ضربههاي هماهنگ ايراناكسس و فيلترينگ
بر اساس دادههايي كه از سهم زبان فارسي در وب منتشر ميشود جايگاه اين زبان رو به كاهش است. در حال حاضر «فارسي» زبان دهم در وب و زبان نوزدهم در ويكيپديا است. همچنين زبان فارسي در يوتيوب و فيسبوك نيز در زمره زبانهاي پركاربرد و پركاربر قرار ندارد. كارشناسان معتقدند دليل اين تنزل به سه دليل تحريمها، فيلترينگ و ايران اكسس شدن است.
بر اساس دادههايي كه از سهم زبان فارسي در وب منتشر ميشود جايگاه اين زبان رو به كاهش است. در حال حاضر «فارسي» زبان دهم در وب و زبان نوزدهم در ويكيپديا است. همچنين زبان فارسي در يوتيوب و فيسبوك نيز در زمره زبانهاي پركاربرد و پركاربر قرار ندارد. كارشناسان معتقدند دليل اين تنزل به سه دليل تحريمها، فيلترينگ و ايران اكسس شدن است.
طبق «گزارش عملكرد و اقدامات وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات» كه در دولت دوازدهم منتشر شد، سهم محتوا با زبان فارسي در وب از ۱.۲ درصد به دو درصد رسيده بود و اين موضوع از جمله دستاوردهاي وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات به حساب ميآمد اما زبان فارسي به رتبه ۱۹ در ويكي پديا و جايگاه دهم در وب، سقوط كرده است. بر اساس دادههايي كه در مورد حجم محتواي فارسي در وب منتشر شده بود، اين زبان در دهه نود تا جايگاه پنجم رشد پيدا كرد. در سال ۹۵ سهمزبان فارسي از محتواي وب تا ۸ درصد نيز اعلام شده بود اما به تدريج اين جايگاه كاهش پيدا كرد. بعدها در سال ۱۴۰۰ محتواي فارسي از دنياي وب حدود ۱.۸ درصد اعلام شد يك سال گفته شد زبان فارسي رتبه پنجم را واگذار كرده و در جايگاه هشتم قرار گرفته است. يك سال بعد محتواي فارسي بازهم افت كرد و ميانه سال ۱۴۰۲ با سهم ۱.۶ درصدي به جايگاه دهم رسيد. اكنون در سال ۱۴۰۳ سهمزبان فارسي حدود ۱.۳ درصد از محتواي وب اعلام شده است. حامد بيدي مديرعامل پلتفرم كارزار درباره وضعيت زبان فارسي وب، به سقوط آمارها اشاره كرد و به پيوست گفت: دليل اصلي اين افول را علي رغم پتانسيلهاي زيادي كه وجود دارد و كاربران فعال در زمينه توليد محتوا به زبان فارسي را ميتوان در چند اتفاق ديد. يكي از مهمترين دلايل افول سهمزبان فارسي در وب، فيلترينگ است كه بهطور كلي باعث شده است حضور ايرانيان در پلتفرمهاي بينالمللي خصوصاً در لايه توليد محتوا و در لايه مصرفكننده كم رنگ بشود يا به تعبيري ديگر حضور ايرانيان در پلتفرمهاي موثري از جمله يوتيوب، فيسبوك و اينستاگرام كمتر باشد. البته طبق گفته حامد بيدي دليل مهم ديگري به نام تحريم نيز علاوه بر فيلترينگ در اين كاهش رتبه تأثيرگذار بوده است. او درباره تحريمها بيان كرد: تحريمها باعث ميشود ايرانيان نتوانند از امكانات حرفهاي بسياري از پلتفرمها از جمله گوگل ادد، يوتيوب و اينستاگرام كه ايرانيان حضور قابل توجهي در آن دارند براي تبليغات خود استفاده كنند چرا كه استفاده از امكانات تبليغي اين پلتفرمها نياز به پرداخت دارد و اغلب ايرانيان نميتوانند از چنين امكاني بهرهمند شوند.
ايران اكسس مزيد بر علت فيلترينگ و تحريم
بيدي اضافه كرد: اما علاوه بر دو دليل فيلترينگ و تحريم يك دليل ديگري نيز وجود دارد كه سهمزبان فارسي در دنيا رو به كاهش است و آن سياست ايران اكسس كردن (iran access) دسترسي به سايتها است. بسياري از سامانههاي دولتي و سامانههاي داخلي كه در ايران وجود دارند و بخش زيادي از محتواها را ميزباني ميكنند، با توجيهات امنيتي ايران اكسس شدهاند به اين معنا كه كاربراني كه خارج از ايران هستند نميتوانند به آن محتوا دسترسي پيدا كنند و باتهاي خزنده گوگل نيز نميتوانند آن محتوا را پيدا كنند. بسياري از محتواها به اين شكل از دسترس بينالمللي خارج ميشود و اين نيز باعث ميشود رتبه زبان فارسي در دنيا و جهان فناوري پايينتر از قبل بيايد. آذري جهرمي درباره افزايش سهمزبان فارسي در وب در سال ۱۳۹۶ به عنوان وزير جوان دوره رياستجمهوري حسن روحاني، در توئيتر خود با استناد به آمار «W3Tech» از رشد سهمزبان فارسي در وب خبر داد. البته در همان دوران نيز شك و شبهههايي به اين آمار وارد بود. برخي از رسانهها ادعا كرده بودند برداشت رييس سازمان فناوري اطلاعات از دادههاي «W3Tech» اشتباه بوده و معني آماري كه به آن استناد شده تنها شناسايي زبان فارسي در دو درصد وبسايتهاي بررسي شده است. البته فارغ از درست و نادرست بودن اين برداشت، شكاف عميق بين آمارها نشان از خطر جدي حذف يك زبان تمدني از جهان فناوري دارد. مديرعامل كارزار با اشاره به اين خطر گفت: مجموع سياستهاي سلبي داخلي مانند فيلترينگ و ايران اكسس كردن و همينطور تحريمهاي خارجي در مجموع باعث شده است كه ما با خطر جدي حذف تمدني از جهان فناوري مواجه باشيم. به گويي كه زبان فارسي سهم جدي در بسياري از پلتفرمها و محصولات معتبر جهاني نداشته باشد. در واقع در فهرست زبانهايي كه پشتيباني ميكنند اساساً فارسي جزو آنها نباشد و بسياري از نرمافزارهاي تخصصي زبان فارسي را در ليست تخصصي نمايش نميدهند و اين موضوع چالشهاي زيادي در حوزه فناوري اطلاعات ايجاد ميكند. بيدي افزود: ايرانيها براي استفاده تخصصي و در واقع استفاده راحتتر از پلتفرمهاي فناورانه جهاني بايد يك دانش حداقلي از زبان انگليسي داشته باشند كه بتوانند از اين پلتفرمها استفاده حرفهاي كنند. اگر بسياري از پلتفرمها زبان فارسي را پشتيباني ميكردند، ايرانيها راحتتر ميتوانستند از اين امكانات استفاده كنند. به عنوان مثال بخش زيادي از محتواهاي آموزشي به زبانهاي مختلفي توليد و ترجمه ميشوند اما زبان فارسي در فهرست آنها قرار ندارد. اين باعث شده ما همچنان از مواهب اين آموزشهاي بسيار گسترده براي عموم مردم بيبهره بمانيم.
يك اتفاق خوب براي كمك به زبان فارسي
در پايان مديرعامل كارزار با اشاره به اضافهشدن زيرنويس اتومات زبان فارسي در يوتيوب بيان كرد: البته اتفاقات خوبي نيز از جمله اضافه شدن زيرنويس اتوماتيك فارسي به يوتيوب در حال رخ دادن است. اين ويژگي جديد ميتواند كمك كند كاربران غير فارسي زبان با ترجمه همزمان محتواي فارسي، مخاطب قرار بگيرند. اين در واقع دريچه جديدي براي توليدكننده محتواي زبان فارسي ايجاد ميكند كه بتوانند مخاطبهاي غير فارسي زبان نيز براي محتواي خود جذب كنند. همينطور مدلهاي زباني هوش مصنوعي اغلب در حال حاضر از زبان فارسي پشتيباني ميكنند و روز به روز در حال بهبود هستند و اين نيز كمك ميكند از مواهب فناوري در زبان فارسي بهرهمند شويم. اما تا زماني كه ما دچار تحريم هستيم و در داخل نيز با سياستهاي سلبي باايدههاي ايران اكسس كردن و فيلترينگ مواجه هستيم، نميتواناميد داشت در رقابت پرشتاب جهاني كه نوعي رقابت تمدني محسوب ميشود، حرفي براي گفتن داشته باشيم.
جايگاه ناچيز زبان فارسي در اقتصاد جهاني
مجيد كثيري، بنيانگذار پلتفرم اخبار رسمي درباره سهمزبان فارسي در اينترنت به آمار تازهاي استناد كرده و به پيوست گفت: بسياري موفقيت زبان فارسي را با تعداد مقالات آن در ويكيپديا ميسنجند. سال گذشته تعداد مقالات به زبان فارسي به عدد يك ميليون رسيد و معتقدم اين موفقيت چشمگيري براي زبان فارسي است اما گفتني است كه اين موفقيت، نتيجه تلاش داوطلبانه و بدون مزد برخي دوستداران اين زبان است و اين موفقيت هيچگونه اثر بلندمدتي بر جايگاه اقتصادي و اجتماعي زبان فارسي ندارد. زبان فارسي با بيش از ۷۰ ميليون متكلم داخلي و ۶۰ ميليون جمعيت فارسيزبان به عنوان زبان اول و دوم در كشورهاي ديگر، يكي از ۲۰ زبان برتر دنياست، اما جايگاه آن در اقتصاد جهاني محتوا و ساير شاخصههاي اثرگذاري فرهنگي، اجتماعي و سياسي جهاني بسيار ناچيز است.
فيلترينگ بزرگترين آسيب را
به زبان فارسي زد
كثيري بيان كرد: تا زماني كه اينترنت ايران به صورت يكپارچه در اينترنت جهاني درآميخته نشود و مسائل اقتصادي و تحريمي آن نيز حل نشود، مهجوريت زبان فارسي بيشتر و بيشتر شده و نبايد انتظار موفقيت يا اثرگذاري بزرگي از آن را داشت. دسترسي مخاطب ايراني به محتواي با كيفيت فارسي اصل اولي است كه تعيينكننده سرنوشت اين زبان است. كثيري درباره ضربههاي فيلترينگ به سهمزبان فارسي در وب گفت: اثرات فيلترينگ اينترنت در ايران را نبايد به محدودسازي مخاطب ايراني در دسترسي به محتواي جهاني ديد بلكه از زاويه ديگر، نقش ايران به عنوان حافظ و نگهدارنده ميراث زبان فارسي «و حتي ساير زبانها و گويشهاي محلي در ايران» در عرصه جهاني هم به چالش كشيده است. موفقيت پلتفرمهاي جهاني در جذب مخاطب از سراسر دنيا و فراي مرزها، فرصتي بود كه در اختيار شهروندان ايراني و در نتيجه توليدكنندگان محتواي فارسي براي تعامل و ارتباط قرار گرفته بود و در نهايت اين جامعه فارسيزبانان در پلتفرمهاي مختلف، ارتباط فرهنگي را به قدرت فرهنگي كشور در فضاي مجازي تبديل ميكردند. اما تصميمگيران داخلي، به جاي استفاده از اين فرصت، به وسوسه پلتفرمسازي موازي دچار شدند. پلتفرمهايي كه محدود به مرز است و مثلا يك تاجيكستاني يا ايراني ساكن آن سوي دنيا نميتواند از آن استفاده كند. در اينترنتي كه فرض در آن نامحدود بودن ارتباط است، اولين صدمه به محتواي فارسي از همين بسته بودن اكوسيستم آن ناشي ميشود. كثيري ادامه داد: دومين اثر فيلترينگ بر محتوا در زبان فارسي از ديد من نوآوري و خلاقيت در محتواست. چيزي كه باعث رشد يك صنعت ميشود، مصرف آن است. بدون خريدار يا داشتن يك بازار محدود يا niche، نميتوان انتظار رشد و نوآوري و تحول از آن كالا را داشت. وقتي ما در ايران بازار محتوا را با شعارهايي همچون اينترنت ملي محدود به داخل كشور ميكنيم در واقع زبان فارسي را از بازار جهاني جدا ميكنيم. اين به معني از بين بردن پتانسيل بزرگي از نوآوري است كه زبان فارسي ميتوانست در تعامل با جهان از آن بهره ببرد. كثيري گفت: سومين و مهمترين اثر فيلترينگ نيز، اثر اقتصادي آن است. محتوا از بيشتر ديده شدن، پول در ميآورد و اقتصاد محتوا بر اساس بازار بزرگتر و درآمدزاتر ساخته شده است. اينكه ما در ايران، از بخش بزرگي از اقتصاد جهاني محتوا در پلتفرمهايي مثل يوتيوب محروميم، باعث شده انگيزه توليدكنندگان محتوا كاهش يابد و همينطور از حجم و كيفيت محتواي توليدي كاسته شده است. درحالي كه فعاليت توليدكنندگان محتواي ايراني در پلتفرمهاي جهاني هم ميتوانست اقتصاد اين حوزه را در ايران شكوفا كند، هم با توليد محتواي باكيفيت و فاخر، اثر مثبتي بر اجتماع فارسيزبانان جهان و حتي بر جوامع ديگر بگذارد. حتي اگر اين را بپذيريم، فعالان اين حوزه با هزينه زيادي از جمله دور زدن VPN گرفته تا نقدكردن درآمدها، با چالشهاي مختلفي مواجهند كه عملا مزاياي آن را براي بسياري از مردم غيرقابل استفاده كرده است. اگر اين نرخ دسترسي به درآمدزايي از توليدمحتوا در بازار جهاني را با كشورهاي ديگر در منطقه مقايسه كنيم، متوجه ميشويم چه فرصتهاي درآمدزايي دلاري را براي كشور از دست دادهايم. البته اين مساله به تحريمها هم مرتبط است و اقتصاد محتوا از آنجا كه با صنعت تبليغات تعامل مستقيمي دارد، بايد پلتفرمهاي جهاني و همينطور برندها براي ديده شدن توسط مخاطب فارسي زبان هزينه كنند كه در حال حاضر اين مساله به دليل تحريمها امكانپذير نيست. او در پايان اضافه كرد: مهاجرت ديجيتال توليدكنندگان محتوا نيز آسيب جبرانناپذير ديگر بر سهمزبان فارسي در وب است. در نتيجه بخشي از جامعه توليدمحتواي ايران ترجيح داده است در كشورهاي ديگر فعاليت كند كه اين مساله باعث قطع منفعت مستقيم اقتصادي داخل از جريان اقتصاد محتواست.