حادثه معدن طبس بر خلاف گفته وزير كار قابل پيش بيني و پيشگيري بود
پيكرها يكي يكي از زير آوار انفجار بيرون ميآيند؛ پيكر كارگران فوت شده در گاريهاي حمل زغالسنگ در هياهوي غمبار خانوادهها روي زمين ميآيد؛ ليست فوتيها منتشر ميشود؛ تا ظهر ۳ مهرماه، پيكر ۳۸ كارگر فوت شده بيرون ميآيد؛ هنوز حداقل ۱۱ كارگر ديگر محبوساند.... ليست فوتيها منتشر ميشود؛ كارگران معدنجو از همه مناطق محروم كشور هستند؛ از زابل به طبس رفتهاند، از مينودشت و گنبد كاووس و قوچان و از بيرجند.
پيكرها يكي يكي از زير آوار انفجار بيرون ميآيند؛ پيكر كارگران فوت شده در گاريهاي حمل زغالسنگ در هياهوي غمبار خانوادهها روي زمين ميآيد؛ ليست فوتيها منتشر ميشود؛ تا ظهر ۳ مهرماه، پيكر ۳۸ كارگر فوت شده بيرون ميآيد؛ هنوز حداقل ۱۱ كارگر ديگر محبوساند.... ليست فوتيها منتشر ميشود؛ كارگران معدنجو از همه مناطق محروم كشور هستند؛ از زابل به طبس رفتهاند، از مينودشت و گنبد كاووس و قوچان و از بيرجند. خانوادههاي محروم اين كارگران، آواره بيمارستان و سردخانه و محوطه معدن هستند و اين انتظار سخت، ساده به پايان نميرسد.
به گزارش ايلنا، در اين بحبوحه سخت، وزير كار براي سركشي به حادثه از راه ميرسد، دقيقاً مثل هر بار كه فاجعهاي در اين ابعاد اتفاق ميافتد، هواپيماهاي مسوولان به منطقه سرازير ميشوند، هنوز تراكم مسوولان در زمستان يورت و پلاسكو را از ياد نبردهايم؛ تراكمي كه در نهايت منجر به هيچ شد! اتفاق مثبتي نيفتاد، حادثه پشت حادثه تكرار شد..... حادثه معدنجو بزرگترين فاجعه با اين ابعاد در تاريخ معدنكاري مدرن ايران است؛ ۵۱ يا به روايتي ۵۲ كارگر كه شامل ۲ كارشناس ايمني معدن هم ميشود، زيرِ زمين جان خود را از دست دادهاند. به وزير كار و سركشي او بازگرديم؛ احمد ميدري مدعي شده همه اصول ايمني در معدنجو رعايت شده و اين حادثه به صورتي «غيرقابل پيشبيني» از راه رسيده! «به نظر ميرسد تمام ضوابط و استانداردها را رعايت كرده بودند اما متاسفانه اين حادثه رخ داد»؛ «بايد بررسيهاي بيشتري صورت گيرد، علت حادثه در واقع انفجار گاز بوده و جزو مواردي است كه قابل پيشبيني نيست»؛ «در نوبت قبلي كاري ميزان گاز در تونلها بررسي شده بوده و اين عدد متعادل بوده است».
اما در روزهاي بعد به حرفهاي آقاي وزير كه با هدف عاديسازي مساله و طبيعي جلوه دادن يك سانحه بزرگ مطرح شده، انتقاد شد، انتقادهاي بسيار....
در همان روزهاي اول، ويدئويي در صداو سيما از گفتوگو با كارفرماي معدنجو منتشر شد كه از او ميپرسند «گازسنجي انجام شده» و او با مكث و ترديد و خيلي سربالا جواب ميدهد «بله، بله انجام شده...»
گازسنجي انجام شده، كي انجام شده؟ شش ساعت قبل، ده ساعت قبل يا يك روز قبل؟ در زمان بروز حادثه چرا هيچ هشداري صادر نشده، حتي براي كارگراني كه در بلوك B بيخبر از همه جا و دور از كانون حادثه مشغول به كار بودند و ميتوانستند جان سالم به در ببرند؛ اگر به آنها هشدار ميدادند حداقل ۲۰ كارگر امروز زنده و بالاي سر خانوادههايشان بودند.
نبود سنسور گاز متان در معدن
«علي مقدسيزاده» رييس كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار استان خراسان جنوبي، معدنكار است و از قضا چهار سال اول كار خود را در معدنجو بوده؛ او در مورد كمبود تجهيزات و بهطور مشخص، نبودنِ سنسور گاز متان در معدنِ سنتي معدنجو ميگويد: حادثه بر اثر تصادعد آني گاز متان رخ داده؛ اين اتفاق هر روز و هر هفته در معادن رخ ميدهد؛ اما تمام مساله اين است كه اگر سنسور گاز متان داشتند كه ميزان گاز متان را نشان ميداد و به صورت خودكار سيستم برق كارگاه را قطع ميكرد و علائم هشدار قوي صادر ميشد، تلفات انساني نداشتيم.
به گفته مقدسيزاده، سنسور گاز متان، فقط در يك معدن زغالسنگ سنتي ايران (معدن شماره ۱ پرورده طبس) موجود هست و جاي ديگر نيست.
چرا دستگاهي با اين اهميت كه ميتواند جان كارگران را حفظ كند، در معادن كشور از جمله در معدنجو نيست؛ اين فعال كارگري ميگويد: براي اينكه سنسور گاز متان در كشور توليد نميشود، بايد از خارج بيايد؛ واردات نميكنند! براي خودروهاي لاكچري ارز نيمايي ميدهند براي سنسور گاز متان و نجات جان معدنكاران نميدهند! ما عرضمان به مسوولان اين است شمايي كه در مجلس نشستهاي، شمايي كه در دولت نشستهاي و از سود زغالسنگ استفاده ميكني، كارگر ما زير زمين در شرايط سخت كار ميكند، چرا يك سنسور برايش وارد نميكنيد!
گاز سنجي دستي فايدهاي ندارد
رييس كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار استان خراسان جنوبي ميگويد: به مسوولاني كه به منطقه آمده بودند گفتم پول داريد ارز بدهيد و خودروي لاكچري وارد كنيد اما پول نداريد سنسور براي معادن بياوريد! سنسور براي معادن سنتي از همهچيز واجبتر است. سنسور كه باشد، اگر گاز متان از ۱.۵ بيشتر شود، برق قطع ميشود، به ۲ برسد مسير تونل قطع ميشود و وقتي هم به ۵ برسد، از اتاق كنترل دستور تخليه ميآيد.
مقدسيزاده با بيان اينكه گازسنج دستي فايدهاي ندارد؛ ميگويد: در معدنجو دو نيروي ايمني داخل تونل بودهاند و در حال گازسنجي كه جان خود را از دست دادهاند..... مساله بعدي اينكه بايد پرسيد چرا بعد از انفجار به بلوك B اطلاع ندادند كه معدن را تخليه كنيد گاز سمت شما ميآيد؛ زنگ خطر نداشتند.
معدن نامرد است
مهمترين تجهيزات، غايب بودهاند؛ كارگران معادن ايران ميگويند معدن نامرد است، مرگِ آن ناگهاني است؛ اين مرگ ناگهاني كه برخلاف قول آقاي وزير كاملاً قابل پيشبيني و قابل پيشگيري بود، براي كارگراني اتفاق افتاده كه در لايههاي زيرين زمين براي ۱۲ ميليون تومان حقوق با مرگ نامرد ميجنگند، هر روز ميجنگند.
كارگر براي ۱۲ ميليون جان خود را از دست داده چون ارز اختصاص ندادند و سنسور وارد نكردند، چون خودروهاي لاكچري و لوازم زندگي آقازادهها از گازسنجي معادن و جان كارگرانِ زيرِ زمين مهمتر بوده؛ حالا وزير كار ميگويد همهچيز تحت كنترل و براساس ضوابط بوده و حادثهاي غير قابل پيشبيني از راه رسيده؛ اين حرفها در فضاي مجازي غوغا به پا كرده؛ كارگري نوشته «جوري وانمود ميكنند انگار بخت و اقبال مقصر بوده؛ انگار اين ۵۰ كارگر سرنوشتشان همين بوده كه با گاز متان بميرند....!».