، در حالي كه ديگران دسترسي به برق مورد نياز براي ادامه فعاليتهاي خود را از دست ميدهند. مديرعامل شركت استخراج بيتكوين «Stronghold Digital Mining» طي روزهاي اخير با انتشار مقالهاي درباره اين دو صنعت جديد پرمصرف انرژي نوشت: «نبردي بزرگ براي تسلط در زمينه هوش مصنوعي توسط بزرگترين و ثروتمندترين شركتهاي دنيا در حال انجام است و آنها نگران هستند، گويي كه زندگيشان به پيروزي در اين رقابت وابسته است.» با توسعه روزافزون هوش مصنوعي، شركتهاي بزرگ فناوري براي مراكز داده خود به انرژي نياز دارند تا اين فناوري را توسعه دهند. اين در حالي است كه ميزان انرژي موجود محدود بوده و تنها اين غولهاي فناوري نيستند كه ميخواهند از آن استفاده كنند. در چنين شرايطي به نظر ميرسد كه برخي استخراجكنندگان بيتكوين نيز از طريق توافق با شركتهاي هوش مصنوعي براي تأمين انرژي مورد نياز آنها، از اين فرصت براي تداوم حيات و تضمين سود خود بهره ميبرند. در واقع، ميتوان چنين استنباط كرد كه برخي از شركتهاي استخراج بيتكوين با توجه به چشمانداز تغيير تقاضاي انرژي و فرصتهاي سودآوري كه در چشمانداز جديد وجود دارد، هويت خود را به عنوان تأمينكنندگان انرژي و پيمانكاران مراكز داده هوش مصنوعي بازتعريف ميكنند. با اين وجود، مشكل از آنجا آغاز ميشود كه همه شركتهاي استخراج رمزارز منبع برق اختصاصي ندارند و دسته فاقد دسترسي به منابع مذكور، با كاهش دسترسي به برق مواجه هستند، زيرا شركتهاي بزرگ فناوري توانايي پرداخت هزينههاي بالاتر براي انرژي را دارند.
تأثيرات تقاضاي هوش مصنوعي و بيتكوين بر منابع انرژي
در حال حاضر، بر اساس گزارش آژانس بينالمللي انرژي (International Energy Agency)، مراكز داده ۱ تا ۱.۳ درصد از مصرف برق جهاني را به خود اختصاص دادهاند، در حالي كه استخراج ارزهاي ديجيتال تنها ۰.۴ درصد از اين ميزان را مصرف ميكند. از سوي ديگر، انتظار ميرود كه اين اختلاف در آينده نزديك بيشتر شود. اينكه چگونه استخراج بيتكوين و اكنون هوش مصنوعي، چشمانداز تقاضاي برق را تغيير دادهاند، بسيار قابل توجه است. در دو دهه گذشته، تقاضاي برق در ايالات متحده به دليل بهبود بهرهوري انرژي و نبود منابع جديد تقاضا ثابت مانده بود. در چنين وضعيتي، تنها متقاضيان شاخص جديد استخراجكنندگان بيتكوين بودند كه آنها هم به اندازه كافي براي ايجاد تغيير چشمگير در ميزان تقاضا و بر هم زدن تعادل بزرگ به نظر نميرسيدند. سپس و در سالهاي ابتدايي دهه سوم قرن بيست و يكم، شركتهاي بزرگ فناوري تصميم گرفتند كه جديتر وارد عرصه هوش مصنوعي شوند و از آن زمان تغييرات در تعادل زيرساخت تأمين برق جهاني آغاز شد. اكنون اين شركتهاي بزرگ، در حال مغلوب ساختن استخراجكنندگان بيتكوين در رقابت براي توسعه نيروگاهها و قراردادهاي تأمين انرژي هستند. پيشبيني ميشود كه تا پايان اين دهه، مراكز داده تا ۹ درصد از كل برق توليد شده در ايالات متحده را مصرف كنند؛ رقمي كه بيش از دو برابر مصرف فعلي آنها محسوب ميشود و كارشناسان دليل آن را سرمايههاي كلان براي گسترش مراكز محاسباتي از سوي غولهاي فناوري ميدانند. طبق گزارش اخير وبگاه خبري رويترز درباره هوش مصنوعي و استخراج بيتكوين، تحليلگران پيشبيني ميكنند كه يكپنجم از ظرفيت برق استخراج بيتكوين در سه سال آينده به مراكز داده هوش مصنوعي اختصاص خواهد يافت. اين ظرفيت توسط فعالان حوزه استخراج ارزهاي ديجيتال فروخته خواهد شد يا در جنگهاي مزايدهاي كه هماكنون در حال انجام است، توسط شركتهاي بزرگ فناوري به دست خواهد آمد. تحليلگران همچنين انتظار دارند كه تا پايان سال ۲۰۲۷، ۲۰ درصد از ظرفيت برق استخراجكنندگان بيتكوين به هوش مصنوعي اختصاص يابد. در سال گذشته، استخراجكنندگان بيتكوين و صاحبان مراكز داده هوش مصنوعي به شكل فزايندهاي براي دستيابي به داراييها و قراردادهاي انرژي مشابه به رقابت با يكديگر پرداختهاند.
چالشهاي عرضه محدود انرژي
براي رشد هوش مصنوعي
به عقيده كارشناسان، ريشه اين رقابت به مشكلي ساده تحت عنوان عرضه محدود انرژي بازميگردد و به دليل اين محدوديت در عرضه، انقلاب هوش مصنوعي ممكن است در نطفه خفه شود، مگر اينكه شركتهاي بزرگ فناوري به سرعت موفق به تأمين منابع جديد انرژي شده و به آنها دسترسي يابند. با اين حال، در شرايط كنوني، تحقق اين هدف بلند پروازانه بعيد به نظر ميرسد، زيرا حتي برخي منابع تجديد پذير مانند انرژي خورشيدي نيز به اندازه كافي سريع و در مقياس لازم قابل تأمين نيستند. ارنست مونيز، وزير سابق انرژي ايالات متحده، اوايل امسال طي يك سخنراني درباره اين موضوع گفت: «ما نميتوانيم در عرض چند سال ۱۰۰ گيگاوات انرژي تجديدپذير جديد بسازيم. از همين روي در شرايط دشواري گرفتار شدهايم.»
هيدروكربنها و انرژي هستهاي؛ سوخت انقلاب هوش مصنوعي
به عقيده كارشناسان، تنها دو نوع ظرفيت توليدي وجود دارد كه ميتواند تأمين پايدار مورد نياز مراكز داده، توسط استخراجكنندگان بيتكوين و شركتهاي بزرگ فناوري را فراهم كند. اين دو منبع هيدروكربنها و انرژي هستهاي محسوب ميشوند. با كنار رفتن زغالسنگ، تنها گاز و انرژي هستهاي هستند كه ميتوانند انقلاب هوش مصنوعي را تقويت كرده و صنعت استخراج بيتكوين را همچنان زنده نگه دارند. مقررات جديد ساخت نيروگاههاي مبتني بر گاز به دليل الزامات كنترل آلودگي زيست محيطي بسيار سختگيرانه هستند و هزينهها را بهشدت افزايش ميدهند. با وجود، برآوردهاي صورت گرفته نشان ميدهند كه تشنگي سيريناپذير شركتهاي بزرگ فناوري براي انرژي، باعث ميشود آنها هر بهايي را براي تأمين برق بپردازند. از همين روي توسعه نيروگاههاي گازسوز ممكن است هنوز راهكاري منطقي به نظر برسد. در حالي كه حتي ساخت نيروگاههاي گازسوز و هستهاي جديد نيز فرايندي زمانبر به شمار ميرود. طرح اين پرسش كه استخراجكنندگان بيتكوين و شركتهاي بزرگ فناوري در اين مدت چه خواهند كرد، جالب به نظر ميرسد و تنها پاسخ واضح در شرايط فعلي، اين است كه رقابت بين اين دو صنعت پرمصرف انرژي همچنان تشديد خواهد شد.