تاثير تحولات منطقهاي در بازارها
بورس در چه وضعيتي قرار دارد؟ اين پرسش اين روزها بيشترين فراواني در ميان پرسشهاي مطرح شده دارد. اغلب اقشار مردم ميخواهند بدانند در بورس كشور چه خبر است تا مبتني بر آن تصويري از دورنماي اقتصادي و نظم و نظامات بازارها به دست آورند.
بورس در چه وضعيتي قرار دارد؟ اين پرسش اين روزها بيشترين فراواني در ميان پرسشهاي مطرح شده دارد. اغلب اقشار مردم ميخواهند بدانند در بورس كشور چه خبر است تا مبتني بر آن تصويري از دورنماي اقتصادي و نظم و نظامات بازارها به دست آورند. اگر بازار سرمايه نشانههاي منفي از خود بروز داده و روند مستمر نزولي به خود گرفته باشد، معناي آن ركود در كليت اقتصاد است اما اگر بازار سرمايه نسبت به تحولات منطقهاي و جهاني، رويكرد با ثبات داشته باشد، معناي آن قوام و دوام در دورنماي آينده بازارهاي كلي كشور است. ساير بازارهاي كشور هم به نوعي بر هم اثرات متقابل دارند. رصد وضعيت بورس ميتواند تبعاتي براي بازارهاي طلا و ارز داشته باشد. بر اساس اصل همگرايي بازارها، تحرك هر بازاري بهطور مستقيم و با برهههاي زماني متفاوت در ساير بازارها نمود و بروز خواهد داشت. اما آنچه كه در مورد بورس ميتوان گفت آن است كه بخشي از معاملات روزانه سهام مربوط به نوسانگيرهاي كوتاهمدتی است و طبيعي است با محدودشدن دامنه، حتي اگر سهمي از صف فروش به صف خريد هم برسد، با كسر كارمزد روزانه، عايدي براي نوسانگير و معاملهگران كوتاهمدتي ندارد. بنابراين با خروج اين معاملهگران از بازار شاهد كاهش تحرك و بيرمقي معاملات هستيم. ريسك سياسي وسرنوشت جنگ اسراييل و همپيمانانمان درفضايي ابهامآلود (در دو فضاي فكري انتقام يا عدم ورود به جنگ) دنبال ميشود و فضا همچنان ملتهب است. سرنوشت اين فضاي خاكستري هنوز براي فعالان بورس مبهم باقي مانده است. بالا آمدن نرخ نيما براي بورس خبر بسيار خوبي است و شاهد كاهش ريسك قانونگذاري هم در اقتصاد و هم در مديريت بازار از سوي وزارت اقتصاد و سازمان بورس هستيم اما عامل ريسك سيستماتيك مربوط به تنشهاي منطقهاي بر اين اتفاقات مثبت غلبه كرده است با كاهش اين ريسك، بازار رشد قابل توجهي خواهد كرد. بازار بورس در حال حاضر دو رقيب قدرتمند دارد؛ ۱-نرخ بهره ۲- دلار و طلا. ريسكگريزها به همان نرخ ۳۰ درصدي بدون ريسك دل خوش كردهاند و هرچه ريسك اقتصاد و سياست ما بالاتر ميرود، محكمتر به حساب بانكي و اوراق درآمد ثابتشان ميچسبند. كساني هم كه ريسكپذيرتر هستند بازار طلا و دلار را براي سرمايهگذاري انتخاب كردهاند و ترجيح ميدهند نقدشوندگي را مد نظر قرار دهند. بازار خودرو و مسكن در يكي از بيسابقهترين دوران ركود خود به سر ميبرند و با دور شدن از فصل معاملات مسكن، انتظار ميرود تا ۶ ماه آينده بازار مسكن و خودرو هم در خواب زمستاني باقي بمانند با توجه به عدم تزريق منابع مالي و عدم گردش سهام در بازار شاهد انباشت تقاضاي فروش در بازار و سنگينتر شدن صفهاي فروش و كاهش معاملات هستيم گويي كه ساز و كار بازار همه را به شركت در صف فروش دعوت ميكند.
تنهاترين اميد براي نقدشوندگي سهم! كند شدن روند معاملات و عدم دست به دست شدن سهام دو اثر منفي دارد:
۱- باعث عدم معامله صف فروشهاي قبلي ميشود و در نتيجه با باقي ماندن صفهاي فروش، سهامداران ديگر را هم از بيم عدم نقدشوندگي به صف فروش ميكشاند. خصوصا اينكه با فرض معامله در صف فروش به مدت ۵ روز متوالي تنها ۵ درصد قيمت افت ميكند بنابراين سهامدار از ورود به صف فروش زياني حس نميكند!
۲-خريدار هم ديگر رغبتي براي خريد ندارد زيرا اولا نقدشوندگي و حجم و ارزش معاملات كاهش يافته است و بنابراين خريدار بعدي هم حس ميكند در دام عدم نقدشوندگي گرفتار ميشود، از طرفي با دامنه ۱ درصد امكان نوسانگيري هم مهيا نيست بنابراين حتي خريداران بالقوه هم در حال تماشاي بازار هستند.
در صورت ادامه پيدا كردن اين وضعيت و عدم تزريق منابع شاهد انباشت بيشتر صف فروش، صف فروشهاي چندباره و كاهش حجم و ارزش معاملات خواهيم بود. بازار به حدود ۲۰ هزار ميليارد تومان منابع براي نفسگيري مجدد نياز دارد.